📣 اطلاعیه
🔰مقام معظم رهبری؛ ۱۳ اسفند ۱۳۹۷:
«فلسفهی اسلامی در طول زمان، امتداد عملی نداشته؛ یعنی این حکمت نظری ما به حکمت عملی امتداد پیدا نکرده؛ در حالی که فلسفههای غربی که از لحاظ نفْسِ فلسفه بودن خیلی کم محتواتر و ضعیفتر از فلسفهی اسلامی هستند، امتداد عملیّاتی دارند... سفارش من به متفلسفین و فعّالان فلسفه همیشه این بوده که این امتداد را پیدا کنند؛ چون معتقدم اثر دارد؛ این امتداد وجود دارد امّا خب روی آن کار نشده»
📒 در راستای بررسی ظرفیت «حکمت نظری» برای امتداد عملی در سطح حکومت و زندگی اجتماعی مردم، «حسینیه اندیشه» جزوه پژوهشی «تحليل نظاممند از معرفتشناسی انتزاعی؛ بخش اول: نقد مبادی منطق صوری» را منتشر نمود.
#منطق_صوری
#معرفت_شناسی_انتزاعی
#امتداد_حکمت_نظری_در_جامعه
✅ https://eitaa.com/hosseiniehandisheh
نقد مبادی منطق صوری.pdf
1.04M
📒 #فایل_جزوه «تحليل نظاممند از معرفتشناسی انتزاعی؛ بخش اول: نقد مبادی #منطق_صوری»
🔰بخشهایی از پیشگفتار جزوه:
✅ مقام معظم رهبری مرتبا نسبت به ضرورت «امتداد فلسفه در حکومت و زندگی مردم» تاکید فرمودهاند: «ما وقتی به فلسفههای غرب نگاه میکنیم، میبینیم مسائلی مثل حکومت، اقتصاد، شأن مردم، شأن انسان، طبق نظرات آنها حل میشود... واقعاً برویم ببینیم بر اساس فلسفهی ما، شکل جامعه، بنیان سیاسی جامعه، حکومت در جامعه، به چه شکلی خواهد بود؛ یعنی ما برای مسئلهی حکومت، در فلسفه چه پاسخی داریم. نمیشود بگوئیم آقا فلسفه ذهنیات محض است و به مسائل زندگی و جامعه ارتباطی ندارد؛ این معنی ندارد.» (۲۳ بهمن ۱۳۹۱)
✅ در واقع فلسفه زمانی به #امتداد_عملی دست خواهد یافت که ربط میان اعتقاد و عمل مورد توجه قرار گیرد و «روش و منطقی هماهنگ» برای آن طراحی شود. یعنی روشی که فقط نسبت به اعتقاد پاسخگو باشد و عینیت و عمل و بالتبع تحقق دین را خارج از وظایف خود بداند، نمیتواند نیاز امروز جامعه اسلامی را برطرف کند؛ خصوصاً اگر روشهایی که عینیت و عمل را به دست گرفتهاند، فقط قدرت ملاحظه پیشفرضهای حسی را داشته باشد.
✅ منطق را صرفا نمیتوان قاعدهای برای درست اندیشیدن دانست، بلکه منطق، هم روشی است برای درست اندیشیدن و هم درست عمل کردن.
✅بهینهی روش و منطق است که میتواند ضامن امتداد «قاعدهمندِ» فلسفه در دیگر علوم باشد. حتی میتوان گفت که توانایی فلسفههای غربی برای امتداد در عرصههای اجتماعی و حاکمیتی و تمدنی، حاصلِ «تکامل در روشها» و به تعبیر دیگر، رهینِ «تولید #منطق_سیستمی میباشد.
@hosseiniehandisheh
📢 اطلاعیه
✅ گفتگوی تلویزیونی زنده پیرامون #انتخابات، از #شبکه_قرآن_سیما
🔰حجت الاسلام محمدصادق حیدری (عضو هیئت علمی حسینیه اندیشه)
🕰امشب (شنبه، ۱ خرداد)
حدود ساعت ۲۲/۱۵
✅ @hosseiniehandisheh
📢 اطلاعیه
🔰 رهبر انقلاب خطاب به جوانان کشور: بدانید در آینده، خرمشهرها، در پیش است؛ البته نه در میدان جنگ نظامی، بلکه در میدانی که ویرانیهای جنگ نظامی را ندارد و برعکس آبادانی نیز بهدنبال دارد اما از جنگ نظامی سختتر است. ۹۵/۳/۳
✅ سخنرانی به مناسبت یوم الله سوم خرداد، با موضوع:
از فتح خرمشهر در جنگ تحمیلی تا فتح خرمشهرهای پیش رو در انتخابات
🔅حجت الاسلام احمد زیبایی نژاد
🕌بلوار دانش، شهرک صادقیه، مسجد امام صادق ع
🕰امشب (یکشنبه، ۲ خرداد)، بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشا
✅@hosseiniehandisheh
سالروز سوم خرداد.mp3
8.73M
🔊 #صوت سخنرانی به مناسبت یوم الله #سوم_خرداد با موضوع:
🔅از فتح خرمشهر در جنگ تحمیلی تا فتح خرمشهرهای پیش رو در انتخابات
🎙حجتالاسلام احمد زیبایینژاد
🔰 سر فصلهای مباحث مطرح شده در این جلسه:
✔️ 1. پیروزی مردم فلسطین در جنگ 12 روزه اخیر، نشانگر استمرار یوم الله فتح خرمشهر و پیشرفت و رشد انقلاب
✔️ 2. ترکیب «تدبیر انقلابی» با روحیه مجاهدت و شهادتطلبی و اخلاص، عامل اصلی فتح خرمشهر
✔️ 3. بیان شاخصههای اصلی «تدبیر انقلابی» در دفاع مقدس و ضرورت استمرار آن در برنامه نامزدهای انتخابات
✔️ 4. عدم کفایت روحیه انقلابی و شعار مبارزه با فساد بدون توجه به پیچیدگیهای جنگ اقتصادی و اداره کشور؛ با تکیه به بیانات رهبری معظم در دیدار اخیر با دانشجویان
✔️ 5. ضرورت بیان راه حلها و برنامهها و تدابیر جدید از طرف نامزدهای انقلابی در قالب «مناظرات قاعدهمند و نتیجهمحور» بین مردم
🕰 یکشنبه دوم خرداد 1400 ـ مسجد امام صادق (ع) شهرک صادقیه
✅ https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
📢 اطلاعیه
✅ سخنرانی با موضوع:
🔅پیچیدگی های اداره کشور و چالشهای پیش روی نامزدهای ریاست جمهوری🔅
🎙حجت الاسلام احمد زیبایی نژاد
🕌 خیابان امامزاده ابراهیم، مسجد حضرت معصومه علیها السلام
🕰امشب (چهارشنبه، ۱۲ خرداد)، بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشا
✅ @hosseiniehandisheh
انتخابات، ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ .mp3
7.48M
🎙صوت سخنرانی با موضوع:
🔅پیچیدگی های اداره کشور و چالشهای پیش روی نامزدهای ریاست جمهوری🔅
🎙حجت الاسلام احمد زیبایی نژاد
🕌 قم، مسجد حضرت معصومه علیها السلام
🕰 چهارشنبه شب، ۱۲ خرداد 1400
✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh
◾️حضرت امام خمینی:
به ملت شریف ایران وصیت میکنم که در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جاننثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علّو رتبه آن است، آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپاخاستید و دنبال میکنید و برای آن جان و مال نثار کرده و میکنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد؛ و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایده توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است؛ و آن در مکتب محمدی صلی الله علیه وآله وسلم به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده؛ و کوشش تمام انبیای عظام علیهم سلام الله و اولیای معظم سلام الله علیهم برای تحقق آن بوده...
وصیتنامه الهی سیاسی حضرت امام خمینی (قدس سره)
✅ @hosseiniehandisheh
✳️ #تعادل_قوا ✳️
☑️ این روزها،
ذهنم مدام میدوَد طرف تو
و هی دارم به این فکر میکنم که الان در چه حالی هستی
و تخیّلات میکنم که جایی در آن بالاها
به حالتی شبیه همین عکس
بر ارائک بهشتی ِ برزخ تکیه زدهای
و از پشت آن ابروهای پرپشتات
با لبخندی ملیح داری به نتیجهی دسترنج هایت نگاه میکنی
حالا دیگر آن غیرتی که در رگهایت جوشید
خیلی از جوانهای منطقه را هم به خروش درآورده وحتی اگر هنوز خیلی از حقائق را بلد نباشند
بر وحشت از مرگ غلبه کردهاند و یاد گرفتهاند که آزادگی و کرامت، از زنده ماندن مهمتر است و دیگر یقین کردهاند که بقول خودت، دوران بن بست و ناامیدی و تنفس در منطقه کفر بسر آمده است
خیالت راحت که آن نظم لعنتی که دائما نگرانش بودی، بدجور بهم ریخته و
نفَست، از دالانهای زمان گذشته و تاریخ را درنوردیده و بعد از سالها، تعادل قوا را در جهان به هم ریخته؛ #خمینی!
☑️ کاش بلد بودم بگویم و لفظها قدرتش را داشتند برسانند که چقدر دلم را ربودهای...
همیشه پیش خودم میگویم اگر پیرغلام ِاربابم، عظمت غیرتش و پولادین بودن ِ یقینش اینطور معجزه میکند،
▪️پسای دل! دریاب ارباب را
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
✅ @hosseiniehandisheh
🔹تقدیم به اباعبدالله جعفر بن محمد الصادق🔹
•••─━━⊱✦🔹﷽🔹✦⊰━━─•••
🔅راز «مُعَلّی»🔅
🔹همان موقع باید به فکرش میرسید؛ همان موقع که «مُعلّی» جلوی چشم همه به دولت طاغوت یورش میبرد و ظلم آنها را در گوش ِ کر مردم مدینه فریاد میزد و خونش برای حق حکومت ِ اهل ایمان به جوش میآمد. همان روزهایی که #معلّی بر خلاف همه، غبارآلود و محزون و به هیأت ِ مصیبتدیدهها به محلّ نماز عید میآمد و حق هم داشت. خودشان گفته بودند که هیچ «فطر» و «قربان»ی نیست مگر اینکه مصیبت آل محمد تجدید میشود؛ چون حق حکومتشان را در دست غاصب دیگران میبینند. همین که خطیب دربار با پاهای نجساش از منبر پیامبر بالا میرفت تا خطبهی عید بخواند، معلّی هم عید ِ طاغوت را عزا میکرد؛ دستهایش را به سوی آسمان میگرفت و میگفت: «خدایا! این مقام ِ برگزیدگان توست که آن را به زور گرفتهاند و دزدیدهاند. اولیائت مقهور شدهاند و میبینند که کتابت به گوشهای انداخته شده و احکامت تحریف گشته و سنتهای پیامبرت متروک است. پس دشمنانِ اولیائت را لعن کن و جبارانِ زمان ما را هم به همان ملعونین ملحق نما!»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔸اما دوست نداشت به عاقبت معلّی فکر کند. مگر شیعه چند تا مثل او داشت تا بخواهد فقدان آنها را تحمّل کند و به روزهای بدون آنها عادت کند؟ شنیده بود که #جعفر_بن_محمد چقدر به معلّی توجه دارد و حتی اصحاب میگفتند: «یکبار که #اباعبدالله ، معلّی را در اوج غم دیده بود و حس کرده بود که دل صحابیش برای زن و بچههایش تنگ شده، دستی بر صورت معلّی کشیده بود تا به قدرت الهی، فرسنگها را در مقیاس ثانیهها طی کند و کمی در نزد اهل و عیالش مأوی بگیرد.»
با فکر و خیال او که چیزی عوض نمیشد. بالاخره حکومت جور، سوء هاضمه داشت و فقط با خوردن خونِ مبارزین آرام میشد. بخاطر همین وقتی «داود بن علی» از طرف خلیفهی عباسی به امارت مدینه گماشته شد، در به در به دنبال معلّی افتاد و هر جور که بود صید بزرگش را شکار کرد. حاکم مدینه شخصاً به سراغ معلّی آمد و از او خواست تا شیعیان ِ جعفر بن محمد را افشاء کند.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹 _کتمان میکنی؟ اگر نگویی خودم می کشمت!
+ مرا به مرگ تهدید میکنی؟!! به خدا قسم که اگر اصحاب او زیرپای من بودند، ذرّهای پایم را از جایش تکان نمیدادم تا تو به آنها دست نیابی.
وقتی برای معلّی معلوم شد که عزم حاکم مدینه برای کشتن او جزم است، گفت: «مردم، مال زیادی از من طلب دارند. من را در میان مردم ببر تا به بدهکاریهایم گواهی دهم.» وقتی او را به وسط بازار مدینه بردند و تمام شهر دورش حلقه زدند، فریاد زد که: «آی مردم! من مُعلّی بن خُنَیس هستم. شاهد باشید! هر مالی که دارم از برده و کنیز و خانه و ...، همگی از آن ِ جعفر بن محمد است!» همان جا بود که غیظ، رییس شرطهها را به رعشه درآورد؛ غیظ از اینکه این مرد تا دم مرگ هم از حمایت مولایش و عَلم کردن ِ نام او دست برنمیدارد و در تمام وجوه، فدایی ِ جعفر بن محمد است. دیگر تاب نیاورد و همانجا گردن معلّی را زد و بعد جسدش را از دار الاماره آویزان کرد.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔸 ... همان موقع باید به فکرش میرسید اما دیگر دیر شده بود و آنچه نباید میشد، شده بود. در آن حال زار، جایی نداشت جز خانهی اباعبدالله. وارد شد و «مفضل بن عمر» را دید که به جعفر بن محمد میگوید: «نمیبینی که امروز چه فاجعهی سنگینی بر شیعه نازل شد؟» وقتی جواب امام را شنید که: «منتظر این روز بودم»، ذهنش دوید به یکسال قبل و علم غیبی که امام با اصحابش در میان گذاشت؛ همان وقتی که در محضر حضرت صادق نشسته بودند و حرف از معلّی به میان آمد و امام فرمود: «آنچه را میگویم، پنهان بدارید معلّی به درجهی ما نمیرسد مگر آنکه دچار آن چیزی شود که داود بن علی در حق او انجام خواهد داد» گفتند: داوود بن علی با او چه میکند؟ فرمود: دستور میدهد گردنش را بزنند و جسدش را از بلندی بیاویزند...
_ یعنی میشود یک روزی من هم ...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖤 این نوشته _ که ترکیبی از چند روایت منقول در «رجال الکشّی» بود _ پر کاهی است تقدیم به اباعبدالله جعفر بن محمد الصادق علیه السلام که اصحابی مثل «معلی بن خنیس» را پرورش داد؛ مردی که با وفاداریاش، به دینداریهای راحتطلبانهی ما طعنهی مردانهای زد، ما را یاد نهیب ِ «أم حسبتم ان تدخلوا الجنه و لمّا یعلم الله الذین جاهدوا منکم» انداخت و کاری کرد که حضرت صادق، همان جملهی بالایی را دربارهاش گفت؛ جملهای که هزار و چند صد سال بعد، دوستداران #خمینی و #خامنهای به فارسی ترجمهاش کردند:
و در این عالم «راز» ی هست که جز به بهای خون فاش نمیشود.
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
✅ @hosseiniehandisheh
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام
مراسم عزاداری دهه محرم با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
(ادامه مباحث محرم ۱۳۹۹)
☑️ سخنران: حجةالاسلام محمدصادق حیدری
🗓 از دوشنبه ۱۴۰۰/۵/۱۸ (اول محرم الحرام ۱۴۴۳)
🔘به مدت ۱۰ شب
🔳 مشهد مقدس 🔳
☑️ @hosseiniehandisheh
record۲۰۲۱۰۸۰۹۲۱۰۷۵۸.amr
4.35M
🎙#صوت سخنرانی #شب_اول_محرم ۱۴۰۰
با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری
🗓 دوشنبه؛ ۱۸ مرداد ۱۴۰۰
🔹مشهد مقدس🔹
#منبر_انقلابی
#فتنه_اعتقادی
#مشروطه_اقتصادی
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴 سوره قیام 🏴🏴
🏴چند سال پیش بود که ایدهی «سورهی قیام» به سرم زد؛ وقتی پای درس مرحوم استاد نشسته بودم و میگفت:
🏴اگر کسی به فرهنگ قرآن دقت کند، برایش معلوم میشود که هدایت از طریق «آیه» اتفاق میافتد؛ یعنی همان چیزی که ما امروز به آن میگوییم «معجزه». معجزه، قویترین قدرتهای مادّی را جلوی چشم همه به عجز در میآورد و قدرت جدیدی را به رخ همه میکشد که همان خداست. خدایی که با پیامبرانش به وسط میدان آمده و «اهالی باشگاه قدرت» را به چالش کشیده تا مردم را از دور آنها پراکنده کند و با جمع شدن مردم به دور انبیاء و اوصیاء و نوّاب عامّ آنها، زندگی و جامعهی دیگری بسازد. البته شکل و نحوه «آیات» یا «معجزات» در طول تاریخ، تغییر میکند اما در هر صورت، همه امتحانها و عذابها و نجاتها بر محور آیات است. حالا اگر همه وجدان میکنیم که بزرگترین هدایتهای خدا از طریق اباعبدالله انجام میگیرد، این به معنای آن است که حضرت سیدالشهدا در طول قیامش و با رفتارها و موضعگیریهایش، بزرگترین آیهها و معجزات را رقم زده است. شاید بخاطر همین عظمت ِ آیات اوست که در زیارت عاشورا صد سلام میفرستیم و بخاطر شدت ِ انکار این آیات است که صد لعن به دشمنانش نثار میکنیم: این همه آیه دیدهاید و به این شدّت انکار کردهاید؟! موج معجزه از یک طرف و اوج عناد از طرف دیگر و تراکم همه اینها در یک صبح تا عصر! لذا میشود گفت همانطور که سطرسطر قرآن، مشحون از آیه و معجزه است، خطبهخطِ مقاتل معتبر هم دارند آیات و معجزات اباعبدالله را نقل میکنند؛ معجزاتی برای هدایت همه تاریخ به صریحترین و موثرترین شکل ممکن...
🏴فکرهای نورانی ِحاجآقا، هیجانزدهام میکرد و مفاهیم جدید میساخت و رژهی ایدههای مختلف را طوری توی مغزم به راه میانداخت که شبها خواب از سرم میپرید. تصمیم گرفتم برای هر شبی از دهه اول _ و تقریباً متناسب با روضههای هر شب _ یک متن بنویسم که معجزات رفتار امام و اطرافیانش را توضیح دهد؛ آن هم در تناسب با یکی از آیات معجزگون قرآن. بعد این ده متن را به اعتبار اینکه هر یک حاوی ِ آیهای از قرآن و متناسب با یکی از آیات حسین است، تحت عنوان «سوره قیام» نامگذاری کردم؛ قیامی که همه این آیات و معجزات را در بطن خود پرورید. یک متن هم به عنوان «بسمالله ِ سوره» به آن اضافه کردم.
🏴 البته برای اینکه این صفحه در این ایام، خالی از عرض ارادت به آیات الهی نباشد:
افحسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا...
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
#سورهی_قیام
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا اباعبدالله علیه السلام
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
مراسم عزاداری هیئت گفتمان انقلاب با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
☑️ سخنران: حجةالاسلام روح الله صدوق
🗓 از سه شنبه ۱۴۰۰/۵/۱۹ (اول محرم الحرام ۱۴۴۳)
🔘به مدت ۱۰ روز
🕰 رأس ساعت ۱۷:۴۵
🏠 قم، بلوار الغدیر، کوچه ششم، پلاک ۲۱
🔳 حسینیه اندیشه 🔳
☑️ @hosseiniehandisheh
record۲۰۲۱۰۸۱۰۲۱۱۲۲۵.amr
3.59M
🎙#صوت سخنرانی #شب_دوم_محرم ۱۴۰۰
با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری
🗓 سه شنبه؛ ۱۹ مرداد ۱۴۰۰
🔹مشهد مقدس🔹
#منبر_انقلابی
#فتنه_اعتقادی
#مشروطه_اقتصادی
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴سورهی قیام🏴🏴
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴حتی اگر به ما خبر نداده بودند که «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» سمت راست ِعرش خدا را زینت بخشیده، ما زمینیها باز هم میتوانستیم دل خوش کنیم به تصوّرات کودکانهای از این حقیقت بزرگ که حسین، چراغ هدایت است. چون خودمان هر سال میبینیم که عاشورا چهطور چشمها را تر و قلبها را ذوب میکند و زنگارهایی را که کفر و نفاق بر دل مومنین حکّ کردهاند، میشوید و بر پیشانی ِ کید ابلیس، مُهر «هباء منثورا» میزند.
«چراغ هدایت» همان چیزی است که خدا برای روشنماندن آن، انبیائش را فرستاده و اوصیائش را جایگزین آنها کرده و کتابهایش را در میان آنها به یادگار گذاشته. بعد هی نهیب زده که هدایت من از همین مسیر میگذرد: «آیه فرستادهام و نشانه نشانتان دادهام.» انگار که به انسانها و امّتها گفته: همهی شما محکوم قدرت قدرتمندان هستید و چارهای جز تبعیت از روابطی که آنان رقم زدهاند ندارید. اما من آیههایی میفرستم که همین قدرتمندان به خاک مذلّت بیفتند و به عجز برسند و مجبور شوند ناتوانیشان را فریاد بزنند؛ آنهم در مقابل همهی مردم نگونبختی که توانایی حاکمان خود را با تمام وجود حس کردهاند. آنوقت است که حتی برای ضعیفترین عقلانیتها هم حجّت تمام میشود؛ چون غافلترینها هم تازیانهی زور حکّام را بر گردههای خودشان حس میکنند اما بعد از نزول آیات، قدرتی غیرمادّی را میبینند که روی دست همهی قدرتمندان بلند شده و خودش یک قطب جدید از قدرت را ایجاد کرده. هر چند راه انکار و عناد باز است و اشقیاء بعد از دیدن عجز و ناتوانی خود، باز هم به سراغ یک فریب جدید و یک طرّاحی نو خواهند رفت؛ اما حجّت بر همه تمام شده و هیچ عذری برای کسی باقی نمانده است.
🏴 از همین جاست که آیه و نشانه و اعجاز دست به دست هم میدهند: معجزه یعنی به عجز درآورندهی اهالی باشگاه ِ قدرت و به خفّت کشانندهی ملأ و مترفین و اکابر مجرمین و نابود کنندهی ابهّت مادّی ِ ائمّهی کفر و پیشوایان نفاق؛ که اگر اینها بشکنند و زنجیر اقتدارشان پاره شود، مستضعفین و محرومین و مغلوبین جرأت رهایی خواهند یافت و از میانهی ظلمات ِ «واللیل اذا عسعس»، روزنههایی از نور ِ «والصبح اذا تنفّس» بر آنها خواهد تابید.
🏴پس اگر حسین چراغ هدایت است و هدایت نیز از مسیر معجزه و آیه عبور میکند و معجزه نیز اثری جز خُردشدن استخوانهای قدرتمندان ندارد، عاشورا و مقدمات و موخراتش باید در چارچوبی از «اعجاز» معنا شود و تکتک افعال حسین همانند "آیه" های غیرقابل تحدّی ِ قرآن تفسیر گردد و هر حلقه از زنجیرهی مصبیتهای راتبهی او از «نشانه» های الهی به حساب بیاید.
🏴و من شهادت میدهم که عقل جمعی ِ و حتی همکاری سازمانی ِ هزاران فقیه نیز نمیتواند ادعایی در این وادی داشته باشد و سلمانها و مقدادها و اباذرها حتی در بهشت هم به حقیقتِ این حقائق دست پیدا نمیکنند. پس این چند آیه از سورهی قیام را بگذارید به پای جسارتهای بچهگانه و اطوارهای کودکانه؛ آن هم با فاصلهای به اندازهی صدها سالها نوری از گستردهترین کهکشان هدایت و بزرگترین معجزهی تاریخ...
سیریکم آیاته فتعرفونها .... فأیّ آیات الله تنکرون
پ ن:
از خطوط پایانی متن واضح است که این نوشتهها هیچ ادعایی ندارند. پس استفاده از عباراتی مثل «سورهی قیام» و «آیهی اول» و «آیهی دوم» و ... صرفاً یک قالب ادبی است برای تأکید بر مضمون این پست؛ یعنی رفتار اباعبدالله و یارانش در عاشورا و قبل و بعد آن، باید به عنوان آیات و معجزات الهی تحلیل شود.
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
#سورهی_قیام
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
☑️ @hosseiniehandisheh
record۲۰۲۱۰۸۱۱۲۱۰۹۴۳.amr
3.97M
🎙 #صوت سخنرانی #شب_سوم_محرم ۱۴۰۰
با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری
🗓 چهارشنبه؛ ۲۰ مرداد ۱۴۰۰
🔹مشهد مقدس🔹
#منبر_انقلابی
#فتنه_اعتقادی
#مشروطه_اقتصادی
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴سورهی قیام🏴🏴
فأشارت الیه قالوا کیف نکلّم من کان فی المهد صبیاً
🏴دیدید واکنش یک بچهی کوچک را وقتی کسی ـ حتی اگر از نزدیکان و آشنایان باشد ـ با آن طفل معصوم تندی کند؟ بغض میکند و میترسد و سمت پدر و مادرش میدود و پشت آنها پناه میگیرد و تا مدّتها بعد هم اگر دوباره طرف را ببیند، غریبی میکند و لب میگزد و احتیاط به خرج میدهد و دور و بر آن مرد یا زن نمیپلکد. انگار که ترس، غل و زنجیری شده که دست و پایش را بسته و به هیولایی تبدیل شده که زبانش را بند آورده ...
🏴بچههای اهلبیت اما حساب جداگانهای دارند. حتی اگر قواعد وراثت را در نظر بگیریم، امامزادهها اولین ورثهی شجاعت و حمیّت و هیبت و عقلانیت و ذکاوت ِ پدرانشان هستند. معنا ندارد که پدرشان در یک جنگ نمایان کشته شود و چهل منزل با سرش همسفر شوند و بعد بگوییم بچه خیال میکرده که بابایش به مسافرت رفته ...
🏴سید بن طاووس در لهوف حکایتی را نقل میکند که ثابت میکند به عجز درآوردن ِ ائمّهی کفر و پیشوایان نفاق، نه فقط کار بزرگان بنیهاشم است؛ که بخشی جدانشدنی از زندگی کودکان این قوم بوده؛ نشان میدهد که به کار بردن واژهای مانند «کودک» برای خردسالان ِ این خاندان هم، یکی از کارهای کودکانهی ماست.
🏴یزیدی که در پایتخت امپراطوریش مفتضح شده و در جنگ خطبهها و گریهها و روضهها دستهای نجسش را بالا برده، به حضرت سجاد پیشنهاد میدهد که پسرش با یکی از پسران حسین کشتی بگیرد. حتماً خیال میکرده با این مکر، میتواند در مقابل مردم جنایتش را به یک دعوای خانوادگی بین پسرعموها تقلیل دهد که بعد از جنگی اتفاقی، تصمیم گرفتهاند آشتی کنند و کینهها را کنار بگذارند و به بازی و تفریح و شادی بگذرانند.
🏴حالا در نظر بگیرید طفل معصومی را که بزرگترین فجایع را به چشم خود دیده و عمق جنایت وحشیترین سلّاخها را با تمام وجود درک کرده و حالا هم در اسارت همان آدمکشهاست؛ بغض میکند و میترسد و پناه میگیرد و زبانش بند میآید و به خود میلرزد؟! ابداً! با عقلانیت و ذکاوتش به خوبی فهمیده که یزید چه معرکهای به راه انداخته و چه نیرنگی را تدبیر کرده و شجاعت و حمیّتش را طوری در کلمات سرازیر میکند که ...
🏴 من حدس میزنم زینالعابدین بعد از شنیدن پیشنهاد یزید، به جای آنکه حرفی بزند، مثل مریم مقدس، دشمنان را به کودکی حواله داد که در کنارش بود: «فاشارت الیه».
یزید هم مثل علمای یهود پر از تعجب شده و با خودش گفته: «کیف نکلّم من کان فی المهد صبیا» اما عمرو بن الحسین ـ که به روایت سید بن طاووس «صغیر» بوده ـ چیزی نگفته جز این:
«هرگز! به جای این کار، یک خنجر به من و یک خنجر به فرزندت بده تا با او بجنگم».
لابدّ لحنش همان لحن محکمی بوده که عیسی در گهواره داشته: «انی عبدالله ... جعلنی مبارکا این ما کنت ...»
🏴 اعجازی که روح این پسر در برابر امپراطور به نمایش میگذارد، طوری زادهی معاویه را به عجز میرساند و به زمین گرم میکوبد که راهی جز یک فحّاشیِ بچهگانه برایش باقی نمیماند؛ کاری که یک مرد عادی در برابر یک بچهی کوچک هیچوقت انجام نمیدهد و آن را خفّت و خواری برای خودش حساب میکند. چه برسد به اینکه یک امپراطور به پسری فحّاشی کند که پدر و برادرانش را از دست داده و به اسارت قاتلان آنها در آمده. این ناسزاها به عمرو و پدرش طبعاً قابل نقل و ترجمه نیستند ... اما این حجم از استیصال و درماندگی و انفعال برای یک حاکم فاتح در برابر یک خردسالِ دربند کشیده شده، همان معجزهای است که کار هر روز ِ آلالله است. آلالله هم که میدانید یعنی چه؟ یعنی خانوادهی خدا ...
🏴جامعهی کبیره است که روی لبهایم میلغزد:
خضع کل جبّار لفضلکم و ذلّ کلّ شیء لکم
تمامی جباران در برابر فضل شما خاضع شدهاند و همه چیز در مقابل شما به خاک ذلّت افتاده ...
▪️خیلی مانده تا شیعه بفهمد حقیقت روضههای سه سالهی حسین را ...
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
#سورهی_قیام
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴سورهی قیام🏴🏴
و اُلقی السحره ساجدین قالوا آمنا برب العالمین
▪️بخش اول▪️
🏴هنوز هم که هنوز است، نظامیان با همهی کسانی که برای حکومتها کار میکنند، فرق دارند و قوانین و مقررات و مجازات و تشویقهایشان با تمامی کارکنان دولتها تفاوت دارد.
چون هر حکومتی ـ حق یا باطل ـ به ناچار روی موجی از خون بنا شده و ـ به عدل یا ظلم ـ لاجرم باید بکشد و کشته بدهد تا باقی بماند. این وسط، نظامیان و لشگریان هستند که ریسک میکنند و خطر میپذیرند و جان میدهند و فداکاری میکنند و بالاترین مراتب تعلّق و طرفداری از هیأت حاکمه را به نمایش میگذارند تا ائمّهی نار یا ائمّهی نور، سریر سلطنت مادّی یا خرقهی خلافت الهی را از دست ندهند.
🏴حرّبنیزید ریاحی هم همین بود و فراتر از این؛ چون به نفع امیری شمشیر میزد که تا چند روز قبل از آغاز محرّم، در تندترین طوفانهای سیاسی دستوپا میزد اما وفاداری حرّ به امیر متزلزل نشده بود و نام او پای هیچیک از هزاران نامهی کوفیان به حسینبنعلی دیده نمیشد.
قاعدتاً همین وفاداری قرص و قطعی بود که عبیدالله را قانع کرد تا یک مأموریت بیسابقه را به عهدهی او بگذارد: اولین کسی که بعد از سالها دوریِ اهلبیت پیامبر از جنگ و کارزار، در مقابل آنها شمشیر بکشد و برق تیغ را به سوی چشمان اهل حرم رسولالله روانه کند؛ آن هم در حالی که کاروان امام، نشانی از آرایش نظامی به همراه ندارد.
راستش را بخواهید وقتی کسی مثل عبیدالله برای کاری مثل شمشیر کشیدن بر نوهی پیامبر، سرداری را به پیشقراولی سپاهش انتخاب کند، باید آن شخص را فداکارترین فداییِ امیرکوفه به حساب آورد. مخصوصاً اینکه امراء در جنگهای حیاتی، پیشآهنگیِ سپاه را به هر کسی نمیدهند؛ مثل علی که در صفین، مالک اشتر را برای این منصب انتخاب کرده بود.
🏴 من حتی حدس میزنم که حرّ وعدههای بسیاری از عبیدالله شنیده بود و قولهای زیادی گرفته بود تا چنین کاری را در چنان شرایطی به عهده بگیرد؛ مثل سحرهی فرعون که زبونی و ذلّت او را در مقابل موسی دیده بودند و در روزگاری که طبق روایات، قدرت فراعنه بر سحر استوار بود، اصرار کرده بودند تا بیشترین امتیازها را بگیرند: «أ إنّ لنا اجراً ان کنا نحن الغالبین؟» و فرعونِ کوفه مثل فرعون مصر، مجبور بوده به خواستهی تکیهگاه حکومتش تن دهد و در مقابل حرّ حرفی جز این نداشته: «نعم و إنکم لمن المقرّبین»
ادامه دارد👇👇👇
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴سورهی قیام🏴🏴
و اُلقی السحره ساجدین قالوا آمنا برب العالمین
▪️بخش دوم و پایانی▪️
🏴...اما عاشورا صحنهی بزرگترین معجزات الهی است و کدام معجزه بالاتر از ذوبکردنِ قلب فداییان اهل طغیان و دستگیری از غرقشدگان در امواج عصیان با همهی تعلّقی که به روسای خود دارند و با تمام عادات دنیایی و محاسبات مادّی که گرفتارش شدهاند؟ فقط کافی است تا طرف پشت نکند و رو برنگرداند و بیادبی را کنار بگذارد. آنوقت است که مظلومیت حسین و مروّت او به سپاه تشنهی حرّ و انتساب او به تکدختر پیامبر و دهها چیزی که شاید بین حر و حسین گذشته و ما نمیدانیم، دست به دست هم میدهد و سردار سپاه کوفه را نه تنها از اردوگاه مقابل به کنارهای میکشاند بلکه او را به لشگری پیوند میدهد که نه تنها هیچ احتمالی از پیروزی و غلبهی نظامی برایش متصوّر نیست که مُردن و تکهتکهشدن، حاصل قطعیِ همراهی با آن است.
🏴ولی حرّ همان کاری را کرد که سحرهی فرعون، وقتی قدرت عصای موسی را دیدند و آیهی الهی برای هدایت را چشیدند، انجام دادند: «و ألقی السحره ساجدین قالوا آمنّا برب العالمین رب موسی و هارون» البته حرّ در میدان جنگ بود و الا بعید نبود که به سجده بیفتد.
شاید هم دستگذاشتن بر سر یا آویزان کردن چکمهها از گردن در وسط معرکه، چیزی از قبیل سجده حساب شود. به هرحال فکر میکنم ذکر زیبایی برای سجدهاش انتخاب کرده بود:
ـ «جعلت فداک... هل تری لی من توبه؟»
+ نعم. یتوب الله علیک. فأنزل!
ـ انا لک فارساً خیر لک منّی راجلاً و الی النزول یصیر آخر امری...
🏴 پ.ن: وقتی سحرهی فرعون در برابر معجزهی موسوی به سجده افتادند، خیلیها در کفرشان به تزلزل افتادند و بعضیها هم ایمان آوردند، اما هنگامی که اباعبدالله سردار وفادار عبیدالله را به دستگاه الهی جذب کرد و حرّ را به سجده انداخت، سپاه کوفه تکان نخورد و به این آیهی الهی و معجزهی حسینی پشت کرد. بالاخره اشقیالاشقیاء باید یک جایی از تاریخ، عمق عناد و انکار خودشان را نشان دهند دیگر...
🖤 تقدیم به حضرت حرّ، ابرمردی که نشان داد اختیار مؤمن میتواند مستحکمترین زنجیرها را پاره کند و تن به جبر محیط ندهد؛ به کسی که ما در شبهای ابتدائی محرّم، کودکانه خود را به جای او جا میزنیم و مثل او توبه میکنیم؛ غافل از اینکه او بعد از توبه، به معرکه رفت و برای حسین شمشیر زد...
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
#سورهی_قیام
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
☑️ @hosseiniehandisheh
سخنرانی_شب_۴.mp3
11.82M
🎙 #صوت سخنرانی #شب_چهارم_محرم ۱۴۰۰
با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری
🗓 پنجشنبه؛ ۲۱ مرداد ۱۴۰۰
🔹مشهد مقدس🔹
#منبر_انقلابی
#فتنه_اعتقادی
#مشروطه_اقتصادی
☑️ @hosseiniehandisheh
record۲۰۲۱۰۸۱۳۲۱۰۷۰۷.amr
3.84M
🎙 #صوت سخنرانی #شب_پنجم_محرم ۱۴۰۰
با موضوع:
▪️«فتنه اعتقادی؛ مشروطه اقتصادی» ▪️
☑️ حجةالاسلام محمدصادق حیدری
🗓 جمعه؛ ۲۲ مرداد ۱۴۰۰
🔹مشهد مقدس🔹
#منبر_انقلابی
#فتنه_اعتقادی
#مشروطه_اقتصادی
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴سورهی قیام🏴🏴
فما وهنوا لما اصابهم فی سبیلالله و ما ضعفوا و ما استکانوا
▪️بخش اول▪️
🏴 ترسوهایی مثل من، خیلی وقتها جرأت و توانِ هماوردی با یک نفر را هم ندارند اما بالاخره در بین ما، آدمهای قوی یا جسوری پیدا میشوند که یکتنه، حریفِ دو یا سه یا حتی پنج نفر میشوند.
🏴 البته افسانههای قدیمی و هنرهای مدرن ـ که کارشان آراستنِ چهرهی خونریز و خشنِ کسانی است که در خدمت دنیاپرستان بودهاند تا آنها را در ازای خوشخدمتیهایشان به عنوان قهرمان به تاریخ تحمیل کنند ـ نمونههای قویتری را عَلََم میکنند: اسطورهها یا هنرپیشههایی که در یک مبارزهی مستقیم و رودررو، یکنفره بر بیست یا سی یا چهل یا صد نفر غلبه میکنند.
حتی اگر بازوهایشان از دارو و قُرص قوّت بگیرد و به خاکخواباندنِ آن همه آدم را به کمک فریبهایی از جنس واژه یا جلوههایی با فنّآوری ویژه، انجام دهند.
🏴 اما وقتی ماشینحساب را به دست میگیری و نفرات سپاه کوفه (30 هزار نفر) را بر جنگاورانِ لشگر امام (72 نفر) تقسیم میکنی، به عددی اعجازآمیز میرسی: 416. یعنی هر یک نفر از سپاه اباعبدالله به طور متوسط نه در برابر یک یا ده یا صد نفر بلکه در مقابل 416 نفر قرار گرفته بوده.
حالا اگر از این آیه و نشانه بگذریم که صرفِ ایستادن ـ و نه جنگیدن ـ در برابر این جمعیت با این نسبت، محکمترین ارادهها و پولادینترین یقینهای تاریخ را به رخ بشریت میکشد، به این معجزه میرسیم که این ابرمردهای عاشق حسین، چطور توانستهاند لشگر سیهزار نفره را از یک صبح تا عصر، زمینگیر کنند و آیهی صدوچهلوششم سورهی آلعمران را در کربلا جریان دهند:
و چه بسیار پیامبرانی که همراه او تودههای انبوه، کارزار کردند و در برابر آنچه در راه خدا به ایشان رسید، سستی نورزیدند و ناتوان نشدند و تسلیم (دشمن) نگردیدند
چون در وضعیت عادی، اگر آن سیهزار نفر فقط نفری یک سنگ به سمت هفتادودونفر پرت میکردند، کار در کمتر از یک ساعت یکسره میشد؛ چه برسد به اینکه آن همه آدمِ خونریز و شقیّ دست به شمشیر ببرند که آنوقت، «دقیقه» هم واحد مناسبی برای شمارش زمان لازم برای نابودیِ چند ده سرباز و سردار به حساب نمیآید.
🏴 البته این ادعای من نیست بلکه عین کلمات عمرو بن حجاج است که از شدت تلفات کوفیان، سپاهش را به فحش کشید:
«ای احمقها! میدانید با چه کسانی میجنگید؟ با «مستمیتین» و مرگخواهان. از این به بعد به تکبهتک با هیچکدام از آنها جنگ نکنید.»
و بعد فریاد اعترافش در برابر قدرت خدا به آسمان رفت:
«والله لو لم ترموهم الا بالحجاره لقتلتموهم به خدا قسم که اگر فقط سنگ به آنها پرتاب میکردید، آنها را میکشتید.»
🏴 یا عروهبن قیس که از اُمرای سوارهنظام در لشگر کوفه بود، طوری به خفّت افتاد که در میانهی جنگ به عمرسعد پیغام داد:
«نمیبینی که این عدّهی کمتعداد از صبح تا حالا چه بر سر سوارانم آوردهاند؟ پیادهنظام و تیراندازان را به جلو بفرست.»
🏴 هفتادودونفری که فقط 32 سواره داشتند، اما به نقل شیخ مفید در الارشاد «از هر جهتی که به سوارهنظامِ سپاه عمر سعد حمله میبردند، لشگر کوفه را میشکافتند» تا به اشقیائی که فقط زبان شمشیر را میفهمیدند، اتمام حجّت کنند که کفر و نفاق حتی در تشخیص منشأ قدرت مادّی و نیروی جسمی و معادلات نظامی هم، به کورهراههای ذلّت و ضلالت دچار شدهاند...
🏴 حتماً میدانید که این قدرت الهی در بازوان اصحاب عاشوراییِ امام، از کجا آب میخورد. از توسّل آنها به یقینِ مردی که هماوردی یک نفر نه با 416 نفر؛ که مبارزهی یک نفر با سیهزار نفر را به حقیقیترین وجه ممکن به تصویر کشیده و خطوط مقتل را با نور آیات الهی ترکیب کرده و راوی دشمن برای اثبات معجزات او، به قسم و آیه متوسل شده:
«حميد بن مسلم گويد: ...
ادامه👇👇👇
☑️@hosseiniehandisheh
🏴🏴سورهی قیام🏴🏴
فما وهنوا لما اصابهم فی سبیلالله و ما ضعفوا و ما استکانوا
▪️بخش دوم و پایانی▪️
🏴 «حميد بن مسلم گويد: به خدا قسم؛ مرد گرفتار و مغلوبى را هرگز نديدم كه فرزندان و خاندان و يارانش كشته شده باشند و دلدارتر و پابرجاتر از آن بزرگوار باشد، چون پيادگان بر او حمله ميافكندند او با شمشير به آنان حمله ميكرد و آنان از راست و چپش ميگريختند؛ چنانچه گله گوسفند از برابر شیری فرار كنند...»
🏴 سپس به سوی قبور شهدا میروی و به آنها سلام میدهی و میگویی:... اشهد أنکم انصارالله و ساده الشهداء فی الدنیا و الآخره فإنکم انصار الله کما قال الله عزوجل: «و کأیّن من نبی قاتل معه ربیون کثیر فما وهنوا لما اصابهم فی سبیلالله و ما ضعفوا و ما استکانوا » و ما ضعفتم و ما استکنتم حتی لقیتم الله علی سبیل الحق و نصره کلمهالله التامّه. (کافی شریف، باب زیاره قبر ابیعبدالله الحسین، حدیث اول)
🖤 تقدیم به اصحاب عاشورایی سیدالشهداء؛ با این امید که شفاعت آنها کاری کارستان کند و بیمقداری مثل من را به همسایگی خودشان در بهشت مفتخر نماید؛ همسایگیِ کسانی که قاعدتاً هر روز در بهشت، به زیارت اباعبدالله میروند.
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
#سورهی_قیام
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
☑️ @hosseiniehandisheh
🏴🏴سوره قیام🏴🏴
«مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبغیان»
🏴 جنگ، اوج درگیری و «ستیز» برای انسانهاست. پس باید تمام قوای روحی و فکری و جسمیت را بر تولید بالاترین حد خشونت متمرکز کنی تا بکشی و کشته نشوی و این یعنی غیبت همیشگی «عاطفه» در میدانهای کارزار؛ مخصوصا اگر از نظر قدرت نظامی، در طرف ضعیفتر باشی.
🏴 از همین جا هم هست که بشر عادی و مادّی از انسانِ به آسمانپیوسته جدا
میشود و جنگ اهل ایمان از وحشیگری اصحاب طغیان فاصله میگیرد:
در شرایطی که لشگری بیست هزار نفری، یک گروهان هفتاد نفره را تکهتکه کردهاند تا تنها چند نفر از بنیهاشم در محاصره سپاه کوفه باقی بمانند، حسین یکی دیگر از معجزاتش را رو کرد و به فهم و درکِ پیامبرگونهی قاسم تکیه زد و همراه با او، متعادلترین ترکیبِ «ستیز» و «عاطفه» را در مقابل تاریخ به نمایش گذاشت:
«فلمّا نظر الحسين عليه السلام إليه قد برز اعتنقه و جعلا يبكيان حتى غشي عليهما هنگامی که حسین، قاسم را دید که به میدان میرود، او را در آغوش گرفت و هر دو شروع به گریستن کردند تا جایی که بیهوش شدند»...
🏴 «غشی» را جایی بکار میگیرند که بیشتر توانایی بدن از کار بیفتد. «فرماندهی سرافراز چند نفر در برابر چندده هزار نفر» که دقایقی قبل از این حماسیترین رجزها را خوانده بود و با «هیهات منا الذله» و «انوف حمیّه» و «نفوس ابیّه» قلب دشمن را لرزانده بود و عمر بن سعد را به اعتراف «نفس ابیه بین جنبیه» مجبور کرده بود و با تمرکز روحی و کلامیش لشگر دشمن را به هم ریخته بود و از صبح تا عصر این جنگ نابرابر را مدیریت کرده بود و کمکم داشت برای به میدان رفتن آماده میشد، حالا در کنار برادرزاده اوج عاطفه را به رخ میکشد و از شدت گریه بدنش از کار میافتد... و برادرزاده هم ادامه میدهد و زیبایی این ترکیب را صریحتر میکند:
«ثمّ استأذن الحسين عليه السلام في المبارزة، فأبى الحسين أن يأذن له، فلم يزل الغلام يقبّل يديه و رجليه حتى أذن له، فخرج و دموعه تسيل على خدّيه، و هو يقول ان تنکرونی فانا بن الحسن....
از حسین برای جنگیدن اجازه خواست و او ابا کرد. اینقدر دست و پای حسین را بوسید تا اجازه گرفت. پس به سوی میدان رفت و در حالی که اشکهایش بر گونههایش میریخت، رجزخوانی را شروع کرد: اگر نمیشناسیدم من پسر حسنم...»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🏴 جمع بین ظریفترین عواطف و شدیدترین ستیزها، اینقدر محال است که با گذشت صدها سال از عاشورا عدهای از دوستدارانش در عاطفهی صرف فروغلطیدهاند و عدهی دیگری در ستیز محض متوقف شدهاند.
🏴 اما حسین همه اینها را نه در یک وضعیت عادی بلکه در در سختترین و تلخترین روز زندگیش ترکیب کرد بدون اینکه خلطی به چشم بیاید و تعادلی به هم بخورد و مرزی جابجا شود.
🏴 از همان جا بود که دریای ستیز و بحر عطوفت را در عین دوگانگی در هم آمیخت و نوای «مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبغیان» را تا همیشه به گوش زمین و زمان خواند و و از این ترکیب معجزگون، دلرباترین منتجه را به بشریت تقدیم کرد و اعجازِ «تعادل» را برای انسان به نمایش گذاشت.
🏴 پس طبیعی بود که فرماندهی ِ روحیات انسانی را در اختیار بگیرد و «هدایت تاریخ» مثل یک مروارید درخشان به سویش بغلطد: «یخرج منهما اللولو و المرجان. فبای آلاء ربکما تکذبان؟»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🏴 قاسم برای حسین، تجسم حسن بود و اگر خوب به روضههای حسین بر سر جنازه برادرش در مدینه دقت کنیم، بیهوش شدن او در کربلا توضیح بیشتری پیدا میکند:
«غارتزده آنی نیست که مالش را ببرند، غارتزده کسی که برادرش را در خاک پنهان کند.»
پس وقتی قاسم به سمت مرگ میرفت، حسین داشت غارت میشد و چیزی از او نمانده بود تا به هوش و برپا بماند... حتی غشی علیهما...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖤 تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه ی همه ی شبهای جمعه، حاج «قاسم» عزیز که به موالی اش اقتدا کرد و علیرغم جنگ با وحشیترین عناصر «کفر مدرن» و «تکفیر متحجر»، نمونهای امروزین از ترکیب ستیز و عاطفه را در جنگاوران خداپرست به صحنه آورد و زیباترین عواطف را از قلب مهربانش به مسلمانان، ایرانیان و فرزندان شهیدان هدیه کرد و دلهای یک ملت را با خود بُرد و به همین خاطر، برای همیشه در تاریخ ایران جاودانه شد.
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
#سورهی_قیام
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
☑️ @hosseiniehandisheh