هر وقت کارش جایی گیر می کرد و تیرش به سنگ میخورد، زنگ میزد که برایش قرآن بخوانم.
داشتم غذا درست میکردم، زنگ میزد که: مامان یه #یس برام بخون کارم رو رها میکردم و مینشستم جَلدی برایش میخواندم.
میخواست زمینیرا که پدرش بهش داده بود، بفروشد و جای دیگری خانه بخرد .چهل سورهی حشر برایش نذر کردم سیهشتمی را که خواندم به فروش رفت.
راوی :مادرشهید
📚 کتاب #سربلند
.
#شهید_محسن_حججی
#اللهـم_عجــل_الولیکـــ_الفــرج
#شهادت_روزیتون
🔻برای شادی روح شهدا #صلوت
🌷پنج شنبه های شهدایی
https://eitaa.com/howzeh1399
سیره شهدا
🔰احترام به والدین به سبک #شهید_محسن_حججی
🔹ده، یازده سالش بود. یک شب دست و پای من و پدرش را بوسید.
شب خواب دید #لباس_خادمی_حضرت_زهرا سلام الله علیها را بهش داده اند. از آن روز به بعد، ده برابر احترام من و پدرش را داشت.
می گفت: به من لباس خادمی بی بی را داده اند. می خوام تا همیشه نگهش دارم.
📖برگرفته از کتاب حجت خدا
❣پنج شنبه های شهدایی❣
بعضی وقتا
دل کندن از یه سری چیزای خوب
باعث میشه
یه سری چیزای بهتری رو بدست بیاری🌿
#شهید_محسن_حججی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
#شهید_محسن_حججی:
➖سعی کن یه جوری زندگی کنی
که خدا عاشقت بشه، اگه خدا عاشقت
بشه خوب تو رو خریداری می کنه...😭
🍃🌷🍃🌷
به نقل از همسر
#شهید_محسن_حججی
بعضی از روزهای#جمعه تلفن📱 همراهش خاموش بود❌.
وقتی دلیلش رو می پرسیدم می گفت: 🗣
ارتباطم را با دنیا#کمتر میکنم تا کمی زمانم را برای امام زمانم اختصاص بدم .😍
اینکه چطوری میتونم برای ایشان مفید باشم😊
🌹🍃🌹
مثل_شهدا