سلام آقا
صدای پای تو
خبر از آمدن باران می دهد
ای بهار سبز هستی
ماه محرم هم آمده است
کی می آیی
ای صاحب عزا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
✅ آيت الله وحيد خراسانى توصیه ڪردند:
از اول محرم
تا روز « عاشورا » كه نزديك است، روزى صدمرتبه سوره_توحيد را بخوانيد و به حضرت
💕 سيدالشهدا 💕علیه السلام هديه كنيد،
ِ اِن شاءالله فيوضاتى نصيبتان ميشود،
💎شرطش هم اين است مردم را دعوت به اين عمل كنيد.
👈همچنین اشاره ڪردند چقدر خوب است ڪه این عمل نورانے
📖 تلاوت صدمرتبه سوره توحید و هدیه نمودن به روح مطهر و نورانے حضرت سیدالشهداء علیه السلام
به نیابت از حضرت❣حجت ابن الحسن المنتظر المهدے عجل الله تعالے فرجه الشریف❣انجام شود .
أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪَألْفَـــــــــرَج
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی ویژه محرم بسیار زیبا وشنیدنی
کاری از طلاب مدرسه علمیه حضرت معصومه سلام الله جم
معرفی حضرت مسلم و بیان یکی از ویژگیهای ایشون(استغفار)
✍امام صادق علیه السلام:
بنده ای نیست که آب بنوشد و حسين عليه السلام را یاد نموده و قاتلش را لعنت کند مگر اینکه خدا صد هزار حسنه برایش می نويسد و صد هزار گناه از سيئات او را پاکافی کند و او را صد هزار درجه معنوی بالا می برد و با این عمل گویی او صد هزار برده را آزاد کرده و خدای متعال روز قيامت او را با دلی شاد و آرام محشور می کند.
📚کافی، ج ۶، ص ۳۹۱
🚩 #روز_دوم_محرم
1⃣ امام حسین علیهالسلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری به كربلا وارد شد.(1) عالم بزرگوار "سید بن طاووس" نقل كرده است كه: امام علیهالسلام چون به كربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همینكه نام كربلا را شنید فرمود: این مكان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست. این خبر را جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من داده است.
2⃣ در این روز "حر بن یزید ریاحی" ضمن نامه ای "عبیدالله بن زیاد" را از ورود امام علیهالسلام به كربلا آگاه نمود.
3⃣ در این روز امام علیهالسلام به اهل كوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان كوفه ـ كه مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در كربلا آگاه كرد. حضرت نامه را به "قیس بن مسهّر" دادند تا عازم كوفه شود. اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیهالسلام را دستگیر كرده و به شهادت رساندند.
✍ زمانی كه خبر شهادت قیس به امام علیهالسلام رسید، حضرت گریست و اشك بر گونه مباركش جاری شد و فرمود:
"اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِیعَتِنا عِنْدكَ مَنْزِلاً كَریما واجْمَعْ بَینَنا وَبَینَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ، اِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیيءٍ قَدیرٌ؛
خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاهِ والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع كن، كه تو بر انجام هر كاری توانایی."
📚 1_ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 6، ص19
37.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز دوم
حسین رسید به کربلا
اهلا وسهلا
🏴ذکر مصیبت روز دوم محرم ورود به کربلا🏴
🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
کاروان امام حسین( ع)امروز به کربلا رسیدن ،همون کربلائی که امام سجاد (ع) فرمودند هیچ پیامبری از دنیا نرفت مگر اینکه کربلا رو زیارت کرد.
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب وخاکش با دل و جان آشناست
السلام ای سرزمین کربلا
السلام ای منزل و ماوای ما
السلام ای خیمگاه خواهرم
مقتل جانگداز اکبرم
کربلا گهواره ی اصغر توئی
مقتل عباس نام آور توئی
▪️▪️▪️▪️
تا این کاروان رسیدن به کربلا ...آقا از اسم این سرزمین سوال کرد تا اسم کربلا به گوش ابی عبدالله رسید سر رو به آسمون بلند کرد اشک از چشمان آقا سرازیر شد فرمود پناه میبرم به خدا از این سرزمین پر بلا.
بعد فرمودن عباس جان بچه ها رو پیاده کن.جوونای بنی هاشم زن و بچه ها را با چه احترامی ...با چه عزتی ...از محمل ها پیاده کردن...اما آی مردم دلها بسوزه برا عصر روز یازدهم دیدن زینب داره یتیم های حسینشو سوار ناقه بی جهاز میکنه همه رو که سوار کرد نوبت خود زینب رسید هرچی نگاه کرد دید براش محرمی نمونده یکوقت دیدن سراسیمه به سمت گودال رفت صدا زد حسین جان پاشو ببین برای زینب محرمی نمونده ....همه بگین حسین جانم حسین جانم....😭😭
الا لعنه الله علی القوم الظالمین
زندگینامه ی میرزا اسماعیل دولابی
محمد اسماعیل دولابی در روستای دولاب از توابع تهران زاده شد. در جوانی به شغل کشاورزی اشتغال داشت و در عین حال به صورت آزاد به دانشآموزی در جلسات علمای دینی معاصر مانند آیتالله سید محمد شریف شیرازی، آیتالله شاهآبادی، آیتالله تقی بافقی، شیخ غلامعلی قمی و شیخ محمدجواد انصاری پرداخت.
اسماعیل دولابی در محافل پیرامون خود نماینده درک متفاوت و فراگیری از دین با تکیه بر مفاهیم محبت و زیبایی بود و این بیان جدید باعث جذب جوانان و قشر تحصیلکرده در جلسات هفتگی وعظ او بود.
"آن عارف بزرگ در اشاره اجمالی به سرگذشت سیر عرفانی خویش چنین می فرمود :
در ایام جوانی همراه پدرم به نجف اشرف مشرف شده بودم . در آن زمان به شدت تشنه علوم و معارف دینی بوده و با تمام وجود خواستار این بودم که در نجف بمانم و در حوضه تحصیل کنم ؛ ولی پدرم که مسن بود و جز من پسر دیگری که بتواند در کارها به او کمک کند نداشت ، با ماندنم در نجف موافق نبود.
در حرم امیرالمؤمنین (ع) به حضرت التماس می کردم ترتیبی دهند که در نجف بمانم و درس بخوانم و آن قدر سینه ام را به ضریح حضرت فشار می دادم و می مالیدم که موهای سینه ام کنده و تمام سینه ام زخم شده بود. حالم به گونه ای بود که احتمال نمی دادم به ایران برگردم .
با علماء نجف هم که مشکلم را درمیان گذاشتم تا مجوزی برای ماندم در نجف از آنها بگیرم به من گفتند که وظیفه تو این است که رضایت پدرت را تامین کنی.
"همراه پدرم که به کربلا مشرف شدیم ، در بالاسر ضریح حضرت همه چیز حل شد .
هرچه را می خواستم به من عنایت کردند ، به طوری که هنگام مراجعت حتی جلوتر از پدرم بدون هرگونه ناراحتی به راه افتادم و به ایران بازگشتم .
در ایران اولین کسانی که برای دیدن من به عنوان زائر عتبات، به منزل ما آمدند دو نفر آقا سید بودند . آنها را به اتاق راهنمائی کردم و خودم برای آوردن وسائل پذیرائی رفتم . وقتی داشتم به اتاق بر می گشتم جلوی در اتاق پرده ها کنار رفت و حالت مکاشفه ای به من دست داد و در حالیکه سفره به دستم بود حدود بیست دقیقه در جای خود ثابت ماندم . دیدم بالای سر ضریح امام حسین (ع) هستم و به من حالی کردند که آنچه را می خواستی از حالا به بعد تحویل بگیر .....
حاج آقا دولابی میگف:
" در دنیا اگر خودت را مهمان حساب کنی و حق تعالی را میزبان، همه غصهها میرود، چون هزار غصه به دل میزبان است که دل میهمان از یکی از آنها خبر ندارد. هزار غم به دل صاحبخانه است که یکی به دل مهمان راه ندارد. در زندگی خودت را میهمان خدا بدان تا راحت شوی. اگر در میهمانی یک شب بلایی به تو رسید شلوغ نکن و آبروی صاحبخانه را حفظ کن. اعمال هر کس به اندازه معرفتش قیمت دارد، خلوص عمل بسته به میزان معرفت است، اعمالی که از محبت سرچشمه میگیرد خلوصش بیشتر است."