بسم الله الرحمن الرحیم #یاداشت #محتوای_تبلیغی #انتخابات 🔶تفاوت انسان با سایر موجودات در قوه ی عاقله است و کار ویژه ی قوه ی عاقله تشخیص حق و باطل و در نگاه کلی حسن و قبح است لذا پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود :اِنَّما يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ[تحف العقول، ص ۵۴] اما اگر انسان با قوه ی عاقله ی خود توان تشخیص حق و باطل را داشته باشد اما به همین مقدار اکتفا شود و قدرت اختیار بر مبنای تشخیص عقل را نداشته باشد،تشخیص عقل لغو خواهد بود ازاین رو انسان چون عاقل است مختار هم هست لذا فرمود انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا.(انسان۳) 🔶حال که انسان عاقل است و اختیار دارد،پس قدرت انتخاب دارد که سه حالت متصور است؛ الف)یا به حسن اختیار عمل می‌کند که فرمود الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ[زمر۱۸] (#نکته_ی_انتخاباتی:حرف های نامزدهای انتخابات را می‌شنود و با قوه ی عاقله ی خود گفتار صحیح را درک می‌کند و با قدرت اختیار خود این گفتار صحیح را می‌پذیرد و با امکان انتخاب خود آن نامزد انتخاباتی را منتخب خود قرار میدهد) که این اتباع احسن زاییده خرد و انتخاب درست اوست چنانکه امام على عليه السلام فرمود :اَلا وَ اِنَّ اللَّبيبَ مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجوهَ الاْراءِ بِفِكْرٍ صائِبٍ وَ نَظَرٍ فِىالْعَواقِبِ؛ بدانيد عاقل، كسى است كه با فكر درست، به استقبال نظرات گوناگون برود و درعواقب امور بنگرد.[غررالحكم، ح ۲۷۷۸] ب)یا به سوء اختیار عمل می‌کند یعنی علیرغم آنکه عقل او حق را تشخیص داد اما او باطل را اختیار کند پس او عملا از خرد خود بهره نبرد چنانکه امام حسين عليه السلام فرمود :لا يَكْمُلُ الْعَقْلُ اِلاّ بِاتِّباعِ الْحَقِّ؛ عقل، جز با پيروى از حق، كامل نمى شود. [اعلام الدين، ص ۲۹۸]در چنین حالتی که به سوء اختیار عمل کرد دچار خسران میشود؛ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ(بقره۱۶) (#نکته_ی_انتخاباتی:علیرغم درک سخن حق و باطل ،سخن باطل و یا ضعیف را می‌پذیرد و با قدرت انتخاب خود نامزدی که سخنان خلاف واقع می‌گوید را منتخب خود قرار می‌دهد) ج) یا این انسان عاقل مختاری که قدرت انتخاب دارد انتخابش عدم انتخاب است یعنی از اختیار خود در حسن و قبح بهره نمی‌برد و توقف می‌کند در چنین حالتی گاهی نتیجه ی عدم انتخاب هم به نوعی سوء اختیار خواهد بود چون از حقی که عقل او در اختیارش قرار داد بهره نبرد و بی تفاوت بود در این صورت مجبور است بر سر سفره ی انتخاب دیگران غذا بخورد و حق اعتراض به غذا هم نخواهد داشت.(#نکته_ی_انتخاباتی: کسانی که رای نمی‌دهند از حق انتخاب خود بهره نمی‌برند از این رو انتخاب دیگران را باید تحمل کنند و حق اعتراض را هم از خود سلب میکنند) 🔶#مهم #نکته_ی_انتخاباتی ایه ی إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ(رعد ۱۱)بیان می‌کند که سرنوشت یک ملت در اختیار انسان است که چگونه در خود تغییر ایجاد کند یعنی چگونه به قدرت عقل و اختیار و انتخاب خود عمل کند که آنگاه سرنوشت آن ملت در گرو نوع نگرش او به اختیار اوست ؛یا به حسن اختیار و انتخاب درست،یا به سوء اختیار و انتخاب نادرست و یا به عدم استفاده از اختیار و عدم انتخاب. ✅✅بنابراین انسان عاقل وقتی به او قدرت تصمیم گیری و بهره وری از اختیاری که زاییده ی عقل اوست داده شد باید: اولا سخنان و وعده ها را بشنود ثانیا آنی که نیکو و قابل تحقق و صادقانه است را بپذیرد ثالثا آن سخنگو را انتخاب کند تا تغییر سرنوشت به نیکویی رقم بخورد ؛مایغیر بقوم 🔶نه آنکه : الف: در عین حال که سخن حق را شنید از باطل پیروی کند ب:از قدرت انتخاب خود بهره نبرد در این صورت تغییر سرنوشت به بدی رقم خواهد خورد. والحمدلله زین العابدین گلایری بابلکناری https://eitaa.com/howzehmazandaran

#یاداشت زین العابدین گلایری بابلکناری مدرس و پژوهشگر حوزه ی علمیه ی مازندران ❇️اولویت یا عدم اولویت حجاب! تشخیص با کیست؟ ⏺اخیرا موضوعاتی مانند اولویت یا عدم اولویت حجاب در مقابل معیشت و امثال آن بر سر زبان ها افتاد. ⏺این یاداشت به بررسی اولویتها در واجبات و مرجع تشخیص اولویت می پردازد. تردیدی نیست که احکام در مرحله ی جعل و پیش از تعلق به موضوع از هر حیث در یک سطح قرار دارند اما پس از تعلق به موضوع و در مقام امتثال ،اقتضائاتی سبب تغییر در میزان اشتداد و اولویتها در مقایسه با یکدیگر خواهد شد. 🔶گاهی وجوب نجات جان کسی از حرامی مانند لمس نامحرم اولویت می یابد یا واجبی که ساحت اجتماعی داشته باشد اولویتش از واجبی که ساحت فردی دارد اولی است. 🔶اما گاهی دو واجبی که هردو جنبه ی اجتماعی داشته و وظیفه ی حکومت دینی در صیانت از هردو است اولا در مظان تزاحم و ثانیا در معرض صدور حکم اولویت قرار می گیرد مانند وجوب حجاب و وجوب ارتقاء معیشت ؛وظیفه ی حکومت هم در صیانت از واجبی به نام حفظ حجاب است به عنوان یکی از شاخصهای امنیت روانی و تقویت فرهنگ دینی و هم ارتقاء توان معیشتی آحاد جامعه. 🔶اما نکته اینجاست که آیا اساسا بین این دو واجب در مقام امتثال برای حکومت دینی تزاحمی ایجاد میکند که آنگاه اولویت مطرح گردد؟ ❇️به نظر می رسد که بین این دو نه تزاحم است و نه تعارض بلکه هر یک ساحتی مشخص و تولیتی معین دارد ازاین رو القاء تزاحم نوعی مغالطه به شمار آمده و خلاف قواعد موضوعه ی علمی و دینی است. ❇️از سویی تشخیص اولویتهای فقهی موضوعی کارشناسانه است ازاین رو هر شخص ولو در مصادر مهم حکومتی نمیتواند اولویتها را تعریف کند بلکه در موضوعات فقهی تعریف اولویت با توجه به مصادیق و موضوعات با فقیه است و در کشوری که حکومت دینی عهده دار زعامت آن است این تشخیص با ولی فقیه است هرچند طرح نظر کارشناسان فقهی منافاتی با حکم ولی فقیه ندارد. 🔶🔶هم نوایی در انجام تکالیف حکومتی به گونه ای که متصدیان فرهنگی وظایف خود و متصدیان امور اقتصادی تکالیف خود را انجام دهند سبب می شود که حتی مسائل امنیتی اولویت ساز نیز رخ ندهد. والحمدلله. https://eitaa.com/howzehmazandaran