🖼 هنرمند: حمید قربانپور
پگاه شبی که محمد زاده شد، بانویم مرا گفت: برکه روانه شو و قصه را به عبدالمطلب بازگوی.
سروَرم را در حَرَم یافتم به کار طواف کعبه بود.
چون خبر را شنید به من سکهای زر به مژدگانی داد؛ و شتابناک به سرای بانویم آمد.
آنجا با شوق بسیار نوزاد را از گاهواره برداشت و بویید و بوسید.
پس اشک از دیدگان سِتُرد و گفت خدای کعبه را سپاس که عبدالله بی دنباله نماند.
آه که این نوزاد چه مایه دوست داشتنی است.
📖 بریده ای از جلد یک کتاب «آنک آن یتیم نظر کرده» (رمان زندگی پیامبر اسلام)
✍️به قلم : « #محمدرضا_سرشار»
🆔 @hozehonari_ir