💠 درس زندگی
🔺 شهید مدرس: «اگر میبینید من نسبت به بسیاری از اسرار #آزادانه اظهار عقیده میکنم و هر حرف حقی را بیپروا میزنم، برای این است که چیزی ندارم و از کسی هم چیزی نمیخواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع خود را کم نمایید، آزاد میشوید».
🔺 همین روحیه و سبک زندگی سیاسی #شهید_مدرس باعث شد که ایشان در روز هفتم مرداد 1303 به همراه شش تن از نمایندگان مخالف رضاخان، او را به دلیل سوء سیاست داخلی و خارجی، قیام و اقدام بر ضد قانون اساسی و حكومت مشروطه و نیز تحویل ندادن اموال مقصران به دولت استیضاح كند.
🔺 #رضاخان كه از این #استیضاح وحشت بسیاری داشت، شماری از جیرهخوران خود را به مجلس فرستاد تا استیضاح را هم بزنند. خود نیز پیش از تشكیل جلسه، در ایوان مجلس ایستاد تا صدای «زنده باد» و «مرده باد» مزدوران خود را بشنود و در واقع از آنها سان ببیند.
🔺 با ورود مدرس به مجلس، مأموران رضاخان شعار «زنده باد سردارسپه» و «مرده باد مدرس» سر دادند. مدرس با بیاعتنایی به افراد رضاخان، رو به مردم كرد و گفت: بگویید «زنده باد مدرس». مردم به هیجان آمدند و فریاد زدند «زنده باد مدرس». بار دیگر مدرس گفت: بگویید «مرده باد #سردارسپه»؛ و مردم تكرار كردند.
🔺 مدرس سپس از پلهها بالا رفت و در بالكن، یقه سردارسپه را گرفت و رو به مردم كرد و گفت: بگویید «صد بار مرده باد سردارسپه» و «صد بار زنده باد مدرس». جمعیت از #رشادت و دلیری سید به هیجان آمدند و شعار مدرس را چند بار تكرار كردند.
🔺 پس از این برخورد مدرس، سردارسپه با او گلاویز شد و میخواست سید را از بالكن بیندازد كه افرادی مانع شدند. رضاخان باخشم بسیار گلوی مدرس را فشرد و فریاد برآورد: «آخر تو از جان من چه میخواهی!» مدرس با لهجه اصفهانی گفت: «میخواهم كه #تو_نباشی.» رضاخان با غضب به مدرس گفت: «شما محكوم به اعدام هستید؛ شما را از بین خواهم برد.»
🗓 به مناسبت هفتم مرداد سالروز طرح استیضاح رضاخان در مجلس به رهبری شهید مدرس
#روحانیت_اصیل
#روحانیت_متعهد
#مبارزه
#استکبارستیزی
#ساده_زیستی
#سبک_زندگی
@howzehenghelabi
هدایت شده از بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
#خفت_رضاخانی
🔻خاطره #شمس_پهلوی از دربه دری #پهلوی_اول/به مناسبت ۲۵شهریور سالروز تبعید رضاخان از ایران
🔹چون به تدریج به مناطق آبهای گرم استوایی نزدیک میشدیم از گرما در #رنج بودیم و خیلی اشتیاق داشتیم که زودتر به بمبئی برسیم.
🔸دقایق #اضطرابآمیز با کُندی می گذشت. قایقی به کشتی ما نزدیک شد. سربازان از قایق بیرون آمده مشغول حمل بار و بنه خود شدند و سه نفر انگلیسی که یکی از آنها که بعدا با ایشان آشنایی پیدا کردیم آقای اسکرین بود وارد کشتی شدند و به حضور شاه رفتند.
🔹آقای اسکرین خود را نماینده لرد لین لیتگو، نایبالسلطنه آن روز هندوستان، معرفی کرد و اعتبارنامه خود را به اعلیحضرت(رضاخان) ارائه داد و گفت من در «سیملا» بودم، نایبالسلطنه هندوستان به من ماموریت مهمانداری جنابعالی (به اعلیحضرت جنابعالی خطاب میکرد) را داده و سپس راجع به ماموریت خود اظهار کرد: «شما نمیتوانید در بمبئی پیاده شوید و باید ۵ روز در همین کشتی در وسط دریا در انتظار کشتی اقیانونسپیما بمانید. وقتی کشتی رسید با آن کشتی به جزیره موریس که برای اقامت شما در نظر گرفته شده عزیمت نمایید.»
🔸 اعلیحضرت از شنیدن این سخنان سخت برآشفتند و فرمودند: «مگر من زندانیام؟ من #آزادانه از کشور خود مهاجرت کردم و به من گفته بودند که در خارج از کشورم به هر کجا میخواهم میتوانم مسافرت کنم. #جزیره_موریس کجاست؟ چرا اجازه نمیدهند که من به آمریکای جنوبی بروم؟ چرا مانع میشوید که ما در بمبئی پیاده شویم و تا رسیدن کشتی اقلا در شهر بمانیم؟»
🔹آقای اسکرین در پاسخ همه این حرفها فقط یک چیز میگفتند: «من اظهارات شما را تلگراف میکنم و شخصا جز آنچه گفتم کاری نمیتوانم کرد.» (حسین مکی، تاریخ بیست ساله ایران، جلد هشتم، تهران، علمی، ۱۳۸۰، صص ۴۵۳-۴۶۱.)
@Bonyadtarikh
بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
حتی یک درصد #آزادی در دوران شاه در دوران جمهوری اسلامی وجود نداره...
مثلا #نوزده_دی سال ۵۶ تو روز روشن #آزادانه هزاران نفر رو به گلوله بستند و کلی آدم رو #شهید کردند...
الآن دیگه مردم و نظام به مسؤلین این #آزادی را نمی دهند
#انقلاب
#قیام_نوزده_دی
#آزادی_دروغین
#جمهوری_اسلامی_ایران