#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔰 قلبی ربودهای تو ز بابای خود که با / یک گردش نگاهِ تو اعجاز میکند ...
در نقلها آمده است:
📋 وكانُ الحُسینُ عَلَيْهِالسَّلَام يُحِبُّهُ حُبّاً شَديداً بِحيثُ إذَا رَآهُ فَرِحَ بِهِ وَ سَرَّ سُروراً عَظيماً.
🔻امام حسین علیهالسلام، بسیار بسیار حضرت علیاکبر علیهالسلام را دوست داشت، به گونه ای که هرگاه او را میدید، خوشحالی و شور و شعف زیادی به امام علیهالسلام دست میداد.
📋 وَ إذَا سَألَهُ حاجَةً لَا يَرُدُّهُ أبَداً وَ لَو عَلَى سَبيلِ الإِعجازِ
🔻 و هرگاه حضرت علیاکبر علیهالسلام، نیازی داشت، امام علیهالسلام هرگز آن را رد نمیکرد و به هر نحو -ولو با معجزه- آن را برآورده مینمود. (۱)
➖ در نقلهای متقدّم نیز آمده است:
روزی حضرت علی اکبر علیهالسلام در غیر فصل مناسب، از پدر بزرگوارش امام حسین علیهالسلام انگور خواست.
📋 فَضَربَ بِيدِه سارِيةَ المَسجِد، فَأَخرَجَ لَه عِنَباً و مَوزاً، فأَطعَمَه فقال:
🔻ناگهان امام حسین علیهالسلام با دستان مبارکشان به کناره دیوار مسجد زد که انگور و موزی از آن خارج شد؛ پس به فرزندشان دادند و فرمود:
📋 ما عِندَ اللَّهِ لِأولِيائهِ أكثَرُ
🔻از آنچه نزد خدای متعال است به اولیائش بیشتر میرسد.(۲)
📚(۱)معالي السّبطين، ج ۱ ص۴۰۸ ؛ وسيلة الدّارين،ص۲۸۸
📚(۲)دلائل الإمامة،ص۷۵ ؛ نوادر المعجزات،ص ۱۰۹
✍ حضرت آینه در خانه پیمبر دارد
خوش به حال پدری که علی اکبر دارد
دست این طایفه از عرش فراتر رفته
پسر ارشد این خانه به حیدر رفته
چقَدَر نسل اسد شیر دلاور دارد
کعبه شک کرده و میخواست ترک بردارد
پسر حضرت خورشیدی و چون ماهی تو
گاه پیغمبری و گاه یداللهی تو
ساحل امنی و دریا به شما رو بزند
کوه جا دارد اگر پیش تو زانو بزند
آنقدر نور پیمبر به تو واصل شده است
فکر کردیم که قرآن به تو نازل شده است
در ازل دور تو گشتیم که حج ساخته شد
ذوالفقار از خم ابروی تو کج ساخته شد
قامتت در دل عباس قیامت کرده
آسمان را به تماشای تو دعوت کرده
تا که هستی دو قدم پیش پدر راه برو
بیشتر در نظرش باش پسر! راه برو
پدرت بی تو یقیناً کمری خم دارد
به خودش آمده و دید تو را کم دارد
باید از نیزه و شمشیر تو را جمع کند
کار سختیست تو را بین عبا جمع کند
#فضائلعلوی
#مولاناعلی_اکبر
کانال رأس الحسین علیه السلام 👇🏻
🆔@hossinemazlom
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔰 حضرت علیاکبر «علیهالسلام»، مستغرق در ذات الهی ...
در برخی از نقلها آمده است:
وقتی که حضرت علیاکبر "علیهالسلام" بر روی عقاب (اسم اسب آن حضرت) نشستند و عنان مرکب را به دست گرفتند، مخدّرات از خیمه بیرون آمدند و دور تا دور او را احاطه کرده و التماس او را میکردند که به میدان نرود.
📋 فَعِندَ ذلِكَ تَغَيّرَ حٰالُ الحُسینِ عَلَيْهِالسَّلَام بِحَيثُ أشرَفَ عَلَى المَوتِ،
▪️در این هنگام بود که حال امامحسین "علیهالسلام" دگرگون شد، به گونهای که نزدیک بود، روح از بدن مطهرش جدا شود.
🥀 آن حضرت با صدای بلند خطاب به اهل و عیال خود فرمودند:
📋 دَعَنهُ، فَإنّهُ مَمسُوسٌ فِي اللَّهِ و مَقتولٌ فِي سَبيلِ اللَّه
▪️او را رها کنید تا به میدان برود چرا که او مستغرق در ذات الهی و کشتهی در راه اوست.
📚 معالي السّبطين،ج۱ ص۴۱۵
📚 وسيلة الدّارين،ص ۲۹۳
✍ این تعبیر از تعابیر بسیار دقیق و سنگینی است که با این لفظ (ممسوس)، تنها در وصف امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و با این مضمون در وصف چهارده معصوم علیهمالسلام در روایات آمده است؛ و اینکه امام حسین علیهالسلام اینگونه از حال حضرت علیاکبر علیهالسلام تعبیر میکند، حاکی از مقامی است که عقول ناقص بشریت، درکی از آن مقام ندارند.
📝 علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
چه گوییم از علیاکبر که تنها
محمد را محمد میشناسد
علی را بارها از بَر نوشتند
گَهی کوثر گَهی حیدر نوشتند
چه میدیدند در رویَش که اینبار
پس از نامِ علی ، اکبر نوشتند
نگاهش کرد و حیدر گفت الله
محمد را مکرّر گفت الله
نمیشد واژهای دیگر بگوید
هزار اللهاکبر گفت الله
#فضائلعلوی
#مولانا_علی_اکبر_علیه_السلام
کانال رأس الحسین علیه السلام 👇
🆔@hossinemazlom
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔰 شرح گوشهای از جمال زیبا و دلربای حضرت علی اکبر علیهالسلام ...
در رابطه با وصف جمال زیبا و دلربای آن حضرت گزارشات متعدّدی به ما رسیده است که به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم:
✔️ مرحوم شیخ مفید مینویسد:
📋 كَانَ مِنْ أَصْبَحِ اَلنَّاسِ وَجْهاً
🔻 حضرت علی اکبر علیهالسلام از زیباترین مردم از نظر چهره بود.
📚الإرشاد، ج۲ ص۱۱۰
✔️ در نقل دیگری آمده است:
📋 مَتىٰ ما سٰايَرَ [العباس مع] ابنِ أخيهِ عَليٍّالأكبَر في دُروبِ المَدينةِ خَرَجَ العَواتقُ مِن خُدورِهِنّ
🔻زیبایی حضرت ابالفضل العباس علیهالسلام به اندازهای بود که هرگاه با برادرزاده خود حضرت علی اکبر علیهالسلام از کوچه های مدینه گذر میکردند، زنان به جهت تماشای جمال آن دو بزرگوار، از پشتپرده ها بیرون میآمدند.
📋 و تَشَوَّفَ الرّجالُ إلَیهِما لِيَشاهَدوا جَمالَ طَلعتَي هٰذَينِ الشّابَّينِ وَ يَستَبِقُوا لِلفَوزِ بِذٰلك.
🔻چشمان مردان مدینه نیز مات و مبهوت طلعت زیبای این دو جوان رعنا بود و در مشاهده جمال دلربای ایشان، بر یکدیگر سبقت میگرفتند.
📚فرسان الهیجاء، محلاتی، ج۱، ص۲۵۰
✔️ بر پایه نقلی دیگر، وقتی که یزید لعین سر مطهر حضرت علی اکبر علیهالسلام را دید، گفت:
📋 پس از کشتن این «جوان زیبا»، دیگر چه نیازی به کشتن پدرش بود؟ داغ او برای کشتن پدرش بس بود!
📚 هدیة الذاکرین،(نسخه خطی), ص۱۹۳
✍ بلند مرتبه بود و بلند بالا بود
امامزادهی آقا چقدر آقا بود
پیمبر است؟ نه؛ آیا امام؟ نه؛ هردو
که نیم حیدر و یک نیمه نیز طاها بود
همیشه بر سر دیدار او جدل میشد
برای دیدن رویش همیشه غوغا بود
علیّ اکبر لیلاست این، که مجنون هم
برای دیدن او در صف تماشا بود
علیّ اکبر زهراست این که یوسف هم
به عشق نوکریش خسته از زلیخا بود
برای بردن نامش وضو بگیر ای شعر
قلم بایست که وصفش نه حدّ املا بود
برای گفتن أَنَّ علی وَلیُّ الله
بگو کدام مؤذّن چنین توانا بود
عصای دست حسین است این پسر اما
شکسته دیدمش آنجا که عشق تنها بود
کدام گرگ؟ چگونه درید یوسف را؟
که تکّه تکّهی او در تمام صحرا بود
حسین بود و عبایی پُر از علی اکبر
حسین بود و عصایی که إرباً إربا بود
#فضائلعلوی
#مولانا_علی_اکبر_علیه_السلام
کانال رأس الحسین علیه السلام 👇
🆔@hossinemazlom
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#مقتل_الحسین
#مقتل
⭕️ مقتل شماره 128
🩸با دیدنِ بدن إرباً اربای علی اکبر علیهالسلام، پاهای مبارک سیدالشهدا علیهالسلام از رکاب جدا شد و از همان بالای اسب بر زمین افتاد …
در نقلی آمده است:
🥀 وقتی که امام حسین علیه السلام در پی علی اکبرش در وسط میدان میرفت،
📋 كَانَ في طَريقِهِ يُلهجُ بِذِكرِهِ و يَصيحُ و يُكثِرُ مِن قَولِهِ:«وَلَدِي عَليّ، وَلَدِي عَليّ»
▪️دائماً در راه ذکر علی اکبرش را بر زبان داشت و فریاد میزد و پیوسته میگفت:
پسرم علی! پسرم علی!
📋 أَینَ أنتَ یا قُرَّةَ عَینِی؟ و یا شَبیهَ جَدِّی؟
▪️کجایی ای نور چشمانم؟! کجایی ای شبیه جدّم؟!
🥀 سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام هر گونه که بود لشکر را کنار زد تا به بالای نعش جوانش علی اکبر علیه السلام رسید. در آن حال وقتی که بدن ارباً اربای جوانش را دید،
📋 فَأَخْلَىٰ رِجْلَيْهِ مَعاً مِنَ الرِّكابِ، ورَمَىٰ بِنَفسِهِ عَلىٰ جَسَدِ وَلَدِهِ، و أَخَذَ رَأسَهُ فَوَضَعَهُ في حِجرِهِ، و جَعَلَ يَمسَحُ الدَّمَ وَالتُّرابَ عَنْ وَجهِهِ،
▪️دیگر، پایش از رکاب اسب جدا شد و از همان بالا، خودش را به روی بدن جوانش علی اکبر انداخت و سرش را در بر گرفت و خون و خاک را از صورتش پاک میکرد.
📚مقتل الحسين عليه السلام،بحرالعلوم ص۳۴۶
📚بحرالمصائب ج۴ ص٣٢٣ (با اندکی تفاوت)
✍ شیشه ی عمر پدر خُرد شدی در نظرم
سر پیری چه بلاییست که آمد به سرم
خواستم پر بکشم سمت تو..،خوردم به زمین
طرزِ درهم شدنت چیده همه بال و پرم
لختهخون! خواهشاً از حنجره اش دست بکش
تا اگر شد فقط این بار بگوید:پدرم
شمر با هر ولدیگفتنِ من می خندد
پسرم ای پسرم ای پسرم ای پسرم
تا به حالا نشده پیش پدر پا نشوی
حیف باشد دم آخر نکنی مفتخرم
نیزه مسمار شد و چنگ به پهلویِ تو زد
داغ زهراییِ تو شعله زده بر جگرم
تیغها! از بدنِ ریخته پا بردارید
بگذارید که از معرکه او را ببرم
می شمارم همه اعضای تو را..،باز کَم است
تکّه ای از تو کجا مانده؟!..،خودم بی خبرم
آنقَدَر بند به بند بدنت وا شده است
می شود در دل قنداقه تو را بُرد حرم
کار تشییع تو یک روز زمان خواهد بُرد
همه از خیمه بیایید که من یک نفرم
کانال رأس الحسین علیه السلام 👇
🆔@hossinemazlom
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
🔰 حضرت علیاکبر «علیهالسلام»، مستغرق در ذات الهی ...
در برخی از نقلها آمده است:
وقتی که حضرت علیاکبر "علیهالسلام" بر روی عقاب (اسم اسب آن حضرت) نشستند و عنان مرکب را به دست گرفتند، مخدّرات از خیمه بیرون آمدند و دور تا دور او را احاطه کرده و التماس او را میکردند که به میدان نرود.
📋 فَعِندَ ذلِكَ تَغَيّرَ حٰالُ الحُسینِ عَلَيْهِالسَّلَام بِحَيثُ أشرَفَ عَلَى المَوتِ،
▪️در این هنگام بود که حال امامحسین "علیهالسلام" دگرگون شد، به گونهای که نزدیک بود، روح از بدن مطهرش جدا شود.
🥀 آن حضرت با صدای بلند خطاب به اهل و عیال خود فرمودند:
📋 دَعَنهُ، فَإنّهُ مَمسُوسٌ فِي اللَّهِ و مَقتولٌ فِي سَبيلِ اللَّه
▪️او را رها کنید تا به میدان برود چرا که او مستغرق در ذات الهی و کشتهی در راه اوست.
📚 معالي السّبطين،ج۱ ص۴۱۵
📚 وسيلة الدّارين،ص ۲۹۳
✍ این تعبیر از تعابیر بسیار دقیق و سنگینی است که با این لفظ (ممسوس)، تنها در وصف امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و با این مضمون در وصف چهارده معصوم علیهمالسلام در روایات آمده است؛ و اینکه امام حسین علیهالسلام اینگونه از حال حضرت علیاکبر علیهالسلام تعبیر میکند، حاکی از مقامی است که عقول ناقص بشریت، درکی از آن مقام ندارند.
📝 علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
چه گوییم از علیاکبر که تنها
محمد را محمد میشناسد
علی را بارها از بَر نوشتند
گَهی کوثر گَهی حیدر نوشتند
چه میدیدند در رویَش که اینبار
پس از نامِ علی ، اکبر نوشتند
نگاهش کرد و حیدر گفت الله
محمد را مکرّر گفت الله
نمیشد واژهای دیگر بگوید
هزار اللهاکبر گفت الله
#ولادت
کانال رأس الحسین علیه السلام 👇
🆔@hossinemazlom