#با_شاعران در تمنّای نگاهت دلم ای ماه فِسرد نه دلم بلکه جهان است که از هجر تو مرد قِصّه این است که از روز ازل تا به کنون عاشقی نیست که از دوری تو غُصّه نخورد ✍️عباس بهمنی با چشمِ سیاه، غرقِ آهم کردی شبگردِ سرِ چهارراهم کردی آرام آرام دل سپردم به دلت فریاد از آن دم که نگاهم کردی ✍️نوید نیّری #شاعران_حوزوی 🌻دوستان تان را به #نویسندگان_حوزوی دعوت کنید.👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6

#با_شاعران هزار موسی عمران مقیم طور تواند مقیم طور تو پروانه‌های نور تواند تمام خلق خداوند در حضور تواند هماره منتظر لحظۀ ظهور تواند به جمع منتظران چون علی امامت کن قیام توست قیامت بیا قیامت کن تو آفتاب خدایی خدا نگهدارت همیشه در دل مایی خدا نگهدارت مدینه، کرب‌وبلایی؟ خدا نگهدارت کنار قبر رضایی؟ خدانگهدارت "تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزردۀ از گزند مباد" ✍غلامرضا سازگار #نهم_ربیع_مبارک #نویسندگان_حوزوی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6

#با_شاعران از این دریچه گذشتی به روشنا برسی تو آمدی که از این راه تا خدا برسی گذشتی از همه زرق و برق ها در شهر گذشتی از همه جا تا به روستا "برسی" خدا چقدر برای تو خوب خواسته است : به غصه های دلِ دل° شکسته ها برسی چه مستعد شکوهند و راهی نوری بخواه تا برسانی، بخواه تا برسی و نذر می کنی امشب به مشکلات دلی فقط به قیمت یک خنده یا دعا برسی دعای مادر پیری نرفته از یادت: خدا کند که از اینجا به کربلا برسی ✍عاطفه جوشقانیان #شاعران_حوزوی #نویسندگان_حوزوی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6

#با_شاعران 🔴 علیه اشرافی‌گری به روی زمین می نشینم، زمین من از خاکم از تیره ای راستین چه می دانی از مسلک بوتراب تو ای کافر برج و بارو نشین چه می نوشی آن خون آلاله هاست! چه می بافی از برگشان پوستین! بیا سوی سلمان و قارون مباش بترس از هراس دمِ واپسین ببین! ذوالفقار علی را بترس بترس از سکوت خدا در کمین ✍️ علی مؤیدی #اشرافی_گری #شاعران_حوزوی #نویسندگان_حوزوی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6

#با_شاعران کابل سلام! ای همه بادام و یاکریم! آیا سلام می‌رسد از کابل‌های سیم؟ ای خسته از هراس و فراری از انفجار! ای سینه‌ی گشوده به شلیک مستقیم! کابل صدای دخترکانت هنوز هم در دشت می‌وزد به سبک‌باریِ نسیم؟ بختت چنان عجیب در اندوه خفته است کز یاد رفته قصه‌ی «الکهف و الرقیم» این زخم‌های تازه مگر خوب می‌شود؟ اصلا کجاست شادیِ جامانده در قدیم؟ کابل! قسم به موی پریشان مادران امشب بگو که چند عروسک شده یتیم؟ هر روز در غروب که سرخ است آفتاب با چشم‌های خیس به یادت می‌آوریم ✍سعید مبشر #جهان_اسلام #شاعران_حوزوی #نویسندگان_حوزوی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6