امروز انتخابات سرنوشت ساز لبنان است..
ا۳قاطیل،این روزها از عدم رویارویی با ایران میگوید..حلقه محاصره آن بشدت تنگ شده و حالا به درگیری مجدد تکفیریها در سوریه با نیروهای مستشاری ایران در اطراف حلب و ادلب،به هم ریختن عراق،و درگیری داخلی در ایران و نزاع در لبنان بعنوان تنها راههای خرید زمان برای طولانی کردن چند نفس پایانی خود دل بسته است
از رسانههای حوزه انرژی کسی نفهمید،که چه اتفاقی رخ داد که کویت و عربستانی که تا دیروز خود سرانه در صدد غصب یکجانبه میدان گازی آرش بودند،حالا سر عقل آمده اند.! توضیح کوتاه اینکه:
پس از اقدام عملی و برقآسای وزارت نفت در مستقر کردن یک سکو استخراج آنهم فقط چند روز پس از ادعای کویت و عربستان وپیش از اقدام عملی آن کشورها نسبت به این میدان گازی،نیاز بود تا در حوزه سختافزاری هم یک پیغام محکم به کشورهای غیر دوست منطقه ارسال گردد که پس از اقدام کویت در دستگیری ماهیگیران عراقی،سازمان نظامی مق.اومت بهانه لازم را کسب و دستور رونمایی و استقرار قوای دریایی «الحشدالشعبی» برای اولینبار صادر شد و قایقهای تندور آن با تعقیب گارد ساحلی کویت،اولین بار پس از جنگ خلیج فارس تا عمق آبهای کویت پیشروی کردند،اقدامی که علاوه بر کشورهای منطقه،نیروی دریای خود عراق را هم غافلگیر کرد. پیغام واضح بود: جغرافیای مقاومت از اروند تا مدار ده درجه در اقیانوس هند صرفا توسط خود آن اداره میشود/حسینکمیل
🎯در باب تبلیغات این روزهای صداوسیما در همراهی مردم با طرح اصلاح یارانهها
💥دستگاههای تصمیمگیر دچار اشتباه محاسباتی نشوند/متد سازمان عملیاتی دشمن برای آشوب در ایران،از اقدام هیجانی و آنی و تخلیه یکجای انرژی،به حرکت دانه برفی،زمانبر و ویرانگر تغییر یافته است!
اگر حوادث ۸۸ با رویه آرام شروع و با حمله به مقدسات،دادن بهانه تحریمهای فلج کننده و بعد آگاهی مردم پایان یافت، اگر اتفاقات ۹۶ با حمله به پایگاههای نظامی و سوزاندن پرچم ایران،طومار خود را در چند روز پیچید، و اگر اعتراضات 98 از شوک ساعت 12 شب،و بیداری و بیاطلاعی حسن روحانی در صبح جمعه آغاز شد و بعد از چند روز با وارد شدن سلاحهای خودکار و آرپیجی توسط هسته نفوذی آشوب، به اوج رسید و نهایتا با ورود قوای مسلح به پایان رسید؛ ولی شیوه عملیات روانی رسانهها غربی برای اعتراضات اردیبهشت 1401 از چند لایهی عجیب و خطرناک برخوردار است که البته گزارشهای صداوسیما،گفتار برخی مسئولین و وضعیت واقعی حاکم بر بازار، ناخودآگاه در حال کمک به آن است.
سه بخش این روش به قرار زیر است:
بخش اول: بی تفاوتی و القای یأس و ناامیدی مطلق به بخشی از جامعه(که نمیتوان هیچ کار موثری انجام داد و فریاد به جایی برد)که در ادوار گذشته حداقل در حوزه رسانه یا جامعه کنشگری داشتهاند!
خروجی این قسمت،کاهش انرژی و نشاط جامعه و البته اهمیت مسائل کلان کشور در این بخش از مردم ایران است که اولین ثمره آن سقوط سرمایه اجتماعی نظام و کاهش احتمال بگارگیری و کمکگیری از این بخش از جامعه در بزنگاههای موردنیاز کشور است.
بخش دوم:القای سقوط انقلاب و ارزشهای آن و لزوم داشتن کنشگری عملگرایانه در مقابل حاکمیت،توسط نیروهای مذهبی،سیاسی انقلابی. این امر هم باعث ریزش در بدنه انقلابی و هم کاهش حمایت جریان اصلی حامی دولت جهت برنامههای اصلاح اقتصادی و نهایتا کاهش گشتاور دولت جهت اجرای برنامههای خود است.
بخش سوم:القای حالت عادی(که اتفاق خاصی نیوفتاده و حمایت بدون انتقاد) در عرصه رسانه،بخشی از مردم و نهایتا برخی سیاسیون و ثروتمندان جامعه. این امر بدون استفاده از روشهای صحیح اقناعسازی،عملا به عامل تشدید دو مورد فوق میانجامد.
علی ای حال،شوکهای قبلی اگر حاملهای انرژی را هدف میگرفت، شوک فعلی و عملیات روانی دشمن و نبود پیوست رسانهای صحیح در داخل، متن جامعه را هدف قرار داده است. با این تفاسیر، هرچند اعتراضات فعلی مثل سال 98 رادیکال نیست،اما رصد برنامهها و تحلیلهای انتشار یافته توسط اندیشکدهها و رسانههای معاند، تلاش برای ایجاد پایستگی بیشتر و تجمیع انرژی برای انفجار در یک موعد مقرر(به دلیل حادثهای خاص یا انفجار تورم) را نشان میدهد. ذکر این نکته نیز مهم است که شعارهای رادیکال امروز از شهرهایی است که بیشترین پیوستگی را با نظام سیاسی داشته و دارای بزرگترین گلزار شهدا هستند.
آنچه بنظر نگارنده برای امروز واجب بنظر میرسد،تبیین دلایل ناچاری همراه با نقد علمی و منصفانه اقدام شجاعانه دولت در شرایطی است که جامعه ایران در پایین ترین سطح سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به سر میبرد که از عوامل آن شوک بنزینی، شهادت فرمانده، شوک هواپیمای اوکراینی، سقوط بورس،کاهش هر روزه ارزش پول ملی و هشت سال دولتی که مسائل مردم را آخرین موضوع مهم خود میدانست، میباشد.
همچنین،اشتباه دولت در ابقای عواملی که در بین مردم وجاهت نداشته و انتصاب ساکتین و یقه سفیدهای عافیتنشین و ساکت در هشت سال گذشته و همچنان ساکت در شرایط جدید و نیز حذف ستادهای مردمی بعنوان سمپاتهایی که در صورت داشتن ارتباط با دولت و اطلاع از چرایی تصمیمات فعلی آن میتوانست به کمک «جهاد تبیین» آمده و آگاهی جامعه را تقویت نماید، باید هرچه سریعتر جبران شود.
#حسینکمیل
۳۰/اردیبهشت/۱۴۰۱
تلگرام و ایتا:
@hosseinkomail1404
سیاست در واپسین لحظات /حسین کمیل
آیا برای شما هم سوال است؟؟؟ جواب ی که میتوان بخشی از آن را علنی کرد👇👇
هفتاد درصد رودخانههای آسیای میانه از تاجیکستانِ فارس زبان، سرچشمه میگیرد. ازبکستان و قرقیزستان به عنوان همسایه دیوار به دیوار و قزاقستان و ترکمنستان بعنوان ذینفعان رودخانههای تاجیکستان در سالهای گذشته فشار بسیاری بر تاجیکستان وارد کردهاند. در این بین،زبان مشترک ترکی کشورهای یاد شده و توهم اردوغان برای احیای عثمانی در کشورهای عرب و سرزمین توران در کشورهای تورک زبان آسیای میانه و این اواخر حمایت اردوغان و پشتیبانی اسرائیل از آذربایجان در جنگ با ارمنستان،اعتماد به نفس کشورهای اتحادیه تورک زبان را تا حدی بالا برد که با وجود بازیگران قدرتمندی همچون روسیه و ایران،تصمیم گرفتند تا با تکیه بر ترکیه و قطع مسیرهای ارتباطی ایران و روسیه و همچنین دعوت غیر رسمی از ناتو که خلاف پیمان کشورهای عضو در شانگهای است،به نوعی قدرت نمایی کرده و معادلات قدرت در آسیای مرکزی را تغییر دهند. همه این فشارها در سالیان گذشته سبب شد تا تاجیکستانی که تا چهارسال پیش، از مخالفین سرسخت ایران در شانگهای بشمار میرفت برای در امان ماندن از فشار کشورهای تورک،به ایران پناه ببرد و البته توسعه راهها و سدهای خود را به ایران بسپارد. حالا همان سدها،سبب کاهش دبی آب به کشورهای مذکور شده و با گران شدن قیمت انرژی در آن کشورها،بحرانهایی در حال رخ دادن است.تفاوت قزاقستان با سایر کشورهای تورک زبان آسیای میانه در آن است که قسمت شمالی این کشور اصالتا روس و خواهان جدایی و پیوستن به روسیه هستند و تنها مردم حوزه جنوبی آن قزاقتبارند،به همین دلیل اجتماع امشب مردم در پایتخت در شمالیترین نقطه این کشور،برای قزاقستان بسیار ترسناک است و رسانههای آن نوک پیکان اتهام را سریعا سمت ایران،روسیه و تاجیکستان گرفتهاند. علی ای حال،اردوغان یک بازی را شروع کرده که اتمام آن دست دیگران است و ایران امروز،ایران گذشته و گذشتنهای دیروز نیست! بنظر میرسد این مورد،تنها یک هشدار باشد و بزودی خاتمه یابد
#حسینکمیل۵
جای تعجب نیست اگر کسی که روزگاری از رابطه نامشروعش فیلم میگیرد،امروز بر روی فرش قرمز جشنواره «کن» و فاتحانه جایزه بهترین «بازیگر زن» را دریافت کند./ این همان پیوست فرهنگی برای عبور از «غیرت و ناموس» از عصر جنگ و انقلاب به دهکده جهانی در عصری است که در حوزه سیاسی با «برجام روحانی» و فروختن سلاح و ناموس نظامی در عوض چند امتیاز سیاسی_انتخاباتی، و در عرصه اقتصاد، معتبر شدن امثال سازندگان «متروپل و ازادسازی اقتصاد به نفع سرمایهداری» و بی مفهموم شدن غیرت ملی_مذهبی_اخلاقی در مقابل اصالت سرمایه را تداعی میکند. برههای که سرعت این گذار سیاسی-اقتصادی را میتوان در تولید انبوه فیلمهای ضد غیرت و نتیجتا سطح جامعه و راهروهای دادگاه خانواده مشاهده کرد.همانطور که غیرت در مفهوم خرد از «ناموس» محافظت میکند استقلال در مفهوم کلان از «وطن» دفاع می کند. بوجود آمدن یک نسل تهی از مقاومت، فروش بازدارندگی در پروژه برجام و پدید آمدن طبقه لاکچری و ثروتمند که تمام شئونات دولت را با قدرت پولش بمثابه متروپل گروگان میگیرد، برای تغییرات داخل ایران است؛
لذا چارهجویی این امر،دقیقا، از بالا به پایی درن مناسبات حکومت بر کشور باید اصلاح شود و نه بالعکس!!!
حسینکمیل
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
#پروژه_عنکبوت
✍ محمد رضا حدادپور جهرمی
🔺 بهار سال 98 بود که دو پیج معروف و مطرح درباره پرونده سعید حنایی و ارتباط بعضی عناصر خاص با وی، مطالبی بیان کردند و به جان هم افتادند (که در اصل، دعوای زرگری بود) که حکایت از پاس کاری پرونده آن معدوم به این نهاد و آن نهاد داشت. اگر یادتان باشد همان موقع به شما عرض کردم که بی دلیل، کسی را نبش قبر نمیکنند و لابد برای آن برنامه دارند.
🔺 بهار 99 محسن تنابنده از به تولید رسیدن یک فیلم با موضوع سعید حنایی در پیجش خبر داد.
🔺 بهار 1400 ابر سایت های فیلم و سریال هالیود خبر از آغاز تولید یک فیلم با همان موضوع اما در خارج از کشور خبر دادند اما عوامل آن را معرفی نکردند ولی قول دادند که کلیه عوامل اصلی ایرانی الاصل هستند.
✔️ جمعا سه سال گذشت و الان که در حل تایپ این سطور هستم دو فیلم اکران شده که عبارت است از:
⛔️1.عنکبوت: به نویسندگی اکتای براهنی و کارگردانی ابراهیم ایرج زاد و با بازی محسن تنابنده (در داخل کشور)
⛔️ 2.عنکبوت مقدس: به نویسندگی علی عباسی و افشین کامران بهرامی و کارگردانی علی عباسی و با بازی زهرا امیر ابراهیمی (در خارج از کشور)
اینقدر فکت داریم که نه متهم به توهم بشویم و نه جای فراری برای گردانندگان و پشت صحنه های فضای موجود داخلی و خارجی باشد. لطفا به این موارد دقت کنید:
1.دو فیلم با یک نام مشترک
2. موضوع اصلی و حتی ریز موضوعات مشترک
3. تمرکز روی یک شهرِ مشخصِ مقدس
4. زمان پیش تولید و تولید در دو سال به صورت تقریبا مشترک(یکی در داخل و دیگری در خارج از کشور)
5. حتی زمان اکران آن دو فیلم تقریبا مشترک(تقریبا دو هفته)
6. با حضور عوامل سفارتی(نزدیک و پر رفت و آمد به سفارت انگلستان) و کاملا همسو با عوامل پناهنده
7. حتی برخی دیالوگ ها و لوکیشن ها خیلی شبیه به هم !!
و ده ها مورد دیگر. کمترین نتیجه ای که میتوان گرفت این است که فیلم عنکبوت مقدس، نسخه خارجی فیلم عنکبوت است. یعنی هر دو یک فیلم هستند اما با دو نسخه داخلی و خارجی. یا به عبارت بهتر؛ هر چه نتوانستند در نسخه داخلی بگویند، واضح تر و با صدای بلندتر در نسخه خارجی آن گفتند.
✅ پس لطفا این دو فیلم را دو روی یک سکه یک جریان حساب کنید. با این تفسیر که نسخه داخلی عنکبوت، مرحله شلیک را به عهده داشت و نسخه خارجی عنکبوت، تیر خلاص را زد. تنها با یک تفاوت: نسخه ایرانی، به روایت قاتل بود اما نسخه خارجی به روایت مقتولین و خبرنگارها به این مسئله پرداخته بود.
این تا اینجا.
لذا اصلا این عنکبوت ها را دوفیلم نبینید. بلکه آن را یک پروژه و به نام پروژه عنکبوت بدانید و تفسیر کنید.
اما ...
در طول هفت سال اخیر، در دو فاز، حدود 200 نفر از مدل ها و بانوانی که به بهانه مدلینگ به بی حیایی و ترویج اباحه گری مشغول بودند دستگیر و مجازات شدند. افرادی که بخاطر آنها سر و صدای زیادی در فضای رسانه های معاند به پا شد. به گونه ای که ده ها مستند از زندگی و شرایط کاری آنها توسط رسانه های بیگانه تولید و منتشر گردید که دل هر بی خبری را به درد می آورد. گفتند نگویید اما ظاهرا در سالهای ابتدایی شناسایی و دستگیری آنان، این پروژه به عنکبوت موسوم شد و در طی آن، تعداد قابل توجهی از زنان عنکبوتی فعال در حوزه مدلینگ که عموما بهایی بودند و یا گرایش قوی به بهاییت داشتند دستگیر و محاکمه شدند.
بررسی این کلید واژه در ادبیات نمایشی علی الخصوص در فیلم های اصغر فرهادی و نشان دادن عنکبوت و تارهای او در گوشه خانه نقش های منفی فیلم هایش و حتی تتوی عنکبوت روی بدن دو تن از بازیگران درجه دو و سه آن فیلم ها در مسیر نمادسازی و آشنا کردن ذهن و نگاه مخاطب به این کلیدواژه و به نوعی تسویه حساب با پروژه دستگیری و محاکمه زنان دستگیر شده در فاز اول و دوم پروژه عنکبوت تفسیر میشود.
بعدها همان کارگردان، داور جشنواره کن شد و شاگرانش در داخل کشور اقدام به تصویر کشیدن عنکبوت و در خارج از کشور، به نمایش آن (موسوم به عنکبوت مقدس) نمودند.
✔️ لذا این پروژه شوم حداقل دو نتیجه را دنبال میکند:
👈 1.تسویه حساب با برخورد کنندگان با آن 200 نفر. و اینکه جمهوری اسلامی با همان تفکر تکفیری و خشن امثال سعید حنایی، با آن 200 نفر برخورد کرده.
👈 2. کشاندن دعوا به عزیزترین مقولات دینی و مذهبی (ایجاد نماد منفی از حرم امام مهربانی ها) و القای این که ریشه خشونت در مذهب است. علی الخصوص خشونت علیه زنان. با یک تمهید دراماتیک ناشیانه که یک خبرنگار زن جوان (زهرا امیرابراهیمی) به مشهد اعزام شود تا از طریق او شاهد پیگیری پرونده باشیم در حالی که این شخص و این مسئله در تمام طول فیلم از نظر منطقی و دراماتیک کارایی ندارد اما کارگردان نسخه خارجی عنکبوت سعی دارد از طریق حضور او در تمام طول فیلم به وجود زنستیزی در ایران علی الخصوص در جامعه مذهبی و انقلابی اشاره کند.
https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منتشر کنید....این پیروزی،جشن دارد❤️
💥پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و رد صلاحیتها و البته از قبل قطع ید عدهای دیگر از برخی امتیازات، اشخاص سیاسی به شکل های گوناگون اعتراض خود را اعلام کرد.
احمدی نژاد با عدم مشارکت در انتخابات و سخنپرانیهای اپوزوسیون مآبانه که البته مسبوق به سابقه بوده، علی لاریجانی با کوچ به روستای خود و سرگرم شدن به مسائل شخصی و دور شدن از سیاست در شرایطی که همچنان مدیر پروژه سند راهبردی ایران و چین بود، آملی لاریجانی با عدم امضا اعتبار نامه رئیسی و حمله به شورای نگهبان و حسن روحانی هم علی رغم واسطه فرستادنهای گوناگون برای پست گرفتن پس از ریاست جمهوری در حال سازماندهی اقدامات علیه دولت جدید....
عمده ترین تفاوت حکمرانی آیت الله خامنه ای و امام خمینی در نوع برخورد با مقوله مشروعیت و مقتضیات آن در زمانههای گوناگون است.چه آنکه خواص وفادار اطراف امام،عمدتا شهید شده و آن رهبری امام خمینی مبتنی بر یک کاریزمای شخصیتی که برای تداوم حکمرانی، همراهی با نبض مردم برایش کافی بود و از یک دفتر کوچک با تعداد کارمند اندک و یارانی که منبر آنها خود یک رسانه و رابطه مستقیم با مردم را میسر میکرد، در جماران میتوانست نبض امور را در دست داشته باشد.
حال،با رفتن یاران، توسعه سیاستهای لیبرالی و تاکید بسیار دولتها و جریانهای تازه ثروتمند شده کارگزارانی و اصلاحطلبان سابقا چپِ غربگرا شده،بر دموکراسی بجای ولایت، رهبری آیت الله خامنهای که برخلاف حضرت امام که از مسیر انتخاب مستقیم مردم با توجه به اقتضا انقلاب گذشته بود، با توجه به تکیه بر رأی خبرگان و نخبگان بر اساس قانون اساسی، به بجای تکیه صرف بر کاریزما و محبوبیت مردمی بر بروکراسی نیز تکیه میکند، در این میان طبیعتا کار ویژه بروکراسی ارتباط با بدنه نخبگان حوزوی، نظامی، دانشگاهی و... برای ارتباط با توده مردم است.
با این توضیح، در مختصات سیستمی و بروکراسی نباید دو صدا از یک نظام واحد بلند شود، خطر دو صدا شدن آن هم در سطح کلان بسیار خطرناک است. از اینرو آیت الله خامنهای با احترام به اصل تفکیک قوا و رای مردم،تایید کننده مقامات ارشد در هر زمان بوده است و همواره با حمایت از ایشان و احترام به نظر متخصصین، نمیگذارد اعتراضاتِ ولو حامیانش باعث از بین رفتن تعادل سیستم شود:
از نجیب خواندن خاتمی در روزگار پسا ریاست جمهوریاش تا جمله «هیچکس برایم هاشمی نمیشود»، نزدیک خواندن نظر خود به احمدینژاد، پاکدست خواندن لاریجانی، مؤمن خواندن ظریف، مخالفت با منزوی ساختن سیدحسن مصطفوی و ...
مهمترین مسأله سخنرانی امروز رهبر انقلاب دعوت و حضور چهره های مطرود شده سیاست در این محفل بود، دعوت از این اشخاص و حضور آنها در این سخنرانی نشان دهنده آغوش باز نظام و پذیرا شدن از اشخاصی بود که در برهه های حساس با رفتار مشمئز کننده و مواضع خود باعث تحمیل هزینه شدند، مسئلهای که احتمالا به جهت حمایت حداکثری از دولت صورت گرفته است. البته، عملکرد باغی انقلاب(خاتمی) تا حدی به نظام ضربه وارد کرده است که امام جامعه شخصا او را مطرود ساخته است.
#حسینکمیل
۱۴خرداد۱۴۰۱
سیاست در واپسین لحظات /حسین کمیل
📌برای سید محمود دعایی
خبر درگذشت سیدمحمود دعایی برایم بسیار تلخ بود، چه آنکه چندین بار ایشان را دیده بودم و نمک گیر مرامش...
آخرینبارش،انتهای دوران «دانشگاه»!
بیتعارف او فردی سیاسی بود اما هیچ وقت «اطلاعات» را سیاسی نکرد!
اهل سیاست بود،اما سیاستزدگی نه!
حرف و دلیل و برهان خودش را داشت اما تریبوندار اغیار نه!
شاید همواره او را نه یک مطبوعاتی،که یک دیپلمات روزنامهنگار میدیم! چه آنکه هیچگاه مواضع روزنامهاش برای نظام و انقلاب و مردم هزینهسازی نکرد.
روزنامه «اطلاعات» باوجود فراز و نشیبهای بسیار، میراثی ماندگار و نمونهای کامل از رسانهای است که علیرغم داشتن دیدگاه سیاسی مشخص، دامنش را از تبدیل شدن به تریبون سیاسی باندی و جناحی پاک نگاه داشت و حرمت نمایندگی ولایت فقیه توسط دعایی در آن جریده محترم همواره صیانت گردید.
خدایش بیامرزد اما حواشی دعایی را هم نمیشود فراموش کرد:
در نشست خبری محمدجواد ظریف، دعایی سعی داشت دست او را ببوسد..! بعدها
در فروردین ۱۴۰۱ او دست رییسی را بوسید. عباس عبدی در این مورد نوشت«دستبوسی امروزه بعنوان عملی مذموم شناخته شدهاست اما در نظام فکری دعایی این کار تنها نشانه محبت و تواضع است و نه کرنش در برابر صاحبان قدرت!» و البته در مورد سید محمود دعایی با عباس عبدی همنظرم!
هرچند این سوال به دلم ماند که دلیل نماز خواندن چند سال پیشش بر پیکر «عبدالعلی ادیب برومند» لیدر جبهه ملی ایران آنهم با پرچم شیر و خورشید چه بود!! شاید اما پاسخش را میدانم ولی هنوز وقت گفتنش نیست! در هر حال، کاش در دفتر خاطراتش نوشته باشد.
علی ای حال در این روزگار که رسالت قلم و قلمزن در برابر فشار اقتصاد کمر به کرنش اصحاب سفارشدهنده خم کرده، رفتن سیدمحمود دعایی،آن یار دیرین امام، و آن رفیق باوفای رهبری،خبر تلخی بود و خسرانی غیر قابل جبران...
حسینکمیل
۱۷اردیبهشتماه ۱۴۰۱
در چند ماه گذشته،سازمان منافقین،چندین بار اقدام به خرابکاری در مسیر ریلی کشور کردهاند. باید منتظر ماند و دید، آیا این فاجعه حاصل اقدام تروریستی است یا صرفا نقص فنی بوده است.
علی ای حال،افزایش فشار روانی بر جامعه از برنامههای قطعی جریان معاند است که در کنار مافیای داخلی،برنامه ریزی نامناسب،اطلاعرسانی فشل و کم صحبت کردن مسئولان با مردم،در حال تبدیل به بحران است./پارک شدن یک بیل مکانیکی در کنار ریل،عاکل حادثه اعلام شده
حسین کمیل