eitaa logo
نویسندگان حوزوی خوزستان
259 دنبال‌کننده
497 عکس
98 ویدیو
19 فایل
✍️ "یک نویسنده" بی‌تردید نخبه است 🍃 شعار ما: حمایت از نخبگان حوزوی و مبلغان استان خوزستان 🌱 بازنشر یادداشت‌ شما با این مشخصات پذیرش می‌شود: ۱. نام و نام خانوادگی: ۲. از استان: ۳. نشانی کانال شخصی: تنها مرجع دریافت آثار👇 @Jahaderevayat #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
تأملی انتقادی بر پارادایم مدرنیته و مکانیسم‌های استثماری آنعلی صالحی مدرنیته، گرچه در ظاهر ردای پیشرفت، نظم و تعالی را بر تن دارد، اما در بطن خود، پروژه‌ای است که از منطق سرمایه‌داری و سودمحوری نشأت گرفته. این پدیده، در پوششی از نوگرایی، به تهی‌سازی انسان از معنای وجودی، ازخودبیگانگی از طبیعت و مسخِ هویت اصیل او می‌پردازد. اگر عمیق‌تر بنگریم، درمی‌یابیم که یکی از زیرکانه‌ترین مکانیسم‌های این پارادایم، مصادره امور طبیعی و بدیهی زیست انسانی، و بازفروش همان امور در قالب «کالا» و «تجربه تجملی» است. مدرنیته ابتدا فرد را از بستر زیست‌محیطی اصیلش، از دامان طبیعت بکر، از کوه و دشت و سکوت و آفتاب، منفک می‌سازد و او را در حصار زیست شهری – پر ازدحام، پر هیاهو، و مصنوع – محصور می‌کند. سپس، همان طبیعتی را که روزگاری جزء لاینفک هستی و سبک زندگی انسان بود، به او بازمی‌فروشد. اکنون برای لمس نسیم کوهستان، شنیدن آواز پرندگان، یا قدم زدن در کنار رود، باید هزینه‌های گزافی را متحمل شد. آنچه روزگاری «بدیهی» و «رایگان» بود، امروز به «کالا» و «تجربه پولی» دگردیسی یافته است. این نه پیشرفت، که در حقیقت نوعی «عقب‌نشینی از خویشتن» و زوال تدریجیِ اصالت زیست انسانی است. در چنین نظامی، حتی موجودات زنده نیز از کارکرد اصیل خود تهی شده و به ابزارهای سرمایه‌داری تقلیل می‌یابند. سگ، که در گذشته نماد وفاداری، نگهبان خانه روستاییان و همراه چوپانان بود، اکنون در کلان‌شهرها به نمادی از «حیوان خانگی لوکس» بدل گشته که هزینه‌های نگهداری‌اش گاه از معیشت یک فرد فراتر می‌رود. دوچرخه‌سواری، از یک وسیله ساده جابه‌جایی، به فعالیتی خاص برای طبقات خاص تبدیل شده است. و حیواناتی چون خر و گاو، که پیشتر نماد ساده‌زیستی و پیوند با کشاورزی سنتی بودند، اینک صرفاً به عناصری نوستالژیک برای جلوه‌های نمایشی و عکس‌برداری در آخر هفته‌های شهری تقلیل یافته‌اند. مدرنیته، به مدد ساختارهای رسانه‌ای و گفتمان‌های تبلیغاتی خود، موفق به جهت‌دهی سبک زندگی انسان‌ها به سمت انحصار در زیست شهری و تمدن صنعتی شده است. سپس، از همین احساس کمبود و دلتنگی برای طبیعت، به استحصال سرمایه می‌پردازد. این فرایند چنان هنرمندانه طراحی شده که مصرف‌کننده، نه تنها از استیلای ساختاری بر خود ناآگاه است، بلکه توهم دستیابی به رفاه و «سبک زندگی مدرن» را از طریق خرید این تجربیات و کالاها در خود می‌پروراند. این نوع بهره‌کشی از انسان، بهره‌کشی‌ای بی‌صدا، بی‌نشان و تدریجی است؛ نوعی دوشیدن روانی و اقتصادی که در آن فرد با رضایت نسبی خود، در چرخه مصرف گرفتار می‌آید. آسودگی خاطر و آرامش وجودی که زمانی از ویژگی‌های طبیعی زیست روستایی و ساده بود، امروز به کالایی تجملی بدل گشته است. انسان‌ها اکنون برای دستیابی به آن، ناگزیر از پرداخت هزینه‌های گزاف برای روان‌درمانی، شرکت در کارگاه‌های مدیتیشن، و سفر به اقامتگاه‌های لوکس طبیعت‌گردی هستند. آرامشی که زمانی در پیاده‌روی ساده کنار مزرعه یا در آغوش سکوت شبانه روستا یافت می‌شد، اکنون به ابژه مبادله پولی بدل شده است. پرسش بنیادین اینجاست: آیا آنچه مدرنیته به ارمغان آورده، حقیقتاً نوآوری و تعالی‌بخشی است، یا نوعی تاراج پنهان از سرمایه‌های وجودی و زیستی پیشین ما؟ پاسخ محتوم است. مدرنیته در لایه‌های پنهان خود، نه آفریننده، بلکه بازتعریف‌کننده و مصادره‌کننده جهان زیست انسانی است. این نظام، داشته‌های اصیل ما را سلب می‌کند، آن‌ها را در زرورقی از «مدرنیسم» می‌پیچد و با بهایی گزاف، به قیمت ازخودبیگانگی فزاینده ما از خویشتن خویش، بازمی‌فروشد. این دگردیسی معنایی تصادفی نیست؛ بلکه برآمده از پروژه‌ای نظام‌مند برای استحاله ارزش‌های زیستی سنتی به مصرف‌گرایی مدرن است. بازگشت به گذشته، گرچه ممکن است راهکاری ساده‌انگارانه به نظر آید، اما واکاوی انتقادی و بازاندیشی مستمر در مفاهیم و سبک زندگی مدرن، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. باید افکار عمومی را به این نکته رهنمون ساخت که آرامش، طبیعت، سکوت و سادگی، مفاهیمی نیستند که مدرنیته به آن‌ها افزوده باشد؛ بلکه آن‌ها را از ما سلب کرده و به ابژه‌های مصرفی بدل ساخته است. لازم است بار دیگر به این پرسش بنیادین اندیشید: آیا واقعاً می‌بایست برای لمس آنچه پیش‌تر در مالکیت وجودی ما بود، هزینه‌ بپردازیم؟ یا باید ساختار فریبنده این نظم نوین را شناخت و راهی برای بازیابی خویشتن یافت؟ @howzavian_khuzestan
🏴 فرزندان بسیاری با پدر و مادرهای پیرشان به سفر آمده بودند و کاملاً در خدمت ایشان بودند. این نتیجه تربیت اسلامی و اربعینی است که پسری با عشق و محبت در تمام مسیر، رنج کشاندن ویلچر مادر یا پدر را بکشد و... اما نتیجه تربیتی که غربی‌ها و سلبریتی‌ها در رفتارها و فیلم‌هایشان نشان ما می‌دهند چیست؟ خانه سالمندان @howzavian_khuzestan
🔴 روحانیت انقلابی از تبیین عوامل اصلی تولید قدرت غفلت ننمایند! 🔹امام خمینی: برای خدا کار بکنید و برای خدا به پیش بروید تا به مقصد برسید 🔹هشدار به روحانیت انقلابی: غفلت از باز‌ تشریح آثار تهذیب و معنویت، خطرساز است!! 🔰امام خامنه ای در پیام حکیمانه دیروز، عرصه نبرد و حدود و ثغور جهاد نرم روحانیون و علما در استمرار دفاع ۱۲ روزه را به صراحت ترسیم نمودند: "هدایت معنوی و نورانی‌ کردن دلها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی وظیفه‌ی حضرات روحانی است" 1⃣ فرماندهی بی نظیر امام خامنه ای و دفاع عاشورایی سربازان ولایت مدارش در مقابل تهاجم صهیونیسم بین الملل در حقیقت محصول استمرار منطق امام خمینی بود که بارها نظام سلطه را تحقیر و با مواضع خود ابرقدرتها را به زانو درآورد؛ و اساسا به تنهایی خود یک ابرقدرت گردید! و به تعبیر مطبوعات عربی: «ان الخمینی حیر الشرق و ازعج الغرب و احرج العرب و شغل العالم» 2⃣ نباید غفلت نمود! یکی از مصادیق هدایت معنوی جامعه که حضرت آقا بعنوان وظیفه فعلی روحانیت بر آن تاکید نمودند تشریح این مطلب مهم است که: کنشگری بی نظیر امام در عرصه های مختلف که پایه اصلی قدرت امروز کشور است، مولود خرد اشراقی و عرفان و توحید عملی ایشان بود 3⃣ روحانیت انقلابی باید به صراحت و بدون لکنت زبان از منبر و محراب این حقیقت به جامعه یادآور شود که ایمان به غیب و ارتباط با مبدا خلقت و توکل بر قدرت الهی و توسل به حضرات معصومین، رمز فتوحات امام خمینی و بقای ایران و علت العلل ناکامی استکبار جهانی است. 4⃣ و اکنون نیزحسب امر حضرت آقا برای باز تولید قدرت و ارتقا روحیه دفاعی جامعه، علما باید با تشریح معرفت شناسی امام خمینی، به توضیح جایگاه تهذیب نفس و توسل و توکل و مناجات سحری! در تولید قدرت دفاعی کشور، به‌ویژه در میان نسل جوان، بپردازند. 5⃣ جهادگران عرصه تبیین باید به جریان انقلابی دائما یادآور گردند که برای استمرار اقتداری که در نبرد دوازده روزه، آرایش میدان را برهم زد و بزرگترین شکست چند ده ساله اخیر را به جبهه کفر تحمیل نمود! راهی جز اقتدا به سیره امام خمینی و تقویت خط معنویت، بعنوان پایه اصلی فتوحات انقلاب اسلامی، ندارند. 6⃣ هر گونه گریز خواسته (که مطالبه فعلی جریان وقیح لیبرال و عناصر نفوذ و نفاق و مرجفون است!) و یا ناخواسته و از سر غفلت از این مبانی، کشور را در مقابل جبهه کفر بی دفاع کرده و از انقلاب اسلامی به جز اسمی در افواه و از ایران جز رسمی روی کاغذ باقی نخواهد گذاشت! 7⃣ برای درک عمیق این مبانی باید دائما به سخنان نورانی امام خمینی مراجعه نمود امام دائما میفرمودند: 'مردمی می توانند کشور خودشان را حفظ کـنـنـد...که معنویت داشته باشند.' 'قـدرت ایـمان غلبه کرد بر قدرتها و الا ما که چیزی نداشتیم!' 'خداوند شما را پیروز کرد و خدا شما را پیروز می کند مادامی که به خدا توجه داشته باشید!' 8⃣ چنانکه امام در اوج تحولات سیاسی و نظامی انگشت بر یکی از مهمترین ابزار اقتدار و شرط اصلی نیل به مقصد انقلاب نهاده و فرمودند: آن وقتی که‏‎ ‎‏قلم به دست میگیرید بدانید که در محضر خدا قلم به‌دست گرفته‌اید  آن وقتی که‏‎ ‎‏می خواهید تکلم کنید بدانید که زبان شما، قلب شما، چشم شما، گوش شما در محضر‏‎ ‎‏خداست. عالم محضر خداست؛ در محضر خدا معصیت خدا نکنید، در محضر خدا با هم‏‎ ‎‏دعوا نکنید! سرِ امور باطل و فانی برای خدا کار بکنید و برای خدا به پیش بروید، اگر ملت‏‎ ‎‏ما برای خدا و برای رضای پیغمبر اکرم به پیش برود، تمام مقاصدش حاصل خواهد شد. (صحیفه امام،ج ۱۳، ص:۴۶۱) قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ... رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ (ممتحنه/۴) ✍ میراحمدرضاحاجتی @howzavian_khuzestan
📜 | ⚔️ استعاره‌ها چگونه می‌جنگند؟ کالبدشکافی مکانیسم‌های اثرگذاری شناختی استعاره «ایران سر اختاپوس» ▪️ استعاره‌ها، همان‌طور که لیکاف و جانسون در نظریه «استعاره مفهومی» توضیح داده‌اند، ساختار ذهنی انسان را شکل می‌دهند. وقتی می‌گوییم «ایران، سر اختاپوس» است، در ذهن مخاطب مجموعه‌ای از سوگیری‌های شناختی را فعال می‌کند که بر چند مفهوم به ظاهر ساده متمرکز است: 1️⃣ تهدید چندوجهی و غیرخطی: مثل اختاپوس که از زوایای مختلف حمله می‌کند. 2️⃣ نیاز به ضربه به سر: چون بازوها بدون سر کارایی ندارند، حمله به مرکز فرماندهی توجیه می‌شود. 3️⃣ خزنده و پنهان: القای این که ایران در همه‌جا نفوذ دارد و خطرش نامرئی است. ▪️استعاره «ایران، سرِ اختاپوس» نه‌فقط یک ابزار زبانی در گفتمان امنیتی اسرائیل، بلکه یک معماری شناختی منسجم برای بازنمایی ایران و محور مقاومت است. 📝 یادداشتی از دکتر محمدرضا کدخدایی 📎مطالعه نسخه کامل @howzavian_khuzestan
🏴 خانم عراقی با خطی درشت پشت ویلچرش نوشته بود «لا تدفع یا زایر» و از زائرین در مسیر خواسته که ویلچر او را هل ندهند. حتماً معامله‌ای کرده و خریدار مطمئنی دارد. @howzavian_khuzestan
🏴یکی مادرش را با ماشین می‌برد خانه سالمندان که به آرزوهای خودش برسد... یکی مادرش را پای پیاده بر دوشش می‌برد... تا به آرزویش برساند! ▪️فرق است بین حسینی زندگی کردن و با حسین(ع) نبودن @howzavian_khuzestan
🔴غزه، آزمون امروز اربعینی‌ها ۶۶۶ روز پیش، شیطان‌توله‌ها صدای شیپور جنگ را در غزه نواختند. از آن روز انگار «نفخ صور» از آن باریکهٔ مهجور به سرسرای عالم پژواک می‌شود. سوت بمب‌های سنگرشکن، حدیث هول قیامت در عالم ناسوت شده. صفیر گلوله‌های سرگردان، سفیر مرگ برای کودکان آواره شده. زوزهٔ خمپاره‌‌های پرسه‌زن، بیخ گوش اهل غزه الرّحیل می‌خواند. گهوارهٔ اطفال زبان‌بسته، ارابهٔ مرگ‌های بی سر و صدا شده. جنگنده‌بمب‌افکن‌های اسرائیل، دیوار خانه‌های فلسطین را همچون دیوار صوتی درهم شکسته. الجوع و العطش، تکیه‌کلام خرد و کلان مردمان آن نوار بی‌نوا شده. با این همه ضرباهنگ و طنین و آوای مظلومیت که در غزه می‌پیچد، دنیا سمفونی خاموشی می‌نوازد و در برابر گرسنگی کودکان، روزهٔ سکوت می‌گیرد. بله غزه شاهد آخرالزمان است و دنیا تماشاچی محشر غزه‌نشینان. و هنگامهٔ تماشایی حق و باطل را بی‌طرفی، بی‌شرفی است. هلا که آهِ مظلوم فقط دامنگیر ظالم نیست؛ گریبانگیر بی‌موضعان و بی‌حرکتان عالم هم می‌شود. هان که نمی‌توان صمٌ بکم گرسنگی و نسل‌کشی مسلمانان را دید و لام تا کام چیزی نگفت. نسبت ما با شعب ابی‌طالب غزه، نسبت عاشورا و اربعین است. نمی‌توان امروز در طریق‌الحسین قدم گذاشت، اما راه و رسم ستمگرسوز سیدالشهدا (ع) را پاس نداشت. نمی‌توان از چرب و شیرین سفر مشایه خورد و از سفرهٔ خشک و خالی غزه نگفت. در منطق محمدی امّت، نمی‌توان وفور نعمت حسینی را در عراق دید و برای وفور نقمت اهل غزه کاری نکرد. اربعین، نمایش قدرت نرم اسلام در به صف کردن مسلمانان به سوی آرمان‌های امّت واحده است. اگر فرصت اربعین برای مهمات جهان اسلام خرج نشود، این آیین باشکوه مذهبی از جنس «مناسک میان‌تهی» خواهد شد. اگر محشر مشایه، میلیون‌ها دلدادهٔ حسین (ع) را برانگیخته نکند و یوم‌النشور اربعین، پیادگان را علیه ظلم نشوراند، پوستین مسلمانی به چه کارمان می‌آید؟ مگر نه این است که روح اربعین، همان روح قیام حسینی است؟ مگر نه اربعین، پیوست رسانه‌ای عاشوراست؟ و مگر نه جهاد تبیین زینب (س) مکمل جهاد شمشیر حسین (ع) بود؟ اما چه باید کرد؟ چگونه می‌توان از راهپیمایی اربعین، یک امتداد اجتماعی برای مسألهٔ اول جهان اسلام ساخت؟ وقتی مناسک حج ابراهیمی برای مقابله با پیمان ابراهیم ناتوان است، چگونه می‌توان از آئین اربعین حسینی برای یکپارچگی امت محمدی بهره جست؟ باید در فرم و محتوا، در متن و حاشیه و در نماد و نمود اربعین، فلسطین دیده شود. باید نمادهای ضدصهیونیستی در این پیاده‌روی آئینی نمودی برجسته داشته باشد. پرچم فلسطین باید در کنار پرچم عزای حسین (ع) به اهتزاز درآید و بر دوش امواج زائران دیده شود. باید تصویر کودکان مظلوم غزه پشت انبوه کوله‌ها نصب شود. باید تصویر قدس شریف جزء لاینفکی از نمادهای بصری مسیر پیاده‌روی باشد. سخنرانان مواکب و حسینیه‌ها باید بر بیداری زائران هزار ملیت اربعین برای مبارزه با اسرائیل متمرکز شوند. مداحی‌ها باید رنگ و بوی حماسهٔ آزادی قبلهٔ اول را به خود بگیرند. تصویر شهدای شاخص مقاومت باید در مقابل چشم جهانیان قرار گیرد. مطالبه‌ی اتحاد جهان اسلام برای انتقام از صهیونیست‌ها و بیرون راندن‌شان از اراضی اشغالی باید سرخط شعارهای اربعینی‌ها باشد. همسایگان مسلمان غزه برای شکست حصر غذایی و قحطی مصنوعی باید تحریک و تشجیع شوند. فعالان مجازی باید فضای رسانه‌ای را در تولید محتوا برای روشنگری جنایات اسرائیل و مظلومیت فلسطینیان اشباع کنند. القصه باید نهضت اربعین در حمایت از مردم غزه بپا خیزد و روشنگری و جریان‌سازی کند. 📌منتشر شده در روزنامه وطن امروز/ ۱۳ مرداد ۰۴ vtn.ir/001iXv @howzavian_khuzestan
🔰در گفتگو با ایکناصورت گرفت. ✳۶ اثر جهانی پیاده‌روی اربعین 🔹حجت‌الاسلام امین بهرامی (شریعت‌شوشتری)، استاد حوزه علمیه با بیان اینکه پدیده «پیاده‌روی اربعین» به شکل گسترده و تشکیلات کنونی، آثار فراوانی در ابعاد مختلف دارد، شش اثر مهم آن را قدرت نمایی جهانی شیعه، ایجاد وحشت در دشمن، تجلی ایثار و فداکاری، تحقق اتحاد جهانی شیعه، عملی‌شدن آموزه‌های اسلامی و زمینه‌سازی ظهور دانست. https://khouzestan.iqna.ir/fa/news/4232248 @howzavian_khuzestan
🔹یادداشت خانم موسوی در کیهان درباره‌ی . 🔻لینک یادداشت: https://kayhan.ir/001KB7 @howzavian_khuzestan
🔻 نویسنده شدن یه فرمول سه قدمی داره اولی نوشتنه؛ از همین امروز یه قلم و کاغذ بردارید و شروع به نوشتن کنید. هر چه‌قدر بیشتر بنویسید، پیشرفت‌تون هم بیشتر خواهد بود. • دومی آموزش دیدنه؛ باعث می‌شه بهتر و اصولی‌تر پیش برید و خب کی از اینکه نوشته‌هاش بهتر و جذاب‌تر باشه بدش میاد! ‌ • سومیش هم خوندنه؛ از خوندن کتاب‌های خوب غافل نشید که هم لذت‌بخشن و هم بسیار کمک‌کننده. 🆔 @howzavian_khuzestan
محتشم به ترکیب‌بندی محترم شد و شهریار به غزلی، ماندگار. از هزاردستانِ پرچهچهه گاهی یک «ربّنا» می‌مانَد به یادگار. بله استعداد هنرمند به مفهوم، ماندگاری می‌دهد و استمداد او از حق به هنر، جاودانگی. فرشچیان به ما آموخت که خلق شاهکار هنری به احساس نیست، به اخلاص است. آموخت که رنگ و بوم نقاشی، جماد و نبات است و توسل و عنایت نقاش‌باشی، آب حیات. فرشچیان آن عصر عاشورا به تنهایی گریست و همه را با «عصر عاشورا» گریاند. دل در گرو ضامن آهو داشت و دل‌ها را با «ضامن آهو» شکار کرد. با «پناه» علی (ع)، عاشقان را در پناه ولی جا داد. فرشچیان نشان داد که اخلاص، امضای خدا را پای اثر هنری می‌نشاند. خدایش رحمت کند. ✍ @howzavian_khuzestan
🔴بوی دود هور می‌آید همی بوی دود اصولاً چیز بدی نیست، خاصه اگر از عود بلند شود. کافه‌دارها معتقدند استنشاق رایحهٔ خوش، دل و دماغ می‌آورد. دود اسپند که دیگر جای خود دارد. هوای خانه را پاکسازی می‌کند و چشم حسود را می‌ترکاند. هرکس اثرات متافیزیکی و بهداشتی اسپند را انکار کند، با مادربزرگ‌ها طرف است. اگر از دود و دم سیگار و قلیان و افیون به دلیل خطرات فضانوردی فاکتور بگیریم، بعضی بوها حتی نوستالژی هم می‌سازند. به قول شاعر، با بوی تند ماهی دودی می‌توان خستگی را در کرد و زمستان را سر کرد. یعنی بوی دود، هم تأثیر بیولوژیکی دارد و هم اثر اقلیمی. بوی دود حتی اگر ناخوشایند هم باشد، گاهی فایده دارد. در یک پیج عطاری می‌خواندم که عنبرنسا، بجز قطع عضو، هفتاد نوع بیماری را علاج می‌کند. اینها را گفتم که نشان دهم اصولاً کسی با بوی دود پدرکشتگی ندارد. اگر بو از عود و اسپند و ماهی دودی و عنبرنسا بلند شود، که درآمدزایی هم دارد. اما تصدیق بفرمایید که فی‌المثل هیچ شوفری با بوی دود اگزوز خاور نوستالژی ندارد. یا بوی دود زبالهٔ سوخته، هیچ شهری را گندزدایی نمی‌کند. یا همه می‌دانیم که بوی دود کُنده درخت، برای محیط‌بانانِ جنگل‌های هیرکانی، زنگ خطر است. پس تا اینجا فهمیدیم که بوی دودِ خوب داریم و بوی دودِ بد. حالا برویم سر اصل بحثمان. خوزستان واقعاً جای عجیبی است. چیزهایی در آن پیدا می‌شود که به عقل جن هم نمی‌رسد. مثلاً نصف سال هوای خوزستان را گرد و خاک گرفته و ملت با خاک‌شش نفس می‌کشند. بر همین اساس طبق نظریه داروین، گونه جدیدی از دوزیستان در خوزستان در حال تکوین است. حتماً چیزهایی درباره باران قورباغه در آمریکا شنیده‌اید. بهتر است بدانید که در خوزستان بجای قورباغه از آسمان خاکستر می‌بارد؛ خاکسترِ برخاسته از سوزاندن مزارع نیشکر. از آن طرف، چپق و دودکش کارخانه‌ها و صنایع، خوزستان را شبیه قهوه‌خانه‌ای پر از دود و دم کرده و کوچک و بزرگ خوزستانی‌ها را دودی. اصولاً در خوزستان مردم بخورات و بخاراتی استنشاق می‌کنند که در ویندوز دستگاه تنفس بشر تعریف نشده. پس هر نفسی که اینجا فرو می‌رود ممکن است مُمدّ حیات باشد، اما چون دل و روده را با سرفه برمی‌آورد، اصلاً مفرّح ذات نیست. نی، از منظر مولوی شاعر پرآوازه ایرانی، گیاهی خودرو، احساسی و حرّاف است که مرد و زن در نفیرش می‌نالند. اما نی در خوزستان یک گیاه خودبخودسوز است که با بشکن خورشید گُر می‌گیرد و دودش عمیقاً در نفیر زن و مرد فرو می‌رود؛ از آن دودهای اقلیمی آن هم از نوع بدش. در ادبیات فارسی، بوی هور یک ترکیب اضافی با حس‌آمیزی قوی است که مشابهش را رودکی برای بوی جوی مولیان سروده تا امیر سامانی را به بخارا مهاجرت معکوس دهد. اما بوی هور در خوزستان، یک ترکیب سمی منفور است که شبیه عامل شین میم ر، مردم این سامان را از دست بخارات نی به استان‌های مجاور فراری می‌هد. آن نصف سال بود که خوزستان درگیر گرد و خاک بود؛ آن یکی نصفه دیگر سال با بوی دود هور روزگار می‌گذراند. نیزارهای هورالعظیم شش ماه آزگار می‌سوزد و دودالعظیم می‌سازد. حالا اگر خاکستر نی‌شکر، دود دودکش کارخانه‌ها و نیروگاه‌ها، دود مراکز زباله‌سوزی و دود اگزوز خاورها را هم به آن اضافه کنید، خوزستان دودستان می‌شود. اینجا مه غلیظ همیشه‌گاهی داریم. گاهی گرد و خاک است و گاه شرجی و بعضی‌وقت‌ها دود هور. البته این هوای وهم‌آمیز و گُنگ و خیال‌انگیز، اغلب اوقات به صورت میکس و دوبل و ترکیبی استنشاق می‌شود. مشمول‌الذمه‌اید اگر فکر کنید که مسئولان برای علاج دردهای دودی خوزستان دست روی دست گذاشته و راحت سرشان را روی بالش می‌گذارند. اصلاً میزان ابتلای مردم خوزستان به آسم و تنگی نفس و بیماری‌های جانبی، یک غصه‌ای شده برای مسئولان که نمی‌گذارد شب‌ها پلک بزنند. نمی‌بینید که چه‌طور صبح تا شب در صدا و سیما و مطبوعات و رسانه‌ها درباره‌اش صحبت می‌کنند؟ حالا که بازار ناترازی‌ها گرم است، خوب است بدانید که خوزستان سالهاست ناترازی اکسیژن دارد و جدیداً با بمب دودزای هوالعظیم، به ناترازی دَم و بازدم هم رسیده. و همه‌اش تقصیر همین چند قلم دود بدذات و بدترکیب و غیرنوستالژیک است. بر اساس ترتیب حروف الفبا هم که نگاه کنیم، ناترازی دود بعد از ناترازی انرژی و آب و برق و بنزین و بادمجان قرار می‌گیرد. حتی استان خوزستان هم بعد از تهران و اصفهان و آذربایجان و خراسان می‌آید. پس اگر قائل به عدالت الفبایی باشیم و یک جو الفبای عدالت سرمان بشود، می‌پذیریم که بحران دودالعظیم خوزستان در آخرهای صف رسیدگی مسئولین قرار می‌گیرد. تا آن موقع، با دودهای خوب خستگی را در می‌کنیم و تابستان را سر می‌کنیم. 📌منتشر شده در روزنامه وطن امروز/ ۱۹ مرداد ۰۴ http://vtn.ir/001ibq @howzavian_khuzestan