eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلهای عاشق حلقه بر در دارد امشب باران لطافت مثل کوثر دارد امشب حیدر میان خانه حیدر دارد امشب عباس می آید علم بر دارد امشب @hosenih مردی به بی همتاییِ دریا می آید بهر حسین بن علی سقا می آید وقتی علم در دست این آقا می آید «کفر تمام نیزه ها بالا می آید» @hosenih امشب شب شور و شب ذکر و نماز است امشب به سوی آسمان ها راه باز است هر کس که جنس خواهشش جنس نیاز است بر دامنش دست توسل چاره ساز است @hosenih از گوشه ی چشمش غضب می ریزد این مرد از زلف هایش راه شب می ریزد این مرد از قد و بالایش ادب می ریزد این مرد از کنج لب هایش رطب می ریزد این مرد @hosenih باید خدا در وصف او قرآن بسازد یا بلکه تندیسی خود از ایمان بسازد یک چشمه اش کافیست تا باران بسازد جای تعجب نیست که سلمان بسازد @hosenih او آمد و مهتاب را بی آبرو کرد ماه رخش را آسمان ها آرزو کرد در عرش باید نام او را جستجو کرد باید برای مسح نام او وضو کرد @hosenih این مرد یعنی صورت اخلاص ارباب این مرد یعنی شاخه های یاس ارباب این مرد یعنی جلوه ی احساس ارباب این مرد یعنی حضرت عباس ارباب @hosenih تکیه زده دنیا به دستان ابالفضل جان علی بسته است بر جان ابالفضل نان خورده عمری نوکر از خان ابالفضل بیچاره ام، دستم به دامان ابالفضل @hosenih تو کاشف الکربی، همیشه بی نظیری بر خانه ات رو کرده امشب را فقیری وقتی پس از ارباب تو نعم الامیری امکان ندارد دست نوکر را نگیری @hosenih آن روز با مشک و علم... آبی نخوردی شد سینه ات لبریز غم... آبی نخوردی حتی میان آب هم... آبی نخوردی تا دست هایت شد قلم... آبی نخوردی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سخت است بی تو بودن در جستجوی دریا ای بی نیازِ از آب ای آرزوی دریا تا ریخت موج بوسه بر ساحل دو دستت یک لحظه توی خانه پیچید بوی دریا @hosenih امروز از لب تو سیراب شد حسینت یک روز هم می آیی با مشک سوی دریا دستت به شطّ تشنه آن روز اگر نمیخورد می رفت تا قیامت هی آبروی دریا بر دوش تو رقیه آرام آرمیده مثل شقایقی که خوابیده روی دریا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
✅قابل توجه زائرین محترم حسینیه ، با توجه به خبر منتشر شده امروز مبنی بر فیلتر قطعی تلگرام ، از امروز و علاوه بر ، همزمان در و بارگزاری خواهد شد 🔻 کانال در 🆔 eitaa.com/hosenih 🔻 کانال در 🆔 eitaa.com/hosenih_maghtal 🔻 کانال در 🆔 sapp.ir/hosenih 🔻 کانال در 🆔 sapp.ir/hosenih_maghtal . . .
تورا با نام دلبر می شناسم تو را ساقی لشگر می شناسم تو عباسی ولی در صحنه جنگ تو را تمثال حیدر میشناسم @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باز در هیئت ما صحبت ابروی تو بود حرفهامان همه از چهره ی نیکوی تو بود نامت آمد به زبان مجلس ما خوشبو شد عطر این یاس دل افزا همه از بوی تو بود @hosenih عمرمان پشت در خانه ی تو شد سپری از همان روز ازل جنت ما کوی تو بود بر لب آب رسیدی و نخوردی از آب علقمه محو وفا و ادب و خوی تو بود بوسه هایی که بدستان تو زد شیر خدا افتخاری است که زیبنده ی بازوی تو بود علمت در وسط معرکه غوغا میکرد لشکر کفر هراسان ز تکاپوی تو بود تو به «خلوتگه خورشید »رسیدی ای ماه فاطمه مادر سادات دعا گوی تو بود قمر از شرم گرفتست ، مه هاشمیان یوسف این حسن کجا داشت که در روی تو بود آمدی تا بشوی قوت قلب زینب ذکر«لاحول ولا قوة » نیروی تو بود @hosenih «شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان» چشم امید همه اهل حرم سوی تو بود مات و مبهوت تو شد خواجه ی شیراز و سرود «دوش در حلقه ی ما قصۂ گیسوی تو بود» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با ذکرِ "یاحسین" نشانم گذاشتی..... این طبعِ شعر را به بیانم گذاشتی.... تا شعرهایِ من بشود خاکِ راهِ تو یک جرعه تشنگی به لبانم گذاشتی @hosenih اصلاً چرا دلم شده وَقفِ سرودنت؟ زیرا به خیلِ سینه زنانم گذاشتی ممنونم از بهارِ دل انگیزِ شعرها کز لطفِ خود، میانِ خزانم گذاشتی قربانِ بیتهایِ قشنگی که از قدیم رفتی و آمدی.... به دهانم گذاشتی..... من را تو از عَدَم که سراپاش ظلمت است برداشتی........ به مُلکِ جهانم گذاشتی.... هرلقمه ای که میخورَم از سفره یِ شماست مدیونِ آن نَمَک، که به نانم گذاشتی هرکس به یک طریق به پیش تو نوکر است شکرِخدا که مرثیه خوانم گذاشتی....... @hosenih من کربلا ندیدم و میسوزم از غَمَت..... با داغِ حسرتی که به جانم گذاشتی..... سرمست میشوم زِ وصالت اگر مرا.... نزدیکِ خود به باغ جنانم گذاشتی..... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دل به دستِ تو سپردم ای «امانت‌دار ، دست» باز ، آئینه ! بکِش بر این همه زَنگار ، دست آه ، می‌خواهی اگر از ریشه نابودم کنی ... پا بکش از خانه‌ی دل ؛ از سرم بردار ، دست @hosenih تا ببوسم خاک پایت را دَم جان دادنم کاش می‌گفتی نگه دارند یک مقدار ، دست تازه می‌فهمم چقدر از تو رسیده به گدا لحظه‌ای که در قیامت می‌کند اقرار ، دست قیمتِ دیدار تو هر چیز باشد می‌دهم مثل وقتی که جدا کردند ، از زوّار ، دست کوه هم حتی به دستان تو تکیه می‌کند پس تو دیگر خم نشو ؛ نگذار بر دیوار ، دست چونکه می‌خواهد پرنده موقع پرواز ، بال لحظه‌ی نابِ پریدن می‌شود سربار ، دست دست را انفاق کردی ؛ برکتش تکثیر شد پس خدا هم ریخت بر دامان تو بسیار ، دست @hosenih غالباً دست خدا می‌خواهد از سردار ، سر فرق داری با همه ؛ زیرا گرفت این بار ، دست آخرش انگار که رفتی ملاقات خدا مرد ، زیرا می‌دهد در لحظه‌ی دیدار ، دست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب از بخت خوشم شانه ز سر می افتد بس که در آینه ام عکس قمر می افتد چرخه ی عشق علی چرخ زد و فهمیدیم قرعه ی ام بنین است،پسر می افتد @hosenih این پسر کیست که دل می برد از اهل ولا با خم ابرویش از خصم  جگر می افتد ذکر تکبیر علی و حسنین است بلند به قد و قامت او تا که نظر می افتد مدعی دور شو این معرکه جای پشه نیست چون ز سیمرغ در این معرکه پر می افتد @hosenih آتش خشم اباالفضل بسی سوزان است هر که با شعله در افتد به سقر * می افتد پرچم زینب کبراست به دست عباس علم از دست علمدار مگر می افتد * (سَ قَ ر: دوزخ، جهنم) ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از عشق و صفا و معرفت پُر بشوم قیمت بدهی به من؛ چنان درّ بشوم @hosenih با بارِ گناه و معصیت آمده‌ام لطفاً به دلم نگاه کن؛ حر بشوم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بغض ما سنگ می شود گاهی زندگی، ننگ می شود گاهی از شُکوه خرافه بیزاریم از سکوت کلافه بیزاریم @hosenih قبله آسمان، امام رضا ضامن آهوان، امام رضا دل ما چشم خیس آهویت ما که شرمنده ایم از رویت... رحمت بی کران، امام رئوف دلبر مهربان، امام رئوف بازهم قحط چاره شد انگار جگری پاره پاره شد انگار خنجر هرزه، تیز تیز شده ست شهر ما شهر فتنه خیز شده ست هرزه های زمانه همدستند دزدهای شبانه همدستند ناگهان تیغ زهر داده شدند بهر هتک تو پُر اراده شدند دور و بر، قیل و قال می بارد شبهه، خوش خط و خال می بارد فتنه ای پشت فتنه می سازند گرگ و چوپان به گلّه می تازند من و تو زنده ایم و این خواری!؟ مرگ کو؟ مرگ و آبروداری... جگر کشته مُرده می جوشد غیرت زخم خورده می جوشد باز کابوس به هم خورده ست حرمله دست بر قلم برده ست! هرزگان، خاک بر سر آوردند از سه شعبه، قلم در آوردند! @hosenih تیغ اوباش، زهر داده شده ست نسل مامون حرامزاده شده ست روضه هامان سیاسی اند همه درس زینب شناسی اند همه اُف به بی غیرتی که دم نزند یا در این روضه، ناله هم نزند پیش چشم من و تو، حق پژمرد حُرمت یک امام سیلی خورد باز هم خیمه گاه غارت شد به امام رضا جسارت شد کوفیان، چشم بر دِرَم دارند این قبیله، شُریح هم دارند! گفته باشیم و بین ما باشد! وای اگر بی ادب، رها باشد... وای اگر خون حق، طلب نشود وای اگر فتنه گر، ادب نشود داعش از خشم ما خبر دارد وای اگر شیعه، تیغ بر دارد هست خالی _ برای حُسن ختام!_ جای «نوّاب» و «طیّب» و «ضرغام» دل به راه شهید باید زد به دهان یزید باید زد @hosenih سرِ این قصه، زلف حاشا نیست هر که کوتاه آید از ما نیست آنچه خالیست جای ضرغام است حکم «ساب الامام» ، اعدام است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ قلب اسیر عشق به شیطان نمی رسد هر عاشقی به منزل عرفان نمی رسد اهل نفاق را دل بیمار تا ابد با نسخه و طبیب به درمان نمی رسد @hosenih از بذر حاصل آمده از نطفه ی حرام در شوره زار میوه ی ایمان نمی رسد از گرد و خاک اهل جهالت به آسمان خورشید را غبار به دامان نمی رسد از دور نه، ز یک وجبی، نور معرفت بر چشم مست باده ی عصیان نمی رسد آهو تو را شناخت و نشناخت دشمنت گاه آدمی به رتبه ی حیوان نمی رسد از کینه ی نمک به حرامان روزگار آسیب و لطمه ای به نمکدان نمی رسد از مردکی خدا زده کوچک ترین گزند بر ساحت مقدس سلطان نمی رسد @hosenih شرط قبول گشتن ایمان ولایت است پس منکرت به ساحل سامان نمی رسد اصلا به زعم من نسب نانجیب ها در خاک ما به حضرت سلمان نمی رسد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم در ▶️ آزادی بیان که اسیر هوا شود عریانی بیان شود و برملا شود دنیا و آخرت همه را بر فنا دهد هر کس به درد بی ادبی مبتلا شود @hosenih هر کس به اولیاء خدا بست تهمتی مشمول لعنت ابدی خدا شود بد قصه ای است بد سخنی پیش اهل بیت بد بخت آنکه وارد این ماجرا شود ای کاش تا که زنده نبودیم و بنگریم بر ساحت امام رضا این جفا شود ابلیس زاده است کسی که به دست او هتک حریم مشهد قدس رضا شود آنکس که دست داشته در رقص و در غنا یارب به حق فاطمه "تَبَّت یَدا" شود یارب بریده باد زبانی که بی ادب در محضر ائمه اطهار وا شود گستاخ پیشه ای که جسورانه لب گشود باید که بر جزای "جَلودی" جزا شود هر چند آن امام رئوف است و مهربان هیهات او ز دشمن قرآن رضا شود یا ایها الرئوف به قربان غربتت در کشور تو با تو چنین حرف ها شود یا حضرت رضا دل من پای بند تو است حتی اگر که بند ز بندم جدا شود @hosenih زآن چشم دلفریب و نگاه ضمانتت آیا شود که گوشه ی چشمی به ما شود یا ثامن الائمه رهایم ز غیر کن لطفی نما و عاقبتم را به خیر کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#محکومیت_توهین_به_امام_رضا_ع پرونده‌ی خویش را فقط سنگین کرد بدبخت شود هرآن‌که هتکِ دین کرد از منزلتِ شما کمی کم نشود گیرم به خیالِ خود کسی توهین کرد #عادل_حسین_قربان @hosenih
#محکومیت_توهین_به_امام_رضا_ع وقتش به هدر رفته و عمرش تلف است گمراه و حرام-لقمه و ناخلف است هر کس که به ساحتت جسارت بکند با آه دلِ حضرت زهرا(س) طرف است! #مرضیه_عاطفی @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم در ▶️ از بد زبانها شکوه بر افلاک باید کرد با حکم قاطع؛جنگ با هتّاک باید کرد گاهی دفاعِ از حرم آنقدرنزدیک است که در همین جا سینه ها را چاک باید کرد کفتار را از بیشه یا باید برون انداخت یا پوزه اش را آشنا با خاک بایدکرد هرکس اهانت کرد سلطان خراسان را بر مادر او؛ ذهن را شکّاک باید کرد ایرانیان این لکه ننگی که افتاده است از دامن این خاک غیرت پاک باید کرد باید گرفتش گِل دهانی را که نا پاک است عالم بداند که رضا سلطان این خاک است @hosenih با اینکه آرامیم؛ طوفان بلاهستیم با تیغ و شمشیر و گلوله آشنا هستیم ما بر سر پیمان خود سر می دهیم امّا در کوفه هم باشیم رنگ کربلا هستیم در کشور موسی ابن جعفر شاه دنیاییم وقتی گدای اهل بیت مصطفی هستیم برآستانش خاکبوسی افتخار ماست چون نسل اندر نسل مجنون رضاهستیم فرقی ندارد باز زیر سایه ی اوییم ایلام خوزستان خراسان هر کجا هستیم این عشق ؛این عرض ارادت ؛فوق اِدراک است عالم بداند که رضا سلطان این خاک است ... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای آنکه جسارت به امامم کردی در قعرِ سَقَر بدون شک خواهی رفت @hosenih رأیِ تو به دادگاهِ حق صادر شد..... با سیلیِ حیدر به درک خواهی رفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم #محکومیت_توهین_به_امام_رضا_ع #مهدی_مقیمی ▶️ ای آنکه جسارت به امامم کردی در قعرِ سَقَر بدون شک خواهی رفت @hosenih رأیِ تو به دادگاهِ حق صادر شد..... با سیلیِ حیدر به درک خواهی رفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
تو بزن در صف غزا شمشیر با بدست تو نفی کفر کند زد به اجسام نقشِ لا، شمشیر آه ای ماه برج یکتائی کرد فرق تو را دو تا، شمشیر حمله ورگشت خصم بر بدنت گاه با نیزه گاه با شمشیر کرد در پیش دیده گان پدر عضو عضوت ز هم جدا شمشیر هیچکس باورش نبود چنین که تو را افکند ز پا شمشیر تو به حقّی چه غم گرت آید تیر دشمن به سینه یا شمشیر بود از اوّل به جرم حقگوئی بر شما خاندان سزا شمشیر دین حق را بقا، زمکتب توست اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست @hosenih قامتت تا ز صدر زین افتاد عرش گوئی که بر زمین افتاد نی خطا گفتمی که دریم خوی مظهر عالم آفرین افتاد رشتۀ عقل را جنون بگسست حلقۀ عشق را نگین افتاد چین زلف تو شسته شد از خون بر جبین سپهر چین افتاد سورۀ طا و های قرآن را غرق خون آیت مبین افتاد کر اثبات ذات الااللّه نقش لا تا بر آن جبین افتاد کس نداند بجز خدا و حسین چه بآن جسم نازنین افتاد نه تو دست از حیات خود شستی که ز پای مقتدای دین افتاد با سکوتت بروز عاشورا شورش صبح واپسین افتاد همه گفتند وای بر امّت که ز پا ختم مرسلین افتاد در حرم تا تو را به یا ابتا از لب جانفزا طنین افتاد رنگ بابا پرید و آه کشید که جوانم ز صدر زین افتاد ای که سر تا بپای بودی مهر با تو گردون چرا بکین افتاد آب نایاب بود و از داغت در حرم آه آتشین افتاد نه قد راستان ز غصه خمید که زپا میر راستین افتاد از دم تیغ قطعه قطعه شدن قسمت اهل حق چنین افتاد اوفتادی بخاک و از خونت ناگه این نقش دلنشین افتاد دین حق را بقا، زمکتب توست اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست @hosenih با سکوت تو بانگ وا ولدا شد بلند از لب ولّی خدا گشت در موج دشمنان هر سو کرد در بحر خون تو را پیدا دید از تیر و نیزه و شمشیر عضو عضوت ز هم شدند جدا چهر بر چهره ات نهاد و نمود گریه در پیش خندۀ اعدا از درون دل شکسته کشید هفت نوبت نوای وا ولدا کی ز خون تو نخل دین سیراب وی شده با گلوی تشنه فدا تو خموشی و من سراپا گوش کز لبت بشنوم دوباره صدا پدر پیر خویش را دریاب بخدا تا نداده جان بخود آ ناله ام را ز عمق جان بشنو زنگ آهم ز لوح دل بزدا میزبانم بکشتن پسرم حق مهمان خویش کرد ادا بی تو با خصم همسفر گردد وای بر حال عمهّ ات فردا با فراق تو خو کنم؟ هرگز بی تو مانم، در این جهان ابدا! ای تو جان و جهانیان همه تن وی تو ماه و ستارگان، شهدا ای تو مولا و دیگران بنده وی تو سلطان و عالمیت گدا تا قیامت ره حقیقت راست روی خونین تو چراغ هدا تا که جان را بقا بود «میثم» می دهد از تو این سرود ندا دین حق را بقا، زمکتب توست اَوَلَسنا عَلَی الحق از لب توست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دنیاست در تلاطم و طوفان کران کران خشم و خشونت و غم کشتار بی‌امان چشمان ماست خیره به تو سمت آسمان ادرکنی ای امید دل، الغوث الامان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان @hosenih شرق است در تغافل و غرب است در نفاق هر فصل یک مصیبت و هر آن یک اتفاق یک روز رنج سوریه روز دگر عراق هر لحظه بیشتر شده اندوه شیعیان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان @hosenih با ذوق از حقوق بشر حرف می‌زنند یا از گزینه های تشر حرف می‌زنند اوج شرارت‌اند و ز شر حرف می‌زنند دنیای ما پر است از این حرف و داستان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان @hosenih خاورمیانه مرکز آوار ماجراست اخبار داغ در پی آمار ماجراست آل سعود باز میاندار ماجراست از پول نفت سرخوش و با خلق سرگران عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان @hosenih اسلام در محاصره‌ی خون و آتش است داعش دروغ تازه‌ی این قوم سرکش است هر جا که صهیونیسم بخواهد کشاکش است از دست دیو فتنه به لب‌ها رسیده جان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان @hosenih در ذهن تار بسته‌ی شب ریشه می‌زنند آتش به هر اراده و اندیشه می‌زنند با نام دین به ریشه‌ی دین تیشه می‌زنند یک روز سهم داعش و یک روز طالبان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان @hosenih آقا ببین جنایت آل سعود را سرکوب و سرسپردن و جهل و جمود را اسباب روسفیدی آل یهود را ادرکنی ای عدالت موعود مستعان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان @hosenih از نحس کدخدایی این دشمن زبون فریاد دادخواهی هر شیعه غرق خون بغض یمن شکسته و بحرین لاله‌گون از دست ظلم کارد رسیده به استخوان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان @hosenih القاعده ز یک سو و سویی "بوکو حرام" "الله اکبر" آتش فرمان قتل عام انبوه مسلمین جهان‌اند تلخ کام آقا نگاه کن که چه شادند دشمنان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان @hosenih حال و هوای منطقه مثل محرم است در زینبیه‌ی دل ما شام ماتم است عهد مدافعان حرم با تو محکم است عباس‌های شیعه وفادار و جان‌فشان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان @hosenih امروز در حمایت تکفیریان پست تحریم و قصه‌ی عمر سعد باز هست کفر ایستاده است امان‌نامه‌اش به دست در پشت هر بیانیه دارند صد بیان عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان @hosenih گاهی به تشنگی، به بلا فکر می‌کنم گاهی به کشتگان منا فکر می‌کنم گاهی به وضع کرب‌وبلا فکر می‌کنم آقا بیا گره بزن این بغض را به آن عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بهار عمر خصم را به لحظه‌اي كند خزان هزار سيل خون شود روان ز خيل دشمنان بساط سركشان كشد به آتش فنا چنان كه آسمان شكافد از صداي انفجارها @hosenih جهان ز عدل و داد و دين شود نمونه جنان چه طعنه‌ها كه از شرف زمين زند بر آسمان به هيچ دوري از زمان به هيچ قطري از مكان نديده چرخ پير چون رژيم صاحب‌الزمان به طاعتش پيمبران به خدمتش كروبيان به بندگي‌اش خسروان كنند افتخارها @hosenih تمام خلق بسته‌ي تبار مويت اي صنم هزار يوسف زمان به جست‌وجويت اي صنم به روز و شب گشوده لب به گفت‌وگويت اي صنم قلوب جمله منجذب ز خلق و خويت ‌اي صنم ولي شدند محتجب ز شمس رويت‌ اي صنم فتاده در كمند تو شموس در مدارها @hosenih به بند تو محمد، آن كمينه بنده‌ات منم به دام عشق آتشين ببين كه آب شد تنم منم كه عاشقانه در فراق زار مي‌زنم قسم به‌روي و موي تو شب است روز روشنم كه بي‌فروغ روي تو چه زندگي كه مردنم هزار بار خوش‌تر از جواني و بهارها @hosenih شها اگرچه از عدد فزون بود گناه من چه غم چه باك گر شوي شفيع و عذرخواه من نظر مساز منقطع ز حالت تباه من هميشه باش از كرم پناه و تكيه‌گاه من سياه گشته روي خور ز نامه‌ي سياه من چنان مكن كه بنده‌ات شود ز شرمسارها @hosenih مرا مران از اين چمن كه سرو ناز و ياسمن نشايدش كه بلبلي نباشدش به مثل من منم فقير بينوا توئيي غني ذوالمنن منم گداي پرطمع تويي شهنشه زمن عنايتي اجابتي بگير نقد جان و تن عجب نه گر شماري‌ام ز خيل رستگارها @hosenih بيا بيا كه سوختم ز هجر روي ماه تو تمام عمر دوختم دو چشم خود به راه تو بهشت را فروختم به نيمي از نگاه تو بدين اميد زنده‌ام كه گردم از سپاه تو تويي كه رشك مي‌برد فلك به فر و جاه تو منم كه مي‌كشم ز دل به ضجه «البدارها» @hosenih ببين كه عترت نبي چگونه بي‌پناه شد كه آسمان به چشم سبط مصطفي سياه شد سياه از سپاه كين چو خيمه‌گاه شاه شد جهان ز ظلم كوفيان قرين اشك و آه شد اگر هزار جان بود «تهرانيت» تباه شد كه الظليمه مي‌كشد فرس براي ثارها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب که می خواهد دلم سامان بگیرد باید که چشمانم کمی باران بگیرد @hosenih وقتی که شعری می نویسم روی کاغذ شاید که بغضی در گلویم جان بگیرد مثل همیشه این غزل تا بیت آخر حال و هوایی مبهم و پنهان بگیرد با چشم گریان ندبه می خوانم برایت شاید دعا با دیده ای گریان بگیرد آقا بیا تا در میان قلب شیعه این زخم کهنه عاقبت درمان بگیرد @hosenih هر جمعه من روی تو را چشم انتظارم تا اینکه عصر غیبتت پایان بگیرد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شاید که به پیکر جهان جان آمد شاید که شب غصه به پایان آمد @hosenih آماده پی ظهور او باید شد شاید که همین نیمۀ شعبان آمد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از انتظار خسته شده انتظار هم تقویم من تویی , تو نباشی بهار هم @hosenih تا زنده ام فقط نه تو را جار میزنم گفتم که حک کنند به روی مزار هم خوبی چنانکه عاشقی ات انتخاب نیست عشق تو برده از دل ما اختیار هم من کفتر حریم تو ام گُم نمیشوم این احتمال را نده یک در هزار هم بر عکس مردمان , صدقه دادی و گدا کوچک نشد که هیچ , گرفت اعتبار هم @hosenih من هرچه گفته ام ز تو , شعر و خیال نیست آورده مجلسی همه را در بِحار هم ... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زیباترین بهانه برای سرودنی تنها دلیل خلقت بود و نبودنی با تو شروع میشود این بار شعرمن زیرا فقط تویی تو هوادار شعر من @hosenih گلواژه ی تمام غزل ها قصیده ها سبک جدید گویش و طراح ایده ها پایان خواب های دروغین به دست توست جان دوباره دادن بر دین به دست توست میخوانمت به نام خودت آسمان عشق سوگندمیخورم به تویعنی به جان عشق از سختی تمامی دوران دلم گرفت از این همه گناه فراوان دلم گرفت ازاین همه دورویی وبی مهری و نفاق از قحطی و نبودن ایمان دلم گرفت نوری که بی تو جلوه کند تار می شود حتی بهشت بی تو همان نار می شود بی سمت وسوترازهمه ی بادهای شهر حرف رسیدن تو چه تکرار می شود این روزها بدون تو شب جلوه میکنند این آسمان بدون تو آوار می شود باید بیایی از سفر ای سایه ی سپید خورشید از نبودن تو تار می شود دنیا مرابه غیرتو مشغول کرده ست در غرب ضدِّ آمدنت کار می شود تو نیستی و این همه بغض ترک ترک دارد به روی سینه تلمبار می شود @hosenih پس زودتر بیا ز سفر ای صبور من آخر شکست پای ظهورت غرور من برگرد تا که آینه ها بی تو نشکنند آیینه ها حکایت جان و دل منند برگرد تا که خنده شودگریه های ما پیش خدا رود نفس " ای خدای ما " برگرد ای طراوت سرسبز باغ ها پایان بده به عمر دراز فراق ها برگرد اصل مطلب و خاطر نشان عشق سوگند میخورم به تویعنی به جان عشق ما هر چه می کنیم که آدم نمیشویم بر خیمه گاه سبز تو محرم نمیشویم تقصیر ماست این همه دوری و انتظار ما حق مان همیشه خزان است نه بهار ما عاشقیم و هیچ دعایی نمی کنیم ما فکر می کنیم ریایی نمی کنیم @hosenih ما بیخودی به نام تو سوگند میخوریم وقتی که از گناه و جهالت همه پُریم ما که لیاقت تو و عشقت نداشتیم بیخود به روی نام خود عاشق گذاشتیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در صحن طبعم واژه‌ها هم بیقرارند انگار حسّ و حال شعری تازه دارند وقتی که حرف از مُنتَظَر شد بغض کردند گفتند یک عمر است که چشم انتظارند بارانی از مضمون چکید از چشمِ خودکار تا ابرهای کاغذی قدری ببارند دیدم کمال همنشینی هم اثر کرد کاغذ ؛ قلم ؛ واژه ؛ به حال من دچارند تسبیحی از جنس هِجاها ساختم چون دیدم تمام حرف‌ها لحظه شمارند پس بی درنگ از دلبرِ دلخواه گفتم یک یا علی هم بعدِ بسم الله گفتم @hosenih سُستم ولی از عشق ، محکم می‌نویسم از عرش می‌گویند و من هم می‌نویسم در آینه‌بندان صیقل خورده‌ی شعر با چشمِ طبعم هر چه دیدم می‌نویسم قنداقه‌ای در دستِ نوری می‌درخشید پس دارم از خورشید عالم می‌نویسم از قطره‌اشکِ شوقِ بابایی خدایی از خنده‌های آب زمزم می‌نویسم آنقدر محوم که قلم از دستم افتاد پس بیشتر می‌بینم و کم می‌نویسم از روی دستِ شاعرِ مطلق نوشتم گفتند جاءالعشق ، جاء‌الحق نوشتم @hosenih آمد کسی که با همه توفیر دارد او که نگاهش لطفِ عالم‌گیر دارد آمد طبیب حاذق دردِ جدایی هر چند که دردِ غمش واگیر دارد گفتند «اَشِدّاءُ‌عَلیَ‌الْکُفّار» ؛ هر چند در دست او شمشیر هم تدبیر دارد مانند جدش چشم او حُر آفرین است از بس نگاه نافذش تاثیر دارد با اینکه او در مهربانی بی‌نظیر است اما برای دشمنش شمشیر دارد آمد کسی که در زمستان هم بهار است او وارث اصلی تیغ ذوالفقار است @hosenih باید که ما هم در سپاهش یار باشیم اما نه اینکه روی دوشش بار باشیم باید بصیرت داشت و از حق سخن گفت صفین اگر تکرار شد عمّار باشیم باید که پای عشق ، تا آخر بمانیم یا پای دارش میثم تمّار باشیم وقتی که آمد گفت وقت انتقام است باید خروشِ غیرت مختار باشیم باید برای یا لَثارات الحسینش از بغضِ خونخواهی حق سرشار باشیم باید فدک را از سقیفه پس بگیریم حق علی را از خلیفه پس بگیریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih