eitaa logo
نویسندگان حوزوی
4.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
615 ویدیو
206 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🍃#شبکه_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه شما فاضل ارجمند 🌱 یادداشت شما با این مشخصات پذیرش می‌شود ۱. نام و نام خانوادگی... ۲. از استان ... ۳. نشانی کانال شخصی @Jahaderevayat 🚫 این صفحه تبلیغ و تبادل عمومی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
رسیده ام به حرم با هوایِ چَشمانت منم کبوتر حاجت روایِ چشمانت رسیده‌ام که دلم‌ را شبیه آئینه هزار تکه کنم‌ زیر پای چشمانت منی که چشم به جز تو نداشتم به کسی چگونه شعر نگویم برای چشمانت؟ تویی که داده به لطف نگاه خود تسکین همیشه درد مرا با دوای چشمانت طواف می‌کند این بارگاه قدسی را دلم حرم به حرم لابه‌لای چشمانت چه آسمان قشنگی‌ چه برف و سرمایی مرا ببر به حرم پا به پای چشمانت برای خلقِ چُنین صحنه های دلچسبی چقدر حوصله کرده خدای چشمانت حرم دوباره مرا نزد خویش می خواند دوباره گم‌ شده‌ام‌ لابه‌لای چشمانت... سلام‌الله‌علیها 💠 💠 @shaeranehowzavi
🍃❤️🌹 به نام آن صفت کز آن جهان نان می‌خورد آری که آن نامی است زیبنده برای حضرت باری ازین نام بلند آوازه معروف است عیاری به نعمت خفته اند از این صفت والله بسیاری *تمام آسمان ها و زمین یا هر چه پنداری به نام نامی او، او كه نان داده دو دنيا را به زير سايه اش روزی رسانده از ازل ما را نه ما را بلكه ابراهيم و شیث و عيسی را نه آن ها را فقط بلكه همه پنهان و پيدا را *ازين ها صد برابر هم ندارد پيش او كاری كدامين نام! نامی كه سراسر جود و احسان است تمام ملك بر اين خوان بی اندازه مهمان است همان نام عزيزی كه لطيف از جنس باران است و در ابن الرضا پيدا شده هر چند پنهان است *جواد ابن الرضا آن جلوه تام خدا آری به دستش هفت دريا قطره ای بوده است نا پيدا همه معشوق ها او را اسير و عاشق و شيدا كريم ابنِ كريم آن جلوه‌ی جانانه‌ی زيبا همو كه عرش هم در زير پايش خفته است اما الي يوم القيامه نيست او را فضل تكراری صدای كاظمين از دور ما را مست آقا كرد لب سائل كشش ما را زِ جمع خلق پيدا كرد بساط عيش را بر خوان احسانش مهيا كرد تمام جرعه خواران را سيه مست دو مينا كرد *كه رفت از خاطر باده پرستان ياد هوشياری 💠 💠 @shaeranehowzavi
نویسندگان حوزوی
. ✔️ جشن اولی‌های امسال را بشناسیم در بزرگ‌ترین جشن ایرانی_اسلامی #نویسندگان_حوزوی @HOWZAVIAN
. 💠 در مسیرِ حرکت ما در مسیرِ هم به تکامل رسیده‌ایم بازیگریم اگر به تغافل رسیده‌ایم شب زنده‌دار در پی رمیِ جمر ولی در وقت سعی ما به تجاهل رسیده ایم خلوت گزین مصدر عرفان شدیم گاه صوفی صفت کنون به تعلّل رسیده‌ایم گاهی دچار فقر شدیم از نبود نور گاهی کنار هم به تجمّل رسیده‌ایم یادی نکرده‌ایم از آن روزهای خوب امروز اگر چنین به تقابل رسیده‌ایم از ما نبود و نیست دل فتنه خواهِ خصم آن‌کس که گفت ما به تزلزل رسیده‌ایم عاشق شدیم و دل به دلِ هم سپرده‌ایم این‌گونه سال‌ها به تسلسل رسیده‌ایم آرامش‌است هدیه‌ی این سال‌های خوب ما با وجودِ هم به تعادل رسیده‌ایم جوشید در دل من و تو چشمه‌های نور واژه به واژه ما به تغزّل رسیده‌ایم 💠 @shaeranehowzavi
هم عاشقی گذشته از حد داریم هم خاتم و سرمد و سرآمد داریم در عشق اگر‌ نام‌ و نشانی با ماست از بعثت حضرت محمد (ص) داریم 💠 @shaeranehowzavi
زمین را می‌شکافد پرتویی از نور ایمانش که بیرون‌ می‌زند هر صبح خورشید از گریبانش کرامت، عشق، بیداری، محبت، مهربانی، ناز چه آیاتی نهفته صفحه صفحه در دل وجانش تمام‌ آهوان مَستند از جام نگاه دوست تمام دردها وصل‌اند بی‌منت به درمانش دخیل عشق می‌بندند زائرها به درگاهش نمی‌ماند کسی بی‌بهره از لطف فراوانش نه تنها من که افتادم به زیر پای این سلطان همه جَلدند چون خیل کبوترها به دامانش نگاهم‌ خیره می‌ماند‌ به نور گنبدش هر روز نشان سرفرازی دارد از او مهد ایرانش در این‌ شب‌ها که می‌گیرم نشانی تازه از خورشید نشانم‌ می‌دهد هر ذره ای سمت خراسانش..‌. 💠 @shaeranehowzavi
از ما‌ نگیر مستیِ چشم‌ خمار را دیدیم در پیاله‌ی خود عکس یار را پوشانده روی آینه را تلّی از غبار کِی می‌تکانی از دل ما این غبار را من دورم از نگاه تو که سبز و روشن است ترسیم‌ کن دوباره برایم بهار را تنها به شوق دیدن روی تو بود اگر جانم خریده سختی این‌ روز گار را مردن برای تو همه‌ی حسرت من است کِی می‌کنی نصیب من این افتخار را یاقوت می‌شود دل هر سنگریزه‌ای این‌جاده‌ها ببیند اگر آن سوار را کوتاهی از دل من و از  دیده‌ی من است خوانده‌ست غایبش اگر آن آشکار را! عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان پایان ببخش سختی این‌انتظار را... @shaeranehowzavi
حسرت زده‌ی حلاوت دیدارت جا مانده‌ام از سعادت دیدارت ای پیرمُراد شعرهای تَر من ما را برسان به ساحت دیدارت 💠 @shaeranehowzavi
زمین را می‌شکافد پرتویی از نور ایمانش که بیرون‌ می‌زند هر صبح خورشید از گریبانش کرامت، عشق، بیداری، محبت، مهربانی، ناز چه آیاتی نهفته صفحه صفحه در دل وجانش تمام‌ آهوان مَستند از جام نگاه دوست تمام دردها وصل‌اند بی‌منت به درمانش دخیل عشق می‌بندند زائرها به درگاهش نمی‌ماند کسی بی‌بهره از لطف فراوانش نه تنها من که افتادم به زیر پای این سلطان همه جَلدند چون خیل کبوترها به دامانش نگاهم‌ خیره می‌ماند‌ به نور گنبدش هر روز نشان سرفرازی دارد از او مهد ایرانش در این‌ شب‌ها که می‌گیرم نشانی تازه از خورشید نشانم‌ می‌دهد هر ذره ای سمت خراسانش..‌. @HOWZAVIAN @shaeranehowzavi
این شهر اگر پر شود از یاغی ها از گله ی گرگ ها و الباقی ها هر گز تو گمان مبر که خاموش شود حتی به دمی غیرت الداغی ها مائیم و شکوه غیرت الداغی شوق شرف و صلابت الداغی فصلی دگر آغاز شد از قصه عشق با واقعه ی شهادت الداغی @shaeranehowzavi
🥀🥀🥀🥀 من از تبار خمینی، تبار خردادم شکوه پرچم عشقم، غرور فریادم طنین نیمه‌ی خرداد در سرم دارم پر از شکوه حضورم به نور دل دادم زنم که دامن من مرد را برَد معراج به آبِ دیده قسم‌ آبدیده فولادم به انتظار نشستم بیاید آن موعود منم که بنده‌ی عشقم زِ بند آزادم به آفتاب جماران به پیر راه قسم نرفته غیرت خورشید عشق از یادم مباد دل بکنم از قرار با دل تو مباد اینکه دهد خصم، زلف بر بادم دلم‌ اگر چه شکسته‌ست از زمانه ولی به غیر شوکت تو نیست قلب خردادم @shaeranehowzavi