eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
607 ویدیو
204 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 گذری بر پیام های «فرا متنی» اقدامات اخیر رهبری ✍️ ابراهیم شریفی، پژوهشگر اخلاق و رسانه 🔹 جشنی متفاوت: در روزهای اخیر شاهد یک اتفاق کم نظیر بودیم؛ جشن تکلیف دختربچه های ناز و دوست داشتنی در بیت رهبری؛ بیتی که محل نشست رجال سیاسی و اقتصادی ایران و جهان بوده الان تبدیل به یک سالن بزرگ جشن شده البته با مهمان ویژه؛ حتی پرده پشت سر رهبری به رنگ زرد در آمده بود، نحوه ورود حضرت آقا با چند کودک همراه با عکس شهدا؛ صف اول تا انتها را خود بچه ها تشکیل دادند و برخلاف عمده جلسات از شخصیت ها و مسئولین و ادم بزرگها☺️ خبری نبود؛ میزان صمیمیت حاکم بر جلسه هم فوق العاده بود.... این یعنی کار ویژه رهبری در تجلیل از مقام دختران که زن ها و مادران آینده هستند. پیامی که در این مقطع و برهه ضروری می نمود. 🔸 بخشش پدرانه؛ ایام دهه فجر، ایام ولادت حضرت امیر در ماه سراسر رحمت رجب بعد از تلخی های اتفاقات اخیر، فرصت بسیار مناسبی برای یک بخشش بزرگوارانه بود که با پیشنهاد انقلابی قوه قضائیه رخ داد...به همان میزان که در برابر دشمنان اشداء علی الکفار هستیم ، به همان میزان رحماء بینهم... 🔶 دیداری عالمانه؛ که بیش از سه ساعت طول کشید آن هم از دستاوردهای فناورانه و سخت افزاری نظام در بخش های مختلف کشور به همراه نقد دقیق برخاسته از تجربه و تدبیر سالیان سال بود و در ادامه نشستی با مجموعه دست اندرکاران این عرصه که بارقه ای از امید و‌ خودباوری به تولید کنندگان ارائه نمودند 🔵 موقعیت شناسی حضرت آقا و اقدام مناسب و بجای ایشان، کار صدها نهاد و موسسه و ادارات فرهنگی با بودجه های هنگفت را انجام داد و نقشه دشمنان را نقش بر آب💯 دشمنانی که عزمشام جزم بود بر شکست همه جانبه نظام ولی در محاسبه دچار خطا شدند👌 @HOWZAVIAN
🔅 ماجرای خانه خریدنم ✍️ حمیدرضا باقری بیشتر مردم وقتی اسم خانه خریدن می‌آید، داستان جذابی برای آن دارند و معتقدند معجزه شده است که ما خانه‌مان را خریدیم، شاید هم علتش این باشد که بیشتر مردم در قضیه خانه خریدن به اضطرار می‌افتند و هر وقت به اضطرار افتادی دعایت مستجاب است. طلبه‌ها تقریبا همه‌یشان جزو آنهایی هستند که در ماجرای خانه‌دار شدن یک معجزه در حد اعجازهای پیامبران بنی‌اسرائیل دیده‌اند من هم یکی از آنهایم. کم کم داشت ۱۰ سال می‌شد که در یک خانه ۶۸ متری بودیم، خانه را پدرم خریده بود و الحمد لله خوب هم بود ولی وقتی میهمان می‌آمد و خصوصا بعد از آنکه سه نفر شدیم کمی جا تنگ شد، به خانمم قول داده بودم بچه که آمد خانه‌ را عوض می‌کنیم ولی مردها از این قول‌های روی هوا به خانم‌هایشان زیاد می‌دهند. من با درآمد طلبگی فقط می‌توانستم شرایط موجود را خوب حفظ کنم.😁 پول خاصی نداشتم ولی رفتم چندتا بنگاه سوال کردم دیدم خیلی که هنر کنم اگر هم خانه را بفروشم و به مناطق ارزان‌تر بروم، باز خانه‌ای ده متر بزرگ‌تر بتوانم بخرم و ارزشش را ندارد. 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
✍️مهتاصانعی لیلی عاج ( کارگردان فیلم ) می‌گوید: «ما یک سوژه‌ی ملتهب را به یک سوژه‌ی درام تبدیل کردیم.» هرگاه اسم مادری منتظر می‌آید، ناخود‌آگاه یاد مادران شهید می‌افتم. همان مادری که به عشق فرزند غواصش لب به ماهی نمی‌زند یا ترسیم انتظار مادر شهید در فیلم . این یادآوری خاصیت ما دهه‌ی شصتی‌هاست. اینجا هم مادری به انتظار فرزندش قهرمان می‌شود. اما نه از جنس شهید بلکه از جنس فرزندی که در تاریخ و قدمت منافقین رها شده و خبری از نام و یادش نیست. مادر تمام راه‌های رفته و نرفته را برای فقط یک بار دیگر دیدنِ جگرگوشه‌اش امتحان کرده‌است اما گویا این مسیرها فاقد رهیافتی برای دیدن دوباره‌ی عشق هست. مادر از تهران تا تیرانا روزگار را ورق زده‌است اما منافقین و پروپاگاندای لَجَنش جز سقوطِ مسیر چیزی نیستند. دلم دلم دلم سوخت برای نجواهای به یغمارفته‌ی این مادر، کاش فرجی شود. بابت تهیه‌ی این فیلم واقع‌گرا از عوامل فیلم و جشنواره‌ی فجر بی‌نهایت متشکرم. تنفیر منافقین هیچ‌وقت مجالی نداده‌ بود برای پیگیری این مادران چشم به انتظارِ بزرگوار. با مدیریت ابراهیم خدابنده یکی از اعضای جداشده‌ی منافقین پیگیر امور این عزیزان هست. @AFKAREHOWZAVI
. 🌐 به میزبانی خبرگزاری حوزه ✍️ نخستین محفل یادداشت‌خوانی بانوان حوزوی برگزار می‌شود 🔗 خبرگزاری حوزه @HOWZAVIAN @AFKAREHOWZAVI
🔎ماجرای نیمروز و یک سِلفی متفاوت ▫️در یک روز کاری دیگر، فلکه آقاصادق را مقصد جهاد و تبلیغ قرار دادیم و با یک تیم سه نفره به کمپ موجود در این منطقه وارد شدیم. بیش از ۴۰ چادر در این کمپ برپا شده بود و مملو از کودکانی بود که درگیر سرما و زلزله و دوری از خانه های امن خود شده بودند. ▫️به محض اینکه رسیدیم، بچه‌ها را دور خود جمع کردیم و بازی و سرگرمی را آغاز. پدر و مادرها که چه بسا حال و حوصله درستی بخاطر وضعیت موجود نداشتند، رضایت خود را از مشغولیت بچه ها ابراز کردند. در میان خرسندی از طلابی که بانی این سرگرمی شده بودند تعجب بر چهره‌هایشان نقش بسته بود. ▫️حدود ۳۰ کودک و بچه ۴ تا ۱۲ ساله دور ما جمع شدند و وقتی طلاب عمامه به سر با لباس بسیجی را همراه خود در جست‌و‌خیز کودکانه‌شان می‌دیدند، ذوق و شوق مصاعفی در چهره‌هایشان موج میزد. ماجرای نیمروز تبلیغی و کار فرهنگی ما در کوران زلزله بقدری جذاب بود که از سردی هوا و پس‌لرزه‌های گاه و بیگاه و اخبار منفی عبور کرده بودیم. ▫️در واقع انرژی و صفای کودکان از طرفی و همراهی و خرسندی خانواده‌ها از طرفی دیگر ما را به این نتیجه می‌رساند که تقاضا برای حضور پررنگ روحانیت در چرخه اثر اجتماعی همیشه وجود دارد ولی باید به فکر زمینه‌ها و روش‌های نوین عرضه محتوای دینی در جامعه باشیم. ▫️سلفی پایانی اما طعم متفاوتی داشت. یادآور این عبارت معروف یکی از چریک‌های قدیمی بود که در موقعیت های سخت، زمزمه می‌کرد: دیگر نباید خفت. آری وقتی با صمیمیت و خلاقیت و کارتیمی می‌توان فاتح قلب‌ها شد و اعتمادها را جلب نمود چرا تاخیر چرا تردید؟ @tablighateslamikhoy @HOWZAVIAN