پیامبر ص فرمودند: اللَّه أشدّ إذنا إلى قارئ القرآن من صاحب القينة إلى قينته. توجه خداوند به آواز قرآن‏خوان شدیدتر از توجّه مولا به آواز كنيزك آواز خوان خود است. 📚 المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء ؛ ج‏2 ؛ ص211. 🆔 @huoooo

پیامبر ص فرمودند: من ألهم أربعة أشياء الصدق في كلامه و الإنصاف من نفسه و بر والديه و صلة رحمه أنسئ في أجله و وسع عليه في رزقه و متع بعقله و سهل عليه في ساقته‏ و لقن حجته في قبره. هر کس چهار چيز به او الهام شد، عمرش دراز مى ‏شود و روزيش زياد مى ‏شود و از عقل خود بهره مي برد و جان كندن بر او آسان مى‏ شود و حجت و عقايد حقه در قبر بر او تلقين مى‏ شود و آن چهار چيز عبارت است از: ۱. راستگویی. ۲. انصاف با مردم. ۳. احسان و نيكى با پدر و مادر. ۴. صله رحم. 📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص40. 🆔 @huoooo

مرحوم علامه جعفری از صاحبدلی نقل کرد: در موضوعی که گمان می کردم حق با من است، داشتم با همسرم مشاجره می کردم؛ ناگهان صورت باطنی غضبم را نشانم دادند! بسیار زشت بود! آن صورت نزدیکم آمد و گفت: ای کثیف! ساکت شو! همین که متنبه شدم فورا دست همسرم را بوسیدم و عذرخواهی کردم! 📚 نکته ها و گفته ها، دفتر اول ص۱۰۳. 🆔 @huoooo

رزق لا یحتسب برای حضرت زهرا سلام الله امام باقر عليه السلام فرمودند: حضرت زهراى اطهر بعلى بن ابى طالب ضمانت داد كه كار و امور خانه را از قبيل: خمير كردن، نان پختن، آب و جاروب خانه را بعهده بگيرد. حضرت على هم ضمانت داد كه امور خارج از خانه را از قبيل: آوردن هيزم و طعام عهده‏ دار شود. يكى از روزها امير المؤمنين بفاطمه اطهر عليهما السلام فرمودند: آيا غذائى نزد تو موجود است؟ فرمود: قسم بحق آن خدائى كه مقام تو را بزرگ قرار داده غذائى نزد ما موجود نيست كه براى تو بياوريم. امير المؤمنين فرمودند: پس چرا مرا آگاه ننمودى؟ گفت: پدرم رسول خدا ص مرا نهى كرده كه از تو چيزى بخواهم، ميفرمود: اگر چيزى براى تو آورد بپذير و الا مبادا از او چيزى خواهش نمائى! راوى ميگويد: على عليه السلام از خانه خارج شد، در بين راه با شخصى مواجه گرديد و مبلغ يك دينار از او قرض كرد و در نظر گرفت غذائى براى اهل خانه خود تهيه نمايد. در بين راه با مقداد بن اسود مواجه شد و به او فرمود: براى چه در اين موقع از خانه خارج‏ شده ‏اى!؟ گفت: يا امير المؤمنين! بحق آن خدائى كه اين جاه و جلال بزرگ را به تو عطا كرده گرسنگى موجب خروج من گرديده است. امير المؤمنين به مقداد فرمود من نيز به همين علت از خانه بيرون آمده و يك دينار قرض كرده ‏ام، اكنون اين دينار را به تو مي دهم و تو را بر خويشتن مقدم ميدارم، وقتى على ع آن دينار را بمقداد داد و متوجه خانه خويش گرديد، دید پيامبر اكرم نشسته و حضرت زهراى اطهر مشغول نماز و يك ظرف سر پوشيده ما بين ايشان است. هنگامى كه حضرت زهراء از نماز فراغت حاصل كرد و آن ظرف را جلو كشيد ديدند كاسه ‏اى است پر از نان و گوشت. امير المؤمنين فرمود: يا فاطمه! اين غذا را از كجا آورده‏ اى‏ گفت: از طرف خدا آمده، خدا هر كسى را كه بخواهد بدون حساب رزق و روزى ميدهد. پيامبر ص فرمودند: يا على! آيا دوست دارى براى تو و زهراى اطهر يك مثالى بزنم؟ گفت: آرى. فرمود: تو مثل حضرت زكريا ع هستى، زيرا آن حضرت هم وقتى به محراب عبادت حضرت مريم رفت و غذائى نزد او يافت به مريم فرمود: اين غذا را از كجا آورده ‏اى!؟ گفت: از طرف خدا آمده، خدا هر كسى را كه بخواهد بدون حساب رزق و روزى مي دهد. مدت يك ماه بود كه از غذاى آن كاسه مي خوردند، آن كاسه همان است كه حضرت قائم ع هم از غذاى آن مي خورد. امام باقر فرمودند: آن كاسه اكنون نزد ما مي باشد. 📚 زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد 43 بحار الأنوار) / ترجمه نجفى ؛ ص35. 🆔 @huoooo

پیامبر ص فرمودند: أربع من كنوز البر: كتمان الحاجة و كتمان الصدقة و كتمان المصيبة و كتمان الوجع. چهار چیز از گنجهای نیکی است: ۱. كتمان حاجت. ۲. كتمان صدقه. ۳. كتمان مصيبت. ۴. كتمان درد. 📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص39. 🆔 @huoooo

حدثني أبان الأحمر عن الصادق جعفر بن محمد ع‏ أنه جاء إليه رجل فقال له بأبي أنت و أمي يا ابن رسول الله علمني موعظة فقال ع إن كان الله تبارك و تعالى قد تكفل بالرزق فاهتمامك لما ذا و إن كان الرزق مقسوما فالحرص لما ذا و إن كان الحساب حقا فالجمع لما ذا و إن كان الثواب من الله فالكسل لما ذا و إن كان الخلف من الله عز و جل حقا فالبخل لما ذا و إن كانت العقوبة من الله عز و جل النار فالمعصية لما ذا و إن كان الموت حقا فالفرح لما ذا و إن كان العرض على الله عز و جل حقا فالمكر لما ذا و إن كان الشيطان عدوا فالغفلة لما ذا و إن كان الممر على الصراط حقا فالعجب لما ذا و إن كان كل شي‏ء بقضاء و قدر فالحزن لما ذا و إن كانت الدنيا فانية فالطمأنينة إليها لما ذا. ابان احمر از امام صادق(ع) روايت كرده كه مردى حضور امام ع شرفياب شد و عرض كرد پدر و مادرم قربانت يا ابن رسول الله بمن پندى آموز. فرمودند: اگر خداى تبارك و تعالى كفيل روزیست اندوه تو براى چيست؟ اگر روزى تقسیم شده است حرص تو براى چيست؟ اگر حساب حقیقت دارد جمع مال براى چه؟ اگر ثواب از خداى عز و جل باشد تنبلى براى چه؟ اگر عوض از خدا ميرسد بخل براى چه؟ اگر كيفر خداى عز و جل دوزخ است نافرمانى براى چه؟ اگر مرگ حق است خرسندى براى چه؟ اگر عرضه بر خدا درست است نيرنگ براى چه؟ اگر دشمن شيطانست غفلت براى چه؟ اگر گذشت بر صراط حق است خود بينى براى چه؟ اگر هر چيز بقضا و قدر خداست غم خوردن براى چه؟ اگر دنيا فانى است اعتماد بدان براى چه؟ 📚 الأمالي( للصدوق) ؛ النص ؛ ص7. 🆔 @huoooo

دستگیری حضرت زهرا سلام الله از یک زن بد کاره 🎙 استاد دانشمند به نقل از ایت الله اراکی رحمه الله 🆔 @huoooo

امام صادق ع فرمودند: من غضب عليك ثلاث مرات و لم يقل فيك سوء فاتخذه لنفسك خليلا. هر كه غضب كرد بر تو سه مرتبه و در اين سه وقت حرف بدى در مورد تو نگفت پس او را خليل و دوست خود قرار بده.(يعنى چنين كسى كه غضب او را از جا بدر نمي برد لايق است دوستى كردن با او). 📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص34. 🆔 @huoooo

حضرت مریم س فرمودند: در این زمان کار به دست حضرت مهدی عج است. 🎤 استاد عالی. 🆔 @huoooo

پیامبر ص فرمودند: إنّ اللّه قرأ «طه» و «يس» قبل أن يخلق الخلائق بألف عام، فلمّا سمعت الملائكة القرآن قالت: طوبى لامّة ينزل هذا عليها، و طوبى لأجواف يحمل هذا، و طوبى لألسنة تنطق بهذا ». خداوند «طه» و «يس» را هزار سال پيش از آفرينش خلايق قرائت فرمود، چون فرشتگان قرآن را شنيدند گفتند: خوشا به حال مردمى كه اين كتاب بر آنها نازل مى ‏شود، و خوشا قلبی كه آن را ضبط مى‏ كند، و خوشا زبانهايى كه به آن گويا مى ‏شود. 📚 المحجة البيضاء فى تهذيب الاحياء ؛ ج‏2 ؛ ص210. 🆔 @huoooo

قال علي للنبي ص لما جلس بينه و بين فاطمة و هما مضطجعان أينا أحب إليك أنا أو هي فقال ص هي أحب إلي و أنت أعز علي منها. يك روز رسول خدا ص در بين على و فاطمه عليهما السلام نشسته بود، پس على ع به پيامبر ص گفت: كدام يك از ما در نزد شما محبوبتر است؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: فاطمه عليها السلام محبوبتر است ولی تو عزيزتر مى‏ باشى‏ . 📚 بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص38. 🆔 @huoooo

حکایت؛  آقای نظام التولیه سرکشیک آستان رضوی نقل می کرد: شبی از شبهای زمستان که هوا خیلی سرد بود و برف می بارید نوبت کشیک من بود، اول شب خداّم آستان مبارکه به من مراجعه کردند و گفتند به علت سردی هوا و بارش برف بسیار زیاد، زائری در حرم نیست، اجازه دهید درب حرم را ببندیم، من نیز به آنان اجازه دادم. مسئولین درب ها را بستند و کلیدها را آوردند و رفتند اما مسئول بام حرم مطهر رضوی آمد و گفت: حاج شیخ حسنعلی اصفهانی(شیخ نخودکی) از اول شب تا کنون بالای بام و در پای گنبد مشغول نماز می باشند و مدتی است که در حال رکوع هستند و چند بار که مراجعه کردیم تا به ایشان بگوییم که قرار است حرم را ببندیم، شیخ را به همان حال رکوع دیدیم، اگر اجازه دهید به ایشان در حال رکوع، عرض کنیم که می خواهیم درب ها را ببندیم. گفتم: خیر، ایشان را به حال خود بگذارید و مقداری هیزم در اطاق پشت بام که مخصوص مستخدمین است بگذارید که هرگاه از نماز فارغ شدند استفاده کنند و در بام را نیز ببندید، مسئول مربوطه مطابق دستور عمل کرد و همه به منزل رفتیم . آن شب برف بسیاری بارید و من نگران حاج شیخ شدم تا اینکه هنگام سحر که برای باز کردن درهای حرم مطهر آمدیم، به خادم بام گفتم زودتر برو ببین ایشان در چه حالند، پس از چند دقیقه خادم بازگشت و با بهت و حیرت گفت: ایشان همانطور در حال رکوع هستند و پشت ایشان با سطح برف مساوی شده است. معلوم شد که ایشان از اول شب تا سحر در حال رکوع بوده اند و سرمای شدید آنشب سخت زمستانی را هیچ احساس نکرده اند و نماز ایشان هنگام اذان صبح به پایان رسید. 📚 نشان از بی نشان ها. 🆔 @huoooo