یکی از اهل علم نقل می کند:
در خدمت جناب شیخ حسنعلی نخودکی به قبرستانی برای فاتحه رفتیم. شیخ به من فرمودند گوش کن از این قبر چه صدایی میشنوی. بر اثر توجه ایشان شنیدم که از آن قبر صدا میآمد. « خیار سبز است - کاکل بسر است. » بعد به قبر دیگری اشاره کردند شنیدم میگفت: لا اله الا الله. فرمودند:
صاحب قبر اول بقال بود و هنوز با اینکه چند سال است از فوت او میگذرد خیال می کند زنده و مشغول فروش خیار است. دومی مردی بود اهل دل و ذکر، در آن عالم هم مشغول ذکر حق است.
📚 عارفان کوی دوست ص۲۰.
🆔 @huoooo
امام باقر عليه السلام همواره مىفرمودند:
نعم العون الدنيا على الآخرة.
دنيا چه خوب ياورى براى آخرت است(به شرطی که کار نیک انجام بدهی).
📚 جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي) ؛ ج22 ؛ ص124.
🆔 @huoooo
دستوری برای جلب دوستی خدا و مردم
قال رجل للنبي ص يا رسول الله علمني شيئا إذا أنا فعلته أحبني الله من السماء و أحبني الناس من الأرض فقال له ارغب فيما عند الله عز و جل يحبك الله و ازهد فيما عند الناس يحبك الناس.
مردى به پيامبر خدا (ص) گفت: يا
رسول الله! چيزى به من ياد بده كه اگر آن را انجام دادم، خدا و مردم مرا دوست بدارند.
حضرت به او فرمود: رغبت و میل تو به آنچه نزد خداوند است باشد تا خدا تو را دوست بدارد و رغبت و طمع به مال مردم نداشته باش تا مردم تو را دوست بدارند.
📚 الخصال ؛ ج1 ؛ ص61.
🆔 @huoooo
من در آن سفره غیر از خون نمی دیدم
به خاطر دارم که در معیت آقای شیخ جعفر مجتهدی (ره)، ناهار را میهمان یکی از دوستان بودیم. صاحبخانه برخلاف قولی که داده بود سفره نسبتاً رنگینی را تدارک دیده و سرگرم کشیدن غذا بود.
جناب مجتهدی که در کنار سفره نشسته بودند غذا صرف نمیکردند ولی چشم از سفره هم برنمیداشتند! اصرار صاحبخانه به ایشان برای صرف غذا سودی نداشت و میفرمودند:
شما راحت باشید! من چندان میلی به غذا ندارم.
دوستان میدانستند که باید به ایشان اصرار نکنند و راحتشان بگذارند، شاید صاحبخانه تصور میکرد که جناب مجتهدی نوع غذا را نپسندیدهاند و از آن خوششان نمیآید!
بههرحال سفره برچیده شد و تمامی دوستان به دنبال یافتن پاسخی برای این سؤال بودند که:
چرا ایشان گرسنه از سر سفره برخاستند و حتی لقمهای از غذا تناول نکردند؟!
فردای آن روز به خدمتشان شرفیاب شدم. تنی چند از دوستان نیز حضور داشتند. مرحوم مصطفوی از ایشان پرسید:
دیروز ظهر، چرا غذا میل نفرمودید؟!
گفتند:
آقاجان! من در آن سفره غیر از خون نمیدیدم! این غذا از پول نزول تهیه شده بود و خوردن نداشت!
ما همگی صاحبخانه را میشناختیم، مردی نبود که آلوده به نزول باشد. زندگی متوسطی داشت و با عفاف و کفاف زندگی میکرد و هضم فرمایش جناب مجتهدی برای دوستان دشوار بود.
ساعتی گذشت و مردی که دیروز مهمانش بودیم، آمد، هنگامیکه آقای مجتهدی برای تجدید وضو از اتاق بیرون رفتند، آقای مصطفوی از آن مرد پرسید:
غذای دیروز را از چه پولی تهیه کرده بودید؟!
گفت:
من به آقا قول داده بودم که برای ناهار غذای سادهای تهیه کنم ولی همسرم اجازه نداد و گفت که ما باید به بهترین وجه از این مرد خدا پذیرایی کنیم! من هم ناگزیر شدم که از همسایه خود حاجی فلان مقداری پول قرض کنم!
آقای مصطفوی که همسایه آن مرد را خوب میشناخت، گفت:
حالا معلوم شد که چرا آقای مجتهدی دیروز غذا نخوردند، همسایه این مرد در بازار قم به دادن نزول و گرفتن بهره پول مشهور است و چون غذای دیروز از پول ربا تهیه شده بود، جعفر آقا تمایلی به خوردن آن نشان ندادند و امروز هم فرمودند: در آن سفره غیر از خون نمیدیدم!
📚 در محضر لاهوتیان ص۱۰۲.
🆔 @huoooo
پيغمبر ص فرمودند:
أكثروا من الصدقة ترزقوا
و أمروا بالمعروف تحصنوا
و انهوا عن المنكر تنتصروا.
1. اگر بسيار صدقه بدهيد روزى داده می شويد.
2. اگر امر به معروف كنيد محفوظ می مانيد.
3. اگر نهى از منكر كنيد يارى می شويد.
📚 إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ؛ ج1 ؛ ص45.
🆔 @huoooo
حتی یک کار نیک هم به ما نمی دهند
پيغمبر ص فرمودند:
أن الخلائق إذا عاينوا القيامة و دقة الحساب و أليم العذاب فإن الأب يومئذ يتعلق بولده فيقول أي بني كنت لك في دار الدنيا أ لم أربك و أغذيك و أطعمك من كدي و أكسيك و أعلمك الحكم و الآداب و أدرسك آيات الكتاب و أزوجك كريمة من قومي و أنفقت عليك و على زوجتك في حياتي و آثرتك على نفسي بمالي بعد وفاتي فيقول صدقت فيما قلت يا أبي فما حاجتك فيقول يا بني إن ميزاني قد خفت و رجحت سيئاتي على حسناتي و قالت الملائكة يحتاج كفة حسناتك إلى حسنة واحدة حتى ترجع [ترجح] بها و إني أريد أن تهب لي حسنة واحدة أثقل بها ميزاني في هذا اليوم العظيم خطره قال فيقول الولد لا و الله يا أبت إني أخاف مما خفته أنت و لا أطيق أعطيك من حسناتي شيئا قال فيذهب عنه الأب باكيا نادما على ما كان أسدى إليه في دار الدنيا.
خلايق چون روز قيامت دقت حساب و دردناكى عذاب را ببينند در آن روز پدر به فرزند مىآويزد و مىگويد: چگونه پدرى بودم براى تو در دنيا؟ آيا تو را تربيت نكردم؟ و به تو غذا ندادم و از زحمت خود طعام تو را فراهم نكردم؟ و تو را لباس نپوشاندم؟ و تو را به آداب و حكمتها آشنا نكردم و قرآن كريم را به تو نياموختم؟ و دختر نيكويى از قوم خودم به تو تزويج نكردم؟ و نفقه تو و همسرت را ندادم. و مال خود را بعد از وفاتم در اختيار تو قرار ندادم؟ پسر مىگويد: اى پدر آنچه فرمودى همه راست است. الحال بگو حاجت تو چيست؟ مىگويد: اى پسر ميزان اعمال من سبك است و سيئات من سنگين است، ملائكه مىگويند كفه حسنات تو احتياج به يك حسنه دارد تا سنگين شود. از تو مىخواهم كه يك حسنه و ثواب به من ببخشى تا با آن ميزان خود را سنگين كنم در اين روزى كه خطر آن عظيم است.
سپس حضرت فرمودند: فرزند به پدر مىگويد: به خدا قسم من هم مىترسم از آنچه كه تو از آن مىترسى و قدرت ندارم كه از حسنات خودم چيزى به تو بدهم. حضرت فرمودند: پدر از نزد فرزند مىرود در حالى كه گريان است و از خوبيهايى كه در دنيا به فرزندش كرده پشيمان است.
📚 إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ؛ ج1 ؛ ص56.
🆔 @huoooo
تواضع وهمدردی
امام صادق (علیه السلام) فرمودند : تواضع اصل و اساس هر شرف است.
علامه بهلول می فرمود: زمانی در مشهد به منزل یکی از آشنایان رفتیم اتفاقا شبی بارانی بود و خانم هم زایمان کرده بود و چند تا بچه آورده بود شوهرش هم در منزل نبود متوجه شدم حالش مساعد نیست به او گفتم : شما بخوابید من از بچه ها نگهداری می کنم او که خوابید نصف شب دیدم بچه ها خیلی گریه میکنند فهمیدم خودشان را کثیف کرده اند امدم داخل حیاط که کهنه را بیاورم و انها را پاک کنم اما متاسفانه باران امده و همه آنها را خیس کرده بود به داخل اتاق برگشتم و عبای خود را چهار تکه کردم و به وسیله انها بچه ها را تمیز کردم و انها را قنداق نمودم اذان صبح که به طرف حرم حضرت رضا (علیه السلام) حرکت کردم مشغول دفع سگها بودم که سیدی آمد و سگها را ردّ کرد و به من گفت: کسی که تا صبح از بچه های ما مراقبت کرده ما قادر نیستیم چهار تا سگ را از او دفع کنیم ! بعد هم غیب شد.
📚 کرامات معنوی.
🆔 @huoooo
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شفای دختر ارمنی با توسل به حضرت عباس علیه السلام
نمیدونم اقای به این خوبی چرا دست در بدن نداره.
🆔 @huoooo
امام رضا عليه السلام فرمودند:
اتقوا الله و عليكم بالتواضع و الشكر و الحمد إنه كان في بني إسرائيل رجل فأتاه في منامه من قال له- إن لك نصف عمرك سعة فاختر أي النصفين شئت فقال إن لي شريكا- فلما أصبح الرجل قال لزوجته قد أتاني في هذه الليلة رجل فأخبرني أن نصف عمري لي سعة فاختر أي النصفين شئت فقالت له زوجته اختر النصف الأول- و تعجل العافية لعل الله سيرحمنا و يتم لنا النعمة فلما كان في الليلة الثانية أتى الآتي فقال ما اخترت فقال اخترت النصف الأول فقال لك ذاك فأقبلت عليه الدنيا فكان كلما كانت نعمة قالت زوجته جارك فلان محتاج فصله و تقول قرابتك فلان فتعطيه و كانوا كذلك كلما جاءتهم نعمة أعطوا و تصدقوا و شكروا فلما كان ليلة من الليالي أتاه رجل فقال يا هذا إن النصف قد انقضى فما رأيك- قال لي شريك فلما أصبح الصبح قال لزوجته أتاني الرجل فأعلمني أن النصف قد انقضى فقالت له زوجته قد أنعم الله علينا فشكرنا و الله أولى بالوفاء قال فإن لك تمام عمرك.
از خدا بپرهيزيد و فروتن و شكرگزار و ستايش كننده باشيد، همانا در قوم بنى اسرائيل مردى زندگى مىكرد كه شبى شخصى به خوابش آمد و به او گفت:
نيمى از عمرت را در وسعت و راحتى خواهى گذراند، اينك هر كدام از نصف را كه مىخواهى انتخاب كن؛
پس چون صبح شد به همسرش گفت: امشب مردى به خواب من آمد و به من خبر داد كه نصف عمرم در آسايش است، و گفت هر يك از دو نصف را كه مىخواهى انتخاب كن؛
همسرش گفت: نصف اول را اختيار كن، گفت: به خاطر تو همين كار را مىكنم. در اين هنگام دنيا به او روى آورد، دائما به او نعمت مىرسيد. همسرش به او گفت: فلان همسايه ات محتاج است به او برس، و مىگفت: قوم و خويش تو فلانى است نيازش را بر آور.
و به همين حالت بودند و هر چه نعمت به آنها عطا مىشد مىبخشيدند و صدقه مىدادند و شكر مىكردند. چون شبى از شبها رسيد، آن مرد به خوابش آمد و گفت: اى مرد! نصف عمر تو گذشت، نظرت چيست؟
چون صبح شد به همسرش گفت: آن مرد به خوابم آمد و به من اعلام كرد كه نصف عمر من گذشت.
همسرش به او گفت: خداوند به ما نعمت داد و ما شكر كرديم و خداوند سزاوارتر به وفاست.
آن مرد به خوابش امد و گفت: اكنون آن نصف باقیمانده نیز در نعمت و رفاه خواهى بود(چون شکر نعمت کرد).
📚 مشكاة الأنوار في غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص30.
🆔 @huoooo
حضرت رسول ص:
إذا أراد الله بقوم خيرا أمد لهم في العمر و ألهمهم الشكر.
وقتى خداوند خیر قومى را بخواهد عمرشان را دراز، و شكر نعمتها را به ان ها الهام می كند.
📚 نهج الفصاحة ؛ ص182.
🆔 @huoooo
در تورات نوشته شده:
ألحوا بالدعاء تشملكم الإجابة.
اصرار بر دعا کردن داشته باشيد که در این صورت اجابت شاملتان می شود.
📚 إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ؛ ج1 ؛ ص61.
🆔 @huoooo
حکایت
امام رضا (ع ) و خرجى آخوند «ملاكتاب» و شيخ حسين نجفى
در فوائد الرضويه محدث قمى حكايت كرده از جناب آقا شيخ على که گفت : در سفرى كه آخوند مهدى ملاكتاب مشرف شد به مشهد مقدس من در خدمت ايشان متكفل زحمات ايشان و امين مخارج اين سفر بودم. وقتی وارد مشهد مقدس شديم چند روزى گذشت ديدم هيچ پولى باقى نمانده است به مهمانهاى آن مرحوم قضيه را گفتم ، آن بيچاره ها متحير ماندند كه چه خواهد شد من با جناب شيخ مهدى مشرف شديم به حرم و زيارت كرديم و نماز خوانديم ناگاه شخصى آمد نزد شيخ نشست و يك كيسه پول گذاشت در دست شيخ. شيخ اشاره فرمودند كه شايد اين كيسه پول را اشتباها ميان دستم گذاشتى .
آن مرد گفت : آيا نمى دانى هر امامى مظهر صفتى هستند و حضرت رضا متكفل احوال غربا است و اين كيسه از طرف آن حضرت است كه به شما دادم اين را گفت و رفت. مرحوم شيخ اشاره به من كرد من كيسه را گرفته رفتم به بازار و غذاى بسيار خوبى تهيه نمودم كه شب مهمانهاى شيخ از ديدن آنها تعجب كردند تا اينكه من قضيه را نقل كردم .
نظيراين حكايت ازشيخ حسين نجفى نقل شده است كه وقتى مشرف شد به زيارت حضرت رضا و خرجيش تمام شد ناگاه از شبكه ضريح مقدس صدائى شنيد به زبان عربى فصيح گفتند:
((لاتهتم الا علمت ان كل امام مظهر لامر و الامام على بن موسى الرضا ضامن لامور الغرباء)). یعنی غمگین مباش آیا نمی دانی که هر امامی مَظهَر یک امری است و امام رضا ع ضامن امور غریبان است.
📚 فوائد الرضويه.
🆔 @huoooo