eitaa logo
حوزه علمیه امام جعفر صادق( علیه السلام)
308 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
7.9هزار ویدیو
70 فایل
حوزه علمیه امام جعفر صادق علیه السلام مفتخراست تا کانال ارتباطی خودرا به علاقمندان به دین مبین اسلام معرفی نماید.
مشاهده در ایتا
دانلود
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥هشت‌سال دولت روحانی در ۴ دقیقه! ✍️بیداری ملت @bidariymelat
⚫⚫⚫⚫ باسلام وعرض تسلیت سالروز وفات امً المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به بیان شرح حال مختصری ازاین بانوی اوًل اسلام میپردازم. خدیجه کبری(سلام الله علیها) به پیامبراکرم (صلًی الله علیه وآله) عشق و علاقه ویژه ای داشت و هنگامی که آن حضرت مبعوث به رسالت شد، تمام توان و دارایی های خویش را در اختیار آن حضرت گذاشت، تا در راه اسلام و باروری آن هزینه کند. او نخستین زنی بود که به آن حضرت ایمان آورد و در این راه مشقت ها و آزارهای فراوانی از سوی قریش و اهالی مکه متحمل گردید. وی تا زنده بود، در تمام صحنه ها یار و یاور رسول خدا(ص) و موجب تسلی قلب شریف آن حضرت بود و در روزگار سخت تبعید در شعب ابی طالب، هیچ گاه آن حضرت را تنها نگذاشت و با تمام وجود از وی پشتیبانی و نگه بانی می کرد. سرانجام این بانوی فداکار، پس از یک عمر تلاش و کوشش و 25 سال خدمت به رسول گرامی(ص) و دین مبین اسلام، پس از بازگشت از محاصره قریش در شعب ابی طالب به مکه معظمه، در دهم رمضان سال دهم بعثت، جان به جان آفرینان تسلیم و روح مطهرش به اعلی علیین عروج نمود. پیامبراکرم(ص) در مدت کوتاهی، دو یار و پشتیبان خویش، یعنی عمویش ابوطالب و پس از وی، خدیجه کبری(س) را از دست داد و از این باب، بسیار اندوهگین و ماتم زده بودو روزگار سختی را پشت سر می گذاشت. به همین جهت، آن سال را "عام الحزن"۰ {سال اندوه} نامیدند. پس از غسل و کفن بدن مطهر خدیجه کبری(سلام الله علیها)، پیامبر(صلًی الله علیه وآله) وی را در حجون مکًه به خاک سپرد. خدیجه(س) در خانه پیامبر(ص) دارای دو پسر به نام های قاسم و عبدالله ]معروف به طیب و طاهر[ و چهار دختر به نام های زینب، رقیه، ام کلثوم و حضرت فاطمه زهرا(س) گردید. پیامبراکرم(ص) در شأن همسرش خدیجه(س) فرمود: سوگند به خدا، پروردگار کسی را بهتر از خدیجه نصیبم نکرد. زیرا در حالی که مردم، کفر می ورزیدند، او به من ایمان آورد؛ در حالی که مردم تکذیبم می کردند، او مرا تصدیق کرد؛ در حالی که مردم محرومم کرده بودند، او با دارایی های خود با من مساوات کرد و خداوند از او به من فرزندانی عطا کرد، که از سایر همسرانم چنین موهبتی نصیبم نشد.
اخلاق کرونایی( ۲۶ ) قسمت آخر به نام خدا _________ کرونا ، اگر قاتل ما بود ، معلّم ما هم بود . اگر به عزا نشاند و نگرانی آورد ، درس ودستاورد و هشدار هم داشت . اگر دستهایمان را مرتب شستیم تا ویروس زدایی کنیم ، باز هم و برای همیشه ، نظافت و بهداشت جسم را پس از کرونا هم مراعات کنیم . اگر تمیزی جسم مطرح بود ، نظافت روح هم فراموش نشود . اگر فاصله اجتماعی را مراعات کردیم ، از افراد بددل و بداندیش و بدعمل هم فاصله بگیریم . اگر خود را قرنطینه کردیم ، در « دژ تقوا » خود را از سلطۂ ابلیس ونفود شیطان هم نگه داریم . اگر ماسک زدیم تا ویروس منحوس وارد ریۂ ما نشود ، « ماسک تقوا » هم بزنیم ،تا شکّ و وسوسه وهوس وارد قلبمان نشود . اگر از هزینه های کمرشکن درمان و بیمارستان ترسیدیم ، ازعواقب و کیفر های گناه هم بهراسیم ،چون گنا هم هزینه دارد . اگر دستکش پوشیدیم تا مصون باشیم ، برای مصونیت از آلودگی اخلاقی هم « دستکش تقوا » و پرهیز بپوشیم . اگر از عطسه و سرفه و نَفَس مبتلایان وحشت کردیم ، ازدهان های آلوده به غیبت و تهمت و فحش هم بترسیم . اگر با عقلانیت ، بر احساس غلبه کردیم وبه دیدار اقوام ودوستان نرفتیم ودیده بوسی نداشتیم ، در صحنه های دیگر زندگی هم بر احساسات غلبه کنیم و عاقلانه زندگی کنیم . اگر به بچه هایمان ماسک زدن ، دست شستن ،فاصله گرفتن ،در خانه ماندن و مواظب بودن و مراقبت را یاد دادیم ، آموزشهای اخلاقی وآداب واحکام دینی را هم یادشان دهیم، اگر آن شد ، این هم شدنی است . اگر با دورکاری ، از محیط های خطرآفرین دوری کردیم ، از محیط های غفلت آور و نشست و برخاست های پر مفسده هم دور باشیم . اگر تنگی نفس وتب و لرز را علامت خطر دیدیم ، بی رغبتی به نماز ودعا و قرآن را هم علامت دوری از خدا بدانیم و از تب هوس و لرز عصیان بهراسیم . اگر فقدان حسّ چشایی و بویایی را نشان ابتلا دیدیم ، بکوشیم حسّ خداترسی و ترس از آخرت را از دست ندهیم . اگر با شکّ در ابتلا به کرونا ، به درمانگاه و پزشک مراجعه کردیم ، با مشاهدۂ علایم ضعف ایمان هم به مطبّ علمای اخلاق روی آوریم . اگر توصیه های پزشکی را بادقت عمل کردیم ، توصیه های دینی را هم دست کم نگیریم . این همه فوتی های کرونا در سطح جهان ،نشان می دهد که کرونا دروغ وشایعه نیست . کوچ این همه انسان ها وسفر به دنیای قبر و برزخ هم نشان می دهد که ماهم روزی خواهیم مرد و مرگ ، شوخی بردار نیست . اگر کرونا ، جهان پر ادعا ودانش غرورآور را به چالش کشید ، به عجز بشر اعتراف کنیم و غرور را کنار بگذاریم . کرونا یک هشدار جدّی برای همۂ بشریت بود . زنگ خطر را برای همه به صدا درآورد . ویروسی کوچک ، چند میلیارد انسان را در قاره های جهان به وحشت انداخت وهمه جارا به تعطیلی کشاند وبیش از دومیلیون قربانی گرفت ودر پهنۂ وسیع دنیا به تاخت وتاز پرداخت و کسی هم جلودارش نبود! انسان به چه چیزش مغرور است ؟ یاایّهاالإنسان ماغرّک بربّک الکریم ؟! جواد محدثی بهمن۹۹ .
اخلاق کرونایی( ۲۶ ) قسمت آخر به نام خدا _________ کرونا ، اگر قاتل ما بود ، معلّم ما هم بود . اگر به عزا نشاند و نگرانی آورد ، درس ودستاورد و هشدار هم داشت . اگر دستهایمان را مرتب شستیم تا ویروس زدایی کنیم ، باز هم و برای همیشه ، نظافت و بهداشت جسم را پس از کرونا هم مراعات کنیم . اگر تمیزی جسم مطرح بود ، نظافت روح هم فراموش نشود . اگر فاصله اجتماعی را مراعات کردیم ، از افراد بددل و بداندیش و بدعمل هم فاصله بگیریم . اگر خود را قرنطینه کردیم ، در « دژ تقوا » خود را از سلطۂ ابلیس ونفود شیطان هم نگه داریم . اگر ماسک زدیم تا ویروس منحوس وارد ریۂ ما نشود ، « ماسک تقوا » هم بزنیم ،تا شکّ و وسوسه وهوس وارد قلبمان نشود . اگر از هزینه های کمرشکن درمان و بیمارستان ترسیدیم ، ازعواقب و کیفر های گناه هم بهراسیم ،چون گنا هم هزینه دارد . اگر دستکش پوشیدیم تا مصون باشیم ، برای مصونیت از آلودگی اخلاقی هم « دستکش تقوا » و پرهیز بپوشیم . اگر از عطسه و سرفه و نَفَس مبتلایان وحشت کردیم ، ازدهان های آلوده به غیبت و تهمت و فحش هم بترسیم . اگر با عقلانیت ، بر احساس غلبه کردیم وبه دیدار اقوام ودوستان نرفتیم ودیده بوسی نداشتیم ، در صحنه های دیگر زندگی هم بر احساسات غلبه کنیم و عاقلانه زندگی کنیم . اگر به بچه هایمان ماسک زدن ، دست شستن ،فاصله گرفتن ،در خانه ماندن و مواظب بودن و مراقبت را یاد دادیم ، آموزشهای اخلاقی وآداب واحکام دینی را هم یادشان دهیم، اگر آن شد ، این هم شدنی است . اگر با دورکاری ، از محیط های خطرآفرین دوری کردیم ، از محیط های غفلت آور و نشست و برخاست های پر مفسده هم دور باشیم . اگر تنگی نفس وتب و لرز را علامت خطر دیدیم ، بی رغبتی به نماز ودعا و قرآن را هم علامت دوری از خدا بدانیم و از تب هوس و لرز عصیان بهراسیم . اگر فقدان حسّ چشایی و بویایی را نشان ابتلا دیدیم ، بکوشیم حسّ خداترسی و ترس از آخرت را از دست ندهیم . اگر با شکّ در ابتلا به کرونا ، به درمانگاه و پزشک مراجعه کردیم ، با مشاهدۂ علایم ضعف ایمان هم به مطبّ علمای اخلاق روی آوریم . اگر توصیه های پزشکی را بادقت عمل کردیم ، توصیه های دینی را هم دست کم نگیریم . این همه فوتی های کرونا در سطح جهان ،نشان می دهد که کرونا دروغ وشایعه نیست . کوچ این همه انسان ها وسفر به دنیای قبر و برزخ هم نشان می دهد که ماهم روزی خواهیم مرد و مرگ ، شوخی بردار نیست . اگر کرونا ، جهان پر ادعا ودانش غرورآور را به چالش کشید ، به عجز بشر اعتراف کنیم و غرور را کنار بگذاریم . کرونا یک هشدار جدّی برای همۂ بشریت بود . زنگ خطر را برای همه به صدا درآورد . ویروسی کوچک ، چند میلیارد انسان را در قاره های جهان به وحشت انداخت وهمه جارا به تعطیلی کشاند وبیش از دومیلیون قربانی گرفت ودر پهنۂ وسیع دنیا به تاخت وتاز پرداخت و کسی هم جلودارش نبود! انسان به چه چیزش مغرور است ؟ یاایّهاالإنسان ماغرّک بربّک الکریم ؟! جواد محدثی بهمن۹۹ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻دعوت حجت الاسلام حامد کاشانی در آنتن زنده از مردم، برای فرستادن فرزندان خود به حوزه علمیه: 🔹 با تأسی از حضرت خدیجه، فرزندان خود را برای مکتب اهل بیت علیهم السلام ایثار کنیم 🔻 پی‌نوشت: حوزه‌ با تمام‌ نقایصش هنوز مهمترین مرکز پرورش متخصصین دین است، اگر خالی بماند، با توجه به حجم و وسعت شبهات، آینده تاریکی برای دینداران در انتظار خواهد بود! ✅با ما همراه باشید... 🇮🇷ناب ترین خبرهای ایران وجهان🌏 https://eitaa.com/joinchat/2957901858C7756c7a072
عالم ربّانی مرحوم آیت الله العظمی (ره) در دفتر کارشان این شعر را نوشته بودند... 🕋 @sebghatallaah
*ما نیز باید چنین از عمر خود بهره بریم*👌👌👌 *برنامه روزانه رهبر انقلاب* مقام معظم رهبری در این باره فرمودند: «همه باید تلاش کنیم، شما یک جور تلاش می کنید، من یک جور تلاش می کنم. خب، الحمدلله شما جوان هستید، تلاش تان هم آسان تر و هم موفق تر است. ما دیگر سنین پیری(۸۱ سال) و در واقع به طور متعارف سنین بازنشستگی مان است. منتها ما بازنشستگی نداریم، ما تا آن دم آخر باید حرکت کنیم. لکن کار خودمان را می کنیم. من به شما عرض بکنم، بنده همین روزهایی که الان در خدمت شما هستیم من کارم را از ساعت پنج صبح شروع می کنم. یعنی شروع کار من از ساعت پنج صبح است. بعد از نماز صبح می روم مشغول کار می شوم، تا بعد بیاییم و درس بگوییم، بعد برویم یک استراحتی بکنیم، باز مشغول کار بشویم تا ظهر و تا عصر و حالا تا هر وقت که بشود، تا شب. الان هم که نزدیک ساعت ده است. بنده ساعت ده و ربع، ده و نیم معمولا دلم می خواهد بخوابم اگر بشود. کار باید کرد برادران هرچه می توانید از این جوانی استفاده کنید، جوانانتان را هم تشویق کنید کار بزرگی در پیش دارید برای اداره این کشور، این کشور به شما جوان‌ها در آینده احتیاج دارد. غلام شاه پسندی از محافظان رهبری نیز در مورد برنامه روزانه آیت الله خامنه ای گفت: ایشان حدود یک تا یک‌ونیم ساعت پیش از نماز صبح بیدارند که تهجد و عبادت شخصی ایشان است. روزهایش هم با هم فرق می‌کند، شبیه به هم نیست‌. ایام هفته فرق می‌کند. یک روز آقا بیشتر نماز می‌خوانند،‌ یک روز بیشتر قرآن می‌خوانند، یک روز بیشتر دعا می‌خوانند، یک روز بیشتر ذکر می‌گویند ... بعدش نماز صبح را می‌خوانند، ایشان نماز صبح را به‌ جماعت می‌خوانند و کمترین جماعتشان، آن شخصی است که همراه ایشان است و بیشترین‌شان هم هر کسی که توی آن ساختمان است، می‌آید. ایشان توی دفتر کارشان نماز می‌خوانند و همه کسانی که صبح در محل کار هستند ـ اعم از پاسدارها و دفتری‌هایی که آنجا هستند ـ‌ نمازشان را با آقا می‌خوانند. ایشان هفته‌ای سه روز را کوهنوردی می‌کنند بعد از نماز صبح،‌ ایشان هفته‌ای سه روز را کوهنوردی می‌کنند و حداقل بین چهل‌وپنج تا شصت دقیقه به سمت بالا حرکت می‌کنند. این مسیر را حدود نیم ساعت تا چهل‌وپنج دقیقه برمی‌گردند. بعضی از مواقع کوه‌هایی دورتر هستند و برای اینکه به وضعیت کار ایشان لطمه نزند، آقا آن ساعت که باید تهجد و نماز و عبادت شخصی خودشان باشد را‌ می‌آیند بیرون و در طول مسیر عبادتشان را انجام می‌دهند. پای کوه که می‌رسیم، نماز را آن‌جا می‌خوانیم. هنوز تاریک است و کسی بیدار نیست. یک ساعتی که بالا می‌رویم، هنوز آفتاب نزده است. آن سه روز کوهنوردی وقتی از کوه پائین می‌آیند، بعد وقت اداری کار ایشان است و آن چهار روز دیگر را توی خانه ورزش می‌کنند. پس از ورزششان از ساعت هفت، هفت‌ونیم، ایشان در محل کار حاضر می‌شوند. اگر ملاقات خاصی نداشته باشند می‌روند منزل و صبحانه را در منزل با خانواده می‌خورند و بعد از صبحانه می‌آیند دفتر، کارشان انجام می‌شود. اگر ملاقات داشته باشند،‌ ملاقات با صبحانه شروع می‌شود. وقتی هفت صبح با آقا ملاقات هست،‌ صبحانه‌شان را هم با آقا می‌خورند. بعد از خوردن صبحانه و کار اداری، تا نماز ظهر، آقا توی دفتر است. اذان که گفته بشود، هر کاری که وجود داشته باشد، وسط سخنرانی هم که باشد،‌ آقا قطع می‌کنند، می‌گویند نماز را بخوانیم بعد بیاییم؛ نماز اول وقت. بعد از نماز، ادامه کار. اگر جلسات ادامه داشته باشد، نهار را آقا با آن افراد جلسه، توی دفتر میل می‌کنند. اگر توی دفتر، ملاقاتی نبود، بین ساعت نماز تا یکی دو ساعت بعد از نماز، چون فاصله بین منزل آقا و دفتر به اندازة ده‌، بیست قدم است، در منزل غذایشان را می‌خورند و استراحت‌شان را می‌کنند، مجدد اولین برنامه‌ای که دارند ساعت سه بعد از ظهر، چهار بعدازظهر است. ایشان می‌آیند در داخل دفتر هستند و مواقعی که بعدازظهر جلسه خاصی نباشد، ایشان توی کتابخانه شخصی‌شان به مطالعه می‌پردازند. هر زمانی که شما ایشان را ببینید، یا ذکر می‌گوید یا قرآن می‌خواند. ایشان به ما توصیه می‌کردند و می‌گفتند: «بچه‌ها قرآن را زیاد بخوانید؛ قرآن نور است، قرآن را خیلی مطالعه کنید. من در جوانی هر سه روز یک دور قرآن می‌خواندم. یعنی روزی ده جزء. الآن دیگر اصلاً حوصله‌اش نیست، پیر شده‌ام، از نظر سن‌وسال، وضعیت، شغل، گرفتاری‌های کاری، این‌ همه مسائل واقعاً نمی‌توانم قرآن بخوانم. خیلی از قرآن دور شدم. نُه روز، ده روز طول می‌کشد من یک دور قرآن را بخوانم.» الآن که دور شده، روزی سه جزء قرآن می‌خوانند. همه افراد خانواده آقا حافظ کل قرآن هستند. منزل حضرت آقا یک خانواده پرجمعیتی است، خودشان، خانمشان و شش تا فرزند با ایشان زندگی کرده‌اند که همه الآن ازدواج کرده‌اند و رفته‌اند؛ هر هشت نفر این خانواده حافظ کل قرآن هستند. مأنوس قرآن بودن یعنی این. کل افراد خانواده قاری و حاف
ظ قرآن‌اند. (یک روز با رهبری،ماهنامه امتداد،شماره۶۴،ص۱۶)