هدایت شده از حوزه علمیه امام جعفر صادق( علیه السلام)
اخلاق کرونایی( ۲۶ )
قسمت آخر
به نام خدا
_________
کرونا ، اگر قاتل ما بود ، معلّم ما هم بود .
اگر به عزا نشاند و نگرانی آورد ، درس ودستاورد و هشدار هم داشت .
اگر دستهایمان را مرتب شستیم تا ویروس زدایی کنیم ، باز هم و برای همیشه ، نظافت و بهداشت جسم را پس از کرونا هم مراعات کنیم .
اگر تمیزی جسم مطرح بود ، نظافت روح هم فراموش نشود .
اگر فاصله اجتماعی را مراعات کردیم ، از افراد بددل و بداندیش و بدعمل هم فاصله بگیریم .
اگر خود را قرنطینه کردیم ، در « دژ تقوا » خود را از سلطۂ ابلیس ونفود شیطان هم نگه داریم .
اگر ماسک زدیم تا ویروس منحوس وارد ریۂ ما نشود ، « ماسک تقوا » هم بزنیم ،تا شکّ و وسوسه وهوس وارد قلبمان نشود .
اگر از هزینه های کمرشکن درمان و بیمارستان ترسیدیم ، ازعواقب و کیفر های گناه هم بهراسیم ،چون گنا هم هزینه دارد .
اگر دستکش پوشیدیم تا مصون باشیم ، برای مصونیت از آلودگی اخلاقی هم « دستکش تقوا » و پرهیز بپوشیم .
اگر از عطسه و سرفه و نَفَس مبتلایان وحشت کردیم ، ازدهان های آلوده به غیبت و تهمت و فحش هم بترسیم .
اگر با عقلانیت ، بر احساس غلبه کردیم وبه دیدار اقوام ودوستان نرفتیم ودیده بوسی نداشتیم ، در صحنه های دیگر زندگی هم بر احساسات غلبه کنیم و عاقلانه زندگی کنیم .
اگر به بچه هایمان ماسک زدن ، دست شستن ،فاصله گرفتن ،در خانه ماندن و مواظب بودن و مراقبت را یاد دادیم ، آموزشهای اخلاقی وآداب واحکام دینی را هم یادشان دهیم،
اگر آن شد ، این هم شدنی است .
اگر با دورکاری ، از محیط های خطرآفرین دوری کردیم ، از محیط های غفلت آور و نشست و برخاست های پر مفسده هم دور باشیم .
اگر تنگی نفس وتب و لرز را علامت خطر دیدیم ، بی رغبتی به نماز ودعا و قرآن را هم علامت دوری از خدا بدانیم و از تب هوس و لرز عصیان بهراسیم .
اگر فقدان حسّ چشایی و بویایی را نشان ابتلا دیدیم ، بکوشیم حسّ خداترسی و ترس از آخرت را از دست ندهیم .
اگر با شکّ در ابتلا به کرونا ، به درمانگاه و پزشک مراجعه کردیم ، با مشاهدۂ علایم ضعف ایمان هم به مطبّ علمای اخلاق روی آوریم .
اگر توصیه های پزشکی را بادقت عمل کردیم ، توصیه های دینی را هم دست کم نگیریم .
این همه فوتی های کرونا در سطح جهان ،نشان می دهد که کرونا دروغ وشایعه نیست . کوچ این همه انسان ها وسفر به دنیای قبر و برزخ هم نشان می دهد که ماهم روزی خواهیم مرد و مرگ ، شوخی بردار نیست .
اگر کرونا ، جهان پر ادعا ودانش غرورآور را به چالش کشید ، به عجز بشر اعتراف کنیم و غرور را کنار بگذاریم .
کرونا یک هشدار جدّی برای همۂ بشریت بود .
زنگ خطر را برای همه به صدا درآورد .
ویروسی کوچک ، چند میلیارد انسان را در قاره های جهان به وحشت انداخت وهمه جارا به تعطیلی کشاند وبیش از دومیلیون قربانی گرفت ودر پهنۂ وسیع دنیا به تاخت وتاز پرداخت و کسی هم جلودارش نبود!
انسان به چه چیزش مغرور است ؟
یاایّهاالإنسان ماغرّک بربّک الکریم ؟!
جواد محدثی
بهمن۹۹
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻دعوت حجت الاسلام حامد کاشانی در آنتن زنده از مردم،
برای فرستادن فرزندان خود به حوزه علمیه:
🔹 با تأسی از حضرت خدیجه، فرزندان خود را برای مکتب اهل بیت علیهم السلام ایثار کنیم
🔻 پینوشت: حوزه با تمام نقایصش هنوز مهمترین مرکز پرورش متخصصین دین است، اگر خالی بماند، با توجه به حجم و وسعت شبهات، آینده تاریکی برای دینداران در انتظار خواهد بود!
✅با ما همراه باشید...
🇮🇷ناب ترین خبرهای ایران وجهان🌏
https://eitaa.com/joinchat/2957901858C7756c7a072
عالم ربّانی مرحوم آیت الله العظمی #میلانی (ره) در دفتر کارشان این شعر را نوشته بودند...
🕋 @sebghatallaah
*ما نیز باید چنین از عمر خود بهره بریم*👌👌👌
*برنامه روزانه رهبر انقلاب*
مقام معظم رهبری در این باره فرمودند: «همه باید تلاش کنیم، شما یک جور تلاش می کنید، من یک جور تلاش می کنم. خب، الحمدلله شما جوان هستید، تلاش تان هم آسان تر و هم موفق تر است. ما دیگر سنین پیری(۸۱ سال) و در واقع به طور متعارف سنین بازنشستگی مان است. منتها ما بازنشستگی نداریم، ما تا آن دم آخر باید حرکت کنیم. لکن کار خودمان را می کنیم.
من به شما عرض بکنم، بنده همین روزهایی که الان در خدمت شما هستیم من کارم را از ساعت پنج صبح شروع می کنم. یعنی شروع کار من از ساعت پنج صبح است. بعد از نماز صبح می روم مشغول کار می شوم، تا بعد بیاییم و درس بگوییم، بعد برویم یک استراحتی بکنیم، باز مشغول کار بشویم تا ظهر و تا عصر و حالا تا هر وقت که بشود، تا شب.
الان هم که نزدیک ساعت ده است. بنده ساعت ده و ربع، ده و نیم معمولا دلم می خواهد بخوابم اگر بشود.
کار باید کرد برادران هرچه می توانید از این جوانی استفاده کنید، جوانانتان را هم تشویق کنید کار بزرگی در پیش دارید برای اداره این کشور، این کشور به شما جوانها در آینده احتیاج دارد.
غلام شاه پسندی از محافظان رهبری نیز در مورد برنامه روزانه آیت الله خامنه ای گفت:
ایشان حدود یک تا یکونیم ساعت پیش از نماز صبح بیدارند که تهجد و عبادت شخصی ایشان است. روزهایش هم با هم فرق میکند، شبیه به هم نیست. ایام هفته فرق میکند. یک روز آقا بیشتر نماز میخوانند، یک روز بیشتر قرآن میخوانند، یک روز بیشتر دعا میخوانند، یک روز بیشتر ذکر میگویند ...
بعدش نماز صبح را میخوانند، ایشان نماز صبح را به جماعت میخوانند و کمترین جماعتشان، آن شخصی است که همراه ایشان است و بیشترینشان هم هر کسی که توی آن ساختمان است، میآید. ایشان توی دفتر کارشان نماز میخوانند و همه کسانی که صبح در محل کار هستند ـ اعم از پاسدارها و دفتریهایی که آنجا هستند ـ نمازشان را با آقا میخوانند.
ایشان هفتهای سه روز را کوهنوردی میکنند
بعد از نماز صبح، ایشان هفتهای سه روز را کوهنوردی میکنند و حداقل بین چهلوپنج تا شصت دقیقه به سمت بالا حرکت میکنند. این مسیر را حدود نیم ساعت تا چهلوپنج دقیقه برمیگردند.
بعضی از مواقع کوههایی دورتر هستند و برای اینکه به وضعیت کار ایشان لطمه نزند، آقا آن ساعت که باید تهجد و نماز و عبادت شخصی خودشان باشد را میآیند بیرون و در طول مسیر عبادتشان را انجام میدهند. پای کوه که میرسیم، نماز را آنجا میخوانیم. هنوز تاریک است و کسی بیدار نیست. یک ساعتی که بالا میرویم، هنوز آفتاب نزده است.
آن سه روز کوهنوردی وقتی از کوه پائین میآیند، بعد وقت اداری کار ایشان است و آن چهار روز دیگر را توی خانه ورزش میکنند.
پس از ورزششان از ساعت هفت، هفتونیم، ایشان در محل کار حاضر میشوند. اگر ملاقات خاصی نداشته باشند میروند منزل و صبحانه را در منزل با خانواده میخورند و بعد از صبحانه میآیند دفتر، کارشان انجام میشود.
اگر ملاقات داشته باشند، ملاقات با صبحانه شروع میشود. وقتی هفت صبح با آقا ملاقات هست، صبحانهشان را هم با آقا میخورند. بعد از خوردن صبحانه و کار اداری، تا نماز ظهر، آقا توی دفتر است. اذان که گفته بشود، هر کاری که وجود داشته باشد، وسط سخنرانی هم که باشد، آقا قطع میکنند، میگویند نماز را بخوانیم بعد بیاییم؛ نماز اول وقت.
بعد از نماز، ادامه کار. اگر جلسات ادامه داشته باشد، نهار را آقا با آن افراد جلسه، توی دفتر میل میکنند. اگر توی دفتر، ملاقاتی نبود، بین ساعت نماز تا یکی دو ساعت بعد از نماز، چون فاصله بین منزل آقا و دفتر به اندازة ده، بیست قدم است، در منزل غذایشان را میخورند و استراحتشان را میکنند، مجدد اولین برنامهای که دارند ساعت سه بعد از ظهر، چهار بعدازظهر است. ایشان میآیند در داخل دفتر هستند و مواقعی که بعدازظهر جلسه خاصی نباشد، ایشان توی کتابخانه شخصیشان به مطالعه میپردازند.
هر زمانی که شما ایشان را ببینید، یا ذکر میگوید یا قرآن میخواند. ایشان به ما توصیه میکردند و میگفتند: «بچهها قرآن را زیاد بخوانید؛ قرآن نور است، قرآن را خیلی مطالعه کنید. من در جوانی هر سه روز یک دور قرآن میخواندم. یعنی روزی ده جزء. الآن دیگر اصلاً حوصلهاش نیست، پیر شدهام، از نظر سنوسال، وضعیت، شغل، گرفتاریهای کاری، این همه مسائل واقعاً نمیتوانم قرآن بخوانم. خیلی از قرآن دور شدم. نُه روز، ده روز طول میکشد من یک دور قرآن را بخوانم.»
الآن که دور شده، روزی سه جزء قرآن میخوانند.
همه افراد خانواده آقا حافظ کل قرآن هستند. منزل حضرت آقا یک خانواده پرجمعیتی است، خودشان، خانمشان و شش تا فرزند با ایشان زندگی کردهاند که همه الآن ازدواج کردهاند و رفتهاند؛ هر هشت نفر این خانواده حافظ کل قرآن هستند. مأنوس قرآن بودن یعنی این. کل افراد خانواده قاری و حاف
ظ قرآناند.
(یک روز با رهبری،ماهنامه امتداد،شماره۶۴،ص۱۶)
فواید شگفت انگیز آیت الکرسی
https://www.beytoote.com/religious/daru-manavi/ayat-kursi4-benefits.html?m=1
قسمتی از سخنان شهید حاج قاسم سلیمانی در کتاب ذوالفقار:
چرا وارد سوریه شدیم؟
چرا ما در بعد حکومتی تصمیم گرفتیم در مقابل چنین حوادثی بایستیم؟ چرا در سوریه وارد شدیم؟ چرا در عراق وارد شدیم و کمک کردیم؟
چند مسئله وجود دارد که این ها حلش از راه دیپلماتیک و دیپلماسی غیرممکن است. یعنی میخ دیپلماسی با هر چکشی به سنگ سخت این موضوع فرو نمی رود. این را با دیپلماسی نمیتوان حل کرد. بعضیها نادانسته سخن پراکنی میکنند.
اگر بعضی از کارها با دیپلماسی قابل حل بود، هیچ کس مصلح تر از امیرالمومنین (صلوات الله علیه) نبوده است. هیچ کس مصلحتر از امام حسین (صلوات الله علیه) نبوده است.
چرا امام حسین و چرا امیرالمومنین (صلوات الله علیهم) در بعضی جاها دست به شمشیر بردند؟
و چرا امام حسین (صلوات الله علیه) با خون خودش و فرزندانش و این فقهای حقیقی عالم اسلام آمد دفاع کرد از اسلام با خون؟ چون آن منطق، منطق دیپلماسی نبود.
وقتی که منطق طرف مقابل این است که شما از نظر دینی واجب القتل هستی و کشتن تو و هر چه میزان بیشتر کشتن تو بهشت را بر او واجب میکند، برای کسی که تو را واجب القتل میداند، آیا امکانی برای دیپلماسی وجود دارد؟
این جا جهاد میخواهد.
چرا ولی فقیه و امام ما، امام امروز جامعه ما اصرار به ایستادگی و حمایت از این جبهه برای خشکاندن ریشه این خبیثه خطرناک کرد؟ این مسئله ساده نیست.
من نمونههایی دیدم و میشنیدم از شنود که بین چند جوان وهابی دعوا بود. تعدادیشان قهر کرده بودند. فرماندهشان میخواست مشکل اینها را حل کند. میخواستند از این جبهه بروند به جبهههای دیگری، به فرمانده دیگری، حرفشان چه بود؟ حرف بر سر این بود که نوبت من بوده که عمل انتحاری انجام بدهم، اما این نوبت من را به دیگری واگذار کرده! منطقی که ۱۵۰۰ انتحاری در طول هفت ماه در عملیات موصل عمل بکند، این منطق، منطق جهاد میخواهد.
این منطق، راهی جز این که شما با جهاد با آن مواجه بشوید، ندارد. نمی توانید. او همه هدفش خشکاندن ریشه دینی شما است، وقتی شما را واجب القتل میداند و نوامیس شما را غارت خود میداند. همان کاری که در سنجار شده و همان جنایتی که اسپایشر اتفاق افتاد و در جاهای دیگر و در سوریه اتفاق افتاد. این جا منطقش این است که باید ایستادگی کرد.
یک وقت انسان میگوید یک خطر مربوط به جای دیگری است، به ما چه! یک وقت نه، همه تلاش او این است که این را از سر راه بردارد، به ما برسد.
آن خبیثی که اعلام دولت اسلامی عراق و شام را کرد، آن پل اول بود برای رسیدن به ما. آن کسی که همه جمعیت و مردمش واجب القتل بودند، این جا بود. ایران اسلامی بود.
ما میتوانستیم بنشینیم نگاه کنیم ببینیم سوریه کی سقوط میکند، عراق کی سقوط میکند. او تجهیز بشود و با قدرتی ۱۰ برابر و ۱۰۰ برابر بعد بیاید به مرزهای ما، وارد کشور بشود، صف آرایی کند و شروع کند به کشتار. هیچ انسان هوشمندی، هیچ مدیری مدبری، هیچ انسان مسئولی این را قبول نمیکند و میگوید باید رفت به سمت این شجره خبیثه، آن را در ریشه خشکاند.
📌#دعاي_بيست_و_سوم
✅#دعاي_عافيت
وَ كَانَو مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا سَأَلَ اللَّهَ #الْعَافِيَةَ_وَ_شُكْرَهَا :
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
وَ أَلْبِسْنِي عَافِيَتَكَ،
وَ جَلِّلْنِي عَافِيَتَكَ،
وَ حَصِّنِّي بِعَافِيَتِكَ،
وَ أَكْرِمْنِي بِعَافِيَتِكَ،
وَ أَغْنِنِي بِعَافِيَتِكَ،
وَ تَصَدَّقْ عَلَيَّ بِعَافِيَتِكَ،
وَ هَبْ لِي عَافِيَتَكَ
وَ أَفْرِشْنِي عَافِيَتَكَ،
وَ أَصْلِحْ لِي عَافِيَتَكَ،
وَ لَا تُفَرِّقْ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَافِيَتِكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
وَ عَافِنِي عَافِيَةً كَافِيَةً شَافِيَةً عَالِيَةً نَامِيَةً،
عَافِيَةً تُوَلِّدُ فِي بَدَنِي الْعَافِيَةَ،
عَافِيَةَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِالصِّحَّةِ وَ الْأَمْنِ وَ السَّلَامَةِ فِي دِينِي وَ بَدَنِي،
وَ الْبَصِيرَةِ فِي قَلْبِي،
وَ النَّفَاذِ فِي أُمُورِي،
وَ الْخَشْيَةِ لَكَ،
وَ الْخَوْفِ مِنْكَ،
وَ الْقُوَّةِ عَلَى مَا أَمَرْتَنِي بِهِ مِنْ طَاعَتِكَ،
وَ الِاجْتِنَابِ لِمَا نَهَيْتَنِي عَنْهُ مِنْ مَعْصِيَتِكَ.
اللَّهُمَّ وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِالْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ،
وَ زِيَارَةِ قَبْرِ رَسُولِكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ رَحْمَتُكَ وَ بَرَكَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ، وَ آلِ رَسُولِكَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ
أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ،
وَ اجْعَلْ ذَلِكَ مَقْبُولًا مَشْكُوراً، مَذْكُوراً لَدَيْكَ، مَذْخُوراً عِنْدَكَ.
وَ أَنْطِقْ بِحَمْدِكَ وَ شُكْرِكَ وَ ذِكْرِكَ وَ حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَيْكَ لِسَانِي،
وَ اشْرَحْ لِمَرَاشِدِ دِينِكَ قَلْبِي.
وَ أَعِذْنِي وَ ذُرِّيَّتِي مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ،
وَ مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ و الْعَامَّةِ وَ اللَّامَّةِ،
وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ،
وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ سُلْطَانٍ عَنِيدٍ،
وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ مُتْرَفٍ حَفِيدٍ،
وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ شَدِيدٍ،
وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَرِيفٍ وَ وَضِيعٍ،
وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ صَغِيرٍ وَ كَبِيرٍ،
وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ قَرِيبٍ وَ بَعِيدٍ،
وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ مَنْ نَصَبَ لِرَسُولِكَ وَ لِأَهْلِ بَيْتِهِ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ،
وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دَابَّةٍ أَنْتَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا،
إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،
وَ مَنْ أَرَادَنِي بِسُوءٍ فَاصْرِفْهُ عَنِّي،
وَ ادْحَرْ عَنِّي مَكْرَهُ،
وَ ادْرَأْ عَنِّي شَرَّهُ،
وَ رُدَّ كَيْدَهُ فِي نَحْرِهِ.
وَ اجْعَلْ بَيْنَ يَدَيْهِ سُدّاً
حَتَّى تُعْمِيَ عَنِّي بَصَرَهُ،
وَ تُصِمَّ عَنْ ذِكْرِي سَمْعَهُ،
وَ تُقْفِلَ دُونَ إِخْطَارِي قَلْبَهُ،
وَ تُخْرِسَ عَنِّي لِسَانَهُ،
وَ تَقْمَعَ رَأْسَهُ،
وَ تُذِلَّ عِزَّهُ،
وَ تَكْسُرَ جَبَرُوتَهُ،
وَ تُذِلَّ رَقَبَتَهُ،
وَ تَفْسَخَ كِبْرَهُ،
وَ تُؤْمِنَنِي مِنْ جَمِيعِ ضَرِّهِ وَ شَرِّهِ وَ غَمْزِهِ وَ هَمْزِهِ وَ لَمْزِهِ وَ حَسَدِهِ وَ عَدَاوَتِهِ وَ حَبَائِلِهِ وَ مَصَايِدِهِ وَ رَجِلِهِ وَ خَيْلِهِ،
إِنَّكَ عَزِيزٌ قَدِيرٌ
🌸
🤲*خیلی مهم*خیلی مهم*
📢 *فضیلت شب۲۳*
*ماه رمضان*
شب قدراصلی کدام است؟
جهنی چه کسی بود؟
هرسه شب قدرمهم است
واهلبیت براحیای سه شب
وعبادت درهرسه زمان تاکید
فراوان داشته اندوهرسه شب راماثردرسرنوشت ومقدرات معرفی می نمودند
تعیین۱۹ ونوشتن۲۱ وامضای مقدرات۲۳ درهرسه شب صورت می گیرد،
اما
اهمیت شب ۲۳ ماه مبارک ازهمه بیشتراست.
شخصی محضر امام صادق(ع) عرض کرد:از میان شب نوزدهم ،بیست ویکم،بیست وسوم کدام اهمیت بیشتری دارد؛ حضرت فرمودند : شب بیست و سوم مهم تر است.
سفیان بن سمط به امام صادق(ع) عرضه داشت: شب قدر را در یک شب برای من به طور مشخص بیان فرمایید. فرمودند: شب بیست و سوم.
عبدالواحد بن مختار انصاری نیز از امام باقر(ع) جویا شد، حضرت فرمود: من به تو میگویم و آن را از تو نمیپوشم، نخستین شب از آخرین هفت شب میباشد. تصریح شده که آن سال ماه رمضان بیست و نه روز بود و لذا هفت شب به آخر، با شب بیست و سوم مصادف بود.
همچنین امام باقر(ع) میفرمود: در شب بیست و سوم امید شب قدر میرود.
البته در روایت تاکید برعبادت هرسه شب شده
اما ائمه معصومین و امام
صادق (ع) فرمودند اگر ما یک شب را شب قدر بگیریم شب بیست وسوم است چرا که حضرت زهرا (س) که خودشان مصداق شب قدر هستند در روایت متعددی از امام صادق (ع) آمده است که وی در خصوص ویژگی شب بیست وسوم عنوان کرد: امام رضا (ع) فرمودند:تمام مقدرات یک سال را از برکات شب بیست وسوم دریافت می کنند .
در روایتی از شیخ صدوق (ره)، نقل شده است که "مشایخ و علمای ما بر این مطلب که شب بیست و سوم، شب قدر است، اتفاق نظر دارند"؛
همچنین در داستانی آمده است که در زمان پیامبر (ص)
*فردی به نام "جهنی"*
که شتر و وسایل زندگی او در بیرون از شهر قرار داشته، برای رفت و آمد به مسجد در داخل شهر و جهت احیا هر سه شب قدر، به زحمت می افتاده است، به همین خاطر نزد پیامبر (ص)، آمده و از ایشان سوال میکند که کدام یک از این سه شب، شب قدر است تا من تنها همان شب به مسجد بیایم؟
پیامبر (ص) پاسخ سوال این فرد را آهسته و به صورت پنهانی به او گفتند، در حالی که اشخاص دیگری که در آنجا حضور داشتند، متوجه این پاسخ نشدند؛ اما پس از این اتفاق، نقل شده است که این فرد، تنها شبهای بیست و سوم از ماه مبارک رمضان را به داخل شهر آمده و در مسجد احیا میگرفت.