امام باقر عليه السلام فرمود:
إن الله أعطى المؤمن ثلاث خصال العز في الدنيا و في دينه و الفلح في الآخرة و المهابة في صدور العالمين.
خداوند به مؤمن سه خصلت بخشيده:
۱. عزت در دنيا و دينش.
۲. رستگارى در آخرت.
۳. هيبت و حشمت در دلهاى جهانيان.
📚 مشكاة الأنوار في غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص39.
🆔 @huoooo
حکایت
مراوده خادم مدرسه قزوینیها با امام زمان علیه السّلام
علامه طهرانی رحمه الله می فرمودند که:
در مدرسۀ قزوینیها خادمی بوده فوق العاده خوش اخلاق و مهربان، به طوریکه طلاّب مدرسه همگی کارهای خود را به او رجوع میکردند و چون او با آغوش باز استقبال میکرد لذا آنها هم از رجوع به او دریغ نمیکردند؛ حتّی هنگامی که برای تخلیه و تطهیر میرفتند میگفتند که آفتابۀ آنها را آن خادم آب کند.
بالجمله شبی یکی از طلاّب که برای وضوء برای نماز شب برخاست، دید از اطاق خادم نوری پیداست و تمام مدرسه مانند روز روشن است، نزدیک اطاق خادم آمد دید خادم با کسی به نحو سیّدی و مولای، تکلّم میکند، چند لحظهای ایستاده به حجره خود رفت.
صبحگاه نزد خادم آمده و علت داستان را استفسار کرد، خادم انکار نمود؛ دو مرتبه اصرار و در عین حال خصوصیات واقعه را گفت که حتّی نمیتوان گمان کرد که شما در خواب با خود صحبت میکردید، زیرا من تکلّمات هر دوی شما را میشنیدم.
چون خادم دید از قضیه به طور کامل اطلاع دارد گفت: حال که چنین است من قضیه را با قید چند شرط به شما میگویم: از جمله آنکه تا وقتی در این مدرسه هستم شما داستان را برای احدی نقل نکنید، دوّم آنکه هر کاری که تا به حال رجوع میکردید از این پس نیز رجوع کنید؛ آن طلبه هم قبول کرد.
خادم گفت: آن شخص که با من تکلّم میکرد حضرت ولیّ عصر حجّة ابن الحسن العسکری عجّل الله تعالی فرجه الشّریف بود، هفتهای دو شب به اینجا تشریف میآورند.
آن طلبه گفت چون این را شنیدم حالم تغییر کرد و عرض کردم: بنابراین شرط اوّل را قبول دارم لکن زیر بار شرط دوّم نمیروم.
بالجمله آن طلبه دیگر کارهای خود را به آن خادم رجوع ننمود، ولی چون میدید طلاّب دیگر رجوع مینمایند بسیار متأثّر میشد، و چون قول هم داده بود نمیتوانست به آنها داستان را فاش کند؛ تا یک شب خواب بود صدائی شنید که خادم او را نداء میکند که ای فلان کس یکی از ابدال و اوتاد حضرت ولیّ عصر فوت کرده من به جای او میروم شما اشیاء مرا بفروشید و چند فقره قرض دارم بدهید!
من تا هراسان برخاستم و لباس پوشیدم و در حیاط مسجد آمدم که او را ببینم اثری از او نبود، دیدم در اطاق مدرسه باز و خادم نیست، درب مدرسه هم قفل است، بسیار متوحّش شدم! طلاّب را صدا زده و شرح قضیّه را گفتم، با تمام آنها تمام فقرات و زوایای مدرسه را تفحّص کردیم خادم نبود، و از او دیگر به هیچوجه اثری پیدا نشد.
📚 مطلع انوار ج1 ص125.
🆔 @huoooo
امام صادق (ع) فرمود:
إذا اقشعر جلدك و دمعت عيناك و وجل قلبك فدونك دونك فقد قصد قصدك.
هر وقت پوست بر تنت جمع شد و اشکت روان و دلت لرزان گرديد آن حال را بگير و از دست مده كه حاجتت مورد توجه حق قرار گرفته است.
📚 الخصال ؛ ج1 ؛ ص81.
🆔 @huoooo
سئل النبي ص فقيل له يا رسول الله أي الناس أفضل إيمانا- فقال أبسطهم كفا.
از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله سؤال شد: اى رسول خدا! چه كسى ايمانش از همه برتر است؟
فرمودند: كسى كه دست و دلبازتر است.
📚 مشكاة الأنوار في غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص40.
🆔 @huoooo
امام صادق (ع) فرمودند:
مرت برسول الله ص امرأة بذية و هو جالس يأكل فقالت يا محمد إنك لتأكل أكل العبد و تجلس جلوسه فقال لها رسول الله ص ويحك و أي عبد أعبد مني فقالت أما لي فناولني لقمة من طعامك فناولها رسول الله ص لقمة من طعامه فقالت لا و الله إلا التي في فيك قال فأخرج رسول الله ص لقمة من فيه فناولها فأكلتها قال أبو عبد الله ع فما أصابت بداء حتى فارقت الدنيا.
زنى فحاش و بد زبان بر پيغمبر (ص) گذشت پيامبر نشسته بود.
زن گفت:
اى پيغمبر (ص) تو همانند بندگان غذا مى خورى و مثل بندگان مى نشينى؟
پيامبر (ص) فرمودند:
واى بر تو چه بنده اى از من بنده تر است؟
زن گفت:
پس لقمه اى از طعام خود به من عنايت كنيد.
پيامبر (ص) لقمه اى باو داد.
زن گفت:
نه بخدا قسم بايد لقمه درون دهان خود را بيرون كنى و به من بدهى.
پيغمبر (ص) لقمه از دهان در آورد و به او داد و زن آن را خورد.
امام صادق ع مى فرمايد:
آن زن تا وقتى كه از دنيا برفت به مرضى مبتلى نشد.
📚 مكارم الأخلاق ؛ ص16.
🆔 @huoooo
پیامبر ص فرمودند:
من زهد فيها فقصر فيها أمله أعطاه الله علما بغير تعلم.
هر كس در دنيا زاهد باشد و آرزويش را در آن كوتاه نمايد، خداوند به او علم لدنى عطا فرمايد.
📚 تحف العقول ؛ النص ؛ ص60.
🆔 @huoooo
حضرت رسول صلى الله عليه و آله:
أربع إذا كن فيك فلا عليك ما فاتك من الدنيا صدق الحديث و حفظ الأمانة و حسن الخلق و عفة مطعم.
مادامی که این چهار چيز را دارى، اگر چیزی از دنیا از تو فوت می شود غم مخور:
۱. راست گفتار بودن.
۲. حافظ امانت بودن.
۳. خوش اخلاق بودن.
۴. عفت داشتن در خوراك.
📚 نهج الفصاحة ؛ ص202.
🆔 @huoooo
امام زمان علیه السلام فرمودند دعای فرج را اول وقت بخوانید
آیت اللَّه العظمی بهجت فرمودند:
یکی از سادات که عمامه هم نداشته و روضه می خوانَد و مسئله می گوید و اخیراً هم نزدیک مسجد جمکران خانه گرفته و همان جا زندگی می کند، مکرر آن حضرت را دیده که پس از بیرون آمدن از مسجد جمکران غایب می شوند، ولی در یکی از دیدارها همان وقتی که با هم صحبت می کردند آن حضرت غایب شده است. به هر صورت به ایشان فرمود که: به کسانی که دعای فرج را می خوانند، بگو آن را در اول وقت بخوانید.
📚 روزنه هایی از عالم غیب صفحه ۴۵.
🆔 @huoooo
حضرت رسول صلى الله عليه و آله:
إذا قدم أحدكم من سفر فليقدم معه بهدية و لو يلقي في مخلاته حجرا.
وقتى كسى از سفرى مى آيد سوغاتی با خود بياورد اگر چه سنگی باشد.
📚 نهج الفصاحة؛ ص198.
🆔 @huoooo
خادمی از حرم امام رضا که چهل شب چهار شنبه به مسجد جمکران رفت
یکی از خدام حرم امام رضا ع می گوید: دندانم دچار بیماری خاصّی شده بود که بالاخره به جرّاحی کشید. پس از عمل جرّاحی متوجّه شدم که لال شده و زبانم از کار افتاده و دیگر قادر به تکلّم نیستم. وقتی به دکتر جرّاح مراجعه کردم، گفت: خوب می شود، مدّتی گذشت و زبانم خوب نشد. به دکترهای زیادی در شهرهای مختلف رجوع کردم، آنان هم نتوانستند زبانم را معالجه کنند و گفتند: اعصاب زبان در حال جرّاحی دهان صدمه دیده است و دیگر باز نمی شود و نمی توانید صحبت کنید.
یکی از اخیار تهران وقتی مرا به این حال دید، به من گفت: فلانی! شما خوب است چهل شب چهارشنبه به مسجد جمکران بروید، اگر صلاح باشد زبان شما خوب می شود و اگر صلاح نباشد چهل شب عبادت کرده اید. من این حرف را پذیرفتم و قرار گذاشتم که روزهای سه شنبه از مشهد به تهران بیایم تا شب چهارشنبه در مسجد جمکران حضور داشته باشم. 37 هفته این کار را کردم، بار سی و هفتم در مسجد جمکران مشغول اعمال بودم که ناگاه متوجّه شدم مسجد جمکران نورانی شد و امام عصر - ارواحنا فداه - تشریف آوردند، من با خود گفتم: چگونه با این عدم قدرت بر تکلّم می توانم خدمت آقا برسم و مشکل خود را عرض کنم؟ در این فکر بودم که ناگاه متوجّه شدم آقا به طرف من آمدند و به من فرمودند: تکلم کن! به عنایت حضرت سلام کردم، در حالی که زبانم نیز باز شد و قدرت تکلم گذشته را پیدا کردم.
📚 روزنه هایی از عالم غیب صفحه 35.
🆔 @huoooo
حدثتني نسيم خادم أبي محمد ع قالت قال لي صاحب الزمان ع و قد دخلت عليه بعد مولده بليلة فعطست عنده فقال لي يرحمك الله قالت نسيم ففرحت بذلك فقال لي ع أ لا أبشرك في العطاس فقلت بلى قال هو أمان من الموت ثلاثة أيام.
نسيم خادم امام حسن عسكرى ع می گوید:
شب دوم ولادت امام زمان به حضور امام زمان ع مشرف شدم، در آن هنگام در حضور آن آقازاده عزيز عطسه ام گرفت، امام زمان ع فرمودند:
يرحمك الله!
از اين كلام آقا بسى شاد گشتم.
آنگاه امام زمان ع فرمودند: آيا در باره عطسه چيزى بتو نگويم؟
عرض كردم: بفرمایید!
فرمودند: عطسه تا سه روز موجب دورى از مرگ است.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج51 ؛ ص5.
🆔 @huoooo
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماز شب راهی برای دیدار با امام زمان علیه السلام
🎙 ایت الله ناصری رحمه الله
🆔 @huoooo