♥️🖤.. @hosseinjan15 این فیلم را☝️به دوستانتون هدیه بدین😭 #مجنون۱۲۸ 🫀 #کانال_مجنون_الحسین ♥️

♥️🖤.. @hosseinjan15 یه وقتا فقط باید گریه کرد.. 😭 توتنهاکسی هستی که: میشه بهش تکیه کرد ..♥️ #حسیـن‌من #ارباب_دلم #مجنون۱۲۸

.🫀. مَراجزبی‌قراری‌درهوایِ‌توقراری‌نیست بہ‌جزخاڪ‌ِتوهرخاڪی‌به‌سَر ڪردم‌ضررڪردم💔!' #کربلا #ارباب_حسین_جان #مجنون۱۲۸ ▫️.....♥️):🖤

♥️🖤.. @hosseinjan15 میمیرم گریه نکنم...😭 میمیرم سینه نزنم... #مجنون۱۲۸ .....♥️ حسین ♥️......

.🫀. این قلب من ازاولش هم مال توبود سهم نفس هات بوده ودنبال توبود این چشمه ی چشم های من ازاولش هم مرحم برازخمهای توگودال توبود .😭 #حسیـن‌من #مجنون۱۲۸

.🫀. این حرف آخر منه این آقا ، دلبر منه .😭. #حسین_مولا #مجنون۱۲۸

♥️🖤.. @hosseinjan15 بیست بار با شترش رفته بود حج بدون اینکه حتی یک شلاق به او بزند بعد از شهادت، شتر بدون اینکه قبر او را دیده باشد آمد همانجا ▫️زانو هایش را خم کرد ▫️افتاد روی خاک با همان زبان بسته صیحه می‌کشید خودش را می‌مالید به خاک ها سرش را به زمین می‌زد ▪️اشک چشم هایش خاک را تر کرده بود خبرش وقتی به امام باقر علیه‌السلام رسید آمد و از او خواست آرام باشد شتر از کنار قبر بلند شد و چند قدم برداشت ولی انگار دلش آرام نگرفت برگشت و دوباره همان ضجه ها را شروع کرد امام یک بار دیگر آمد و آرامش کرد بار سوم که بی‌قراریش را دید فرمود رهایش کنید که در حال وداع است... ▪️سه روز آنجا ماند ▪️با همان حال از دنیا رفت همانجا کنار قبر مولایش زین العابدین علیه‌السلام 📚بصائر الدرجات، ص۴۸۳ 🏴#شهادت_امام_سجاد علیه‌السلام

کنجی نشست و آهِ لبش شد ابالغریب یعنی به یادِ آبِ روان گریه میکند . . . 😭 #یاسیدالساجدین💔 ◽️......♥️):🖤

روضه 😭 مهمان ما باشید .😭. #روضه_امام_سجاد 🖤 تو همه دلخوشی خواهری غم نخوری کم نشده معجری کم نشده از پدرت جز سری پیرهنی رفته و انگشتری ...😭.. ای وااااای.....😭

♥️🖤.. @hosseinjan15 روضه میخونم یه روزی دقیقا پایین پا ....😭 #ارباب_دلم #مجنون۱۲۸ 🫀

.🫀. تو مثلِ‌منِ‌ بیچاره‌ کم‌نداری امامن‌بہ‌ جُزتو کسۍندارم :)😭.. #کربلا #ارباب_حسین_جان #مجنون۱۲۸ 🫀 ▫️......♥️):🖤

♥️🖤.. @hosseinjan15 باجی یارالی گارداش یارالی....😭 پاهام برسه .. به حرمت حسابی گریه میکنم..😭 #مجنون۱۲۸ 🫀 .....♥️ حسین ♥️.....

🖤⭐️... @hosseinjan15 شوق دیدار تو سر رفت ز پیمانه ما کی قدم می‌نهی ای شاه به ویرانه ما ما هنوز ای نفست گرم، پر از تاب و تبیم سر و سامان بده بر این دل دیوانه ما # یا ایها العزیز سلام تنها پادشاه زمین ✋

⭐️..... نیایی... دنیا از نَفَس می اُفتد!😔 اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج

♥️🖤.. @hosseinjan15 گرفتار اومدم...😭 ➖نجاتم بده حسین♥️ کم آوردم دیگه خدا شاهده حسین ♥️ #ارباب_دلم #مجنون۱۲۸ 🫀

.🫀. برای گریه کردن.. ....(😭 در حرم آنقدر دلتنگم #کربلا #حرم_لازمم #مجنون۱۲۸ ◽️......♥️):🖤

♥️🖤.. @hosseinjan15 شفا کرب‌وبلا ؛ دوا کرب‌وبلا .. برا عاشقی بهترین هوا کرب‌وبلا.. خلاصه ی تمام خوبیا کرب‌وبلا .. منو صدا بزن بگو بیا کرب‌وبلا :)😭 #حسین ...ای جانم ♥️ .....♥️ حسین ♥️.....

♥️🖤..... @hosseinjan15 #وداع_با_محرم ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم این اشک ها برای توباشدحسین جان شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم  ..😭😭.. خداحافظ _مُحرّم ، ماه ارباب ...

♥️🖤..... @hosseinjan15 پس نزن به احساسم . .💔 کاش تو بقلت جا شم این بار اومدم.. دیگه آقا...مال خودت باشم..😭 #مجنون۱۲۸ .....♥️ حسین ♥️.....

.🫀. بخاطرتوهمه چی مو دادم تا که فقط عشق تو داشته باشم روی دلم داغ تو رو گذاشتم تاکه فقط #حسین روداشته باشم.♥️ ➖هردفعه دلم گرفت فقط کربلا رفتم ...😭 #ارباب_حسین_جان #مجنون۱۲۸

.🫀. تنها شدم و سوختم تو اوج نداریم آقا روضه تو نفروختم ...😭 توی چای روضه .. کل مشکلامو حل کردم فقط دلم خوشه به تو ..امام حسین ♥️ #مجنون۱۲۸

🖤...🖤♥️ @hosseinjan15 ▪️و.... صفر.... و بوی اربعين.... ▪️و صدای گام های دردآلود #زینب. سلام الله علیها "بشتابید قرار است اسرای خارجی را وارد شهر کنند " #الشام 😭 ...😭😭 🏴آغاز ماه صفر، تسلیت باد.

◽️◽️◽️◽️🖤 @hosseinjan15 🖤امام سجاد علیه السلام فرمود: ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می کردند و کعب نیزه به ما می زدند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می زدند.، #الشام ...😭 سرهای شهدا را در میان هودج های زن های ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس را در برابر چشم عمّه هایم #زینب و ام کلثوم(علیهماالسلام) نگه داشتند، و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم را در برابر چشم سکینه و رقیه می آوردند ▪️ و با سرها بازی می کردند، ▪️و گاهی سرها به زمین می افتاد ▪️و زیر سم ستوران قرار می گرفت.، ...😭😭😭😭😭 #الشام