eitaa logo
بسم الله الرحمن الرحیم
723 دنبال‌کننده
339 عکس
215 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت سجاد ع از پدر بزرگوارشان روايت مي كند كه فرمود: چون زن پادشاه بنى اسرائيل پير شده بود لذا در نظر گرفت دختر خود را (كه از شوهر قبلى خود داشت) براى پادشاه تزويج نمايد. پادشاه راجع به اين موضوع با حضرت يحيى بن زكريا مشورت كرد. حضرت يحيى فرمود: اين ازدواج مشروع نيست هنگامى كه زن پادشان اين موضوع را شنيد دختر خود را آرايش كرد و نزد پادشاه فرستاد آن دختر در مقابل پادشاه شروع ببازى نمود. پادشاه به او گفت: چه حاجتى دارى؟ گفت: سر بريده حضرت يحيى بن زكريا را ميخواهم. پادشاه گفت: اى دخترك من! حاجت ديگرى را انتخاب كن. وى گفت: غير از اين حاجت حاجتى ندارم. در آن زمان رسم اين بود كه اگر خليفه دروغ بگويد او را از سلطنت معزول مي كردند. پادشاه در باره از دست دادن مقام سلطنت و كشتن حضرت يحيى بر سر دو راهى ماند. آخر الامر كشتن حضرت يحيى را مقدم داشت و آن پيغمبر بى‏ گناه را كشت. سپس سر مبارك او را در ميان طشت طلا نهاد و براى آن زن فرستاد. بعدا زمين از طرف خدا مأموريت پيدا كرد و آن زن نابكار را بلعيد. پس از اين جنايت بود كه خدا بخت النصر را بر بنى اسرائيل مسلط كرد. بخت النصر آن ملت را بوسيله منجنيق سنگباران مي نمود، ولى كارگر نمي شد. تا اينكه پيرزنى از آن شهر خارج شد و به بخت النصر گفت: اين شهر پيامبران است. اين شهر فتح نمي شود مگر بوسيله اين راهنمائى كه من ميكنم. بخت النصر گفت: اگر مرا راهنمائى كنى هر حاجتى كه داشته باشى روا مي كنم. آن زن گفت: اشياء خبيث و عذره را در اين شهر بريز تا فتح شود. وقتى بخت النصر طبق گفته آن زن عمل كرد ديوارهاى آن شهر خراب شد و بخت النصر بر آن دست يافت و پس از ورود گفت: چه حاجتى دارى؟ گفت: در اين شهر يك خونى است كه دائما مي جوشد. حاجت من اين است كه آنقدر از مردم اين شهر بكشى كه آن خون از جوشيدن بيفتد. بخت النصر تعداد هفتاد هزار نفر از بنى اسرائيل را كشت تا آن خون از جوشيدن افتاد. اى پسر عزيزم على! بخدا قسم خون من از جوشيدن نخواهد افتاد تا خداى توانا حضرت مهدى را بفرستد و او تعداد هفتاد هزار نفر از منافقين و كافرين و فاسقين را بجرم خون من بقتل برساند. 📚 ترجمه جلد 45 بحار الأنوار؛ ص273. 🆔 @huoooo
حضرت رسول ص: آية المنافق ثلاث، إذا حدّث كذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان. نشانه منافق سه چيز است: 1. سخن بدروغ گويد. 2. از وعده تخلف كند. 3. در امانت خيانت نمايد. 📚 نهج الفصاحة؛ ص156. 🆔 @huoooo
پيامبر ص: هيچ دعايى مثل دعاى كسى نسبت به شخص غايب، به هدف اجابت نمى‏ رسد. 📚 النوادر( للراوندي ) / ترجمه صادقى اردستانى ؛ ص173. 🆔 @huoooo
رسول خدا ص: اوّلين چيزى را كه هر يك از شما براى فرزند خويش، به يادگار مى‏ گذارد، اسم خوب است، پس هر يك از شما براى فرزند خود، اسم خوب انتخاب كند. 📚 النوادر( للراوندي ) / ترجمه صادقى اردستانى ؛ ص172. 🆔 @huoooo
عرض شد به امام صادق ع: آيا بندگان ميتوانند بعقل تنها اكتفا كنند (و در پى تحصيل علم و ادب برنيايند) فرمودند: عاقل به رهبرى همان عقلى كه خداوند نگهدار او و زينت و سبب هدايتش قرار داده ميداند كه خدا حق است و پروردگار اوست و ميداند كه خالقش بعضی چیزها را دوست دارد و بعضی چیزها را زشت میدارد و میداند که اطاعت و معصيتى وجود دارد، و عقلش را به تنهائى راهنماى به اينها نمى‏ بيند و ميفهمد كه رسيدن به اين مطالب جز با طلب علم ممكن نيست و اگر بوسيله علمش به اينها نرسد عقلش او را سودى ندهد(یعنی عقلش به تنهایی نمیتواند طاعت را از معصیت تمییز دهد) پس واجب است بر عاقل طلب علم و ادب نمايد كه بدون ‏آن استوار نماند. 📚 الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج‏1؛ ص29. 🆔 @huoooo
معاوية بن وهب گفت: امام صادق (ع) مرا در مدينه ديدند، در حالى كه با خودم سبزى حمل مى ‏كردم، پس فرمودند: براى مرد با شخصيت ناپسند است كه چيز حقيرى را حمل كند، چون مردم به او جرات پيدا خواهند كرد. 📚 الخصال / ترجمه جعفرى ؛ ج‏1 ؛ ص23. 🆔 @huoooo
حريز می گوید: بصادق آل محمّد ص گفتم: فدايت شوم بقاء شما اهل بيت چقدر اندك و اجل ‏هاى شما چقدر نزديك است. در صورتى كه اين مردم اين همه احتياج بشما دارند؟ امام صادق فرمودند: هر يك از ما داراى يك صحيفه و برنامه است. در آن صحيفه مطالبى است مورد احتياج كه بايد در مدت عمر به آن‏ها عمل شود. هنگامى كه مندرجات آن صحيفه خاتمه يافتند او ميداند كه اجلش نزديك شده است. سپس پيغمبر اكرم ص نزد او مى‏ آيد و خبر مرگ وى را ميدهد و او را از آنچه كه نزد خدا دارد آگاه مي كند. 📚 ترجمه جلد 45 بحار الأنوار؛ ص258. 🆔 @huoooo
امام صادق (ع): مروّت ما اهل بيت عفو كردن كسى است كه به ما ستم كرده است. 📚 الخصال / ترجمه جعفرى؛ ج‏1؛ ص23. 🆔 @huoooo
عاقبت کسی که دست های امام حسین ع را قطع کرد روايت شده: مردى كه دست و پا نداشت و كور بود مى‏ گفت: پروردگارا! مرا از آتش نجات بده! به او گفته شد: تو (بعلت اينكه دست و پا ندارى) عقوبتى نخواهى داشت. با اين حال باز هم دعا ميكنى از آتش نجات پيدا كنى!؟ او گفت: من در كربلاء با آن افرادى بودم كه امام حسين ع را كشتند. موقعى كه امام حسين ع شهيد شد و مردم لباسهاى او را بتاراج بردند من يك شلوار و بند شلوار نيكوئى بپاى آن حضرت ديدم. تصميم گرفتم: بند شلوار آن بزرگوار را غارت كنم. ناگاه ديدم آن حضرت دست راست خود را بلند كرد و روى آن بند شلوار نهاد، چون من نتوانستم دست آن مظلوم را رد كنم لذا آن را قطع كردم و در نظر گرفتم آن بند شلوار را باز كنم. ناگاه ديدم دست چپ خود را روى آن نهاد. من نيز دست چپ وى را قطع نمودم. سپس تصميم گرفتم: آن بند شلوار را از شلوار سرقت كنم، ناگاه صداى زلزله‏ اى شنيدم و خائف شدم و آن را واگذار كردم. خدا خواب را بر من مسلط نمود و در ميان گشتگان خوابيدم. در عالم خواب ديدم: گويا: حضرت محمّد ص در حالى آمد كه حضرت على و فاطمه عليهما السلام با آن بزرگوار بودند. آنان سر مقدس امام حسين ع را برداشتند و فاطمه اطهر آن را بوسيد و فرمود: يا ولدى قتلوك، قتلهم اللَّه! يعنى اى پسر عزيزم ترا كشتند، خدا آنان را بكشد! چه كسى اين عمل را با تو انجام داده است؟ امام حسين ع مي فرمود: شمر مرا شهيد نموده است. و اين شخصى كه خواب است دستهاى مرا قطع كرده است. و بمن اشاره كرد. زهراى اطهر به من فرمود: خدا دستهاى تو را قطع كند و چشم تو را كور نمايد و تو را داخل جهنم كند. من در حالى بيدار شدم كه چيزى را نمي بينم و دست و پاهاى من سقوط كرده‏ اند تنها نفرينى كه از حضرت زهراء باقى مانده اين است كه داخل جهنم گردم. 📚 ترجمه جلد 45 بحار الأنوار؛ ص286. 🆔 @huoooo
على ع فرمودند: از رسول خدا ص سؤال شد: چه نوع صدقه ‏اى بهتر است؟ آن حضرت فرمودند: بخشش به قوم و خويشی که دشمن پنهان شماست. 📚 النوادر( للراوندي ) / ترجمه صادقى اردستانى ؛ ص161. 🆔 @huoooo
امام على علیه السلام : لَا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِيمَانِ‏ حَتَّى يَعْلَمَ‏ أَنَّ مَا أَصَابَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُخْطِئَهُ وَ أَنَّ مَا أَخْطَأَهُ لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ‏ وَ أَنَّ الضَّارَّ النَّافِعَ‏ هُوَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل‏. هيچ بنده اى مزه ايمان را نمى چشد مگر آن كه بداند آنچه بدو رسيده، ممكن نبود نرسد و آنچه به او نرسيده، ممكن نبود كه برسد و اينكه زيان بخش و سود رسان ، خداوند عزّ و جلّ است و بس. 📚 الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج‏2 ؛ ص58. 🆔 @huoooo