هدایت شده از روزنه
استدلال های قجری در دعوت به #سکولاریسم_حوزوی
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸یکم:
اعتمادالسلطنه در خاطرات روزنوشتش در تاریخ دوشنبه 15 [رمضان سنهی 1307 ه.ق] چنین می نویسد:
... وقت ظهر مسجد ملا عزیزالله که در وسط شهر است و آقای نجفی که از اصفهان او را مغضوباً بهجهت فتوای قتل بابیها آوردند، آنجا نماز میخواند، رفتم. جمعیت زیاد بود. بعد از نماز موعظه کرد. باپرده از شاه بد گفت و هیچ به شاه دعا نکرده از منبر پایین آمد و رفت. ... شنیدم ملا فیضالله تُرک هم که در مسجد سقاباشی نماز میخواند و موعظه میکند گفته بود این ملیجکبازی چه است. اسلام را ضایع کردند. زن مسلمان را به فرنگ چرا میفرستند. امیناقدس را چرا فرستادند؟ کور شد، به جهنم! شوکت اسلام را چرا میشکنند. همچنین آقا سید رضا پسر مرحوم آقا سید صادق هم از قهوهخانهها بد گفته بود و روی منبر فریاد واشریعتا بلند کرده. نمیدانم اینها چه اثر خواهد کرد.» (ر.ک: روزنامهی خاطرات اعتماد السلطنه، صص 697-698.)
پی نوشت: امیناقدس همسر شاه در آن ایام جهت معالجهی چشم خود به اروپا رفته بود.
🔹دوم:
شاه قجر خطاب به نایبالسلطنه کامران میرزا: «این حاجی ملا فیضالله دربندی و مردیکهی سفیه و بیمعنی است، تمام اوقات رمضان و محرم و غیره را در منبر، بهجز فضولی و حرف مفت زدن کار دیگری ندارد و تکلیف وعظ خود را به نامربوط گفتن و حرفهای دولتی زدن قرار داده است. فوراً او را از طهران اخراج کرده، به همان دربند قفقاز که وطن اصلی اوست برود.»
🔸سوم:
دستخط شاه به نایبالسلطنه دربارهی ملا باقر واعظ:
«به او بگو: ای مرتیکهی خر! تو واعظ هستی، روی منبر روضه بخوان. چه کار داری از تکیهی دولت حرفی بزنی؟ اگر یک دفعهی دیگر شنیده شود غیر از وعظ و روضهخوانی، در مجلس حرفی زدهای، پدرت را آتش زده، از ایران خارجت خواهند کرد.»
(ر.ک: تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص 182، به نقل از: ابراهیم صفایی، اسناد سیاسی دورهی قاجاریه)
🔶حاشیه
امروز صدای #حوزه_سکولار از حلقوم چه کسانی بلند می شود؟!
آیا ناروا نیست که در عصر حاکمیت یک #نظام_دینی٬
جماعتی قلیل از اصحاب عمائم٬ #نسخه_قجری برای حوزه مقدسه بپیچند؟!
@rozaneebefarda