✨توفیق خدمت
✍ الهام غوابشی
دولت، دولتمرد، چه واژگان پرمغز و پرمسئولیتی... دولت که خود معنی بس ویژه و ژرف دارد و از هر آنچه نهاد خدمتگزار است سخن به میان میآورد و مسئولیت متصدیانش را دوچندان میکند که اگر بخواهیم این واژگان را تمام و کمال معنی کنیم پرده از وظیفهای بس سنگین بر خواهیم داشت که انجامش تلاش شبانه روزی و طاقت فرسایی را میطلبد که مجاهدانه و خدمتگزاران باید باشد و غیر از این نیست...
اما واژه دولتمرد هم کم از دولت ندارد بلکه شاید سنگین و ژرف تر چرا که هر وظیفهای که در دولت تعریف شده است را دولتمرد به عرصه ظهور میرساند و صرف میکند واژه ایثار و جهاد را آنچنان که باید دقیقاً مثل و مانند خدمتگزاران بیادعایی که برای خدمت شب و روز و سر از پا نمیشناختند و تمام فکر و ذکر و افتخارشان محرومیت زدایی از تمامی ضعفها و معضلات کشورشان بود همانها که پیرو راه جان بر کفان دولتمردی بودند که کلامشان جز به خدمتگزاری باز نمیشد و خود توقع ملت را نسبت به مطالبهگری بالا میبردند آنجا که رجایی عزیز به ملتش میفرمود: شما هر وقت مرا میبینید بپرسید چه میکنی و حتی سر من فریاد بکشید البته فریادی برادرانه و همچون اعضای یک خانواده که برای مستضعفان چه کردی...؟
آری این است دولتمردی ، دقیقاً همان جا که خود را نه در مقابل بلکه در کنار محروم و مستضعف و ملت بداند همان که دست و فکرش برای خدمت باز است.
ما تلاشگران میهن دوست و مردمی کم نداریم از رجایی و با هنر گرفته تا شهید جمهور و خدمت رئیسیِ گرانقدر که خدمتش زبانزد عام و خاص شد و بالینش راه جهاد گشت
آری آنگاه که بیمحابا در دل معرکه باشی و نبینی راحتیها و زرق و برقهای زودگذر مسئولیت و میزها را و دل بکنی از ملاهی و بازیچههای دنیا میرسی به آنجا که نه تنها زمین و زمان از تو بگویند بلکه جاودانه گردی در افکار مستضعفین و محرومین عالم تا آنجا که با شنیدن نام و یادت و یا نظاره بر تصویر مظلومیتت چشمها را یارای ایستادگی نباشد و قلبها ناگزیر از شکستن...! رجایی و باهنر و رئیسیها معنی کردند واژه سخت اما سهل و آسان خدمت را برای هر آنکه طالب ماندگاری نام نیک و عاقبت بخیریست تا آنجا که تو را شهید بخوانند و احیاءٌ عندَ رَبهم یُرزقون...!
هفته دولت فرصت نابی است برای مردم که دولت را مورد بازنگری قرار دهند برای اصلاح ضعفها و رشد نقاط قوت و یاری بخش دولت باشند آن هم منتقدانه سازنده مطالبه گرانه... و این مردم سازگار همیشه در صحنه مستحق بهترین خدمات و توجهاتند که اگر اینها نباشند دلسردی و ناامیدی چیره گشته و پیگیری اهداف سخت و طاقت فرسا.
دولت و ملت دو سرمایه ی ارزشمند برای سرافرازی نظامی است که فقط خود و از درون قادر به رشد و شکوفایی و بالندگی است تحت عنایات بقیه الله الاعظم و رهبری فرزانه که کلام و بیان نافذشان چراغ راه همگان بوده و هست تا ظهور حضرت حجت ان شاالله
#هفته_دولت
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
تاریکیهای تابستان
✍️ سیده ناهید موسوی
آخرین روزهای تابستان ۱۴۰۴ را میگذرانیم؛ تابستانی که گفتوگوی بسیاری از مردم درپرسشهایی تکراری خلاصه میشد: «برق دارید یا نه؟»، «ساعت چند قطع میشود؟»، «ما فلان ساعت بیبرق میشویم، شما چطور؟»...
واژهی «قطعی» پرتکرارترین واژه این روزهاست؛ قطعی برقی که زندگی همهی مشترکان را، بیهیچ تبعیضی، مختل کرده است. هر روز و هر ساعت، بیبرقی چون مهمانی ناخوانده به خانهها، محلهای کار، ادارات و مکانهای عمومی سر میزد و نظم زندگی را بر هم میزد.
این وضعیت به سوژهای عمومی بدل شد؛ جایی که کاربران فضای مجازی و بلاگرها، روایتهای طنز و غیرطنز خود را از تاریکی و بیبرقی منتشر میکردند. روایتهایی که شاید لحظهای لبخند بیاورد، اما سنگینی این معضل را از یاد نمیبرد. میدانیم که ناترازی برق و ضرورتصرفهجویی در انرژی بر همگان لازم است، اما حل مشکل با خاموشیهای روزانه نهتنها تسکینی نیست، بلکه خود، خسارتها و مشکلات جبرانناپذیری در پی دارد.
راستش را بخواهید، در کودکی از خاموشیها لذت میبردم؛ تنها به این دلیل که مادرم شمعهای رنگارنگی برای چنین وقتهایی کنار گذاشته بود و روشن کردنشان برایمان جذابیتی کودکانه داشت. اما امروز، از زاویه دید بزرگسالی دریافتم که خاموشی چیزی جز تعطیلی کسبوکارها، خرابی وسایل برقی و تحمل گرمای سوزان تابستان نیست؛ بیآنکه کسی مسئولیت آن را بپذیرد.
ایکاش پیش از آنکه دیر شود، قدر بدانیم؛ قدر نعمتهایی را که بودنشان عادی مینماید و نداشتنشان همهچیز را به هم میریزد. قدر خدمتگزارانی که در سکوت، روزی رفتهاند، قدر مردم صبور و قدر روشنایی برق...
برق فقط یک جریان سادهی الکتریکی نیست؛ روشنایی خانهها، رونق بازار، آرامش شبانه و حتی امید در دل مردمی است که به آینده چشم دوختهاند. شاید خاموشیها به ما یادآوری کنند که کوچکترین امکانات چقدر بزرگ و حیاتیاند. اگر قدر نعمتها را ندانیم، روزی میرسد که فقدانشان را نه با لبخند، که با آه و افسوس به خاطر بیاوریم. کاش این تجربه تلخ، آغازی باشد برای تغییر نگاه، برای صرفهجویی بیشتر، برای مطالبهگری جدیتر و برای ساختن فردایی روشنتر؛ فردایی که در آن «بیبرقی» تنها خاطرهای از تابستان ۱۴۰۴ باشد.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
روحانیت، سنگربانِ اندیشهها در عصر جنگ شناختی
✍علی صالحی
بیانیه راهبردی «حوزه پیشرو و سرآمد» که توسط رهبر فرزانه انقلاب ابلاغ شده، چراغ راهی است برای حوزههای علمیه و ترسیمکنندهی نقش بیبدیل روحانیت در هدایت جامعه و مقابله با تهدیدات دشمنان. تهدیداتی که امروز، چهرهای نو به خود گرفتهاند. دشمن صرفاً به جنگافزارهای سخت و نظامی متوسل نمیشود؛ بلکه با بهرهگیری از ابزارهای پیچیدهی شناختی، در پی نفوذ به اذهان، دگرگونسازی منظومهی فکری جامعه و نهایتاً بر هم زدن انسجام اجتماعی ملت ماست.
روحانیت در عصر جنگهای شناختی، موظف است با بهرهگیری از سرمایهی معرفتی خود، و اتکا به عقلانیت دینی و تحلیل راهبردی، به مقابله با هندسهی ادراکی دشمن بپردازد. امروز، سنگر ما ذهنهای جوانان این مرز و بوم است و رسالت ما، پاسداری از این سنگر. با تاسیس قرارگاه شناختی در حوزه، میتوان گامی بلند در این راستا برداشت و با اتکا به قدرت الهی، در این نبرد نیز دشمن را مغلوب ساخت، چراکه روحانیت، سنگربانِ اندیشههاست.
متن کامل 👇👇
https://rahamedia.net/?p=17944
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
«یک اقدام کوچک مهدوی»
✍ #سیده_الهام_موسوی
چند روز پیش، مغازهای نزدیک مسجد را دیدم که بسته مانده بود. از دختران کوچک مسجد شنیدم صاحب مغازه گفته بود: «اگر دوباره بیایید خرید کنید، یک چیپس یا پفک مجانی میدهم.» همان لحظه ایدهای در ذهنم جرقه زد: چرا روی کاغذی ننویسم «اللهم بارک لمولانا الإمام صاحب الزمان (عج)» و به او پیشنهاد ندهم آن را روی شیشه مغازه بچسباند؟ شاید همین ذکر ساده، روزیاش را برکت دهد. لحظهای ترسیدم، اما دلم گفت کار برای امام زمان (عج) ارزشش همین است؛ حتی اگر با بیمهری یا طعنه همراه باشد.
کار فرهنگی مهدوی فقط دعا و انتظار نیست. هر اقدام کوچک، حتی سادهترین رفتارهای روزمره، میتواند یاد امام زمان (عج) را زنده نگه دارد. وقتی نیت خیر برای دیگران میکنیم، حتی یک لبخند یا یک برگه کوچک با ذکر مهدوی، قلبها را روشن میکند، دلها را با نور امید پر میسازد و موجی از معرفت و آرامش در زندگی روزمره مردم جاری میشود. شاید کسی متوجه نشود، اما اثر آن در دل جامعه باقی میماند و بذر امید در دلها کاشته میشود.
گاهی فکر میکنیم کارهای بزرگ لازم است تا تأثیرگذار باشد، اما واقعیت این است که کوچکترین اقدامها هم میتوانند مسیر زندگی یک نفر را تغییر دهند. یک جمله خوب، یک نگاه مهربان، یک یادآوری از امام زمان (عج) میتواند دل کسی را روشن کند و او را به سوی خیر هدایت کند. همین است جوهره کار فرهنگی مهدوی: تبدیل هر لحظه و هر اقدام روزمره به وسیلهای برای زنده نگه داشتن یاد امام زمان و گسترش فرهنگ انتظار و معرفت او در جامعه.
هر کار کوچک برای امام زمان (عج) ارزشمند است. حتی اگر کسی متوجه نشود، اثر آن باقی میماند. بیایید زندگی روزمرهمان را با مهربانی، نیت خیر و یاد امام زمان عج نورانی کنیم و با این اقدامات ساده، دلهای بیشتری را به نور امید و معرفت مهدوی روشن سازیم.
#جهاد_روایت
#جهاد_تبیین
#مهدویت
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
698.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍وقتی برجام با محتوایی تصویب شد که در بطن آن مکانیسم ماشه گنجانده شده بود، بسیاری آن را حاصل خیانت یا حماقت تیمی دانستند که در آن حتی جاسوس هم وجود داشت.
این توافق در مجلسِ لاریجانی، تنها در بیست دقیقه و بدون بررسی کارشناسی دقیق و با نادیده گرفتن فریادهای دلسوزان انقلاب تصویب شد.
نه تنها صدای اعتراض آن نمایندگان شنیده نشد، بلکه با الفاظی همچون "کاسبان تحریم و ترسو و بزدل و مخل روند صلح و... مورد حمله قرار گرفتند.
در همان جلسه، مردی برخاست و گریست!
مردی که با بغضی فروخورده و قلبی شکسته، تلاش کرد حقیقت را فریاد بزند، اما صدایش در هیاهوی سیاستبازان گم شد.
مردی به نام علی اصغر زارعی، که آن روز، نه برای سیاست، بلکه برای وطن و عزت ملت گریست.
صدای هقهقهایش در فضای مجلس پیچید، اما دلهای بسته از درک آن عاجز بودند.
بسیاری، آن گریه را مسخره کردند، دستاویز طنز قرار دادند و آن صحنه را تمسخر کردند، اما غربیها، همانهایی که پشتپرده برجام را نوشته بودند، خوب میدانستند معنای آن گریه چیست.
آن اشکها، اعترافی ناگفته بود به آغاز یک دوره پرخسارت؛ دورهای که عزت ملی در ازای لبخند دشمنان، بر میز مذاکره گرو گذاشته شد.
امروز، باید با حسرت گفت:
"مرحوم علی اصغر زارعی" حق داشت...!
او آینده را دیده بود، فریاد زده بود، اما فریادش شنیده نشد.
نامش را با افتخار باید بر زبان آورد و یادش را گرامی داشت، چرا که در میان هزاران ناظر خاموش، فقط او بود که گریست.
نه از ضعف، بلکه از عمق بصیرت و درد.
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
🚢 «مسیری که باید بسته شود »
سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان، انگلیس با پشتگرمی آمریکا، این بار هم از همان «سوراخ قدیمی» سرک کشیدهاند؛
قطعنامه لغوشده را دوباره زنده کردهاند، بدون حق قانونی و در تضاد کامل با قطعنامه ۲۲۳۱.
📜 واقعیت ساده است:
کسانی که خودشان تعهدات برجامی را لگدمال کردهاند، هیچ جایگاهی برای استفاده از «اسنپ بک» ندارند.
این اقدام نه دیپلماتیک است، نه حقوقی؛ فقط یک حمله مستقیم سیاسی علیه ایران است.
⚓ پاسخ باید متقارن و واقعی باشد:
عبور هر کشتی با پرچم فرانسه، آلمان، انگلیس و آمریکا از آبهای تحت کنترل ایران ممنوع.
تنگه هرمز و دریای عمان امتیاز است، نه مسیر رایگان برای متخاصمها.
آنکه نان ما را تحریم میکند، مسیر حیاتیاش را قفل میکنیم.
💥 چرا این مهم است؟
هر روز که این کشتیها از آبهای ما میگذرند، میلیاردها دلار کالا و انرژی به جیب همانها میرود که امروز به شورای امنیت علیه ما گزارش میدهند.
قطع این مسیر یعنی ضربه به اقتصادشان، و هشدار به هر دولتی که به فکر تکرار این بازی افتاده.
آقای پزشکیان :
تحریم را با تحریم، فشار را با فشار، و دشمنی را با بازدارندگی باید پاسخ داد .
💥از قوه قضائیه می خواهیم با مذاکره کننده گان و سکه بگیران برجام هم برخورد کند .
✍حمیدرضا توکلی زاده
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
▫️#یادداشت | مبانی اتحاد مقدس در قرآن کریم
جمهوری اسلامی ایران، محور و خیمهگاه امت اسلام و در منظومه تمدنی جهان اسلام، امالقرای معاصر به شمار میآید. از این رو، اتحاد مقدس ملت ایران نه تنها ضامن بقای سیاسی و اجتماعی نظام، بلکه عنصر کلیدی در حفظ هویت تمدنی و تضمین استمرار انقلاب اسلامی است.
🔗 متن کامل یادداشت
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
سعدی در گلستان حکایتی کوتاه دارد که در لایهی معنایی آن به زیبایی از صنعت ادبی «متناقضنما» یا همان پارادوکس استفاده شده:
شد غلامی به جوی، کـآب آرَد
آبِ جوی آمد و غلام بِبُرد
خیام هم در رباعی معروفش هنرمندانه از آرایهی ادبی متناقضنما بهره برده:
بهرام که گور میگرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟
پارادوکس در ادبیات شیرین و آموزنده است و در سیاست گزنده و عبرتآموز. مثلاً وقتی میشنویم کودکی گرسنه در غزّه زیر بسته کمکهای غذایی که از آسمان بر سرش فرود آمده له میشود، قلبمان مچاله میشود. شاید متناقض به نظر برسد که کسی از ترس مرگ، خودکشی کند. اما در سیاست نمونههای بسیاری برای آن وجود دارد. مثلاً قذافی خوشی زیر دلش میزند و تصمیم میگیرد چرخ سانتریفیوژ را متوقف کند و صنعت موشکیاش را بدهد برود تا آمریکا و ناتو به لیبی حمله نکنند و چرخ اقتصاد لیبی جیرجیر نکند و خوب بچرخد. اما هم آمریکا دخل لیبیِ بیدفاع را میآورد و هم زوار اقتصاد نفتیاش درمیرود.
نمونه وطنی این آنتیتزها، برجام است. قرار بود برجام اقتصاد و امنیت بیاورد اما حالا فکر و ذکر مسئولین کشور این است که چطور از تلهها و مینهای برجام جان سالم به در ببرند. قوز بالا قوزِ #مکانیسم_ماشه را چه کنند؟! با تحریمهایی که «بالمرّه» بازمیگردند چه کنند؟ بله ظریف رفته بود برایمان آب خوردنِ رفع تحریم بیاورد، اما سیل تحریمها آمد و همه چیز را با خودش برد. اگر در سیاست از پارادوکسها عبرت نگیریم، در دیوان شاعران آینده مضحکه میشویم.
✍#زهرا_محسنی_فر
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
«پــرواز کــن»
✍ #سیده_الهام_موسوی
گاهی باید از سقوط نترسید،
از دل تاریکی به سوی نور رفت.
برای رسیدن و آغاز دوباره، هرگز دیر نیست...
پرواز کن!🕊
شکستهدل هم روزی پرواز دارد.
بال بزن، چرا که پرواز حق روح توست.
گاهی سقوط، تو را به اوج میرساند،
گاهی تاریکی، اشتیاقت به نور را بیشتر میکند.
از دل زخمها بال بساز،
از دردها معنا بتراش،
و از ویرانی خویش، پرواز تازهای بیافرین.
پرواز، حق روح توست...
و رسیدن به نور، حق توست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ
(بقره، ۲۵۷)
«خداوند سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ او آنها را از تاریکیها به سوی نور هدایت میکند.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرواز کن🕊
که آسمان خانهٔ توست.
بادها با تو همصدا،
ابرها بدرقهٔ راه دل شاد توست.
بال پروازت، و هر لحظه،
شروعی دوباره است.
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
🏴 جَـلَّ مُـصابِي بكَ يا سيدي
فِداكَ نَفْسِي يا عِمادَ دِينِـي
#الامام_الحسن_العسكري
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
غریب با عظمت
نوشتاری تاریخی وتحلیلی پیرامون مجاهدتهای یازدهمین اخترتابناک آسمان ولایت وامامت امام حسن عسکری(علیه السلام).
✍به قلم: حجت الاسلام والمسلمین امین بهرامی(شریعت شوشتری)را در پایگاه بین المللی شفقنا مطالعه بفرمائید.
انتشاربه مناسبت شهادت آن امام همام
https://fa.shafaqna.com/news/1035180
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
«محفل محبت یا محفل تفرقه؟»
✍ #سیده_الهام_موسوی
گاهی انسان فکر میکند کاری که انجام میدهد درست است؛ اما حقیقت چیزی دیگر است.
نمیشود بعداً گفت «نمیدانستم»؛ امروز بستر آگاهی و مطالعه بیش از هر زمان دیگر فراهم است.
اکنون که هشتم ربیع است، کسانی در حال آمادهسازی محافلی هستند که نه ریشه در سیره اهل بیت علیهمالسلام دارد و نه در شأن نام شیعه.
قبل از آنکه متن را باز کنم، میخواهم چند پرسش ساده از دوستان حاضر در این محافل داشته باشم:
آیا شیعه را اینگونه شناختید؟
مگر شیعه یعنی جز آنکه «پیروی» و «اطاعت»؟
کجا روایت احادیث اهل بیت(ع) سفارش به چنین مجالسی کردهاند؟
فرقههای(شیرازیها) منحرف خوب بلدند بذر تفکر باطلشان را در ذهنها بکارند و چنین القا کنند که این محافل دل حضرت زهرا (س)
را شاد میکند. اما آیا واقعاً چنین است؟
وقتی کسی با این مراسمها مخالفت میکند، او را متهم میکنند به دوستی با قاتلان حضرت زهرا. گاهی هم کنایه میزنند که «نهم ربیع(عیدالزهرا) دست برادریشان آلوده میکند ». این چه منطق و روشی است؟
ما خوب میدانیم که اهل سنت نیز امروز گرفتار تفکرات باطل برخی از علمای خود هستند و چوب دروغ و تحریف آنان را میخورند.
اما آیا ما هم باید همان مسیر را برویم و سخن دشمنان را علیه خودمان تأیید کنیم؟
در همین روزها دیدم که یک برادر غزّهای با چه زیبایی از مذهب ما یاد میکند. میگفت:
«من شیعه را نمیشناختم. علمای ما یا معرفی نکردند یا نجس خواندند. اما امروز هرچه مطالعه میکنم، بیشتر ایمان میآورم که این مذهب کاملترین است.»
این سخن برای منِ شیعه مایه افتخار بود.
حالا بیاییم از خود بپرسیم:
اگر همان برادر غزّهای فیلم محافل نهم ربیع (عید الزهرا) را ببیند، آیا باز هم در مسیر حق ثابتقدم میماند؟ یا دچار تردید میشود؟
به جای محافل طرد و تفرقه، باید اهل جذب باشیم. باید با رفتار، ادب و اخلاق، چهره واقعی شیعه را نشان دهیم.
چهرهای که هرکس آن را ببیند، با خود بگوید:
«خوشا به حال آنان که پیرو اهل بیتاند.»
#جهاد_روایت
#جهاد_تبیین
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan