#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
#مقتل #شنبه_های_ام_البنینی
#أم_الأدب
⭕️مقتل شماره 155
🩸حضرت امّ البنین سلاماللهعلیها، آنقدر بر سيدالشهداء علیهالسلام گریه کرد تا بیناییاش را از دست داد...
در روایتی امام صادق عليه السلام فرمودند:
📋 بُكِيَ الحُسَينُ عليهالسلام خَمسَ حِجَجٍ. وكانَت اُمُّ جَعفَرٍ الكِلابِيَّةُ تَندُبُ الحُسَينَ عليهالسلام و تَبكيهِ وقَد كُفَّ بَصَرُها
▪️بر امام حسين "عليهالسلام" پنج سال (در مدینه) گريسته شد. اُمّ جعفر كِلابى (امّ البنین"علیهاالسلام")، براى امام حسین عليهالسلام مرثيهثرایی میکرد و مىگريست تا اين كه چشمانش نابينا شد.
📋 فَكانَ مَروانُ وهُوَ والِ المَدينَةِ يَجيءُ مُتَنَكِّرا بِاللَّيلِ حَتّى يَقِفُ، فَيَسمَعُ بُكاءَها و نَدبَها
▪️مروان، حاكم مدينه، به صورت ناشناس مىآمد و به گريه و مرثيه سرايى او گوش مى داد.
📚الأمالي الخمیسیة،شجري، ج۱ ص۲۳۰.
✍ عمری به پای چشم تر خود گریستم
هر شب ز داغ یک پسر خود گریستم
بر خاکهای گرم بقیع روضه خوان شدم
تنها ، ز شام تا سحر خود گریستم
از فرط گریه خون چکد از پلک های من
بر حال زار این جگر خود گریستم
تا دوختم نگاه سوی ماه آسمان
با یاد چهرهی قمر خود گریستم
با مشک آب پیش سکینه نشستم و
شرمنده مثل گل پسر خود گریستم
گفتند : زینبین، شبِ غارت حرم
معجر نداشتند سر خود ، گریستم
#مقتل
#شهادت
کانال رأس الحسین علیه السلام 👇
🆔@hossinemazlom
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
#مقتل #شنبه_های_ام_البنینی
⭕️مقتل شماره 156
🩸امّالبنین با بچههای اباالفضل «علیهماالسلام» روزها جلوی آفتاب مینشست و گریه میکرد...
در نقلی آمده است:
🥀 امام باقر علیهالسلام فرمودند: روزی همراه با پدر بزرگوارم به خانه عموی شهیدم عباس علیهالسلام رفتم؛ دیدم امالبنين علیهاالسلام دست دو کودک را گرفته و در پیش آفتاب نشسته است؛
🥀 گاهی ناله «واحسيناه» میكرد و گاهی گریهکنان به آن اطفال نظر کرده و میگفت: نمیدانم پدر و عموهای شما کودکان چگونه جاننثاری کردند؟! آیا رسم جانبازی را درست به عمل آوردند؟! یا آنچنانکه باید و شاید به یاری گوشواره عرش ربالعالمین (وجود مقدس سیدالشهداء علیهالسلام) نپرداختند و مرا در خدمت مادرش شرمسار ساختند؟!
🥀 پدر بزرگوارم چون گفتگوی او را شنید، در کمال مهربانی به آن مخدّره فرمود: ای امالبنین! هیچ کدام از جاننثاران و یاران سیدالشهداء صلواتاللهعلیه مانند فرزندت عباس علیهالسلام نبودند! خدای متعال هم نیز به لطف خود، جزای شهادتش را بهتر از سایر شهدا داد و پایه سعادتش را برتر از تمام ایشان نهاد.
📚 تحفه الذاکرین،کرمانشاهی، مجلس دوازدهم، ص۴۰۳ (نسخه خطی)
✍️ مویم که شد سفید فدای سرت حسین
عباس من فدای علی اکبرت حسین
گفتم سکینه جان ، عمویت را حلال کن
شرمنده ام هنوز هم از دخترت حسین
از چار نازنین پسرم یک سپر رسید
با کاروان غمزده خواهرت حسین
اینجا همه ز گریه من گریه می کنند
اما تو خنده شد به دو چشم ترت حسین
این گریه ها برای دو دست بریده نیست
گریم به دست بسته دو خواهرت حسین
تیر سه شعبه چشم اباالفضل را درید
ماندم چه کرد با گلوی اصغرت حسین
عباس آخرین نفسش روی پای تو
تو زیر دست و پا نفس آخرت حسین
طبق سفارشم همه جا همره تو بود
جز کنج آن تنور که رفته سرت حسین
از خواهرت شنیدهام ای شاه بیکفن
مانده سه روز روی زمین پیکرت حسین
از خواهرت شنیدهام غارت شد از تنت
پیراهن و عمامه و انگشترت حسین
زهرا اگر نبود بگرید برای تو
من گریه میکنم عوض مادرت حسین
#مقتل
کانال رأس الحسین علیه السلام 👇
🆔@hossinemazlom
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
#مقتل_الحسین
⭕️مقتل شماره 157
🩸به پسرها همه گفتم که منم خادمهاش/ و شمایید غلامان اباعبدالله...
در نقلی آمده است:
🥀 وقتی که خبر شهادت اولاد حضرت امالبنین علیهاالسلام را بشیر (و یا به نقلی بِشر) برای آن بانو آورد، حضرت امالبنین علیهاالسلام فرمود:
📋 وَاللَّهِ ما رَبَّيتُ أَولادي إِلّا لِأَجلِ خِدمَةِ الحُسَينِ علیهالسلام
▪️به خدا قسم من فرزندانم را تربیت نکردم مگر برای خدمت به سیدالشهداء صلواتاللهعلیه!
📚العبرة الساکته، ج۲، ص۴۱۴
✍ بنویسید به دیوان اباعبدالله
که منم واله و حیران اباعبدالله
بنویسید که من وقف حسین و حسنم
هستیام هدیه به چشمان اباعبدالله
بنویسید کنار لقب امبنین
یکی از جمله کنیزان اباعبدالله
چهارتا شیرپسر بهر علی آوردم
همگی گوش بفرمان اباعبدالله
به پسرها همه گفتم که منم خادمهاش
و شمایید غلامان اباعبدالله
شیر من بهر شما باد حلال با این شرط
همه جا جان شما...جان اباعبدالله
پسر آوردهام اصلا که کنم قربانی
پسرانم همه قربان اباعبدالله
#روایت
#حدیث
#مقتل
کانال رأس الحسین علیه السلام👇
🆔@hossinemazlom