#در_روایتی_امام_صادق_علیه_السلام_از_طبیب_هندی_پرسید؟
#من_عالم_تر_به_طب_هستم_یا_تو؟
خلاصه روایت این است که در مجلس منصور، طبیب هندی برای منصور از کتاب های طبی می خواند و امام صادق علیه السلام هم در آن مجلس حاضر بودند و بعد از اینکه خواندن آن کتب توسط طبیب هندی به پایان رسید، آن طبیب رو به امام علیه السلام کرد و گفت: ای ابو عبدالله از آنچه در نزدم هست می خواهی؟
آن حضرت فرمودند: نه برتر از آن که به همراه داری، در نزد من است.
پرسید آن چیست؟
آن حضرت علیه السلام فرمودند: گرم را به سرد و سرد را به گرم، خشک را به تر و تر را به خشک درمان می کنم و ...
مرد هندی گفت: آیا طب چیزی جز این است؟
امام ع فرمودند: آیا گمان می کنی از #کتاب_های_طبی، چیزی فرا گرفته ام؟
طبیب هندی گفت: #بله.
امام علیه السلام فرمودند: به خدا سوگند #نه، #جز_از_خداوند_سبحان_نگرفته_ام.
امام علیه السلام پرسیدند: #اینک_بگو_که_من_به_طب_آگاه_ترم_یا_تو؟ «فَأَخْبِرْنِي أَنَا أَعْلَمُ بِالطِّبِّ أَمْ أَنْتَ؟»
طبیب هندی گفت: من.
امام علیه السلام فرمودند از تو سوال بپرسم جواب بدهی؟
طبیب هندی گفت: بله.
امام علیه السلام شروع به سوال کردند و او در جواب همه سوالات گفت نمی دانم «لا اعلم»، ولی آن حضرت فرمودند من جواب همه اینها را می دانم و طبیب هندی گفت بفرما و آن حضرت شروع به جواب کردند. (که مضامین مطالبی که امام علیه السلام فرمودند شبیه روایت معروف یعنی توحید مفضل می باشد که یک دور شناخت اعضاء و جوارح انسان می باشد)
بعد از اتمام جوابها توسط آن حضرت، طبیب هندی پرسید اینها را از کجا آموختی؟
آن حضرت فرمودند: از پدرانم، آنها هم از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم او هم از جبرئیل، او هم از پروردگار جهانیان جل جلاله، کسی که جسدها و روح ها را آفریده است.
پس طبیب هندی گفت: راست گفته ای و من نیز گواهی می دهم که خدایی جز الله نیست و محمد، پیامبر خدا و بنده اوست و #تو_آگاه_ترین_کسان_روزگار_هستی.
علل الشرائع، ج1، ص: 99
@howzehenghelabi