🔴 مالکها و عمارها
✍️فاطمه ابن علی، عضو تحریریه مجتهده امین
ما چراغهایی هستیم که باید خیمه انقلاب اسلامی را روشن نگه داریم. اگرچه مصباح درخشان انقلاب از بین ما رفته و این خیمه امروز سیاهپوش است، اما با فقدان علامه بزرگ، متوجه وظیفه خودمان شدیم و آن را ملموس تر از قبل حس کردیم. ما امروز داغدار دو یار بزرگ انقلاب و اسلام هستیم اما استوارتر از گذشته ایستادهایم.
پرچم روشنگری و مقاومت مالک و عمار امروز روی دوش کسانی است که میخواهند ادامه دهنده راه حضرت علامه مصباح و سپهبد شهید سلیمانی باشند و پرچم را در قله ای که آنها آرزو داشتند به اهتزاز درآورند.
إنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ. مالک ها و عمارها یک به یک می روند. بدون شک فقدان آنها ثلمه ای است بر پیکر اسلام؛ اما اگر بر جامعه اسلامی غم چیره شود و ناامیدی ظاهر گردد و بگوییم مالک شهید شد، عمار از دنیا رفت و علی تنهاست، برمی گردیم به هزار و چهارصد سال قبل.
با این دیدگاه همه زحمات سختافزاری و نرمافزاری که برای رشد اسلام و مسلمانان در طول قرن ها کشیده شده و خون هایی که برای این هدف شریف به زمین ریخته را نادیده گرفته و فکر میکنیم قرار است مانند صدر اسلام اگر عمار نباشد بصیرت جامعه به زانو در می آید و اگر مالک شهید شود کار علی و حکومت او تمام است!
هیهات! صدها سال است شیعیان زحمت کشیدهاند، خون دل خورده اند و در خونشان غلطیده اند تا جامعه اسلامی به اینجایی که هست رسیده.
بیش از چهل سال است مردم ایران زیر فشارهای اقتصادی و شبیخون های فرهنگی و بمباران رسانه ای ایستاده اند؛ جان عزیزترین فرزندان شان به پای قدرت اسلام و بصیرت مسلمانان ریخته شده و حالا انقلاب عظیم اسلامی در گام دوم به مرحله تاسیس تمدن نوین اسلامی رسیده است.
ایرانیان در این راه توانسته اند آزادگان جهان اسلام، از شرقی ترین مرزهای آسیای شرقی تا مدیترانه و شاخ آفریقا و سواحل اقیانوس اطلس را همراه جریان توحیدی انقلاب اسلامی کنند. امروز از لکنهو ،دهلی، کشمیر، کویته تا ضاحیه بیروت، غزه و ابوجای نیجریه عمار خیز و مالک خیز است.
در عصر جدید، خیمه عظیم انقلاب اسلامی همان شجره طیبه ای است که ثمرش مالک ها و عمارهای گوش به فرمان مرکز فرماندهی مقاومت اسلامی است.
وظیفه ما در این عصر حساس و پیچ تاریخی چیست؟
ما باید هدف ها را شناخته، بنیادهای فکری و اصول و مبانی انقلاب و تمدن اسلامی را در خود تقویت نموده و بر اساس شرایط خود به وظیفه مان عمل کنیم. مطهری خوانی، مطالعه طرح کلی اندیشه اسلامی، سیره اهلبیت و تاریخ اسلام در به دست آوردن این آگاهی ها مفید است.
جنگ امروز، جنگ اراده هاست. صاحبان ارادههای محکم، می شوند مالک و عمار برای انقلاب و اسلام. مانند سلیمانی و مصباح که چراغ راه بوده و هستند برای اراده هایی که می خواهند در این مسیر قدم بردارند و مالک و عمار مکتب علی شوند.
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
⁉️چرا بانوان ایرانی دانش دینی ندارند؟
✍️زهرا حاج محمدی، عضو تحریریه مجتهده امین
شاید پاسخ به سوال بالا، برای بار نخست ذهن مخاطب را به دوران قاجار سوق دهد و با دلیل آوردن از گسترهی سفرهی فقر اقتصادی و فرهنگی در ایرانِ ۲۳۰ سال پیش، انگشت اتهام را بهسوی دودمان قاجار و شخص آقامحمدخان قاجار - سرسلسلهی ایران قاجاری - نشانه رفته و ناآرامیهای ممالک محروسهی ایران را هم شاهد مدعای این پاسخ عنوان کند. هرچه باشد هنوز مراسم خاکسپاری کریمخان پایان نیافته بود که سرانِ حکومتهای ملوکالطوایفی در کشور بازهم برای کسب قدرت به کشمکش پرداختند تا سرانجام سران ایل قاجار میوهی این درگیریها را به نفع خود چیدند و دودمان منحوس دیگری را در ایران پایهگذاری کردند. دودمانی که جز توطئه و ثروتاندوزی و تولید فساد و از میان بردنِ مردان بزرگ کار دیگری برای کشور نکردند اما، حتی با همین تاریخ تلخ و سراسر جنگ و درگیری بازهم نمیتوان پاسخ سوال را تنها به دودمان قاجار حواله داد و پروندهی تاریخ معاصر و کاستیها امروز جامعه ایرانی را برای همیشه بست!
چه دودمان قاجار و چه جانشینان آنها که درخت عدم کفایت قجرها را اینبار به نام سلسلهی پهلوی آبیاری کردند و ایران را بار دیگر به انتهای فهرست کشورهای صاحب دانش و توسعه برده و راه نفوذ بیگانگان را با گدایی دانش و توسعه به کشور بازکردند، هیچیک مقصران تام و تمام برای نبودِ جوهرهی دینی در میان بانوان ایرانی نیستند. چراکه اگر این سلسلههای نامیمون تنها دلیل عقبافتادگی دینی در میان بانوان بودند، امروز که بیش از ۴۰ سال از وقوع انقلاب اسلامی میگذرد و در شرایطی که بانوان ایران همانند و همپای مردان ایرانی در عرصههای علمی، فنی، ورزشی، هنری و اقتصادی رشد مطلوبی داشتهاند و البته بخش زیادی نیز به خارج از کشور مهاجرت کردهاند، باید در حوزههای دینی نیز به میزان کافی پیشرفت میداشتند اما آیا به واقع اینگونه است؟
اگر پاسخ به سوال اخیر مثبت بود؛ تعداد بانوانی که به درجهای از اجتهاد و مرجعیت رسیده باشند؛ نمیبایست به دو یا چند نام ـ بانو صفاتی، بانو امین اصفهانی و زینتالسادات همایونی ـ محدود میبود. حتی اگر بپذیریم به برکت پیروزی انقلاب اسلامی، نظام آموزشی در دانشگاه غنای بیشتری یافت و شرایط را برای حضور بانوان در نظام آموزشی و پرورشی فراهم کرد و در این میان حوزههای علمیه زنان نیز ظهور و بروز ویژهای پیدا کرد به گونهای که اکنون با گسترش آموزش بانوان، میتوان نسلی از زنان فرهیختهای که به طور بالقوه میتوانند به درجه اجتهاد برسند را انتظار کشید، با اینحال باید پذیرفت که کلیت جامعهی امروز ایران هنوز علاقه امیدوارکنندهای به ورود بانوان به مسایل و کسب دانشهای دینی ندارد که اگر جز این بود، همانگونه که آمار حضور دختران و زنان در دورههای آموزشی رسمی و غیررسمی شامل موضوعات علمی و ورزشی، مهارتهای فردی مانند زبانآموزی و دورههای هنری و اقتصادی و آموزشهای مرتبط با کسب و کار هر روز به فزونی میگذارد، تعداد بانوان علاقمند به علوم دینی نیز بایستی فراگیری قابل توجهی داشته باشد. شاید در این میان بیشترین دختران و بانوانی که سعادت فراگیری دانش دینی را دارند، یا در خانوادههای روحانیون متولد شدهاند یا به واسطهی برخورداری از مشاورههای درست مذهبی، قدم در این مسیر نهاده و به فراگیری دانش دینی پرداختهاند.
به هر روی نتیجهی آماری جمعیت نسوان علاقمند به دانش دینی نسبت به آمار ۴۲ میلیون نفری زنان در جامعهی امروز ایران هنوز با آماری که از متولیان امور دینی و آموزشی و خانوادهی مذهبی در کشور انتظار میرود، فاصلهی بسیار دارد. از این رو با تکرار همان سوال «چرا بانوان ایرانی دانش دینی ندارند؟» باید اهمیت اهتمام به ایجاد انگیزه در میان بانوان ایرانی برای کسب دانش دینی را دریافت و برای آن برنامهریزی را از همین امروز آغاز کرد که فردا بسیار دیر است.
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
💠 روایتهای حاج رسول
✍️ حامد تقدیری
هر دو پلاک را حاج رسول برایم گرفته بود. پلاک اول را در فرودگاه و پلاک دوم را در قرارگاه. فرقش این بود پلاک دوم را برای هر دویمان گرفت. من و همسرم.
سفر اول ، به قول حاج رسول، سفر شناسایی بود. اما برای من سفر درس و سفر فهم بود. من برای حاج رسول سر تا پا گوش بودم. انگار به گنج رسیده بودم. هر توضیح و روایت حاج رسول پر از حکمت بود. سفر از دمشق شروع شد و بخش زیادی اش در جاده ها گذشت. جاده هایی پر از خاطره و ماجرا. جاده های تمام نشدنی که سهم رانندگی من و صادق بیشتر از حاج رسول بود. جاده هایی که باید از پشت شیشه های تمام دودی ماشین می دیدیم.
نبل و الزهرا را حاج رسول جور دیگری روایت میکرد. من در روایتگری های حاج رسول اشک ندیدم اما موقع روایت عملیات نجات نبل و الزهرا چشمان حاج رسول پر از اشک بود. حاج رسول خانه به خانه مسیر را برایمان تعریف کرد. تا اینکه به نبل رسیدیم. حاج رسول گفت که در آن شب سخت به حضرت زهرا سلام الله علیها توسل کردیم و چطور آن حضرت مدد کردند و این محاصره سخت شکسته شد. حاج رسول گفت بعد از ورود به نبل ، فاطمیه بود و حالا نوبت ما بود چنان فاطمیه ای برگزار کنیم که محبان آن حضرت در نبل و الزهرا سالها انتظارش را می کشیدند. حاج رسول گفت : نشد ما در غربت به آن حضرت توسل کنیم و جواب نگیریم.
نیمههای شب بود. از نگهبان های سوری صدایی نمی آمد. باد مثل هر شب تند می وزید و صدای ترسناکی را ایجاد کرده بود. شاید همین صدا ها بود کمی دلهره در دلم ایجاد کرده بود. در آن بیابان کاری از دستم ساخته نبود. دسته کوچک فرهنگی ما هفت خانم داشت با هفت پلاک و دو کودک که بچه های من بودند و بی پلاک و من با دو پلاک. نگرانی من برای خودم نبود. نگرانی ام از ناجوانمردانی بود که سابقه حمله چهل نفره به درب خانه مولا و شهادت مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها را داشتند. ناجوانمردانی که هنوز هم تاریخ آن ها را نشانمان می دهد.
در همه ی فراز و فرود های سوریه، من یک چیز را خوب یادگرفتم. آن هم توسل بود. اگر بخواهم سوریه را در یک کلمه روایت کنم، می گویم کشور توسل است. چیزی که در همه روایتهای حاج رسول از خودش و حاج قاسم پر رنگ بود.
این روزها دلم برای دلهره های سوریه، برای حالات انقطاعش، برای شب های تاریکش و سکوت زیبایش، برای آسمان پر ستاره و کوه های سنگی اش و برای توسل و فاطمیه اش تنگ شده است.
#حاج_قاسم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
#غرب_از_نمای_نزدیک
جنایات غرب در قاره آفریقا؛
🔴 افتخار ایتالیا به یک میلیون کشته در آفریقا!
✍️ دکتر محمد تهرانی، استاد حوزه و دانشگاه
یکی از بهانه های استعمارگران غربی برای قتل و غارت مناطق تحت استعمار خود، متمدن ساختن مردم آن مناطق و ارمغان آزادی و دموکراسی برای آن سرزمین ها بود! آنان با همین بهانه وحشیانه ترین شکنجه ها، اعدام های گسترده و حبس های دسته جمعی مردمان ساکن سرزمین های تحت اشغال را توجیه می کردند. از جمله مناطقی که در قرون گذشته بیشترین صدمات را از سوی استعمارگران غربی متحمل شد، مناطق مختلف آفریقایی است. آفریقاییان در طول سالیان مدید تحت استعمار استعمارگران مختلف اروپایی از مشکلات طاقت فرسایی رنج بردند. از نیمه دوم سده ۱۹ میلادی، میان کشورهای اروپایی بر سر اشغال سرزمین آفریقا رقابتهای گسترده ای شکل گرفت؛ این رقابتها عمدتا از سالهای ۱۸۸۱ تا جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴ روی داد و با یورش، اشغال، استعمار و پیوست خاک آفریقا توسط قدرتهای اروپایی در طول این دوره همراه بود. تا اینکه در نهایت دولتهای رقیب تصمیم گرفتند برای رسیدن به اهداف خود به طور مسالمت آمیز قاره آفریقا را میان خود تقسیم کنند.
ایتالیا از جمله استعمارگرانی است که حدود 60 سال بخشی از سرزمین آفریقا را تحت اشغال خود درآورد و در طول این مدت خسارات و صدمات جبران ناپذیری به ساکنان تحت اشغال خود وارد ساخت. "جورجیو گیلیونه" مورخ ایتالیایی مینویسد:
تخمین زده می شود که در طول ۶۰ سال استعمار ایتالیا، تقریباً ۱ میلیون نفر به دلیل جنگ، تبعید و اسارت کشته شدند. در دهه ۱۹۲۰، زمانی که ارتش ایتالیا یک عملیات نظامی را برای بازپس گیری مناطق تحت کنترل شورشیان لیبی آغاز کرد، آنها به اعدام های گسترده، شکنجه و حبس دسته جمعی متوسل شدند. برای سرکوب مقاومت لیبی، در سال ۱۹۳۰، ژنرال ایتالیایی رودلفو گرازیان، ملقب به «قصاب فزان»، مردم غیرنظامی را در اردوگاههای کار اجباری قتلعام کرد.
نکته قابل توجه اینکه امروزه استعمارگران ایتالیایی نه تنها از آن همه خشونت و وحشی گری علیه مردم آفریقا شرمنده نیستند، که از آن به نیکی نیز یاد می کنند! در مناطق مختلف ایتالیا هنوز با اشاره به گذشته استعماری این کشور، مملو از نام خیابانها یا بناهایی است که سربازانی را که در ساختن امپراتوری ایتالیا جان باختند، تجلیل میکنند و بسیاری از کتاب های درسی در مدارس ایتالیا هنوز ادعا میکنند که ایتالیا برای آوردن آزادی و تمدن به آفریقا رفته است!
#غرب_شناسی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🌹راز عزت شهید بغداد
✍️ عباس بابائی، عضو تحریریه نویسندگان حوزوی
سربریدن و زندهزنده سوزاندن و ناموس مردم را سربازار فروختن، از تفریحات داعش بود.
داعشی که خیالش از حمایت اربابش راحت بود.
تمام عزمش را جزم کردهبود تا ایران را بگیرد و بهقول سربازش، ایرانی را نکشد بلکه بخورد!
نتوانست؛ چون قاسم نگذاشت؛ حاجقاسم عزیز.
چگونه یک روستازاده اینگونه قهرمان یک ملت شد؟
ارتباط اشکآلود شبانه با خدا، انسان را عزیز میکند.
او عاشق مردم بود تا جایی که برایشان نوشت: «مردم پرافتخار و سربلند ایران! جان من هزاران بار فدای شما.»
او همهی عمرش «جانفدا» بود؛ جانفدای مردم و رهبر.
در مهمترین سند زندگیاش، وصیتنامهاش نوشت: «خامنهای عزیز را عزیز جان خود بدانید و حرمت او را حرمت مقدسات بدانید.»
حاج قاسم معتقد بود که جمهوری اسلامی ایران حرم است.
امروز قرارگاه حسینبن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی(ص).
امروز هر کسی رابطهاش را با خدا و امام جامعه و مردمش اصلاح کند، در حرم جمهوری اسلامی یک «قاسم سلیمانی» است.
#حاج_قاسم
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
12.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
⭕️ ضد بَشریها
🔹همونایی که بهخاطر آتیش زدن خیابونا تو ایران،از اغتشاشگرا حمایت میکنن، به مردم کشورشون میگن حق اعتراض ندارین!
🔔 مردمشون آزادی بیان که هیچ، آزادی ایما و اشاره هم ندارن.
✍ محمدجواد نیکزاد
#کلیپ
#مرغ_همسایه_غازه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✨این یک قانون در فضای رسانه است:
🔰«اگر روایت نکنیم، روایت میشویم!»
به همین خاطر است که «رادیو بانور» را مهم میدانیم.
و از شما تقاضا میکنیم که قصه فداکاریهای خودتان را، قصه گرهگشاییهایتان را، قصه ارتباطتان با مردم را برای ما روایت کنید تا روای شما در رادیو بانور باشیم.
«امروز اگر این سنگر را از دست بدهیم، فردا قصه ما را جور دیگری حتی برای فرزندان خودمان روایت میکنند. باید قبل از ورود نیروهای دشمن به شهرها، دژهای مستحکم بسازیم.»
منتظر قصه های شما هستم. @mhm_asadi
☑️ رادیو بانور
#جهاد_تبیین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN