هدایت شده از محمدصادق
یک گواهی همهجانبه
یک تکه از دعای #عرفه هست که عبارات سختی دارد و اکثر ما ترجمهاش را نمیفهمیم. همان تکهای که حضرت میخواهد شهادت بدهد به اینکه اگر در تمام طول عمر هم تلاش کند تا شکر فقط یکی از نعمتهای خدا را انجام دهد، باز هم موفق نمیشود و اصلا این کار محال است. بعد چطور شهادت میدهد و گواهی میکند این را؟
با تمام وجودش از روح و فکر گرفته تا سراسر جسمش:
راههای نور چشم
چینهای صفحهی پیشانی
روزنههایتنفس
پرههای نرمهی بینی
حفرههای پردهی شنوایی
حرکتهای زبان
فرورفتگی سقف دهان
محل روییدن دندان
مغز سر
رگهای طولانی گردن
آنچه قفسهی سینه را در بر گرفته
بندهای پی شاهرگ
پردهی قلب
کنارههای کبد
سر انگشتان جایگاههای مفاصل
آنچه را دندههایم در برگرفته
گوشت و خون و مو و پوست و عصب و رگها
در عصرگاه عرفه میگوید: من با همه این اعضای بدنم گواهی میدهم که نمیتوانم از پس شکر یک نعمت هم بر بیایم
ولی فکرکنم شهادت دادن و گواهی کردن، فقط با زبان و موقع خواندن دعا نیست بعضی موقعها هم هست که عمل انسان بهترین گواه است
وقتی حدود یک ماه بعد در یک عصرگاه ِ غبار آلود و داغ،
زینت دوش نبی، حوالی یک عارضهی طبیعی بنام گودال، دارد میجنگد و نزدیک است که به زمین بیفتد
خب میدانی؟ بنظرم خیلی طبیعی است که کسی انقدر همه جانبه و با همهی این اعضایش گواهی بدهد؛ وقتی یاد آن شعری میفتم که چند سال پیش شنیدم و مضمونش در بعضی منابع هم نقل شده که :
#کربلا یعنی که تیغ و جسم یار
یک هزار و نهصد و پنجاه بار
@msnote
🔻 برش اول:
سه قوهی «#اختیار، #عقل و #زادولد» نعمتهایی نورانی هستند که در #سنّ_بلوغ به بشر عطا میشوند و با کمک #دستگاه_الهی و #پرورش های خاصی که از طریق عبادات برای رشد این قوا إعمال میشود، انسان میتواند از خطرها و انحرافاتی که در دار بلاء و امتحان وجود دارد نجات پیدا کند. اما احکامی مانند نماز و روزه و حج و...، تنها به آحاد مکلفین اختصاص ندارد بلکه #تشریع آنها باید از منزلت #حاکمیت و #اقامه کلمهی حق (جریان پرستش خدای متعال) نیز مورد ملاحظه قرار گیرد.
بر همین اساس، #حج بهعنوان عبادتی که در پایان سال قمری قرار گرفته، برآیند تمام عبادتهایی است که نسبت به خدای متعال و #دستگاه_الهی انجام شده و در مقابل برآیند همهی سجدههایی که برای #دستگاه_ابلیس واقع شده، قرار میگیرد.
لذا تعبیر قرآن کریم پیرامون حج به «قیاماً للناس» به اجتماع بزرگ امت اسلام برای برائت از مشرکین و #کفّار و تحقق #بت_شکنی اشاره میکند که لعن ابلیس و بیزاری از زشتیها و سلام بر پاکیها را با خود به همراه دارد. از اینرو در احادیث وارد شده که ابلیس در روز #عرفه، در خشمناکترین حالت خود قرار میگیرد و دستگیر میگردد و سپس در روز #عید_قربان «رمی» میشود.
#حج
#اقامه_کلمه_حق
#دستگاه_الهی
#اختیار
#پرورش
#حاکمیت
@hoseiniyehandisheh
یک گواهی همهجانبه
#یادداشت_های_حجت_الاسلام_حیدری
یک فراز از دعای #عرفه هست که عبارات سختی دارد و آدم را مجبور میکند که به سراغ ترجمه برود. همان تکهای که حضرت میخواهد شهادت بدهد به اینکه اگر در تمام طول عمر هم تلاش کند تا شکرِ فقط یکی از نعمتهای خدا را انجام دهد، باز هم موفق نمی شود و اصلا این کار، محال است. #اباعبدالله گواهی به این ناتوانی را از «حقیقت ایمان و یقین و توحید صریح و بیشائبه»اش آغاز میکند و بعد آن را در سرتاسر جسمش جریان میدهد:
راههای نور چشم/چینهای صفحهی پیشانی/روزنه های تنفس/پرههای نرمهی بینی/حفرههای پردهی شنوایی/حرکتهای زبان/ فرورفتگی سقف دهان/محل روییدن دندان/مغز سر/رگهای طولانی گردن/آنچه قفسهی سینه را در بر گرفته/بندهای پی شاهرگ/پردهی قلب/کنارههای کبد/سرِ انگشتان/جایگاههای مفاصل/آنچه را دندهها در برگرفته /گوشت و خون و مو و پوست و عصب و رگها...
#حسین در عصر روزعرفه به خدا می گوید: «من با همهی این اعضای بدنم گواهی می دهم که نمیتوانم از پس شکر یکی از نعمتهایت هم بر بیایم» ولی بعید است که بهترین بندهها برای اعتراف به عجز خودشان فقط به دعا اکتفا کنند. یعنی گمان میکنم شهادت دادن و گواهی کردن، فقط با زبان نیست چون بعضی موقعها هم هست که عمل انسان بهترین گواه است و سیدالشهدا احتمالا داشته درصحرای عرفه از رفتار آیندهاش خبر میداده و گواهیِ عملیش را حکایت میکرده. چون یک ماه بعد در یک عصرگاه ِ غبار آلود و داغ و حوالی یک گودال در ...
ـ اصلا تقصیر من است که سراغ ترجمهی دعا رفتم. بعضی روضهها را باید عربی خواند تا همه نتوانند بفهمند. چه کسی فکر میکرد ربط بین دعا در صحرای عرفه و عمل به آن در بیابان غاضریه را بتوان در لابهلای سطور «لهوف» پیدا کرد: «وُجد فی قمیص الحسین مائه و بضع عشره ما بَيْنَ رَمْيَةٍ وَ طَعْنَةٍ وَ ضَرْبَةٍ»
@msnote
@hoseiniyehandisheh