از «کمیل پسر زیاد» و «محمد پسر عثمان» تا «قاسم پسر حسن»
#یادداشت_های_حجت_الاسلام_حیدری
همان اوائلِ لطف پدرانهی امیرالمومنین ـ که داشت دعای دیشب را به یارش یاد میداد و اسم «کمیل» را به نامِ پرآوازهی همه شبهای جمعه تبدیل میکرد ـ این فراز، خیلی قشنگ به همه چیز رنگ توحید میزند:
و بأسمائک التی «ملأت» ارکان کل شیء و به حق نامهای تو که رکنها و پایههای همهچیز را «پُر کرده»
اما کلی سوال هم درباره خداشناسی و توحید برای آدمها درست میکند. البته قرار نیست سوالها برای همیشه بیپاسخ بمانند و هر چقدر تاریخ جلو رفته و ظرفیت فهم غیرمعصوم بیشتر شده، دستگیریها و راهنماییها هم بیشتر شده. مثلا همین دعای هر روزِ ماه رجب که «محمد بن عثمان» دومین نائب خاص، آن را از ناحیه مقدسه برایمان نقل کرده. گویا لطف پدرانهی امام در آخرین سالهای بهرهمندی مستقیم از حضورش، به داد شیعه رسیده و پُر شدن همهچیز از خدا و نامهای خدا را توضیح داده و فهم محبین را از توحید، تکامل بخشیده. کجا؟ آنجا که ائمه معصومین را توصیف میکند:
فَبِهم «ملأتَ» سمائک و ارضک پس با آن عزیزانت آسمان و زمینت را «پُر کردی» و بعد نتیجه چه بوده؟ «حتی ظهر ان لا اله الا انت» ائمه معصومین طوری همه عالَم و آسمان و زمین را پُر کردند تا جایی که وحدانیت تو و این که خدایی جز تو نیست، آشکار شد...
مثلا مثل خون حسین که همه تاریخ را پُر کرد و راهش نواب عام را از فکر مبارزه و جهاد پر کرد و با ندای آنها قلب محبین را از ایمان پر کرد و دل جوانان ایران را از عشق شهادت پرُ کرد و دشمن را از کینه شهادتطلبان پُر کرد و چشم ما را از اشک بر سردار پُر کرد و خیابانهای ایران را از عشق به سلیمان مقاومت و آن روزها را از یاد خدا پُر کرد و قدرت ایمان مردم، نگاه بهتزده تروریستهای فرودگاه بغداد را از «ایام الله» پُر کرد و موشکها را از سوخت فریاد «انتقام» یک امّت پُر کرد و.....
ـ دل و فکر ما از یاد تو پُر شده؛ ای شهیدِ یک و بیست دقیقهی همه شبهای جمعه؛ ای نشانه اقتدار خداپرستان و قدرت ایمان در مقابل ابهت مادّیِ فراعنهی زمان
#جمعه_ناک
#سلیمانی
✅ @hoseiniyehandisheh
✅@msnote
✍ حجت الاسلام و المسلمین محمدصادق حیدری تهرانی
🔹بغضی کنیم و اشکی بریزیم و حالی ببریم و دلمان سبک شود و بخشیده شویم و خلاص؛ این شاید اوج تحویلگرفتن و عزّتتپانکردن و احترامی باشد که خرجِ دعاها میکنیم.
اما بعید است که خدا همچین عبادتهای گلوبلبلی را برایمان پسندیده باشد.
📖 همان اوائلِ اعمال ماه رمضان در مفاتیح، دعای حجّ است که هر روز این فرازش حسابی به چشم میآید: «اسألک أن تقتل بی اعدائک و اعداء رسولک... از تو درخواست میکنم که به وسیلهی من دشمنان خودت و دشمنان پیامبرت را به قتل رسانی» و این تازه غیر از دعای هر شبی است که در آن، لیلهالقدر را با حجّ و شهادت گره زدهاند: «و لیلهالقدر و حج بیتک الحرام و قتلاً فی سبیلک فوفّق لنا» و در شب قدر ـ که قلب ماه رمضان است ـ گفتهاند باید با شهداء همراه شویم: «اسألک... أن تجعل... روحی مع الشهداء» تا روحمان در کنار کسانی قرار گیرد که روحشان برای دفاع از اسلام پَر زده. از آن طرف، اختتامیهی «افتتاح» را با «وانصرنا به علی عدوّک و عدوّنا» آذین بستهاند و پایان ماه مبارک و دههی آخرش را به دعای «یا ملیّن الحدید لداود» پیوند زدهاند و ما را یاد آهنی انداختهاند که خدا برای داود نرم کرد تا پیامبرش هر روز یک زره برای جنگ بسازد. آن دعای هر روز را هم که کار را تمام کرده و در رمضانِ رحمت و مغفرت، خشم هر روزهی خدا را برای دشمنان رسولش خواسته: «یا رب محمد اغضب الیوم لمحمد و لابرار عترته و اقتل اعدائهم بددا و احصهم عددا و لا تدع علی ظهر الارض منهم احدا... ای پروردگار محمد؛ همین امروز به خاطر او و خاندان پاکش غضب کن و دشمنانشان را در پریشانی و پراکندگی بکش و آنان را یک به یک بشمار و بر روی زمین احدی از آنان را باقی نگذار»...
🔸معلوم نیست کی بتوانیم از عبادتهای گلوبلبلیمان دربیاییم و با دعاها قلب را طوری صیقل دهیم که سرش را از برف دربیاورد و به جنگ بین کفر و ایمان نگاه کند و باورش شود این یک دعوای حقیقی است که بخاطر عمق عناد و غلظتِ غیظ دشمن، به کلّی سرباز و افسر و فرمانده احتیاج دارد و با رمضان طوری هوای نفس را بسوزانیم که دلمان دلدل نکند و به خط بزند و وارد معرکه شود و آبرو یا فکر یا مال یا جان یا هویتش را خرجِ «قدرت اسلام» کند.
🔹این شب جمعهای، باز خدا روحالله خمینی و شمّ فقاهتِ دشمنشناس و ابرقدرتسوزش را غرق انوارِ ساکن کربلا کند که رمضانمان را با فریاد بر سر کفّار حربی ترکیب کرد و مسلمین را به یاد پیامبری انداخت که فرماندهی بیست و چند جنگ بود و در کتابش، سوالی پرسیده که محک ایمان و دینداری را جلوی چشم و دلمان قرار میدهد:
ـ أم حسبتم أن تدخلوا الجنه و لمّا یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین...؟!؟
🔺تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه ی همه شب های جمعه، شهید قدس و فرمانده نیروی قدس حاج قاسم سلیمانی
#روز_قدس
#سلیمانی
#رمضان
✅ @hoseiniyehandisheh
♦️روز #قدس ♦️
بغضی کنیم و اشکی بریزیم و حالی ببریم و دلمان سبک شود و بخشیده شویم و خلاص؟! این شاید اوج تحویلگرفتن و عزّتتپانکردن و احترامی باشد که خرجِ دعاها میکنیم، اما بعید است که خدا همچین عبادتهای گلوبلبلی را برایمان پسندیده باشد.
همان اوائلِ اعمال ماه رمضان در مفاتیح، دعای حجّ است که هر روز این فرازش حسابی به چشم میآید: «اسألک أن تقتل بی اعدائک و اعداء رسولک... از تو درخواست میکنم که به وسیلهی من دشمنان خودت و دشمنان پیامبرت را به قتل رسانی» و این تازه غیر از دعای هر شبی است که در آن، لیلهالقدر را با حجّ و شهادت گره زدهاند: «و لیلهالقدر و حج بیتک الحرام و قتلاً فی سبیلک فوفّق لنا» و در شب قدر ـ که قلب ماه رمضان است ـ گفتهاند باید با شهداء همراه شویم: «اسألک... أن تجعل... روحی مع الشهداء» تا روحمان در کنار کسانی قرار گیرد که روحشان برای دفاع از اسلام پَر زده.
از آن طرف، اختتامیهی «افتتاح» را با «وانصرنا به علی عدوّک و عدوّنا» آذین بستهاند و پایان ماه مبارک و دههی آخرش را به دعای «یا ملیّن الحدید لداود» پیوند زدهاند و ما را یاد آهنی انداختهاند که خدا برای داود نرم کرد تا پیامبرش یک زره بسازد.
آن دعای هر روز را هم که کار را تمام کرده و در رمضانِ رحمت و مغفرت، خشم هر روزهی خدا را برای دشمنان رسولش خواسته: «یا رب محمد اغضب الیوم لمحمد و لابرار عترته و اقتل اعدائهم بددا و احصهم عددا و لا تدع علی ظهر الارض منهم احدا...ای پروردگار محمد؛ همین امروز به خاطر او و خاندان پاکش غضب کن و دشمنانشان را در پریشانی و پراکندگی بکش و آنان را یک به یک بشمار و بر روی زمین احدی از آنان را باقی نگذار»...
••─━⊱✦🔸✦⊰━─••
معلوم نیست کی بتوانیم از عبادتهای گلوبلبلیمان دربیاییم و با دعاها قلب را طوری صیقل دهیم که سرش را از برف دربیاورد و به جنگ بین کفر و ایمان نگاه کند و باورش شود این یک دعوای حقیقی است که بخاطر عمق عناد و غلظتِ غیظ دشمن، به کلّی سرباز و افسر و فرمانده احتیاج دارد و با رمضان طوری هوای نفس را بسوزانیم که دلمان دلدل نکند و به خط بزند و وارد معرکه شود و آبرو یا فکر یا مال یا جان یا هویتش را خرج قدرت اسلام کند.
••─━⊱✦🔸✦⊰━─••
این شب جمعهای، باز خدا روحالله خمینی و شمّ فقاهتِ دشمنشناس و ابرقدرتسوزش را غرق انوارِ ساکن کربلا کند که رمضانمان را با فریاد بر سر کفّار حربی ترکیب کرد و مسلمین را به یاد پیامبری انداخت که فرماندهی بیست و چند جنگ بود و در کتابش، سوالی پرسیده که محک ایمان و دینداری را جلوی چشم و دلمان قرار میدهد:
ـام حسبتم أن تدخلوا الجنه و لمّا یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین...؟!؟
••─━⊱✦🔸✦⊰━─••
❤️ تقدیم به روز قدس، #شهید_قدس و فرمانده نیروی قدس؛ حاج قاسم #سلیمانی
✍️ حجتالاسلام محمدصادق حیدری
#روز_قدس
#معنویت_انقلابی
#قاسم_سلیمانی
✅ @hosseiniehandisheh
🔆 چالش عبادتهای گلوبلبلی 🔆
🔹بغضی کنیم و اشکی بریزیم و حالی ببریم و دلمان سبک شود و بخشیده شویم و خلاص؛ این شاید اوج تحویلگرفتن و عزّتتپانکردن و احترامی باشد که خرجِ دعاها میکنیم.
اما بعید است که خدا همچین عبادتهای گلوبلبلی را برایمان پسندیده باشد.
📖 همان اوائلِ اعمال ماه رمضان در مفاتیح، دعای حجّ است که هر روز این فرازش حسابی به چشم میآید: «اسألک أن تقتل بی اعدائک و اعداء رسولک... از تو درخواست میکنم که به وسیلهی من دشمنان خودت و دشمنان پیامبرت را به قتل رسانی» و این تازه غیر از دعای هر شبی است که در آن، لیلهالقدر را با حجّ و شهادت گره زدهاند: «و لیلهالقدر و حج بیتک الحرام و قتلاً فی سبیلک فوفّق لنا» و در شب قدر ـ که قلب ماه رمضان است ـ گفتهاند باید با شهداء همراه شویم: «اسألک... أن تجعل... روحی مع الشهداء» تا روحمان در کنار کسانی قرار گیرد که روحشان برای دفاع از اسلام پَر زده. از آن طرف، اختتامیهی «افتتاح» را با «وانصرنا به علی عدوّک و عدوّنا» آذین بستهاند
و پایان ماه مبارک و دههی آخرش را به دعای «یا ملیّن الحدید لداود» پیوند زدهاند و ما را یاد آهنی انداختهاند که خدا برای داود نرم کرد تا پیامبرش هر روز یک زره برای جنگ بسازد. آن دعای هر روز را هم که کار را تمام کرده و در رمضانِ رحمت و مغفرت، خشم هر روزهی خدا را برای دشمنان رسولش خواسته: «یا رب محمد اغضب الیوم لمحمد و لابرار عترته و اقتل اعدائهم بددا و احصهم عددا و لا تدع علی ظهر الارض منهم احدا... ای پروردگار محمد؛ همین امروز به خاطر او و خاندان پاکش غضب کن و دشمنانشان را در پریشانی و پراکندگی بکش و آنان را یک به یک بشمار و بر روی زمین احدی از آنان را باقی نگذار»...
🔸معلوم نیست کی بتوانیم از عبادتهای گلوبلبلیمان دربیاییم و با دعاها قلب را طوری صیقل دهیم که سرش را از برف دربیاورد و به جنگ بین کفر و ایمان نگاه کند و باورش شود این یک دعوای حقیقی است که بخاطر عمق عناد و غلظتِ غیظ دشمن، به کلّی سرباز و افسر و فرمانده احتیاج دارد و با رمضان طوری هوای نفس را بسوزانیم که دلمان دلدل نکند و به خط بزند و وارد معرکه شود و آبرو یا فکر یا مال یا جان یا هویتش را خرجِ «قدرت اسلام» کند.
🔹این شب جمعهای، باز خدا روحالله #خمینی و شمّ فقاهتِ دشمنشناس و ابرقدرتسوزش را غرق انوارِ ساکن کربلا کند که رمضانمان را با فریاد بر سر کفّار حربی ترکیب کرد و مسلمین را به یاد پیامبری انداخت که فرماندهی بیست و چند جنگ بود و در کتابش، سوالی پرسیده که محک ایمان و دینداری را جلوی چشم و دلمان قرار میدهد:
ـ أم حسبتم أن تدخلوا الجنه و لمّا یعلم الله الذین جاهدوا منکم و یعلم الصابرین...؟!؟ آیا گمان میکنید که وارد بهشت میشوید در حالیکه خدا مجاهدان و صابران را از میان شما مشخص نکرده باشد؟!
❤️ تقدیم به شهید یک و بیست دقیقه ی همه شب های جمعه، #شهید_قدس و فرمانده نیروی قدس حاج قاسم #سلیمانی
✍️ حجت الاسلام محمدصادق حیدری
#روز_قدس
✅ https://eitaa.com/hosseiniehandisheh
هدایت شده از کانال رسمی حسینیه اندیشه
🔅در گیر و دارِ «گزینش گمانهها»🔅
🔸لقبهایی که ما به همدیگر میدهیم اگر از روی تمسخر و تحقیر نباشد، بخاطر تأثیری است که هر کداممان در تأمین نیازهای دنیایی داریم. اما لقبهایی که خدا برای عزیزترینهایش انتخاب میکند، حکایت دیگری دارد. از عمق خلقت تا روبناییترین لایههای آن، تحت سیطرهی این القاب است و از ابتدای آفرینش تا خلود در بهشت و جهنم، با این اسمها مدیریت میشود: اللهم انی اسئلک باسمک... گمانهی من این است که لقبِ «سیده نساء العالمین» هم به این قضایا مربوط است.
🔹خدا «سروری زنان جهان» را به فاطمه داده و «زن» هم به ظرافت و لطافت و احساس و عاطفه و محبت و مهربانیش شناخته میشود. انگار که هر کدام از این اوصاف در زنی پیدا شود، از زهرا نشأت گرفته و «امامتِ احساسات» و «ولایت عواطف» و «رهبری زنان» در طول تاریخ، به دردانهی پیامبر سپرده شده. این سیادت بیحکمت نیست؛ فاطمه از پیچیدهترین امتحانات عبور کرده تا ثابت شود که هیچکس جز او تاب به دوش کشیدنِ این مسئولیت را ندارد:
از زمانی که این دنیا هنوز خلق نشده بود: «یا ممتحنه امتحنک الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابره» تا دورهای که قریش، محمّد را در مکّه دوره کرده بودند و زهرا در کنار پیامبر، مقابل کل جامعه ایستاده بود و عواطفش را طوری برای پدر خرج کرده بود که سیدهالنساء، امابیها شد. حتی وقتی «لا تجعلوا دعاء الرسول کدعاء بعضکم بعضا» نازل شد و خدا دستور داد که پیامبر را مثل خودتان صدا نزنید، «یا أبتِ»های او به «یا رسولالله» تبدیل شد تا خصوصیترین محبّتهایش هم از امر و نهی الهی رنگ بگیرد اما پدرش گفت: «این آیه برای تو و نسل تو نیست؛ برای جفاکاران قریش است. تو همان یا أبت بگو که قلبم را زندهتر میکند و خدا را راضیتر.»
🔸از دورانی که حداقل بیست و چند بار، همسرش را راهی جنگ با کفار کرد و ستون خیمهی دل سپهسالار اسلام شد که علی در هیچ جنگی به دشمن پشت نکند تا وقتی که در هنگام بارداری خبردار شد که کودکش به دست امّت پیامبر کشته میشود؛ آگاهی از شهادت حسین آن هم قبل از ولادتش به حدّی سوزناک بود که خدا آیهی پانزدهم سورهی احقاف را نازل کرد و با «حملته امّه کرها و وضعته کرها» قرآن را هم از روضهی زهرا بینصیب نگذاشت اما باز هم فاطمه گفت: «رضیتُ عن الله عزّوجلّ». در آخر کار هم، گوش به فرمانِ اولمظلوم، قاتلانش را به خانهاش راه داد [یک چیزی مینویسم و یک چیزی میخوانید] و به شوهرش گفت: «البیت بیتک و الحُرّه زوجتک فافعل ما تشاء»...
🔹فاطمهای که از شدّت لطافت روح، در «مَهبط الوحی» و «مُختلَف الملائکه» زندگی میکرد و بخاطر مصاحبت با مَلک وحی «محدّثه» نام گرفته بود، در همهی این صحنهها و مصیبتها نه تنها منفعل نشد و کم نیاورد؛ که عاطفه و احساسش را به ظریفترین شکل و پیچیدهترین وجه، در راه مبارزه با کفر و نفاق خرج کرد تا به زنان دنیا نشان دهد که این سرمایهی اصلی زن، باید برای چه چیزی و در کجا و چگونه فدا شود. این حجم از مهر و محبّت زنانه آنقدر دقیق و همهجانبه در راه خدا به کار گرفته شده که روایتِ «إن الله یغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها» کتب حدیثی را پُر کرده و به «نساء العالمین» یاد میدهد که برای متعادلشدن حساسیتها و احساساتشان باید به کدام «سیّده» پناه ببرند...
🔸صبر کنید! هنوز گمانههایم تمام نشده! ولی نمیدانم چطور باید از بین آنها گزینش کرد و دقیقترینهایش را انتخاب کرد. همچین مواقعی این شعر خوشآهنگ را زمزمه میکنم که کار را به خود خدا و کلماتش میسپارد: اگر مقاماتی را که دربارهی فاطمه گفته شده، تصدیق نمیکنی از این آیات و سورههای قرآن سوال کن
فان لم تصدّق ما اقول و لا تدرى
فسل «آيه القربى» و سل «آيه الاجرِ»
و سل «آيه الوُدّ» و سل «ليله القدرِ»
و سل «آيه الكوثر» و سل «سوره الدهرِ»
🟣پ.ن:
اگر سوال این باشد که «بلوغ ایمانی زن در چه هنگامی رخ میدهد»، حدس من این است: وقتی عواطف خرج إعلای کلمهی حق و تسکین دلِ مردانی شود که زندگی را بر مبنای جهاد در راه خدا بنا کردهاند و آتشفشان الحاد و التقاط بر آنها باریدن گرفته؛ یعنی اگر معصومین در وصف امیرالمومنین گفتهاند که «ارتشهای شرک را شکست داد و لشگریان کفر را نابود کرد»، سرّش را باید در این کلام علی پیدا کرد که: «هرگاه به سیمای فاطمه نگاه میکردم، غم و اندوهم از بین میرفت.»
🧡 تقدیم به مردی که رهبری صدیقه طاهره بر درگیری با کفر امروز را هم وجدان کرده بود و میگفت:
«من قدرت و محبت مادری حضرت زهرا را در هور، غرب کانال ماهی، وسط میدان مین دیدم... وقتی هم که بعثیها در کنار اروند رزمندگان را با تیر میزدند، آن زمان هم سلاح کارگر ما حضرت زهرا بود.» تقدیم به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه؛ به سردار ِنائب عام حضرت ولیعصر و سپهسالار ولایتفقیه؛ حاج قاسم #سلیمانی
✅https://eitaa.com/HossiniehAndisheh