eitaa logo
حسین نبوی نسب ( خانواده و کودک)
379 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
96 فایل
https://eitaa.com/amoomehraban لینک شخصی جهت تبادل اطلاعات 🌹 استفاده از مطالب کانال و ارسال مطالب به نام خودتان هم باشد ، اشکالی ندارد . 🌱 زکات العلم نشره🌱 زکات علم انتشار دادن آن است 💝 تا می توانید سخن دین را نشر دهید💝
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت آقا آمده بودند کرمان. مثل همیشه یکی از برنامه‌هایشان دیدار با خانواده شهدا بود. قرعه افتاده بود به نام ما. دیگر از خدا چه می‌خواستیم؟ وقتی آمدند حاج قاسم هم همراهشان آمده بود. لا‌به‌لای حرف‌ها از فرصت استفاده کردم و رو به حضرت آقا گفتم: «آقا ان‌شاءاللّه فردای قیامت همه ما رو که اینجا هستیم شفاعت کنید.» فرمودند: «پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کنند.» بعد هم خم شدند و سرشان را به‌طرف حاج قاسم گرداندند. نگاهی به حاجی کردند و فرمودند: «این آقای حاج قاسم هم از آن‌هایی است که شفاعت می‌کند ان‌شاءاللّه.» حاجی سرش را انداخت پایین. دو دستش را گرفت روی صورتش. ــ بله! از ایشان قول بگیرید به شرطی که زیر قولشان نزنند. جلوی در ورودی دیدمش. مراسم افطاری حاجی به بچه‌های جبهه و جنگ بود. گفتم: «حاجی قول شفاعت می‌دی یا نه؟ واللّه اگه قول ندی داد می‌زنم می‌گم اون روز حضرت آقا در مورد شما چی گفتن؟» حاجی گفت: «باشه قول می‌دم فقط صداش رو در نیار.» زوری زوری از حاجی قول شفاعت را گرفتم. ✍ به روایت جواد روح‌اللهی 📚 منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران، ص 58