#سیره_اخلاقی
شهید حاجی زاده بینهایت صبور بود.
وقتی بحثمان میشد من نمی توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غر می زدم و با عصبانیت میگفتم تو مقصری،
تو باعث این اتفاق شدی. او اصلا حرفی نمی زد
🌹به نقل از:همسر شهید
https://eitaa.com/howzeh1399
#سیره_اخلاقی
اهل نماز و مسجد و مهماننوازی بود و با کوچک و بزرگ شوخی میکرد، اما شوخیهایش جوری بود که کسی به دل نمیگرفت. خیلی خندهرو بود و به همسایهها و بستگان کمک میکرد. مرا به کربلا فرستاد و گفت که حق مادرم گردنم نماند. راهیان نور هم مرا برد و میگفت: مامان برایم دعا کن.
🌹به نقل از :مادرشهید
https://eitaa.com/howzeh1399
#سیره_اخلاقی
🌹برای تربیت بچهها همه چیز را رعایت میکردم. این رعایت از همان دوران بارداریام مورد توجه بود. مادرم از بچگی به من یاد داده بود که دوران بارداری هر چیزی بخوریم روی بچهمان تأثیر میگذارد و باید احتیاط کنیم؛ مثلاً هر حرفی نزنیم، هر لقمهای نخوریم و این مراقبتها را در دوران شیردهی هم رعایت میکردیم. با وضو باشیم و به مسائل مختلفی در کنار آن توجه کنیم. هیچ وقت از چیز بدی در خانه حرف نمیشد. سرگرمی موجود در خانه درس و کتاب بود.
🌹به نقل از:مادرشهید
https://eitaa.com/howzeh1399
#سیره_اخلاقی
در نجف به صورت رایگان برای طلاب نیازمند، لولهکشی میکرد. حساب پساندازی داشت که همهاش صرف فقرا میشد. خیلی دوست داشت به سوریه برود و از حرم حضرت زینب(ع) دفاع کند اما روزیاش شهادت در جوار حرمین عسکریین(ع) بود.
🌹به نقل از:مادرشهید
https://eitaa.com/howzeh1399
#سیره_اخلاقی
آنقدر ولایتمدار بودند که دوست داشتند تعداد بچهها زیاد باشد، به فرزندآوری توصیه میکردند و میگفتند فرزندان سبب روزی میشود، با اینکه خیلیها به ما میگفتند شرایط جامعه خوب نیست هزینهها بالاست و باید به فکر مشکلات بعدی باشید اما آقا مهدی به شدّت با این حرفها مخالفت میکردند
🌹به نقل از:همسر شهید
https://eitaa.com/howzeh1399