💥برای شکستن عجب لازم است!
✍آیت الله #ارفع:
بیست و هفت سال بیشتر نداشتم دو سالی بود که پدرم به رحمت خدا رفته بود در مسجد آن مرحوم اقامه جماعت میکردم مردم به حساب ارادت به پدر به حقیر لطف ویژه داشتند ماه رمضان فرا رسید تمام یک ماه ظهرها و شبها سخنرانی داشتم چون ابتدای کار تبلیغی حقیر بود خیلی زحمت کشیدم تا مطالب مناسب با درخواست محافل باشد. نماز عید فطر را در حاشیه خیابان مقابل مسجد بر پا داشتیم. خطبهها را خواندم بمحض آنکه روی زمین نشستم استراحتیکنم نامه ای بدون امضاء به دستم رسید که از اول تا آخر فحش و ناسزا بود. ابتدا حالم دگرگون شد ولی ناگاه به خود آمدم که این از الطاف خفیه الهی است. حواست را جمع کن این نامه را هر که نوشته و با هر انگیزه برای تو خوبست تا گرفتار عجب و غرور نشوی و بدانی که هیچ هستی و بی درنگ یاد جمله امام سجاد(ع) در دعای مکارم الاخلاق افتادم که عرض میکند.
«عَبِّدْنِي لَكَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ»
پروردگارا مرا به عبادت و بندگیت رام ساز و عبادتم را به عجب تباه مگردان.
و در همان دعا امام (ع) به طور مشروح پس از صلوات عرض میکند:
«وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا»
اصولا ما طلبهها بیشتر نیاز به این برخوردها و امتحانها هستیم تا سایرین چون گاهی اقبال مردم و دنیا امر را بر ما مشتبه میکند خیال میکنیم کسی هستیم!
📚درنگستان : هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست ص۱۱۹
#خاطرات_علما
🔴 @kashkolenab
✍آیت الله سید #عزالدین_زنجانی ره:
🔹در همان اوان(اوائل دهه بیست) یکی از اتباع #کسروی(علی اکبر حکمی زاده) کتابی به نام (اسرار هزارساله) نوشت و در آن از زیارت قبور و مشاهد ائمه و از این رقم انتقاد کرده بود.
🔸من با یک عده از طلاب به خدمت یکی از مراجع وقت رفتیم که ما چه باید بکنیم؟ شرح اجمال مضمون کتاب را به ایشان گفتم. متأسفانه با کمال خونسردی ایشان گفتند: کاری نداشته باشید، الباطل یموت بترک ذکره!
🔹اما #امام (ره) در همان وقت به خاطر رد کردن این کتاب، (مدت ها) درس اسفار را تعطیل کرده و جواب او را می نویسند، که فعلاً به صورت (کشف الاسرار) درآمده است.
📚نشریه پگاه حوزه، شماره 304
#نقد_حوزه
#خاطرات_علما
🌸کشکول ناب حوزوی🔻
🌼 @kashkolenab
💥دانشمندی که «شیخ روزنامهخوان» خطاب میشد و نان برای خوردن نداشت!
✍ استاد شهید #مطهری :
🔹خیلی وقتها خدمتی که افرادی میخواهند انجام بدهند اگر از مسیر عمومی کارهای حوزههای علمیه خارج باشد، مساوی است با خرد شدن و از بین رفتن آنها و این جریانات به هر حال هست. در حوزههای علمیه اگر کسی در رشته فقه و اصول کار کند و استعداد زیادی داشته باشد به مقامات عالیهای میرسد و مردم هم از او تقدیر و تجلیل میکنند، و اخیراً رشتههای علوم عقلی مثل فلسفه هم تا حدودی چنین حالتی پیدا کرده است. ولی از این حدود اگر خارج شود هر اندازه هم خدمت عظیم و بزرگ باشد دیگر جز یک فداکاری هیچ چیز دیگری نمیتواند باشد.
🔸مرحوم علامه شیخ محمدجواد #بلاغی گذشته از تفسیر در زمینه مذاهب اهل کتاب مانند یهودیت و مسیحیت هم کار کرده بود. وقتی در بغداد به مجامع مسیحیها می رفت با آنها به زبانهای عبری و سریانی و زبانهای قدیم صحبت میکرد و بر کتابهایشان از خود آنها بیشتر مسلط بود. چنین مردی نان برای خوردن نداشت!
🔹آدمی که این جور است باید از اوضاع دنیا اطلاع داشته باشد. قهراً مجلات آنها را میخرید و مطالعه میکرد. مرحوم آقای #صدر میگفت: ما جوان بودیم و ایشان را نمیشناختیم. همینقدر میدانم که شیخ جواد که رد میشد میگفتند: شیخ روزنامهخوان! او را به عنوان شیخ روزنامهخوان میشناختند!
🔸غرض این بود که شما بدانید که حساب خدمت غیر از حساب نعمت است.
📚آشنایی با قرآن ج۷، ص۱۳-۱۵ (باتلخیص)
#تراجم_علما
#خاطرات_علما
🔸کشکول ناب حوزوی🔻
✳️ @kashkolenab