حکایت
مسلمان شدن یهودی به جهت توبۀ فضیل
میگویند [روزی] فُضَیل عیاض رفت پیش یک یهودی که از او مال و زر خیلی زیادی دزدیده و برده بود، به او گفت: «از من بگذر.»
گفت: «ابداً! من از یکی از آن درهمها هم نمیگذرم! تو پولهای من را بردی و سرقت کردی، حالا عوض اینکه پولم را بدهی، میگویی: بیا از من بگذر؟!»
فضیل هرچه گریه و إنابه و زاری کرد، هیچ فایدهای نداشت، گفت: «من توبه کردم.»
گفت: «خیلی خوب، اگر توبه کردی بیا به منزل من تا به تو نشان بدهم، من زیر این خاک و این زمین، برای خودم مقداری أشرفی دفن کردم، تو این زمین را بکَن و آن أشرفیها را دربیاور و به من بده؛ آن وقت من از گناهت میگذرم.»
فضیل به خانۀ یهودی رفت، زمین را کند و أشرفی را برداشت و به یهودی داد.
فوراً یهودی گفت: «أشهَدُ أن لا إلَهَ إلّا الله و أنَّ محمّدًا رَسولُ الله!» مسلمان شد و گفت: به خدا قسم که من اینجا پولی دفن نکرده بودم، و لیکن ما در تورات خوانده بودیم که: «شریعت پیغمبر آخرالزّمان شریعتی است که اگر کسی در آن شریعت توبه کند و توبهاش توبۀ واقعی و نصوح باشد، و دست کند زیر خاک، طلا درمیآورد.» من برای این جهت تو را آوردم اینجا تا امتحانت کنم که واقعاً با توبهای که در این شریعت کردی، آیا این شریعت، شریعتِ راست است یا نه؟ و من مسلمان شدم و همۀ آن مالهایی را هم که بردی به تو بخشیدم، برو به امان خدا.
📚 سالک آگاه.
امام علی ع:
الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِح.
صدقه دارويى است سودمند و شفا دهنده.
✍️ پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نیز فرموده است: داووا مرضاكم بالصّدقة يعنى بيمارانتان را بصدقه دادن معالجه و درمان نمائيد.
📚 نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ص470.
حکایت
السلام علیک یا امام مهربان
آیت اللَّه العظمی حاج سید محمّد تقی خوانساری از مرحوم حاج شیخ حسنعلی تهرانی که از اوتاد و بزرگان بود، نقل فرمود: در نجف اشرف تحصیل می کردم و برادرم ماهانه مبلغی جهت مخارج زندگی می فرستاد تا از تحصیل فارغ شدم و به خراسان آمدم. برادرم فوت کرد و او را به قم بردند، اما من دسترسی نداشتم بر سر قبر او بروم و به عوض آن به زیارت حضرت رضا ع رفتم و از آن بزرگوار تقاضا کردم که لطف کنند به قم تشریف ببرند و به خواهرشان سفارش برادرم را بنمایند.
پس از این جریان، یکی از اصحاب مرحوم حاج شیخ حسنعلی که از این موضوع اطّلاعی نداشت، خواب می بیند که در عالم خواب به قم مشرّف شده و به حرم حضرت معصومه ع رفته است، خدام حرم مردم را کنار می زنند و می گویند: حضرت رضا ع به قم تشریف آورده اند و می خواهند سفارش برادر حاج شیخ حسنعلی را به خواهرشان حضرت معصومه ع بنمایند.
📚 روزنه هایی از عالم غیب.
پیامبر اکرم ص:
بَخْ بَخْ خَمْسٌ مَا أَثْقَلَهُنَّ فِي الْمِيزَانِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ الْوَلَدُ الصَّالِحُ يُتَوَفَّى لِلرَّجُلِ فَيَحْتَسِبُهُ.
«به به از پنج چيز كه چقدر در ميزان سنگين و پر قيمت است و آن پنج چيز عبارتند از:
1- لا اله الّا اللَّه.
2- سبحان اللَّه.
3- الحمد للَّه.
4- اللَّه اكبر.
5- فرزند صالح که از مرد فوت كند و او آن را به حساب خدا بگذارد و براى خدا صبر كند.
📚 مسكن الفؤاد عند فقد الأحبة و الأولاد ؛ ص21.
7.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر رفتیم حرم امام رضا ع چه عملی انجام بدیم؟
نماز جعفر طیار ع
🎙 سید عباس موسوی مطلق
ثواب نمازهای یومیه به جماعت
پیامبر اکرم ص:
مَنْ صَلَّى صَلَاةَ الْفَجْرِ فِي جَمَاعَةٍ ثُمَّ جَلَسَ بِذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ كَانَ لَهُ فِي الْفِرْدَوْسِ سَبْعُونَ دَرَجَةً بُعْدُ مَا بَيْنَ كُلِّ دَرَجَتَيْنِ كَحُضْرِ الْفَرَسِ الْجَوَادِ المضر [الْمُضَمَّرِ] سَبْعِينَ سَنَةً وَ مَنْ صَلَّى الظُّهْرَ فِي جَمَاعَةٍ كَانَ لَهُ فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ خَمْسُونَ دَرَجَةً بُعْدُ مَا بَيْنَ كُلِّ دَرَجَتَيْنِ كَحُضْرِ الْفَرَسِ الْجَوَادِ خَمْسِينَ سَنَةً وَ مَنْ صَلَّى الْعَصْرَ فِي جَمَاعَةٍ كَانَ لَهُ كَأَجْرِ ثَمَانِيَةٍ مِنْ وُلْدِ إِسْمَاعِيلَ كُلٌّ مِنْهُمْ رَبُّ بَيْتٍ يُعْتِقُهُمْ وَ مَنْ صَلَّى الْمَغْرِبَ فِي جَمَاعَةٍ كَانَ لَهُ كَحِجَّةٍ مَبْرُورَةٍ وَ عُمْرَةٍ مَقْبُولَةٍ وَ مَنْ صَلَّى الْعِشَاءَ فِي جَمَاعَةٍ كَانَ لَهُ كَقِيَامِ لَيْلَةِ الْقِدْرِ.
1. هر كس نماز صبح را بجماعت بخواند و بنشيند ذكر خدا گويد تا آفتاب برآيد در فردوس هفتاد درجه دارد كه فاصله آنها باندازه هفتاد سال دويدن اسب نجيب كمر باريك است.
2. هر كس ظهر را بجماعت بخواند در جنات عدن پنجاه درجه دارد كه فاصله هر كدام باندازه پنجاه سال دويدن چنين اسبى است.
3. هر كس عصر را بجماعت بخواند ثواب آزاد كردن هشت تن اولاد اسماعيل دارد كه هر كدام خانواده داشته باشند.
4. هر كس نماز مغرب را بجماعت بخواند ثواب حج مبرور و عمره مقبوله دارد.
5. هر كس نماز عشاء را بجماعت بخواند ثواب احياى شب قدر را دارد.
📚 الأمالي( للصدوق) ؛ النص ؛ ص66.
عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ الْبَزَنْطِيِّ قَالَ: قَرَأْتُ فِي كِتَابِ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَبْلِغْ شِيعَتِي أَنَّ زِيَارَتِي تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلْفَ حِجَّةٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع أَلْفَ حِجَّةٍ قَالَ إِي وَ اللَّهِ وَ أَلْفَ أَلْفِ حِجَّةٍ لِمَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ.
ابى نصر بزنطى گويد در كتاب ابى الحسن الرضا «ع» خواندم كه به شيعيان من برسانيد زيارت من برابر است نزد خداى عز و جل با هزار حج.
گويد: به امام نهم گفتم هزار حج؟
فرمودند: آرى بخدا هزار هزار حج است براى كسى كه او را با معرفت زيارت كند.
📚 الأمالي( للصدوق) ؛ النص ؛ ص64.
حکایت
بدون مقدمه در مسائل حج صحبت کردن
آیت الله شیخ جواد کربلایی فرمود:
ما یک وقت با علامه طهرانی با هم بودیم.
در خدمت ایشان بودیم که فرمودند:
یک نفری در نجف بود که درباره مرحوم آقا سید جمال الدین گلپایگانی سوء ظن داشت و عقیده به این حرفهایی که درباره ایشان (آیت الله گلپایگانی) می گفتند که اهل معرفت است و از این حرفها نداشت.
یک روز که این شخص با علامه طهرانی قصد رفتن به منزل آقا را داشتند این بنده خدا که نسبت به آقا سوء ظن داشت به آقای سید محمد حسین طهرانی می گوید که اگر ما به منزل ایشان رفتیم و آقای سید جمال گلپایگانی بدون گفتگو و چیزی در مباحث و مسائل حج صحبت کردند من می دانم که ایشان (آیت الله گلپایگانی) آدم خوبی است و إلا نه.
آقا سید محمد حسین می گفت وقتی که به منزل آقا رفتیم تا نشستیم آقا بدون مقدمه شروع کردند در مسائل حج صحبت کردن، خوب آن شخص هم که به آقا سوء ظن داشت خیلی حالات خوبی پیدا کرد و به مرحوم آقا سید جمال عقیده مند شد.
📚 جمال عرفان
حکایت
به یکی از عرفا گفتند: تو اين همه مذمّت دنيا كنى و خلق را بر قطع علاقه آن تحريص نمايى، حال انکه تو را چندين طويله اسب و استر است؟!
گفت: من ميخ طويله را در گِل زده ام، نه در دل.
📚 پاسداران حريم عشق، ج3، ص: 75.
حکایت
ضمانت نامه حضرت رضا علیه السلام
یکى از شاگردان علامه حسن زاده اظهار داشته که آیه الله حسن زاده فرموده اند: این جانب بنابر فرموده شیخ الرئیس بوعلى سینا رضوان الله که فرموده بود باید بین غذاى شب و خوابیدن فاصله انداخت ، چرا که در غیر این صورت چشم ضرر مى بیند، همیشه مقید بودم شام را سر شب صرف کنم تا فاصله مورد نظر شیخ را مراعات کرده باشم که مبادا خداى نکرده چشمم که یکى از مهم ترین سرمایه هاى کسب دانش و پیمودن راه کمال است ضرر ببیند و این امر سبب شود که از تحصیل علم و کمال باز مانم.
ولى با این همه شبى از شبها شامم به تاخیر افتاد و متاسفانه بعد از شام خواب شدیدى بر من عارض شد. براى اینکه فرموده شیخ را عمل کرده باشم بلند شدم و شروع کردم به قدم زدن ولى بر اثر شدت حالت خواب نتوانستم از خوابیدن خوددارى کنم لذا خوابیدم و همان شب در عالم رویا به خدمت حضرت رضا ع تشرف حاصل کردم، آقا به من فرمودند: ما چشم تو را تا آخر ضمانت مى کنیم.
📚 جلوه ای از حُسن یار.