مسلمانی که امر به معروف نمیکند
قبح گناه عادی میشود
مرده بی خاصیت بدرد نخور
شبهه ی مسخره ایست دو قطبی
کسی بزند تو سرت کاری نکن دو قطبی نشود
به گناه کار که علنی گناه میکند دارد دو قطبی درست میکند.
کسی که جا میزند در صف نانوایی دو قطبی میکند.
امام زمان علیه السلام نمی آید چون قابل اعتماد نیستند
امام حسین علیه السلام را پشت سری ها یش کشتند.
کربلایی به رفتن نیست،به شدن است.
شمر کربلا رفت.
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
در راه برگشت از اربعین نرسیده به نیشابور ،وقت نماز شد.کسی برای دستشویی و نماز پول میگرفت،صندوقی نیز برای پول بود.گفتم به صندوق بندازم یا بشما بدم؟
گفت هر کدام پول انداختی درسته
رفتیم نماز خانه ،دیدم یک مرد روشن اونجاست گفتم حاج آقا برید. جلو که نماز جماعت بخوانیم
بقیه مسافرین اربعین در حال تکبیر بودند،گفتم بیایید نماز جماعت،فرادا نخوانید
رفت اذان و اقامه ،بقیه مسافرین اربعین آمدند صف نماز جماعت باشکوهی برگزار شد.بین دو نماز گفتم حاج اقا زودتر بخوانید ،گفت باشه
نماز که تمام شد ،رفتم به مسوول دستشویی ها با خنده گفتم همه جا زایران را چیزی میدادندشما میگیرید و پولم دادم
رفتم سوار ماشین بشم که یک زن مسن با نیم استین بدون روسری موها فر میخورد از ماشین مدل بالا پایین امچومد و مرد داشت آب رادیات ماشین اش که ریخته بود روی ماشین من را چک میکرد.
رفتم طرف مرد مسن گفتم که میخواهیم به این کشف حجاب ها تذکری بدیم ،بیایید.
گفت بچه ها هستند و خودش ده برو و رفت.
به افرادی که اشاره کرد گفتم آماده بشید که میخواهیم به اینا تذکر بدیم ،بقیه هستند .نگام کرد گفتم نگران نباشید من میگم شما فقط بیایید با من
رفتم به مرد گفتم این که ریخته رو ماشینم اسید نیست؟
فت آب رادیاته
گفتم از کربلا میآیید
گفت بله
گفتم این که درست نیست بچه ها تان رعایت حجاب نداشته باشند امام حسین علیه السلام راضی نیست ما شهید دادیم
ناراحت شد گفت چند تا شهید دادی
من سکوت کردم و اطرافیان که کنارم بودند جوابش دادند
گفت چند تا شهید دادی باز از اطراف جواب میدادند بهش
گفت من جانباز جنگ تحمیلی هستم
با تعجب نگاه بهش کردم و گفتم جانبازی و اینطوری؟
خانم اش که مسن تر بود گفت ببینید امر بمعروف ... ببینید ما همه چیو میدونیم
دو تا دخترش رفته بودند بیرون ماشین و موهاشون و نیم استین سفید دور میزدند.عادیه عادی
داشت با من داغ میکرد که گفتم
همه اینایی که اینجا هستند و نگاهتان میکنند دارند بشما میگن چرا
بعد خودش گرفت و اعتراضشو با خنده ادامه میداد و باز ناراحت که میشد میگفتم
من نیستم تنها این چشمایی که تا اون آخر داره نگاهتان میکنه دارند میگن
باز فروکش میکرد گفتم که یک عذر خواهی خشک و خالی بابت آب پاشی به ماشینم نکردید
وقتی داشتم حرکت میکردم،
یک مرد رفت جلو ماشینش بهش بگه که گفتم بیایید ولش کنید
به یکی گفتم که ادامه نده که فحش ندهد بگو و فرار کن اینا دعوا میکنند
جملات آموزشی امر بمعروف
در راه برگشت از اربعین نرسیده به نیشابور ،وقت نماز شد.کسی برای دستشویی و نماز پول میگرفت،صندوقی نیز
بهترین امر بمعروف تشویق دیگران در کمک به امر بمعروف است.
دیگران را آمر بمعروف کنیم.
هدایت شده از F,a
دهن کجی به خدا ....😱
درمانگاه منتظر نوبت بودم ..
خانم ۴۵_۵۰ساله ای چادری پیشم نشست..
موهای رنگ شده شو دو سانت از چادر بیرون گذاشته بود ..
با لبخند بهش گفتم ..
خانمم موهای خوشگلتون بیرونه !
جواب داد .. فک نمی کنم موهام مردی رو تحریک کنه...
انگار تا فلسفه مسئله را ندونه حاضر نیست گوش به حرف بده ...
بهش گفتم موضوع بندگی خداست .. خدا در قرآن سوره نور گفته زینت هاتون رو آشکار نکنید بجز بر محارم...😏
همین ... ❗️
سکوت کرد ....🤔
دوست داشتم به این جواب برسه 👇🏻
مو چه دو سانت بیرون باشه چه ده سانت .. چه همه اش .. یه مطلب در همه شون صدق می کنه ..
اونم اینه که از دایره حرف شنوی و بندگی خدا بیرون رفتیم ...
خدا بنده بودن امت های گذشته رو هم با امتحانات عجیبی که دلیلش هم شاید منطقی به نظر نرسه ؛ امتحان کرده
مثلا روز شنبه نباید از آب فلان رودخانه ماهی بگیرید یا حیواناتونو سیراب کنید و ...
و خیلیا رفوزه شدن در امتحان بندگی ..
چون در برابر خدا قیام کردن و گفتن چرا باید اینکار رو بکنیم ⁉️
بندگی یعنی هر چی خدا گفته بدون چون و چرا اطاعت کرده بهش اعتماد کنیم
به حکمتش ؛ به علمش ؛ به خیرخواهی اش ..
اعتماد کن به خدا ❗️
دهن کجی نکن❌
هدایت شده از محسن مجتهدزاده « شیخ قمی »
روش تقابل با جریان صهیونیستی قرآن سوزی.mp3
12.53M
✅ روش رسانه ای تقابل با هتاکان به قرآن کریم
#شیخ_قمی
➖جلسه هم اندیشی با نخبگان فعال بین الملل
➖ اربعین ۱۴۰۲
امروز برای خرید لوازم بنایی به حاشیه صدمتری جای خین عرب رفته بودیم همسرم ماشین رو کنار خیابان پارک کرد ورفت من تو ماشین منتظر که بیاد دیدم چند تا دختر جوان به طرز مشکوکی جلوی ماشین های در حال رانندگی رو میگیرن و با یک صحبت مختصر عده ای نگه داشته و عده ای میرفتن اول فکر کردم که دنبال ماشین برای سوار شدن هستند کنجکاو شدم چون هم جوان بودن و هم حاشیه صد متری وجه خوبی نداره کلی بوق زدم یکیشون به سمت ماشین من اومد گفتم دختر گلم اگه نیاز به اسنپ دارین من تخفیف دارم براتون بگیرم خلاصه بعد کلی گپ وگفت فهمیدم بازار یاب هستند ودر حال فروش اجناس خودشون کلی امر به معروف کردم از راه محبت آمیز که اینجا حاشیه صدمتری خطر نامه آدم مریض احوال زیاده حجابتون مناسب اینحا نیست ماشین ها براتون بوق میزنند و فکر بد راجع بتون میکنند ممکنه گوشیهاتون رو بزنند خلاصه قانع شدند و ظاهرا محل رو ترک کردند منم خوشحال شدم که راضیشون کردم از کنار صدمتری به جای بهتری مثلا بازارچه های فروش بانوان برن خدا رو شکر ☺️☺️☺️
هدایت شده از ا دربانی مقدم
سلام علیکم
#خاطره
امروز تو مترو یک دختری با دوستش بود تی شرت تنش بود ولی ساق دست ضخیم دستش بود رفتم جلو ازش تشکر کردم که ساق دست ضخیم دستش هست
خودش و دوستش گفتن از بس بهمون تذکر دادن ،مجبور شده دستش کنه
بزرگواران نا امید نباشید تذکر لسانی پی در پی اثر خودش رو میگذارد
# خاطره
این مدت که تو مترو هستیم یک دختر ۱۵ ،۱۶ ساله هستش که همیشه هست که یا کلاه داره یا کشف حجابه و شلوار کوتاه و هر وقت بهش تذکر می دادم شروع به سر و صدا و بی ادبی می کرد
چند وقت بود که پیداش نبود هفته پیش یک دفعه پیداش شد رفتم جلو با خنده گفتم سلام قشنگم چند روز بود نبودی دلواپست شده بود که نکنه مریض باشی
با تعجب نگاه کرد و رفت
امروز هم دیدمش رفتم جلو و باز احوالش رو پرسیدم ،دیدم شال سرش بود
و دوستش که همراهش بود از لحن صحبت من با او تعجب کرد .جلو تر که رفتن شالشون رو جلو تر کشیدن
# خاطره
امروز تو مترو به یک دختر تذکر دادم
یک پسر که پشت سرش بود گفت چه عجب ما یک مامور تو مترو دیدیم که به اینا تذکر بده
بزرگواران با حضور خود رزم مترو را گلباران کنید
و تشکر از بزرگوارانی که در رزم مترو همیشه فعال هستن
بقدری عصبانی شدم دوست داشتم برم باهاش دعوا کنم بگم این چه وضعشه یه دوری داخل مغازه زدم و زیرلب حضرت زهرا س رو صدا میکردم که آرومم کنه و کمکم کنن امر به معروف کنن یادم افتاد که دوره های استاد تقوی گفته بودن جوری باید انجام بدیم که طرف کاملا متوجه بشه داریم دلسوزی میکنیم.
سنگینی نگاهمو متوجه شد لبخندی زدم بهش تا ببینم عکس العملش چیه اونم لبخند زد انگار دنیارو بهم دادن.
گفتم یه چیزی بهت بگم؟عزیزم این جوری پوشیدی دستای نازت آفتاب سوخته میشن و رنگ دستات تیره میشه گفتم مردا رو دیدی تی شرت میپوشن؟همیشه قسمت بالای دستشون سفید و قسمت ساق ها تیره رنگ و آفتاب سوخته هست؟؟؟موهاشو ناز کردم و گفتم داداش داری؟باخنده گفت نه
گفتم ولی من همسرو پسرم رو دیدم که اینجوری میپوشن دستاشون سیاه شده بهتره اینجوری نپوشی بخاطر خودت میگم عزیزم
دختره خیلی از لحن و محبتم خوشش اومد با خنده گفت چشم دیگه اینجور نمیپوشم
میخواستم این حدیث که حضرت علی ع میفرمایند:
محفوظ بودن زن برای سلامتی زن مفیدتر و زیبایی اش را بادوام تر میکند رو بگم اما متاسفانه متن حدیث کامل یادم نمیومد بخاطر همین دیگه بیشتر توضیح ندادم و خداحافظی کردم ولی در کل با انجام واجبم خیلی آرامش خاطر کردم و از عذاب وجدان اومدم بیرون.
هدایت شده از ا دربانی مقدم
سلام علیکم
#خاطره
امروز تو مترو یک دختری با دوستش بود تی شرت تنش بود ولی ساق دست ضخیم دستش بود رفتم جلو ازش تشکر کردم که ساق دست ضخیم دستش هست
خودش و دوستش گفتن از بس بهمون تذکر دادن ،مجبور شده دستش کنه
بزرگواران نا امید نباشید تذکر لسانی پی در پی اثر خودش رو میگذارد
# خاطره
این مدت که تو مترو هستیم یک دختر ۱۵ ،۱۶ ساله هستش که همیشه هست که یا کلاه داره یا کشف حجابه و شلوار کوتاه و هر وقت بهش تذکر می دادم شروع به سر و صدا و بی ادبی می کرد
چند وقت بود که پیداش نبود هفته پیش یک دفعه پیداش شد رفتم جلو با خنده گفتم سلام قشنگم چند روز بود نبودی دلواپست شده بود که نکنه مریض باشی
با تعجب نگاه کرد و رفت
امروز هم دیدمش رفتم جلو و باز احوالش رو پرسیدم ،دیدم شال سرش بود
و دوستش که همراهش بود از لحن صحبت من با او تعجب کرد .جلو تر که رفتن شالشون رو جلو تر کشیدن
# خاطره
امروز تو مترو به یک دختر تذکر دادم
یک پسر که پشت سرش بود گفت چه عجب ما یک مامور تو مترو دیدیم که به اینا تذکر بده
بزرگواران با حضور خود رزم مترو را گلباران کنید
و تشکر از بزرگوارانی که در رزم مترو همیشه فعال هستن
هدایت شده از اسماعیلی
#آتش_به_اختیار
🟡🟢 مغازه دار حزب اللهی چه جملهی قشنگی نوشته و داخل مغازه نصب کرده👆😍
آفرین 👏👏👏🌷🌱🌷🌱🌷
🙆♂ برادر یا خواهری که این تصویر را دیدی👆
بلند شو💁♂
شما هم این جمله را روی مقوا بنویس یا چاپ کن و حداقل به یک مغازه از شهر یا روستاتون تحویل بده و قانعش کن که درب مغازه اش نصب کنه
هدایت شده از God.joonبی نیاز
در عوض امشب خط ۶۰ سوار شدم و یه کشف حجاب بود کنار یه پسر و حرکات غیر اخلاقی هم داشتن پسرم رو فرستادم به راننده گفت کشف حجاب تو ماشینت تذکر بدین ،خدا خیرش بده تذکر داد و باهاش صحبت کردم گفتم ممنون بابت تذکر گفت وظیفه است و ... و راننده گفت به ما گفتن باید تذکر بدین اگر هم لجبازی کردن نگه دارین زنگ بزنین ۱۱۰ ،و بنده خدا گفت کد ما رو بردارین بگین ما تذکر دادیم 😁😁گفتم چشم ،، البته گفت اول به خاطر خدا بعد حالا اگه ما رو تشویق کنن هم خوشحال میشیم😁😁👏👏👏گفتم ما از شما راننده ها حمایت میکنیم اگه باشیم تو اتوبوس ولی اگر نبودیم شما بندازین پای قانون و بگین چی کار کنیم قانون دست و پای ما رو بسته جریمه میشیم 👍👍👍و گفتم یا مسافرها رو به جونش بندازین 😁😁😁بگین تا حجاب نکنه راه نمیوفتم و مسافرها غر زدن بگین به کشف حجاب بگین حجاب کنه تا راه بیوفتم شما هم معطل نشین😂😂گفت اتفاقا همین کار رو کردیم و جواب داده👏👏👏👏👏خلاصه بنده خدا آدم خوبی بود و گفت بهمون هم ابلاغ شده 👍👍👍👍خط ۶۰ ،،کد ۳۸۲۴ ،،ساعت ۱۹ و سی دقیقه ،،تاریخ ۴۰۲/۶/۱۳❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌