eitaa logo
حوزه هنری انقلاب اسلامی
3.2هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
6 فایل
حوزه هنری انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ پوستر ویژه KHAMENEI.IR برای شهید دکتر امیرعبداللهیان وزیر خارجه مجاهد و فعال ایران با عنوان صدای مظلومیت کودکان فلسطینی 🆔 @hozehonari_ir
🗓 برنامه‌های 🔸یک‌شنبه ششم خرداد ۱۴۰۳ 🆔 @hozehonari_ir
▪️ ما را به درد و داغ بزرگی دچار کرد آخر قطار عشق تو را هم سوار کرد آه از خبر که تلخ‌تر از زهر مار بود جان را به کامِ پیکرمان ناگوار کرد حالا چگونه می‌شود این سیل اشک را با آستین صبر و تحمل مهار کرد؟ خوشبخت آن که مثل تو بر خوان روزگار اندوه خورد و شکر خداوندگار کرد دارند در تمام جهان نقل می‌کنند رازی که خون پرده‌درت آشکار کرد پاداش کار خادم سلطان «شهادت» است «مُزد آن گرفت جان برادر که کار کرد» سورنا جوکار 🆔 @hozehonari_ir
▪️ مرد میدان شهادت، عافیت اندیش نیست طراح پوستر: فاطمه حسینی کاری از حوزه‌هنری استان هرمزگان 🆔 @hozehonari_ir
«شیر نشو» در دوشنبه‌ها به وقت کتاب 📖«شیر نشو»داستانی نوجوانانه به قلم «مجید قیصری»است. شخصیت‌های قصه، نوجوانانی پرهیاهو هستند که زیر سایه دفاع مقدس، احساسات پاکشان را برای برگزاری مراسم عزاداری و تعزیه به نمایش می‌گذارند. خیمه قدیمی روستا در جریان یک آتش‌سوزی سوخته‌است. چاشنی این داستان تخیلات ساده کودکانه و دغدغه‌های نقش‌پذیری در تعزیه و مراسم محرم است. 🔸این کتاب در برنامه‌ی «دوشنبه‌ها، به وقت کتاب»این هفته مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد. 🔸دوشنبه‌ها، به وقت کتاب گپ و گفتی دوستانه با داستان‌نویسان است که به همت دفتر ادبیات داستانی دوبار در ماه برگزار می‌شود. ⏰ هفتم خرداد از ساعت ۱۶ تا۱۸ 🏢سالن اوستا حوزه هنری 🆔 @hozehonari_ir
▪️ سنت احیاء عارفه نادری 🆔 @hozehonari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ شهیدِم روو... مردم کرمانشاه در سوگ رییس جمهور شهید خط: مهدی سهرابی صدا: مرحوم سیدیوسف اعتضادی تصاویری از عکاسان حوزه‌هنری کرمانشاه 🆔 @hozehonari_ir
▪️ ایران قهرمان، شهید سید ابراهیم رئیسی تولید شده در واحد هنرهای تجسمی حوزه‌هنری استان مرکزی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ شهید جمهور، سید ابراهیم رئیسی تولید شده در واحد هنرهای تجسمی حوزه‌هنری استان مرکزی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ تو مطلع یک هوای تازه، تو مقصد یک مسیر بودی خلاصه‌ی هر چه بود و باید، تو وعده‌ای ناگزیر بودی تجسم سادگی، صداقت، خلوص، آرامش، استقامت تولد یک امید دیگر، تو آرزویی نمیر بودی شبیه دریا پر از تلاطم، شبیه صحرا پر از تکلم شبیه طوفان، شبیه باران، شبیه نه! بی‌نظیر بودی به گوش باغ و درخت و جنگل، پیام یک رویش دوباره  به دیده‌ی انتظار مردم، تو چشمه‌ای در کویر بودی خوشا چنین روز و شب دویدن، به حال بی‌دست‌وپا رسیدن تو مرد میدان جان‌فشانی، به راه خدمت دلیر بودی تو یادگار که‌ای؟ رجایی؟ بهشتی روزگار مایی  به هر دلی از تو ردّپایی! ظهور خیر کثیر بودی تو سوختی در خودت بدانسان که خانه‌ی من شود گلستان به لطف خورشید در خراسان چقدر روشن‌ضمیر بودی تو خاکی و همنشین مردم، تو محرمی، تو امین مردم امید مردم یقین مردم، امیر بودی، کبیر بودی نگاهت از اشک روضه‌ها تر، ز چشمه‌ی روضه‌ی رضا تر ز مرز جغرافیا فراتر نگاه کردی، بصیر بودی مدیرِ بی دفتر جهادی، مجاهد جنگ اقتصادی تو خون سرخی که با شهادت تداوم این مسیر بودی تو زنده‌ای زنده و نمیرا که با نگاه صبور و گیرا  شکایت هر که را پذیرا؛ که خستگی‌ناپذیر بودی دلیل امروز و راه فردا، شهید زهد و مثال تقوا نمادی از سربلندی ما، که قله‌ای سربه‌زیر بودی چقدر سید فروتنی تو، بمان که سرباز میهنی تو! چه زود بی‌تاب رفتنی تو، دریغ... ای‌کاش دیر بودی! علی داودی 🆔 @hozehonari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ ما مردگان، در فراق زنده‌ها تولید شده حوزه‌هنری استان قزوین 🆔 @hozehonari_ir
▪️ تو را باد و بوران و مه‌ می‌شناسند تو را مردم‌ کوره ده می‌شناسند تو از جنس میز ریاست نبودی تو اهل هوای سیاست نبودی تو را باید آن سوی این‌ماجرا دید تو را باید از بند دنیا رها دید کتاب خدا روی دستت، کجایی! تو در کفر مطلق،صدای خدایی چه تصویر خوبی است از قدرت دین‌ نماز تو در گوشه ای از "کرملین" تو رنگ دیانت زدی بر سیاست سکوتت شده پاسخ هر اهانت تو گفتی که یک‌ سینه اسرار داری بمیرم‌...دلی مثل "سردار"داری امید همه شاخه های شکسته! صدای بلند گلو های خسته! چراغ فروزان شبهای میهن ! از امروز در فکر فردای میهن! اگرچه دلت زخمی از ناسزا بود پناه‌تو آغوش گرم‌"رضا"بود چه‌گفتی تو‌در لحظه های عبادت چه خواندی مگر، جز دعای شهادت؟! ببین دسته های عزادار خود را ببین‌باز هم رای بسیار خود را کجا دیده دنیا چنین‌ ازدحامی چنان افتخاری،چنین احترامی! غمت ابتدای حضوری دوباره ست سرآغاز زیبای شوری دوباره ست برو خاطرت جمع باشد شهیدم! دوباره تویی انتخاب جدیدم... عاطفه خرّمی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ آمدم ای شاه پناهم بده... علیرضا ذاکری 🆔 @hozehonari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرم و صمیمی مثل شهدای خدمت... ◾️ خاطرات شنیدنی شاعر و مدیر مرکز موسیقی و سرود سازمان صداوسیما از سه شهید خدمت، آقایان رئیسی، امیرعبداللهیان و آل‌هاشم را می‌شنوید. ◾️ ویژه‌برنامه حوزه هنری پنجشنبه سوم خردادماه به نکوداشت شهدای خدمت اختصاص داشت و میزبان خاطرات اهالی هنر و رسانه از خادمان ملت ایران بود. 🆔 @hozehonari_ir
حوزه هنری انقلاب اسلامی
سفرآخر آوینی در ِسفر پیدایش فکه 🔸 #پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی با همکاری خانه عکاسان ایران محفل پنج
درباره «سفر آخر» 🔹 نشست سَفر آخر آوینی در سِفر پیدایش فکه که هفته قبل در پی شهادت و همراهانش؛ لغو شده بود فردا برگزار می‌شود. 🗓 دوشنبه هفتم خرداد ⏰ ساعت ۱۶:۳۰ الی ۱۸:۳۰ 🏢حوزه‌هنری، گالری شماره یک خانه عکاسان ایران 🆔 @hozehonari_ir
مجموعه‌ای از داستان‌های بومی و اساطیری «داستانی‌هایی در این مجموعه وجود دارد که حقیقت دارند و کمتر به آن پرداخته شده است. برای مثال در یک داستان نویسنده به روستایی بعد از احداث سد کرج اشاره کرده که زیر آب رفته است. این موضوعی است که در حیطه ادبیات داستانی کمتر به آن پرداخته شده و اتفاقی واقعی قلمداد می‌شود که در موقعیت دراماتیک بازآفرینی شده است.» 📖بخشی از صحبت‌های خسرو عباسی‌خودلان گردآورنده کتاب نیمه روشن ما که چندی پیش منتشر کرده است. این مجموعه داستان شامل ۱۳ داستان با محوریت داستان‌های و ایرانی از نویسندگان استان البرز، استان تهران و همدان گردآوری شده است. ◽️متن کامل گفت‌و‌گو را در [پایگاه خبری حوزه هنری] بخوانید. 🆔 @hozehonari_ir
▪️ رود بود و بی قرار خستگی نمی شناخت اهل کار بود و کار خستگی نمیشناخت مرد بود و دائما در نبرد تن به تن در میان کارزار خستگی نمیشناخت او زپا نمی نشست، تا که کم شود غمِ مردمان این دیار خستگی نمی شناخت آبشار و سر به زیر مثلِ چشمه ها زلال کوه بود و استوار خستگی نمی شناخت در هجوم هجمه ها در کمین کینه ها همچنان امیدوار خستگی نمی شناحت گرچه جاده غرقِ مه یا که راه پر گره یا که جاده پر غبار خستگی نمی شناخت رهبرت نوشته است که رییسی عزیز این دلیرِ سربه دار خستگی نمیشناخت سیدعلی نقیب 🆔 @hozehonari_ir
46.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ خادم قرآن راستی سید! این سفر، سفر چندم بود...؟ تهیه کننده: سید علاء سیادت گروه سرود: نور مشکات شاعر: فائزه امجدیان آهنگساز: سپهر جامی تنظیم کننده: احمد آشتیانی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ چشم بستی کم و زیادت را از رضا خواستی شهادت را خادمش بوده‌ای و اکنون او می‌دهد مزد این ارادت را شب میلاد خود امام رضا هدیه داده به تو شهادت را تو مقیم رضا شدی و مَلک می‌برد رشک این سعادت را سید قوم، خادم قوم است این‌چنین خواستی سیادت را تا خود صبح خفته‌ای، چه عجب! دیده‌ایم از تو خرق عادت را سجده در خون، قیام در آتش ای بنازم چنین عبادت را از دل آتش ای خلیل‌سرشت! باز کردی تو جاده‌ای به بهشت سیدی از تبار ابراهیم از گُل شعله‌ها ندارد بیم در ره خدمت به خلق این بار رفته‌ای تا کدام شهر و دیار؟ تا کجا رفتی؟ این چه طوفانی‌ست! رد پای تو نیز پیدا نیست آه پیدا شدی، دلم گم شد با تو راهی مشهد و قم شد زینت دوش مردمت شده‌ای زائر حج چندمت شده‌ای؟ می‌روی روی دوش رود عزا تا به دریای بی‌کران رضا ای شهید رضا! خداحافظ غم بشکوه ما! خداحافظ ای دل! ای دل! چقدر بی‌تابی؟ چشم من! تا به کی نمی‌خوابی؟ دل من! پای‌بست ساقی باش برخی چشم مست ساقی باش از شکست سبو مکن فریاد که سر خم می سلامت باد در رهش بند ننگ و نام نه‌ایم در غمش سوختیم، خام نه‌ایم کاسه خونی که در رگ و پی ماست به ره رهبری هدیه‌ی ماست محمود حبیبی کسبی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ از سمت راهروی قبر آقای بروجردی آمدم به سمت حیاط مسجد اعظم. مردم پشت در ورودی چوبی که به سمت ضریح راه داشت ایستاده بودند. چندباری از بین شیشه‌های رنگی در داخل را نگاه کردم ببینم کی شهدا می‌آیند. چند دقیقه منتظر بودم که یک نفر دست و پا شکسته گفت: تشییع سید رئیسی اینجا؟ من که اول متوجه نشدم چه می‌گوید، نگاهی بهش کردم تا به حرف‌هاش بیشتر دقت کنم. یک مرد میانسال بود با رنگ پوست تیره و ریش‌های به غایت مشکی. سرتا پا هم لباس سفیدی پوشیده بود. گفتم: چی؟ سعی کرد دوباره سوالش را بپرسد. گفتم آره. انگار کسی را پیدا کرده بود تا به سوالاتش جواب دهد. عربی و فارسی و انگلیسی رو با هم قاطی کردم تا جوابش را بدهم. -نماز جنازه اینجا؟ -لا فقط طهران. اینجا اول طواف بعد تشییع الی جمکران. -تدفین طهران؟ -لا طهران فقط نماز. تدفین مشهد و تبریز. پیگیر بود تا بداند بقیه شهدا کجا دفن می‌شود. یکی یکی را پرسید و جواب گرفت. بعد هم مسافت قم تا تهران را پرسید که گفتم دو ساعت راه هست. صحبت‌مان گرم گرفت و از اسم و رسمش را پرسیدم گفت: غلام رضا باکستانی است. مهندسی برق در دانشگاه پاکستان خوانده بود. تازه دو روز بود که برای طلبگی به جامعة المصطفی آمده بود. رفت تا مشغول خواندن زیارتنامه شود. چفیه کوتاه دور گردنش با لباس‌های ساده و چروکش خودنمایی می‌کرد. 🆔 @hozehonari_ir
38.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ مرور کوتاه تشییع پیکر شهدا در مشهد از زاویه پلاکاردها و دست‌نوشته‌های مردم 🆔 @hozehonari_ir
طنز در رباعیات عطار نیشابوری 🔹 حوزه هنری دهمین اولین جلسه از فصل دوم گردهمی طنز دیروز و امروز یا همان را برگزار می‌کند. 🔸مدرس این جلسه آموزشی‌ دکتر اسماعیل امینی است و در مورد طنز در رباعیات عطار نیشابوری صحبت می‌کند. ⏰ دوشنبه هفتم خرداد ساعت ۱۷ 🏢ساختمان حوزه هنری طبقه چهارم اتاق ۴۰۲ 📌 ورود برای عموم آزاد و رایگان است! 🆔 @hozehonari_ir
46.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ خادم قرآن راستی سید! این سفر، سفر چندم بود...؟ تهیه کننده: سید علاء سیادت گروه سرود: نور مشکات شاعر: فائزه امجدیان آهنگساز: سپهر جامی تنظیم کننده: احمد آشتیانی 🆔 @hozehonari_ir
▪️ آی تاریخ مصیبت دیده از دژخیم ها ای دل خونین و باران خورده ی تقویم ها آی ای جغرافیا ، ای رودها ، ای دشت ها ای سپاه صخره های سخت ، ای اقلیم ها ماه دنبال کسی می گردد اینجا نیمه شب مه ولی دارد برای کوه ها ، تصمیم ها... بادهای سرد کوهستان کمی آرامتر...! می‌تپد نامی معطر از دل بیسیم ها وقت پرواز است ای دنیا ، ببین ققنوس را از شهادت گونه مردن ها ، نمی‌ترسیم ها ای تبر آماده شو ، تاریخ هم فهمیده است هست پایانش شهادت راه ابراهیم ها ماهرخ درستی 🆔 @hozehonari_ir