ویژگی‏های اصلح, نامزد اصلح, انتخاب اصلح هدف جبهه‌ی دشمنان شما، نقطه‌ی مقابل هدف شما است. شما كه در انتخابات شركت میكنید، دنبال یك فرد اصلحی میگردید كه بتواند كشورتان را با همین سرعت، بلكه بیش از این، پیش ببرد؛ هم در عرصه‌ی مادی، هم در عرصه‌ی معنوی. شما دنبال انتخاباتید، برای اینكه كسی بتواند عزت شما را بالا ببرد، استقلال شما را عمیق‌تر كند، وضع زندگی شما را بهتر و مرفه‌تر كند، گره‌ها را باز كند، امید و شور و شوقی در كشور به‌وجود آورد؛ اما دشمن شما درست بعكس، مایل است انتخاباتی انجام بگیرد كشور را به سمت وابستگی، به سمت ضعف، به سمت عقب‌ماندگی در صحنه‌های گوناگون حركت دهد؛ كشور را به عقب بكشاند، به عقب براند؛ آنها هدفشان این است. پس دو تا هدف در مقابل هم قرار دارد: هدف ملت ایران، هدف جبهه‌ی دشمنان. مقصود دشمن با این حاصل میشود كه انتخابات اولاً سرد برگزار شود؛ مردم بی‌رغبت باشند، عده‌ی كمی شركت كنند، یك عده‌ای بگویند: آقا چرا شركت كنیم؟ فایده‌اش چیست؟ ما نمیخواهیم بیائیم. اینها دشمن را خوشحال میكند. ثانیاً نتیجه‌ای كه از صندوقها بیرون می‌آید، نتیجه‌ای باشد كه دولت را، به تبع دولت، ملت را به سمت وابستگی بیشتر، به سمت تبعیت بیشتر، به سمت قرار گرفتن در سیاستهای دشمنان قرار دهد؛ دشمن این را میخواهد.پس ببینید، صحنه روشن است؛ معلوم است شما چه میخواهید، معلوم است دشمن چه میخواهد. حالا آن مطلب دوم كه چگونه اصلح را پیدا كنیم و مشخصات یك انسانی كه اصلح از دیگران است، چیست.۱۳۹۲/۰۲/۲۵

♦️لحظه آتش زدن ستاد جلیلی در مشهد داوری، فرماندار مشهد: 🔹فرد جوانی که عصر امروز با کوکتل مولوتوف دست ساز به یکی از ستادهای انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری در مشهد حمله کرده بود بلافاصله توسط نیروی انتظامی دستگیر شد.معلوم هست جلیلی اصلح هست

عربده های دروغ و پاسخ های صریح... 🛑‍#جهاد_تبیین @TABEIN_14

⛔اتفاقی بزرگ در مراسم شهید احمد نوروزی⛔ عیادت شهید نوروزی از سیده عالیه ساداتی مهمان پیر و مسن سالگرد شهید نوروزی 🌷 قابل توجه خوانندگان اینکه !! ⛔⛔ در این متن ، سیده عالیه ساداتی همسر مرحوم جانعلی درخشانی به اسم ننه عالیه مورد خطاب قرار می گیرد . ننه عالیه ۷۰ ساله از بانوان متدین و بسیار مهربان شهرستان نکا کوچه جنگلبانی می باشد . ننه عالیه اینطور روایت می کند : 👇 بعد از اینکه شنیدم قراره فرزند شهید نوروزی بمناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر برای پدر شهیدش ، شهید بی سر احمد نوروزی در شهرستان نکا مراسمی برگزار نماید . دل تو دلم نبود که در مراسم حضور داشته باشم ، کسی تصورش را نمی کرد که من با کهولت سنی که دارم در مراسم شهید شرکت کنم ، خلاصه لنگ لنگان خودم را به مراسم شهید نوروزی رساندم ، نمی دانم چرا اما اون شب دل تو دلم نبود ، حس خوبی در مراسم داشتم و حضور شهید را لمس می کردم ، اواخر مراسم سالگرد شهید نوروزی ، بیماری و کهولت سن این اجازه را به من نمی داد تا بیشتر در مراسم شهید حاضر باشم بهمین منظور ، خودم را به ایوان حرم شهدا ، کنار قایقی که به یادگار از دفاع مقدس در آنجا بود رساندم ، بچه های نوجوان در قایق مشغول بازی بودن و من نیز در زیر قایق ، مشغول استراحت که به ناگاه قایق بر کمرم فرود آمد ، همه چی برایم تیره و تار شد ، نفسم بالا نمی آمد همه نگران از وضعیتم بودند تا اومدن ِآمبولانس ، همه دست به دعا که اتفاقی برایم نیفتد 🤲 با آمدن آمبولانس ، سریعا من را به بیمارستان منتقل کردند . بعد از معاینه پزشکی ، متوجه شدن که مهره کمرم ترک برداشت و قلب ضعیف من ، اجازه عمل جراحی را به من نمی داد و بهمین منظور ، دکتر گفت عمل جراحی منتفی و باید به مدت ۶ ماه استراحت مطلق نمایم . ننه عالیه در ادامه گفت : ناراحت از این اتفاق ، شب را به استراحت پرداختم ، دست بر قضا ، اتفاق بزرگ زمانی که در حال استراحت بودم رخ داد . ناگاه !! مهمان ناخوانده ای داشتم ، کسی تصورش را نمی کرد شهیدِ مهربان شهرمان ، شهید بی سر ، شهید احمد نوروزی به عیادتم بیاید . بله درست حدس زدید👌 اولین فردی که به عیادتم آمد ، شهید بی سر شهید احمد نوروزی بود . هاج و واج به شهید خیره شده بودم ، پیش خودم گفتم این کیه ؟؟ چقدر خوش سیما ، چقدر مهربان و چقدر زیبا ... . گفتم : شما ؟؟ گفت : من شرمنده شما شدم ، من شرمنده ام ، من شرمنده ام . گفتم : پسرم !! چرا چقدر ابراز شرمندگی می کنید !!؟؟ شما کی هستید ؟؟ شهید گفت : شما امشب مهمان من بودید و من میزبان شما ، من شهید احمد نوروزی هستم🥀💔 من نتوانستم خوب از شما مراقبت نمایم ، دیدم که این اتفاق ناگوار برای شما افتاد ، من شرمنده شما هستم ، من را ببخشید 😔😔 ننه عاليه در ادامه تعریف می کند : شهید احمد نوروزی لباس سبز بر تن داشت و بسیار نورانی بود که نورانیت و چهره زیبای شهید ، چقدر چشم گیر و نافذ بود . گفتم پسرم !! چرا اینطوری می کنی !!؟؟ چرا هی ابراز شرمندگی می کنی ، اتفاقی بود که افتاد . در ادامه دیدم شهید احمد نوروزی خم شد و دستانم را بوسید ، این حرکت شهید ، انگار آب سردی بر پیکرم ریخته شد ❄ و بسیار شرمنده محبت شهید شدم🥺 در ادامه از شهید نوروزی خواستم تا بیشتر ، پیشم بماند تا از نورانیت شهید بهره ببرم اما شهید گفت نمی توانم بمانم !! فرزند آقا روح الله تن خسته ای دارد ، چند روزی فشار زیادی به فرزندم روح الله آمده ، میرم تا خستگی از تنش بیرون کنم ، نگران روح الله هستم . شهید نوروزی در ادامه گفت: ننه عالیه نگران نباش ، کار آقا روح الله را رسیدم حتما نزد تو خواهم آمد . ⛔⛔ حرف دل خطاب به اهالی مردم استان مازندران : 🌹🌹 چقدر از شهید بی سر احمد نوروزی می دانید؟؟ چقدر از کرامات شهید احمد نوروزی مطلع هستید ؟؟ چقدر از مظلومیت و غریبی شهید بی سر احمد نوروزی مطلع هستید ؟؟ تاکنون به زیارت قبر مطهر شهید بی سر احمد نوروزی رفتید ؟؟ اصلا می دانید پیکر مطهر شهید در کجا دفن می باشد ؟؟ و آیا می دانید پیکر مطهر شهید احمد نوروزی ، بی سر دفن است ؟؟ و آیا می دانید ؟ و آیا می دانید ؟؟؟؟؟ شهید مهربان ، شهید دارای کرامات شهید بی سر شهید احمد نوروزی در استان مازندران گلزار شهدای شهرستان نکا دفن می باشد 🥀💔 شهید احمد نوروزی فرزند صفرعلی معروف به شهید بی سر تاریخ تولد : ۱۰ شهریور ۱۳۳۲ تاریخ شهادت : ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۱ سن شهید هنگام شهادت ۲۸ سال محل شهادت : خرمشهر عملیات: بیت المقدس عملیات هایی که شهید در آن حضور داشت : عملیات فتح المبین ، عملیات بیت المقدس ، غائله کردستان ، درگیری های گنبد و ...

❌آیا می خواهید دوباره مفسدان برگردند؟! کامنت هاتون رو برام اینجا بزارید : https://harfeto.timefriend.net/17129536389330 📌به کانال #خبر_فوری_و_مهم بپیوندید : @khabare_fouriw

‼️ #تورم ترکیه بالاتر از ایران؛ با اینکه: ❌تحریم نیست 🚫ممنوعیت اقتصادی نداره ✅میلیونی گردشگر داره ✅صنعت و تولید خوبی داره 🧐اما ایرانی‌ها فکر می‌کنند علت تورم، تحریم‌هاست #حرف_حساب #حقیقت_تلخ 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ایتا و سروش

فوری فوری 😳😳😳 #سانسور رو بشکنید. این کلیپ رو برای هر کسی که میشناسید بفرستید و دعوتش کنید ... 🔴وقت کمه!!!! ‌ این دیگه همه جوابهارو داده که #چرا_جلیلی #یک_ایران_دعوت #رأی_ایران_جلیلی #سعید_جلیلی 🔥 @Moohem

🔴پاسخ خیانت های ظریف از زبان سردار دلها 🔥 @Moohem

🎥 رهبر انقلاب خطاب به نامزدهای ریاست‌جمهوری: با خداوند خودتان عهد کنید که اگر رای آوردید کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذره‌ای با انقلاب زاویه دارند 🔹کسی که با انقلاب، نظام و امام ذره‌ای زاویه دارد به درد شما نمی‌خورد. کسی که دلبستۀ آمریکا باشد برای شما همکار خوبی نخواهد بود. 🔹کسی که به راهبرد دین و شریعت بی‌اعتنایی کند همکار خوبی برای شما نخواهد بود. 🔹اگر شما نامزدها چنین عهدی با خدای خودتان ببندید بدانید کارهای انتخاباتی‌تان یک حسنه خواهد بود. ☫به جمع سربازان گمنام بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/3617980416C11748e2114

سپیده دم جمعه که از اتاقش خارج شد،ابتدا کارهای مدرسه را انجام داد. سپس به امور خود پرداخت. اول لباس هایش را شست و تطهیر کرد،بعد لباس هایش را روی بند انداخت تا خشک شوند،کفش هایش را هم آب کشید و مقابل آفتاب گذاشت. نزدیک ظهر که لباس هایش خشک شده بود،لنگی بست و در حوض مدرسه غسل کرد. چون تابستان بود و روز جمعه،طلبه ها برای دیدار خانواده های خویش رفته بودند و فقط عده ی کمی در مدرسه به سر می بردند. وقتی غسل کرد و از آب بیرون آمد، قدری در آفتاب ایستاد تا خشک شد،سپس لباس و کفش هایش را پوشید و مانند مسافری که عازم سفر است، آماده ی رفتن شد و لب حوض نشست. همین که صدای اذان بلند شد و بانگ «الله اکبر» طنین افکند ، ناگهان غیب شد و من هرچه نگاه کردم اثری از او ندیدم. من مات و مبهوت به صحن مدرسه دویدم و مشغول داد و فریاد شدم. چند نفری که در مدرسه بودند، سراسیمه به حیاط ریختند تا ببینند چه خبر شده. وقتی مرا در آن وضع دیدند، شگفت زده جلو آمدند و گفتند: چه شده. مگر دیوانه شده ای؟ گفتم: خادم این مدرسه، همان مردی که لباس هایتان را می شست، حجره هایتان را جارو می کرد و… . چون او را نیافتند گفتند: شاید به بازار رفته یا برای نماز جماعت از مدرسه خارج شده است. گفتم: هرگز. این حرف ها نیست. می دانم که اینک به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پیوسته. پرسیدند: قصه چیست؟ ماجرای او را برایشان شرح دادم و تمام حوادثی که از شب چهارشنبه اتفاق افتاده بود، برای آنها تعریف کردم. همینک حدود ۸۰ سال از آن ماجرا می گذرد و در طول این مدت احدی از آن خادم تبریزی نام و نشانی نیافته است. خاطرات مرحوم سیدغلامرضا‌ کسایی گوگانی