eitaa logo
زن مسلمان ایرانی
113 دنبال‌کننده
73 عکس
37 ویدیو
0 فایل
معاونت فرهنگی حوزه علمیه خواهران استان تهران: زن مسلمان ایرانی، تواناست. با متانت، با حیا و با عفت است. ارزش معنوی مادری را می داند. ارتباط با ما : @m3721f
مشاهده در ایتا
دانلود
زن مسلمان ایرانی
♨️ 🔰 اگر جمهوری اسلامی روابط زن و مرد را آزاد بگذارد، مردم چشم و دل سیر می شوند و هیچ اتفاق بدی هم نمی افتد! 🛑 چشم و دل سیری در بین 👈 برای اینکه از میزان چشم و دل سیری یک جامعه آزاد و پیشرفته به نام آمریکا آشنا شویم کافی است به وضعیت کشور آمریکا دقت کنیم: ⭕️ بنا بر گزارش بخش مبارزه با جرائم و مواد مخدر سازمان ملل، نرخ در آمریکا و کشورهای و اروپا، بالاتر از دیگر نقاط جهان بوده است. ⭕️ طبق آمار منتشرشده توسط مرکز ملی خشونت جنسی در آمریکا (NSVRC) ، تقریباً ۱ زن از هر 5 زن در آمریکا تجربه مورد تجاوز یا در معرض تجاوز قرار گرفتن را داشته است. همچنین براساس این آمار، از هر ۴ دختر، یک دختر و از هر 6 پسر، یک پسر، پیش از 18سالگی، در معرض سوءاستفادۀ جنسی قرار می‌گیرند. - 29.9 درصد از تجاوزات جنسی بین سنین 11 تا 17سالگی قربانیان رخ می دهد. - 80 درصد از تجاوزهای صورت‌گرفته توسط کسانی بوده‌است که قربانیان آن‌ها را می‌شناخته‌اند. - از هر 5 ، یک نفر در طول دوران تحصیل خود، در معرض تعرض جنسی قرار گرفته‌است. 🔴 آزادی روابط هیچگاه و در هیچ جا منجر به کاهش و یا کنترل نشده است و وضعیت کنونی غرب گویای این موضوع است. 👈 روند آزادی روابط جنسی در غرب باعث شد که از روابط جنسی قانونی در خانواده، به ،‌ تجاوز و رابطه با ، و .... برسند. ⭕️ احمدی رهبر پژاک (شاخه‌ی ایرانی پ.ک.ک) که شعار را ترویج کرد، به دخترش تجاوز و باعث خودکشی او شد. - نمونه‌های تأسف‌بار روابط جنسی رهبران این گروهک با عضو را در کتاب The Kurds and the Future of Turky اثر مایکل گونتر آمریکایی میتوانید بخوانید. - نیز که این روزها سردمدار مطالبه آزادی زنان بود، کارنامه سیاهی در سوءاستفاده جنسی از دختران این فرقه توسط و رهبران آن دارد. 👈 بررسی آمار نیز که ناشی از روابط بی قید و بند و همچنین افزایش به عنف است گویای این ماجرا است: ⭕️ علیرغم سقط جنین در آمریکا تا سال ۱۹۷۳ این رقم به ۶۰۰.۰۰۰ سقط در سال رسیده بود. پس از آزادی سقط جنین در سال ۱۹۷۳ و علی رغم گسترش قرص‌های ضد بارداری و بسیاری از روش‌های مؤثرتر و پیشرفته‌تر پیشگیری از بارداری در دهه 60 میلادی،‌ که دسترسی به آن حتی برای دختران کم سن و سال بدون اجازه والدین بسیار ارزان و آسان شد، انتظار می رفت که تعداد سقط جنین در همان سطحی که در سال ۱۹۷۳ بود باقی خواهد ماند. اما این رقم طی حدود ۱۰ سال، در سال ۱۹۸۵ نزدیک ۱.۶ میلیون سقط در سال رسید. 🌸@howzehkhaharantehran 🌸@kowsarnews_Tehran
⭕️ عاشقانه یک جنین با مادرش 🔸 قسمت اول: لانه امن 🔻در عمق تاریکی مطلق، جایی که زمان معنایی نداشت، دنیای من آغاز شد. دنیایی کوچک و گرم، با نبضی آرام که لالایی شبانه‌ام بود. ضربان قلب مادرم، موسیقی دلنشینی بود که مرا در آغوش می‌کشید و آرامم می‌کرد.☺️ هر روز، با لمس نوازش‌هایش، دنیای من کمی بزرگ‌تر می‌شد. انگار که او با هر حرکتش، آیه‌ای از عشق را در وجودم زمزمه می‌کرد.🥰 🔺پاهای کوچکم، اولین لمس‌هایشان را به دیوار نرم رحم او می‌رساندند و قلبم از شوق این کشف کوچک، تندتر می‌تپید. من در این لانه امن، رویا می‌بافتم. دنیایی پر از رنگ و نور را تصور می‌کردم که روزی در آن قدم خواهم زد. دنیایی که مادرم در آن منتظرم خواهد بود.🤩 🔻در این تاریکی مطلق، من تنها نبودم. مادرم همیشه همراه من بود. گرمای وجودش مرا احاطه کرده بود و به من آرامش می‌داد.❤️ هر روز، با او صحبت می‌کردم. به او می‌گفتم که چقدر دوستش دارم و چقدر مشتاقم که او را ببینم.😍 🔺هر لحظه، برای من یک معجزه بود. من در حال رشد بودم، قوی‌تر می‌شدم و به دنیای بیرون نزدیک‌تر می‌شدم. هر روز، دنیای من کمی بزرگ‌تر می‌شد و من با شوق و اشتیاق، این تغییرات را در خودم احساس می‌کردم.👼 🔻اما هنوز نمی‌دانستم که این آرامش و امنیت، چقدر کوتاه خواهد بود...🥺 ادامه دارد... 📚 🌸@howzehkhaharantehran 🌸@kowsarnews_Tehran
⭕️ عاشقانه یک جنین با مادرش 🔸 قسمت دوم: سایه شوم شک 🔻آرامش لانه امنم به تدریج جای خود را به نگرانی داد. کلماتی مبهم و نگران‌کننده‌ای را از مکالمات مادر و پدر می‌شنیدم. «ناخواسته»، «اشتباه»، «مشکل»؛ این کلمات در ذهنم اکو می‌شدند و ترس عجیبی را در دلم ایجاد می‌کردند.🥺 🔺در ابتدا، این صداها را نادیده می‌گرفتم. دنیای من، دنیای عشق و آرامش بود و نمی‌خواستم به این صداهای ناهنجار توجه کنم. اما با گذشت زمان، این صداها بلندتر و واضح‌تر شدند. من متوجه می‌شدم که چیزی درست نیست.😥 مادرم دیگر آن آرامش سابق را نداشت. صدایش لرزان شده بود و گاهی اوقات می‌شنیدم که گریه می‌کند.😪 🔻نوازش‌های مادرم دیگر آنقدرها آرام‌بخش نبودند.🙍‍♀انگار که او هم درگیر یک نبرد درونی بود. من سعی می‌کردم با حرکاتم به او آرامش بدهم، اما فایده‌ای نداشت.😔 🔺یک روز، مادرم با صدایی لرزان به شکم من دست کشید و گفت: «تو ناخواسته بودی». قلبم از این جمله فشرده شد.💔 من نمی‌دانستم چه اتفاقی در حال رخ دادن است، اما می‌فهمیدم که چیزی اشتباه است. 🔻من به مادرم نیاز داشتم. به نوازش‌هایش، به صدای آرامش‌بخشش. اما او خودش به آرامش نیاز داشت.🥺 من در این تاریکی مطلق، تنها بودم و از آینده می‌ترسیدم...😞 ادامه دارد... 📚 🌸@howzehkhaharantehran 🌸@kowsarnews_Tehran
⭕️ عاشقانه یک جنین با مادرش قسمت آخر: درد مشترک 🔻دردی جانکاه به سراغم آمد، دردی که از عمق وجودم می‌آمد و تا اعماق روحم نفوذ می‌کرد. انگار که دنیایم در حال ترکیدن بود.🥺 صدای گریه‌های مادر را می‌شنیدم، صدایی که قلبم را می‌شکست. من بیشتر از خودم نگران او بودم. نگران این بودم که مبادا این درد، به او آسیب برساند.😰 🔺در آن لحظات تاریک، به چشمانش خیره شدم. چشمانی که زمانی پر از عشق و امید بودند، حالا غرق در غم و اندوه شده بودند. دلم می‌خواست به او بگویم که همه چیز خوب می‌شود، که این درد زودگذر است. اما می‌دانستم که این حرف‌ها، دروغ محض است.😞 🔻من به او نیاز داشتم. به نوازش‌های گرمش، به صدای آرام‌بخشش. می‌خواستم به او بگویم که چقدر دوستش دارم، که حضورش در زندگی‌ام، بزرگترین نعمت من بوده است. اما کلمات در گلویم حبس شده بودند.😓 🔺در آخرین لحظات، سعی کردم با تمام وجودم، به او عشق بورزم. می‌خواستم که این عشق، آخرین چیزی باشد که احساس می‌کند. من نمی‌خواستم او را با این درد تنها بگذارم. اما انبر درحال تکه‌تکه کردن بدنم بود.😫 🔻در آن تاریکی مطلق، به این فکر می‌کردم که چرا باید مادرم مرا قطعه قطعه کند؟ من که او را از خودم بیشتر دوست داشتم!💔 من که هنوز هم نگرانم که نکند به او آسیبی برسد! 🔺در آن لحظات، من فهمیدم که عشق، قوی‌تر از هر دردی است. عشقی که من به مادرم داشتم، و عشقی که او به من داشت. عشقی که در تاریکی مطلق، همچنان می‌درخشید.🤱 🔻در آغوش تاریکی، با دردی زیاد به خواب ابدی فرو رفتم. با این امید که روزی دوباره او را ببینم و به او بگویم که چقدر دوستش دارم.❤️‍🔥 پایان 📚 🌸@howzehkhaharantehran 🌸@kowsarnews_Tehran