#اندیشه_مرحوم_علامه_سید_منیر_الدین_حسینی_الهاشمی
🔰 « #جهانی_شدن » امری غیرقابل اجتناب است، #نظام_اسلامی قصد دارد چگونگی جهانی شود؟
(انحلال در غرب،پاسخگویی به مسائل مستحدثه، حضورفعال)
🔺به هر حال در دنیا مردم اعتقادات مختلفی دارند و این گونه نیست که همه شیعه و دوازده امامی و قائل به ولایت مطلقه فقیه باشند.
آنها چگونه با متد خودشان دست به تولید مثلا یک شیء میزنند و #کار_آمدی آنها چگونه توسعه پیدا میکند و #نظام_اسلامی چگونه میتواند #کار_آمدی خودش را توسعه بدهد؟
🔻به نظر ما یا باید راه حل بالابردن #سهم_تأثیر را بپذیرد و یا این که به #انزوا برود!
به بیان دیگر « #جهانی_شدن » امری غیرقابل اجتناب است، #نظام_اسلامی قصد دارد چگونگی جهانی شود؟
1️⃣ آیا می خواهد در جهان منفعل محض باشد که بالتبع #انحلال در #غرب خواهد بود.
2️⃣پاسخ گو به #مسائل_مستحدثه باشد. یعنی نحوه چالشی که مرتبا منتقدانه است و میتواند برخی از انرژیهای متراکم را نیز تخلیه کند. بودن چنین مجموعه ای نیز برای دنیا بد نیست. یعنی این گونه نیست که آمریکا محو و نابودیِ مطلق چنین نظامی را هرچند بر پایه اسلام باشد را بخواهد. چرا که داشتن مخالفانی که در عین حال ابزار تخلیه باشند، برای او لازم است.
پس مرحله دوم #انحلال نیست، اما #فعال بودن هم نیست.
3️⃣ #نظام_اسلامی میخواهد به صورت #فعال در نظام جهانی حضور داشته باشد و #سهم_تأثیر «جهت» خود را در دنیا بالا ببرد. روشن است که این کار ابزارهای متناسب با خود را میطلبد.
این سطح از حضور نیز محال است رخ دهد؛ الا اینکه در #متدلوژی و زیربنائی ترین امور، #حجیت (ارتباط به دین)، #کارآمدی (عینیت و ارتباط به دنیا و ماده) را به صورت دقیق و #عینی تعریف کنید؛ چه در محصولات عینی مثل محصولات اقتصادی و کالاها و چه در محصولات ارتباطی(مفهوم). در غیر این صورت عقب ماندن را بپذیریم.
📚منبع: کتاب « کلیاتی پیرامون فلسفه روش»
#جهانی_شدن
#کار_آمدی
#انحلال
#مسائل_مستحدثه
#فعال
#متدلوژی
#حجیت
✅ @hoseiniyehandisheh
📆 به مناسبت سالگرد ولادت حضرت صاحب الامر(عج)
✍🏻رضامحمدآبادی-پژوهشگر حسینیه اندیشه-
🔰نیمه شعبان، ضرورت تأملی عمیق در #عوامل_ظهور_امام و عزمی جدید برای #تحمل_بلای_او
🔸جشن گرفتن به مناسبت سالگرد میلاد شخصی که علم به زنده بودن او داریم ولی از حضور او محرومیم، همراه با یک نگرانی و #ناراحتی ویژه ای است؛ خصوصا اگر آن شخص امام و حجت خدا و #علت_بقاء_عالم باشد و خصوصا اگر #سبب_غیبت و عدم حضور ظاهری او خود ما باشیم.
🔹نیمه ماه شعبان هرساله باید ما را به #تأمل و مطالعه ی جدی تر از گذشته مشغول کند؛ #تأملی_بنیادین در #علت_غیبت حجت خدا، مطالعه ای دقیق در #موانع_حضور و ظهور او. حتی دیگر تأمل شخصی ما نیز کفایت نمیکند بلکه باید #سازمان_تحقیقاتی عظیمی تشکیل گردد و در طول سال به صورت منسجم به #فقاهت در این زمینه مشغول گردند که چطور می توان روز به روز به #ظهور ولایت عظمی نزدیک گردید؟ چطور می توان به فرج نزدیک شد و از این بلاء و مصیبت رها گردید؟ تا در شب و روز این عید به #تصمیم_جدیدی در سطح فرد و جامعه رسید.
🔸اگر احتمالِ #شب_قدر بودن 15 شعبان را نیز لحاظ کنیم ضرورت این مسئله شدیدتر میگردد. مگر شب قدر چه شبی است؟
شب قدر همان شبی است که در شأن آن گفته شده است: «تنزل الملائکه و الروح فیها بإذن ربهم من کل أمر». شبی که ملائکه و حقیقت روح بر قلب امامِ حیّ و حجت خدا بر روی زمین نازل می گردند و #تقدیرات_سال پیش رو معین میگردد.
🔹موضوع اصلی ای که در این شب مقدّر میگردد، تقدیر #میزان_امداد_خدا به دستگاه #کفر،#نفاق و #ایمان است؛ تقدیرمیزان مصائب و بلایایی است که در سال آینده بناست از سوی دستگاه #کفر و #نفاق ایجاد گردد و این مصائب به آن امام حی و حجت ظاهره (عج) عرضه میگردد و از آن جا که امت او به علت #جاهلی یا #کاهلی در مقابل این مصائب نمیایستد، حضرت فشار آن مصائب را به جان میخرد و میپذیرد و حکمت سلام و رحمت الهی که «سلام هی حتی مطلع الفجر» نیز به همین مسئله بازمی گردد چرا که عبور از حجم عظیم و متنوع این #مصائب که بر وجود امام عصر(ع) وارد میآید جز با باران سلام و رحمت و نصرت الهی بر ولی خود ممکن نخواهد بود.
🔸لذا عده ای که در پی بالاترین سهم تأثیر در #نصرت_ولی_خدا هستند؛ در این شب به جای طواف حول حوائج شخصی خود بر قبله ی حاجات امامشان و مصائبی که بر وجود ایشان وارد میآید میگردند و از او شفاعت و دستگیری میطلبند تا بتوانند «اجابت» ش نمایند و به میزان ظرفیتشان از حجم مصائب او کم کنند.
🔹مراجعه و مطالعه دقیق زیارات و ادعیه امام زمان(عج) به خوبی میتواند افق حاجات ایشان را به ما بفهماند.
«أمِت به الجور و أظهر به العَدل»، «وَاقصِم به رؤوس الضَّلالَه و شَارِعَه البِدَع وَ مُمِیتَهَ السّنّه و مُقوِّیه الباطل» «و ذَلِّل به الجَبّارین و أبِر به الکافرین و جَمیعَ المُلحِدین فِی مَشارِقِ الأرض و مغاربها و بَرِّها و بَحرها و سَهلِها و جَبَلِها حَتّی لا تَدَعَ منهم دَیّاراً وَ لَا تُبقِیَ لَهُم آثَاراً» (1) ...
🔸بنابراین اگر خود را در این سطح نمی دانیم از صاحب این شب و روز بخواهیم خود، ما را در این مسیر یاری نماید! مسیری که جز به نصرت خود ایشان قدم را یارای حرکت در آن نیست. مسیری که قلبی تسلیم(قَلبِی لَکُم سُلمٌ)، تبعیت از امام در #تصمیمسازی و #تصمیم_گیری (رأیی لکم تبع) و #جهاد و کوششی فراوان در #میدان_عمل (نصرتی لکم معدّه) میطلبد.
(1) پی نوشت : دعا برای امام زمان منقول از امام رضا(ع) و روایت شده از سوی جنابِ یونس بن عبدالرحمن
✅ @hoseiniyehandisheh
🎧 باز نشر سخنرانی #حجت_الاسلام__محمد_صادق_حیدری_تهرانی
💥با موضوع: #مناجات_شعبانیه ائمه اطهار(علیهم السلام)
🔸شعبان المعظم سال 1398شمسی
🔹فایل های صوتی را در لینکهای ذیل میتوانید گوش کنید:👇👇
1️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/369
2️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/370
3️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/371
4️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/372
5️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/373
6️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/374
7️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/375
8️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/376
9️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/377
🔟https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/378
1️⃣1️⃣https://eitaa.com/hoseiniyehandisheh/379
✅ @hoseiniyehandisheh
1.mp3
زمان:
حجم:
16.07M
📻🎙 سال 1398 توسط مقام معظم رهبری مدظلهالعالی به عنوان سال «#رونق_تولید » نامگذاری شد.
به همین مناسبت، شبکه قرآن صدای جمهوری اسلامی با دعوت از #حجه_الاسلام_حیدری، برنامهای را با عنوان «طنین تلاش» در 21 قسمت پخش کرد که در آن به موضوعِ
«#رابطه_معارف_قرآنی_با_رونق_تولید_و_موانع_تولید_در_ایران_اسلامی» پرداخته شد.
گرچه مدت کوتاه برنامه (3 الی 5 دقیقه) موجب اجمال در طرح مباحث شد و شرایط را برای طرح پیشنهادات ایجابی فراهم نکرد، اما به دلیل طرح سرفصلهای اصلی پیرامون «#چگونگی_رونق_تولید در جهان و موانع آن در ایران اسلامی» میتواند برای مخاطبان محترم قابل استفاده باشد خصوصا با توجه به این که سال 1399 نیز به عنوان سال «#جهش_تولید» نامگذاری شده است.
در این فایل، تمامی 21 قسمت برنامهی «طنین تلاش» تجمیع شده است.
✅ @hoseiniyehandisheh
«عقبه ی تاریخی ِ یک سبابه»
وقتی پیامبر، جامعه بتپرست مکه را به هم ریخت و مرکز قدرت در حجاز و قویترین قبیلهی عرب را به چالش کشید و فریاد ِ «محمدٌ فرّق جماعتنا»ی قریش را به آسمان رساند، راهی نماند جز اینکه... 👇👇
✅ @msnote
✅ @hoseiniyehandisheh
... در «دار الندوه» جمع شوند و عقلهایشان را روی هم بریزند تا قدرت و حاکمیتشان به تصاحب خداپرستان درنیاید. اما ضربههای محمّد (ص) آن قدر کاری بود که خِرد جمعیِ روسای شبه جزیره هم به جایی قد ندهد. همین جا بود که ابلیس بعد از سالها مجبور شد مستقیم وارد شود و به قیافهی بزرگی از اهل «نجد» در بیاید و برای آنکه بزرگان مکه را به سمت قتل پیامبر ببرد، شروع کند به نقد پیشنهادهای سران قریش:
ـ او را از سرزمینتان تبعید کنید؟!! نه! در این صورت، شما او را که زیبارویترین و سخنورترین و فصیحترین آنهاست، به میان اعراب فرستادهاید. او آنان را فریب میدهد و با زبانش شیفته خود میسازد و قبیلهها یکی پس از دیگری او را اجابت خواهند کرد و مدت زیادی نخواهد گذشت که بادیهها را پر از اسبها و مردان جنگی خواهد کرد...
ابلیس خیلی خوب بزرگترین دشمنش را و جنس نهضت نبوی را میشناخت و میدانست که بعثت محمد چه طور جامعه را بر میانگیزد و چه خشم و نفرتی بر ضد الحاد و شرک تولید میکند و چگونه مردم را بر ضد کفار به حرکت در میآورد. خوب میدانست که دعوا، دعوای قدرت بین ایمان و طغیان است اما نمیتوانست قبول کند که تفاوت بین قدرت ایمانی و قدرت مادی از زمین تا آسمان است: مردان و اسبهای جنگی؟!!
...محمد (ص) با «من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله» ِ علیّ، از توطئهی ابلیسی ِ دارالندوه رهید و به مدینه رفت و با نزول «اذن للذین یقاتلون بأنهم ظلموا»، اسبها و مردان جنگی را به سوی قریش سرازیر کرد اما مردان سپاه محمد، «سیصد» نفر بودند در برابر «هزار» مرد جنگی قریش و اسبانش «دو» تا بودند در برابر «چهارصد» اسب قریش؛ نسبتی «یک سومی» در مردان جنگی و «یک دویستمی» در اسب و سوارهنظام! اوضاع طوری بود که ابوجهل ـ به تعبیر فارسی ما ـ گفت: «اینها یک لقمهی چپ هستند» و «بعضیها» بلند شدند و گفتند: «این قریش است و عظمت مادّیش! از زمانی که عزت یافته، هرگز شکست نخورده است» و تا حدی ترسیده بودند که جنگ نه؛ حتی پر کردن مشکهای آب سپاه از چاه بدر را هم کسی قبول نکرد جز علی. توازن در ساز و برگ نظامی یکسره به نفع قریش بود اما نبیّ طوری غیرتش برای دفاع از پرستش خدا را به میدان آورد و وصیّ طوری قدرت ایمانیش را به رخ لشگر کشید که فرعون ِ پیامبر یعنی ابوجهل کشته شد و ارتش مکه به هم ریخت و خود ابلیس هم گریزان از معرکه فریاد زد و خدا فریادش را در قرآن حکایت کرد: «انی اری ما لا ترون... من چیزی میبینم که شما نمیبینید»
گویا پیامبر مثل همه عرصههای دیگر، در جنگ هم بنیان جدیدی را بنا کرد به جای اصالتدادن به سختافزار و ساز و برگ نظامی، قدرت روحی و توان ایمانی را مبنا قرار میداد و البته ابزار را حذف نمیکرد اما تعریف آن را در تناسب با جامعه مومن و «بنیان مرصوص» تغییر میداد. شاید همین بود که وقتی «بعضیها» خواستند مبنای نظامی اسلام را ـ مثل همه چیزهای دیگر ـ تحریف و تأویل کنند، امیرالمومنین به میدان آمد و گفت: «درباره تعداد دشمن سخن گفتی؛ [ولی] ما بر اساس تعداد و کثرت نمیجنگیدیم و فقط با کمک یکدیگر و به تکیه بر نصرت الهی به کارزار میرفتیم.» این تفاوتها کجا معلوم شد؟ صبح روز عاشورا؛ وقتی سپاه بیستهزار نفری کوفه نه فقط در برابر اباعبدالله و ابالفضل و علیاکبر و قاسم؛ که در برابر تکتکِ یاران حسین کم میآوردند و کار را به جایی رساندند که صدای عمربن حجاج درآمد: «احمقها! میدانید با چه کسانی میجنگید؟! اینها گروهی مرگخواه هستند. به خدا قسم اگر فقط سنگ به سوی آنها پرتاب میکردید، همهشان تار و مار میشدند.» اما قدرت ایمانی وقتی به اوج برسد و خطرپذیری برای شهادت وقتی نه یک نفر بلکه یک جمع را با هم هماهنگ کند و ریسک مرگ را برای دنیاپرستان به بالاترین سطح برساند، کفار ِ پناهگرفته در پولادیترین سپرها و برندهترین سلاحها در شدیدترین ترسها غوطهور میشوند و برای سنگانداختن هم در تزلزل و تشتت و ناهماهنگی دست وپا میزنند...
ادامه👇👇👇
✅ @msnote
✅ @hoseiniyehandisheh
ـ تقدیم به سرنشینان یازده قایق کوچکی که هفت ناو غولپیکر بزرگترین ارتشِ طول تاریخ بشریت را به خفّت انداختند و تقدیم به قهرمان گمنام مبارزه مستقیم با امریکا شهید «نادر مهدوی» که به جای حاکمکردن ابزار مادی بر انگیزه ایمانی، تعریف ابزار را در تبعیت از قدرت روحی دگرگون کرد و از ترکیب «شهادتطلبی» با «قایقهای موتوری»، ناوگان چندین میلیاردی امریکا را از اریکه کارآمدی به زیرکشید و حاکمیت ایمان بر تاکتیک و تکنیک را عینیت بخشید. و تقدیم به پاسدار رشیدی که تحقیر دنیاپرستان را به اوج رسانید و به جای لولهی مسلسلش، سینه ستبرش را به سمت ناو دشمن گرفت و انگشت سبابهاش نماینده یک تاریخ آسمانی و یک وجدان نورانی شد؛ همان تاریخ جاودانهی محمدی و علوی و حسینی که با نفس نامیرای خمینی و استقامت خامنهای، به وجدان عمومیِ ایرانیان تبدیل شده است.
پینوشت: این روزهای آخر شعبان، از اواخر مناجات شعبانیه «من لاذ بک غیر مخذول» را زیاد تکرار میکنم تا راه تکرار این عظمتهای عرصه نظامی را در عرصه فرهنگ و اقتصاد هم به ما لطف کنند و نخبگان امت محمد با کنار گذاشتن رخوتهای حوزوی و دانشگاهی، راه خلاصشدن از خذلان فرهنگی و اقتصادیِ کفر را هم بدانند و بتوانند ...
✅ @msnote
✅ @hoseiniyehandisheh
🔰سلسله مباحث «فلسفه بلا و مصیبت» براساس فلسفه انبیاء
🔆 مرحوم استاد حجتالاسلام و المسلمین مسعود صدوق (ره)
📝 انتشار چکیده این مباحث از امروز در کانال حسینیه اندیشه
#فلسفه_بلاء
#فلسفه_مصیبت
#وظایف_شیعه_در_دوران_غیبت
✅ @hoseiniyehandisheh
📝 بخشهایی از چکیده مبحث اول «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
🔸معمولاً مصیبت یک مقولهی استثنائی تلقّی میشود و از امور اصلی در زندگی محسوب نمیگردد و از این جهت ممکن است بررسی فلسفی آن، امری غریب به نظر برسد؛ اما توجه به دستهبندیهای ذیل میتواند به تبیین بحث کمک کند:
1️⃣ یک دسته از بلاها و مصائب، بلاهای طبیعی هستند مانند سیل، زلزله، گردباد، سونامی و... که به ندرت اتفاق میافتد؛ یعنی اینطور نیست که شهرها دائماً دچار این حوادث شوند و لذا ابتلاء به این بلایا، به صورت مداوم و مستمرّ نیست.
2️⃣ دستهی دیگری از مصائب، به مرگ و میر مربوط میشود و علّت آن، اموری از قبیل مریضی، کهنسالی و حوادثی مانند تصادف و... است که این دسته نیز از امور استثنائی در زندگی محسوب میشود. یعنی اینطور نیست که خانوادهها دائماً دچار مرگ و میر در حوادث شوند و افراد همواره در بستر بیماری باشند.
3️⃣در مسائل اجتماعی، از «بلا و مصیبتها» با تعابیری همانند «مشکلات و بحرانها» یاد میشود و مواردی مانند گرانی، فقر، عقبماندگیها و... از مصادیق آنهاست. مصیبت و بلا در امور اجتماعی نیز بمثابه یک امر طبیعی و پایهی زندگی محسوب نمیشود بلکه قاطبهی کشورها توانستهاند این مشکلات خود را حلّ نمایند یا در این مسیر قرار گرفتهاند.
4️⃣برخی مصائب نیز مصائب تاریخی هستند که انسانها و ملّتها با آن روبهرو میشوند مانند جنگ جهانی اول و دوم. اما مردم و دولتها مدعی هستند که نمیخواهند جنگ را به عنوان اساس و پایهای در زندگی خود بدانند.
✅ اما مصائب پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت عصمت و طهارت و انبیاء علیهمالسلام و جامعه مؤمنین، از سنخ مصائب فوقالذکر نیست.
🔹مضامین آیات و روایات و ادعیه نشان میدهد که بلا و مصیبتِ انبیا و ائمه اطهار و مؤمنین، یکی از پایههای زندگی دینی و یکی از ارکان برنامههای خدای متعال در مدیریت این دنیاست.
🔸اگر مصیبت در یک دستگاه فکری بمثابه پایه و اساس تلقّی شود، فلسفه و علّتیابی آن ضرورت مییابد و تبیینِ «چرایی، چیستی و چگونگی» آن به امری الزامی تبدیل میشود و الا به سردرگمی و تحیّر مبتلا شده و مصیبتها به جبر و فطرت و سایر امور تحلیلناپذیر ارجاع خواهند شد.
🔹مصیبت در فرهنگ انبیاء و ائمّه(ع)، بمثابه شغل آن بزرگواران تلقّی میشود و هویّت آنان بر مبنای «استقبال از بلا» شکل گرفته است.
🔸شب قدر، شب نزول بلایا و مصائب است و «کلّ امر» در آن، ناظر به دنیا به عنوان دار بلاست. در این میان حضرت ولیعصر(عج) است که به تنهایی، تمامیِ مصائب مقدّر شده را میپذیرد و دیگران نیز به میزانی که از بلاهای نازل شده درکی پیدا کنند، حظّ خواهند برد و توفیق نوکری و خدمت خواهند یافت.
🔹حال چگونه میتوان مصائب حضرت ولیعصر(عج) را فهمید و در دوران غیبت، با آن حضرت زندگی کرد و رضای خدا را به دست آورد؟
📋متن چکیده مبحث اول 👇👇👇
✅ @hoseiniyehandisheh
1_293685497.pdf
حجم:
352.6K
📋متن چکیده مبحث اول «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
📝 بخشهایی از چکیده #مبحث_دوم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»
🔸 گفته شد که مصیبت و بلاء در فرهنگ انبیاء و زندگی دینی، رکن است و هویت آن بزرگواران را تشکیل میدهد و به همین دلیل لازم است قبل از بررسی فلسفه این مصیبتها، توصیفی عینی و تاریخی از مصیبتهای انبیاء ارائه شود.
🔹 در همین راستا این سوال قابل طرح است: کیفیت تبلیغ پیامبر اکرم (ص) چگونه بوده که سران جامعهی عرب و ملأ و مترفین به ترس و وحشت افتادند؟ چرا به عنوان یک مسألهی امنیتی با حرکت ایشان برخورد شده است؟ اگر طبق ادراکات موجود قرار بوده تا اعتقادات و معارف نظری به مردم ارائه شود، آیا این حجم از وحشت و مقابله و توطئه و درگیری معنادار خواهد بود؟!
🔸 گرفتاری و بلای نبیّ اکرم(ص) و سایر پیامبران این بوده که مردم اسیر نظامات اجتماعی کفر شده و به بردگانی برای حاکمان تبدیل شده بودند؛ یعنی به جای انتقال یک سری اعتقادات نظری، مسألهی آزاد کردن یک امّت مطرح بوده که زیر یوغ قدرتمندان به اسارت درآمدهاند و به آنها بیگاری میدهند.
🔹پیامبران برای تحقق کلمهی توحید و مبارزه با کلمهی کفر قائل بودند که نباید از روشهای موجود برای رسیدن به قدرت استفاده کرد. پس تفهیم «تئوری خلافت» به مردم و کفّار و افشای سست بودن «تئوری قدرت» توسط پیامبران، و به صحنه آوردن مردم و وعدهی پیروزی و نابودی قدرت کفر برای تحقق خداپرستی، از مصائب و گرفتاریهای فرهنگ انبیاء بوده است.
🔸 پس گرفتاری انبیاء، مصیبتها و بلایایی بوده که ایجاد یک نهضت در پی داشته است؛ نهضتی که در جهت به باور رساندنِ این حقیقت بوده که میشود جامعه را بر محور قدرت الهی تشکیل داد و نه بر مبنای نیاز و ارضاء مادّیِ اجتماع.
#فلسفه_بلا
#فلسفه_مصیبت
#وظایف_شیعه_در_دوران_غیبت
📋متن چکیده مبحث دوم 👇👇👇
✅ @hoseiniyehandisheh
1_296527485.pdf
حجم:
358.8K
📋متن چکیده #مبحث_دوم «فلسفه بلاء و مصیبت براساس فلسفه انبیا»