🔸ادامه:
پس #خانواده اولین سلولی است که در آن، مذکر و مؤنث در همتنیده میشوند و همافزایی میکنند تا #ظرفیت ایمانی و روحیِ یکدیگر را ارتقاء بخشند. در این صورت، خانه به محلی برای استراحت و خواب و خوراک و تأمین نفقه تعریف نمیشود بلکه محلی برای عبادت و کسب نور است که در این راه، هم #عقلانیت مردان به #عاطفه زنان محتاج است و هم #عواطف بانوان به #عقلانیت مردان نیاز دارد؛ زیرا یکی کمال بهرهمندی از #عواطف را داراست اما در عرصهی #عقلانیت به «نواقصالعقول» توصیف شده و دیگری کمال بهرهمندی از #عقلانیت را داراست اما دچار نقص در #عواطف است و ترکیب آنها با یکدیگر، زمینهی تکامل هر دو را فراهم میآورد. مبحث فوق، #نسبیت_عام در موضوع #خانواده را بیان میکند و نشان میدهد که چرا این نهاد مهم بهمثابه اولین پایهی ایمان است که فرمود: «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ» .
به این صورت، #فلسفهی_جلال_و_جمال در این سطح روشن میشود و دو #وصف مستقل از یکدیگر، هنگامی که با هم #ترکیب میشوند، یک مجموعه و منتجهی واحد به نام #خانواده را پدید میآورند که در عینیت، هویّت جداگانهای از مرد و زن دارد. البته در عالَم خارج، هیچ زن و مردی حتی قبل از ازدواج نیز دارای هویتی منفکّ از #خانوادهی خود نیستند بلکه هریک دارای مادر و پدر و خواهر و برادر و یک نظام از ارحام هستند و ازدواج در واقع، خروج از مجموعه و #خانواده قبلی و ورود به یک مجموعه دیگر و نظام ارحام جدید به شمار میرود. بنابراین در بحث #جامعه_شناختی، #ولیفقیه به جای آنکه نسبت به شهروندان مسؤول باشد، نسبت به #خانوادهها و رشد ایمانی آنها مسؤول است.
@hoseiniyehandisheh
🔸#یادداشتهای_حجت_الاسلام_حیدری
یکی از دعاهایی که در تعقیب نماز صبح نقل شده، همان دعایی است که امیرالمومنین در لیله المبیت و در بستر پیامبر خواند؛ وقتی جانش را برای رضای خدا در معرض فروش گذاشته بود: و من الناس من یشری نفسه...
علی به خدا پناه می برد در این دعا از شر هر بیدادگری
اما پناهش یک سپر است که از جنس محبت و عشق به اهل بیت پیامبر ساخته شده
و یک دژ محکم که آجرهای آن را چیز دیگری روی هم نگذارده جز اقرار به حق این خاندان و تمسک به ریسمان آنها:
فی جنه من کل مخوف بلباس سابغه ولاء اهل بیت نبیک ... بجدار حصین الاخلاص فی الاعتراف بحقهم و التمسک بحبلهم
و من هی فکر میکنم که در شب هجرت پیامبر، از خاندان او چه کسی مانده بود؟ خدیجه؟! ابوطالب؟! غم از دست رفتن اینها که چند وقتی می شد که پیامبر را گداخته بود. پس چه کسی جز فاطمه مانده بود که اهل بیت پیامبر باشد؟
علی هنگام فروختن جانش به خدا؛ وقت انجام یکی از بزرگترین عباداتش که از شدت عظمت، آیه قرآن برایش نازل شد؛
به عشق فاطمه پناه برده بود و به اخلاص در تمسک به او متوسل شده بود! و همه اینها قبل از امروز بود؛ یعنی قبل از شروع پیچیده ترین و عمیق ترین زندگی عاشقانه در تاریخ! گمان می کنم خیلی از روضه های فاطمیه را باید بر این اساس توضیح داد؛ اما فعلا روز جشن است...
پ.ن: چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد؟
إن یکاد از نفس فاطمه بر تن دارد...
@hoseiniyehandisheh
📝بازتاب انتشار «نقد و بررسی پیش نویس سند الگوی پایه پیشرفت» (ویرایش دوم و نهایی) توسط «حسینیه اندیشه» و تقدیم رسمی آن به «مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» و متن نامه حسینیه اندیشه به دکتر واعظ زاده -رییس مرکز-👇🏻
khorafeh.mp3
3.07M
#اندیشه_منیر
🎧 بخشی از سخنان مرحوم علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی در جلسه ای با موضوع: خرافات و موهومات
در این قطعه صوت ایشان به دو مقوله تهتک و تنسک به عنوان دو خرافه علمی می پردازند
مدت قطعه صوتی: 7 دقیقه و 19 ثانیه
@hoseiniyehandisheh
#اندیشه_منیر
🔸مثلا شما می گویید که ما در فلان ده می بینیم که فلان درخت را نظرکرده می دانند و پارچه برای حاجت به آن میبندند ...یا یک چیزهایی را نحس می دانند... ؛ اینها را خرافه می دانید.....
❓اگر از من سوال کنند سخت ترین خرافه چه است؟ نمونهاش را مدل «کینز» می گویم و دلیل الهی هم برایش دارم.
قرآن درباره ربا می فرماید: که ربا نخورید. بعد می گوید: «می گویند: ربا مثل بیع است». بعد می گوید کسانی که این طوری می گویند شیطان دیوانه شان کرده (است).
بله، می شود الان ما در ضعف باشیم از نظر مدل ساختنِ واحد پولی و سازماندهیِ جریان اعتبارات اقتصاد اسلامی؛یعنی در تعریف ساختار بانک اسلامی، چرخش اعتبارات، توسعه و تکاملش، .... در ضعف باشیم(و) در اضطرار قبول کنیم(بلکه) اصلا دلیل هم بیاوریم که این ربا نیست ......
◀️ این میزان تاثیری که دارد سهم تاریخی اش خیلی بیشتر از پارچه گره زدن به درخت برای حاجت است و این زیر بنایش، قرآن می گوید: مثل کسی است که شیطان او را خل کرده باشد. یتخبّطه الشیطان. خبط دماغ یعنی همان توهم پیدا شدن. خب البته خرافه ی بسیار متکامل تری است نسبت به آن خرافات. آن خرافات باهاش دعوا کردن سخت است؛ این خیلی سخت تر است. این قاعده مند شده(است). این قواعد کاربردی خودش را در جامعه پیدا کرده. این، دلهایی را به خودش اسیر کرده و بند شده(است) گردن دلها.
💢هرچند خرافه ها در هر زمانی مبارزه با آنها سخت بوده درزمان خودشان، ولی خرافه های علوم انسانی الان سخت ترین و متکامل ترین و پیچیده ترین(است)....
@hoseiniyehandisheh
📝به مناسبت دهه اول ذی الحجه و ایام اقامه #حج در مکه مکرمه سلسله یادداشت هایی در تبیین «جایگاه حج و مناسک آن در اقامه کلمه حق» که برگرفته از آثار #مرحوم_استاد_صدوق می باشد؛ به زودی تقدیم می گردد.
این مباحث در کتاب«بررسی سه تئوری تولید «قدرت-اطلاع-ثروت» در سبک زندگی غربی و سبک زندگی اسلامی» مطرح شده است.
@hoseiniyehandisheh
🔻 برش اول:
سه قوهی «#اختیار، #عقل و #زادولد» نعمتهایی نورانی هستند که در #سنّ_بلوغ به بشر عطا میشوند و با کمک #دستگاه_الهی و #پرورش های خاصی که از طریق عبادات برای رشد این قوا إعمال میشود، انسان میتواند از خطرها و انحرافاتی که در دار بلاء و امتحان وجود دارد نجات پیدا کند. اما احکامی مانند نماز و روزه و حج و...، تنها به آحاد مکلفین اختصاص ندارد بلکه #تشریع آنها باید از منزلت #حاکمیت و #اقامه کلمهی حق (جریان پرستش خدای متعال) نیز مورد ملاحظه قرار گیرد.
بر همین اساس، #حج بهعنوان عبادتی که در پایان سال قمری قرار گرفته، برآیند تمام عبادتهایی است که نسبت به خدای متعال و #دستگاه_الهی انجام شده و در مقابل برآیند همهی سجدههایی که برای #دستگاه_ابلیس واقع شده، قرار میگیرد.
لذا تعبیر قرآن کریم پیرامون حج به «قیاماً للناس» به اجتماع بزرگ امت اسلام برای برائت از مشرکین و #کفّار و تحقق #بت_شکنی اشاره میکند که لعن ابلیس و بیزاری از زشتیها و سلام بر پاکیها را با خود به همراه دارد. از اینرو در احادیث وارد شده که ابلیس در روز #عرفه، در خشمناکترین حالت خود قرار میگیرد و دستگیر میگردد و سپس در روز #عید_قربان «رمی» میشود.
#حج
#اقامه_کلمه_حق
#دستگاه_الهی
#اختیار
#پرورش
#حاکمیت
@hoseiniyehandisheh
☑️تردیدهایی درباره یک صورت مساله ی معروف
#یادداشتهای_حجت_الاسلام_حیدری
صورت مسأله، یک استاد شهیر و شاگردان متعدّد و کرسی تدریس معروفش نبود؛ چون حقیقتِ کار کسی که علم پیامبر را میشکافد و مرزهای دانش دین را جابجا میکند، به لزره درآوردنِ هویت یک جامعه و شکستن زنجیرهایی است که افکار عمومی را به بند کشیده است. قضیه برای اهل نفاق اینقدر خطرناک بود که وقتی جابربنعبدالله انصاری در مسجد پیامبر مینشست و به امید وعدهی پیامبر و در انتظار دیدنِ محمدبنعلی فریاد میکشید که: «یا باقر العلم... یا باقر العلم...»، مردم مدینه تمامقدّ جلویش ایستادند و گفتند: «صحابی پیامبر هم به هذیانگویی افتاده...»
اما وقتی اباجعفر به امامت رسید، نه فقط نگرانیِ مردم مدینه که کابوسهای دستگاه حاکم هم به یک واقعیت تمامعیار تبدیل شد. مردم در موسم حج هم محمدبنعلی را حتی در حال دعا رها نمیکردند و به سوی او سرازیر میشدند و سوال میکردند و پاسخ میشنیدند. مسلمانان با اینکه در مقابل مکتب سقیفه و سلطنت اموی و دربار مروانی تسلیم شده بودند، اما در مقابل چشمان هشامبنعبدالملک هم از حضرت باقر جدا نمیشدند و خلیفه که برای نمایش قدرت به خانهی خدا آمده بود، مسجدالحرام را دید که در سیطرهی علم محمدبنعلی است. تمامی اهل اسلام در مکّه حاضر شده بودند اما او مجبور شد برچسب «پیامبر کوفه» و «فریبدهندهی مردم عراق» را به امام بچسباند و به خیال خودش نفوذ حضرت را به یک منطقه محدود کند اما وقتی در مناظرهای که وسط صحن مسجدالحرام به راه افتاد، از محمدبنعلی شکست خورد، معلوم شد که شکافندهی علم، هویت جامعهی نفاق را به تزلزل درآورده است.
صورت مسأله، یک استاد شهیر و شاگردان متعدّد و کرسی تدریس معروفش نبود؛ که اگر بود هشام، اباجعفر را تا شام نمیکشاند و یک نمایش اموی به راه نمیانداخت و به اطرافیان نمیگفت: «هر وقت تمام سرزنشهایم را نثار محمدبنعلی کردم و ساکت شدم، تکتک شما شروع به توبیخش کنید.» اما اباجعفر وقتی وارد قصر شد، معادله را تغییر داد و در همان ابتدا ابهت مادّیِ خلیفه را مبهوت خود کرد: به جای آنکه به خلیفه سلام دهد، به تمامی اهل مجلس سلام داد و بدون اجازهی هشامبنعبدالملک، بر جای خود نشست. ضربهای که هشام دریافت کرد، حقد و کینهاش را شعلهورتر کرد و بیادبیهای او و یارانش به امام بیشتر شد. اما حضرت باقر صبر کرد تا تکتک دشنامها تمام شود و پاسخی داد که از قصر، راهی زندان شد. تاریخ گزارشی از مباحث علمیِ باقرالعلم در زندان دمشق برای ما نقل نکرده اما حال زندانیان در برابر اباجعفر را با یک کلمهی عجیب توصیف کرده: هیچ مردی در زندان نبود مگر اینکه نسبت به محمدبن علی در «تَرشُّف» بود که در فارسی همان «مکیدن شدید» است. محبوسین طوری علمِ باقرالعلم را میمکیدند که رئیس زندان نزد خلیفه آمد و گفت: «میترسم که اهل شام بین تو و تختت جدایی بیندازند.» هشام راهی نداشت جز اینکه امام و یارانش را به مدینه بازگرداند و همهی بازارهای بینراه را تعطیل کند تا زلزلهی بنیهاشم بیش از این مروانیان را نلرزاند...
در «کافی شریف باب مولد ابیجعفر» نقل شده که حضرت باقر با چه معجزهای حتی بازارهای بینراه را هم از تعطیلی درآورد اما قضیهی مهمتر آن است که وقتی علمِ حضرت باقر در پایتخت شرارت یعنی شام، انقلاب به راه انداخته و از زندان دمشق، قصر امپراطوری مروانی را تکان داده، باید قبول کنیم که تعریفمان از «علم دین» تجدیدنظرهایی اساسی لازم دارد...
پی نوشت:
امیدوارم که اباجعفر این متن دستوپاشکسته را ـ که ترکیبی از چند روایت در کافی و الارشاد و مناقب آل ابیطالب بود ـ به عنوان قصد و أمل و رجاء از من بپذیرد و نمی از یم علمش را صلهی امروزم قرار دهد؛ که دربارهاش گفتهاند: کان لایملّ من صله قاصدیه و مؤمّلیه و راجیه خسته نمیشد از بخشش به کسانی که قصد او را کرده بودند و به او امید بسته بودند...
@hoseiniyehandisheh
🔻برش دوم: تحلیل از سه نوع برخورد با #حج:«ابراهیمی،سنتی،گردشگری»
اساساً #حج حقیقی، همان #حج_ابراهیمی است که #بت_شکنی را به دنبال دارد. در مقابل آن، #حج_سنّتی قرار دارد که توسط منافقین، به مناسکی بیمعنا و تهی از #ولایت تبدیل شده و با جداکردن آن از اعتقادات و #اقامه توحید، مکّه را به معبدی برای سنگپرستان تنزّل داده است. چالش دیگری که در مقابل #حج_ابراهیمی قرار گرفته، #حج_گردشگری است که سیاحت و تفریح و خرید و عبادت را گردهم میآورد! اما حقیقت #حج اولاً عبادتی است که مکان خاص در آن موضوعیت دارد و ثانیاً باید به شعار و فریاد و نمایش #قدرت برای اسلام تبدیل شود و ثالثاً لعن و #برائت نسبت به بدیها و زشتیها ابراز شده و ابلیس بهعنوان محور زشتیها سنگسار میشود. البته طبق روایات، در رَمی ابلیس تنها سنگهای شیعیان و محبّین اهلبیت به او اصابت میکند و در این میان، اگر حاجیان پس از انجام اعمال و بازگشت به وطن دوباره مرتکب گناهان شوند، زخمهایی که از اصابت سنگهای آنان بر پیکر ابلیس وارد شده بهبود مییابد. اما آثار رَمی حضرت ولیعصر(عج) و اصحاب خاص آن حضرت که به عصمت اکتسابی رسیدهاند، در بدن ابلیس باقی میماند.
#حج_ابراهیمی
#حج_سنتی
#حج_گردشگری
#قدرت
#برائت
#اقامه
#ولایت
@hoseiniyehandisheh