امام صادق ع:
أوحى اللَّه إلى موسى عليه السلام: يا موسى، قل للملإ من بني إسرائيل: إيّاكم و قتل النفس الحرام بغير حقّ، فإنّ من قتل منكم نفسا في الدنيا قتلته في النار مائة ألف قتلة مثل قتلة صاحبه.
خداوند به موسى ع وحى فرمود: اى موسى، به قوم بنى اسرائيل بگو، بدون حق كسى را نكشند.
زيرا هر كدام از شما در دنيا كسى را كشته باشد، من آن شخص را در آتش جهنم صد هزار بار به همان صورتی که شخص را كشته بود مى كشم (يعنى به هر نوع كه او كشته من هم او را به همين نحو مى كشم).
📚 الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى) ؛ ص125.
🆔 @huoooo
پیامبر ص فرمودند:
ثَلَاثَةٌ إِذَا كَانُوا فِي بَيْتٍ لَمْ يَلِجْهُ مَلَكٌ مَا دَامَ فِيهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ كَلْبٌ وَ خِيَانَةٌ وَ صُورَةُ ذِي رُوحٍ.
سه چيز مادامى كه در خانه است ملائكه داخل آن خانه نمي شوند: سگ و خیانت و تصویر صاحب روح.
📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص33.
🆔 @huoooo
زهدی که شیخ انصاری را به مرجعیت رساند.
شیخ مرتضی انصاری در ایام طلبگی، با محصلی هم حجره بود. یک روز مختصر پولی به آن محصل داد تا برود و برای خودش و او نان بخرد. او رفت و وقتی برگشت، شیخ ملاحظه کرد که علاوه بر نان، مقداری حلوا هم خریده است. پرسید پول حلوا را از کجا آوردی؟ گفت قرض کردم. شیخ از خوردن حلوا امتناع و به نان خالی قناعت کرد. زیرا می دانست که دلبستگی به غذای بهتر، یا لباس بهتر، یا خانه بهتر، یا امکانات رفاهی بیشتر، اگر به قدری در انسان شدید باشد که به خاطر آن زیر بار قرض برود، کم کم جای علاقه به علم و تحقیق را غصب می کند. در نتیجه همّ و غمّ و ذکر و فکر طلبه که باید یکسره متوجه درس و بحث و فحص باشد، مصروف تهیه خوراکِ چرب تر و شیرین تر و لباس زیباتر و گران بهاتر می شود و این امر جلوی پیشرفتِ علمیِ او را می گیرد.
پس از آنکه شیخ به مدارج عالیه علمی و روحانی نایل شد، روزی همان محصل به محضر او رسید و سؤال کرد چه شد که تو این قدر ترقی کردی و من از تو عقب ماندم؟ شیخ فرمود: چون من با نان خالی ساختم و تو نساختی والبته زهد و ورع شیخ، مختصِ دوران طلبگی او نبود و بعدها نیز که به مرتبه خاتم المجتهدین رسید، زهد و ورع او چند برابر شد و با اینکه در مقام مرجع اعلای شیعه قرار داشت و هر سال بیش از صدهزار تومان (به پولِ یک قرن و نیم پیش) وجوه شرعیه برای او می آوردند، در زندگی به حداقل قناعت اکتفا می کرد و از دنیا که رفت، مجموع دارایی او هفده تومان بود که نزدیک به همین مبلغ هم قرض داشت و بازماندگانش قادر نبودند حتی در حدود معمول و مرسوم هم برای او مراسم یادبود برگزار کنند و این کار را دیگران بر عهده گرفتند. با اینکه در اواخر عمر شیخ، کسانی از ثروتمندان، اموال بسیاری خدمت او فرستادند و گفتند این اموال، از خمس نیست که شما در هزینه کردن آن احتیاط کنید. بلکه از حلال ترین اموال خود ماست و به رسم هدیه خدمت شما می فرستیم تا در این سن پیری بر خود سخت نگیرید و راحت تر زندگی کنید ولی شیخ نپذیرفت و فرمود: من همیشه دعایم این بوده که «اللهم أحینی مسکیناً و أمتنی مسکیناً و احشرنی فی زمرة المساکین» (خدایا مرا در زندگی فقیر دار و فقیر بمیران و با فقیران محشور فرما) و همیشه حدیث نبوی: «الفقر فخری و به أفتخر»(فقر فخر من است و به آن افتخار می کنم) و نیزحدیث شریف دیگر را که «من أحبنا اهل البیت فلیعد للفقر جلباباً» (هر که ما اهل بیت را دوست دارد، روپوشی از فقر برای خود آماده کند) در مدّ نظر داشته ام و یک عمر سعی کرده ام که اسمم در طومار فقرا باشد. آن وقت حیف است که در این آخر عمر، بیایم و اسمم را از طومار فقرا محو کنم و خود را از مقامات مختص آنها محروم دارم.
📚 کتاب مردان علم در میدان عمل.
🆔 @huoooo
چرا خداوند عزّ و جلّ حضرت ابراهيم عليه السّلام را خليل و دوست خود برگزيد؟
۱- عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع لِمَ اتَّخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا قَالَ لِكَثْرَةِ سُجُودِهِ عَلَى الْأَرْضِ.
به امام صادق ع گفته شد: چرا حقّ عزّ و جلّ جناب ابراهيم عليه السّلام را خليل و دوست خود برگزيد؟
حضرت فرمودند: زيرا وى بسيار بر زمين سجده مى كرد.
۲- قَالَ الامام الباقر ع: اتَّخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا لِأَنَّهُ لَمْ يَرُدَّ أَحَداً وَ لَمْ يَسْأَلْ أَحَداً غَيْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
امام باقر ع:
خداوند عزّ و جلّ به خاطر اين ابراهيم عليه السّلام را خليل و دوست خود برگزيد كه حضرتش احدى غير از حقّ تبارك و تعالى را اراده نكرد و از كسى غير از او درخواست ننمود.
۳- عَلِيَّ- بْنَ مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرِيَّ ع يَقُولُ إِنَّمَا اتَّخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا لِكَثْرَةِ صَلَاتِهِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ ص.
امام هادی ع: خداوند عزّ و جلّ حضرت ابراهيم را به خاطر اين كه زياد بر محمّد و اهل بيتش صلوات اللَّه عليهم درود و صلوات مى فرستاد خليل و دوست خود قرار داد.
۴- رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ مَا اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا إِلَّا لِإِطْعَامِهِ الطَّعَامَ وَ صَلَاتِهِ بِاللَّيْلِ وَ النَّاسُ نِيَامٌ.
رسول خدا ص: خداوند متعال جناب ابراهيم عليه السّلام را خليل خود نكرد مگر به خاطر اطعام نمودنش و نيز به واسطه نماز شب خواندنش در هنگامى كه مردم خواب بودند.
📚 علل الشرائع ؛ ج1 ؛ ص34.
🆔 @huoooo
پیامبر ص فرمودند:
إِنَّ الْعَبْدَ لَا يُخَطِّئُهُ مِنَ الدُّعَاءِ أَحَدُ ثَلَاثٍ إِمَّا ذَنْبٌ يُغْفَرُ وَ إِمَّا خَيْرٌ مُعَجَّلٌ وَ إِمَّا خَيْرٌ يُؤَجَّلُ.
كسى كه دعا كند يكى از سه چيز نصيب او خواهد شد؛
يا گناهش آمرزيده مى شود
يا به زودی خیری به او خواهد رسيد.
يا در آینده خیری به او خواهد رسید.
📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص32.
🆔 @huoooo
امیرالمؤمنین ع:
خالف نفسك تسترح.
با نفس خود مخالفت كن، آسوده می شوى.
📚 نثر اللآلئ / ترجمه شيخى ؛ ص64.
🆔 @huoooo
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع:
وُكِّلَ الرِّزْقُ بِالْحُمْقِ وَ وُكِّلَ الْحِرْمَانُ بِالْعَقْلِ وَ وُكِّلَ الْبَلَاءُ بِالْيَقِينِ وَ الصَّبْرِ.
حضرت على عليه السّلام فرمود: رزق و روزى به حماقت و نابخردى سپرده شده، محروميت به عقل سپرده شده و بلاء به يقين و صبر سپرده شده(هر چه صبر و یقین بیشتر باشد بلا بیشتر است).
دو معنا برای این حدیث به ذهن میرسد:
۱. عبرت عاقلان (بُعد تأدیبی)
خداوند به افراد نادان رزق و روزی بیشتری میدهد تا افراد زرنگی که تصور میکنند تا زیرکی و تلاش بیشتر، ثروت بیشتری میتوان جمع کرد، به این نکته تذکر پیدا کنند که: دستیافتن به دنیا، تنها با کار و تدبیر میسر نیست! اگر خداوند اراده کند، افراد نادانی که در مباحث اقتصادی و کسبوکار سررشتۀ چندانی ندارند گوی سبقت را از شما میبرند!
چنانچه از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند:
إنّ اللّه َ تعالى وَسَّعَ أرزاقَ الحَمقى لِيَعتَبِرَ العُقَلاءُ و يَعلَمُوا أنّ الدنيا ليسَ يُنالُ ما فيها بِعَمَلٍ و لا حِيلَةٍ .
امام صادق عليه السلام : خداى تعالى روزى احمقان را فراخ گردانيد تا خردمندان درس عبرت بگيرند و بدانند كه دنيا نه با تلاش و كوشش به دست مى آيد و نه با زرنگى و تدبير (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج100، ص: 34).
۲. تلازم عقل و ایمان (بُعد معرفتی)
عقل و ایمان متلازمان هستند و از طرفی با توجه به مفاسد ثروت، هرچه ایمان بالاتر رود، روزی انسان کمتر میشود! پس گویا عقل با محرومیت و نادانی با ثروت آمیخته شده است.
كُلَّمَا ازْدَادَ الْعَبْدُ إِيمَاناً ازْدَادَ ضِيقاً فِي مَعِيشَتِهِ(الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 261)
لذا وقتی شخصی ایمانش زیاد شد، محبتش به خدا زیاد شده و خداوند از روی لطف و کرم خود، زندگی را برای محبّین تنگ میکند تا به مفاسدِ زیادهداری مبتلا نشوند.
📚 مشكاة الأنوار في غرر الأخبار ؛ النص ؛ ص21.
🆔 @huoooo
حضرت رسول ص:
أحبّ الأعمال إلى اللَّه بعد الفرائض إدخال السّرور على المسلم.
بهترين كارها در پيش خدا بعد از اداى واجبات خوشحال كردن مسلمان است.
📚 نهج الفصاحة؛ ص168.
🆔 @huoooo
أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
إِنَّ فِي اللَّيْلِ سَاعَةً [لَسَاعَةً] مَا يُوَافِقُ فِيهَا [لَا يُوَافِقُهَا] عَبْدٌ مُؤْمِنٌ [مُسْلِمٌ] [ثُمَ] يُصَلِّي وَ يَدْعُو اللَّهَ فِيهَا إِلَّا اسْتَجَابَ [اسْتُجِيبَ] لَهُ [فِي كُلِّ لَيْلَةٍ] قُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ وَ أَيُّ سَاعَةِ اللَّيْلِ هِيَ [فَأَيَّةُ سَاعَةٍ هِيَ مِنَ اللَّيْلِ] قَالَ إِذَا مَضَى نِصْفُ اللَّيْلِ وَ بَقِيَ [وَ هِيَ] السُّدُسُ الْأَوَّلُ مِنْ أَوَّلِ النِّصْفِ [الثَّانِي]
امام صادق ع: «در شب، ساعتى است كه اگر بنده مؤمنى آن را درك كرده، در آن نماز بگزارد و خدا را بخواند حتما اجابت خواهد شد. گفتم: خداى توفيقت دهد، آن ساعت كدام است؟ فرمود: بعد از رفتن نصف شب، يك ششم اوّل از نيمه دوم آن».
📚 عدة الداعي و نجاح الساعي ؛ ص47.
🆔 @huoooo
پیامبر ص:
نَفَقَةُ دِرْهَمٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِسَبْعِمِائَةٍ وَ
نَفَقَةُ دِرْهَمٍ فِي خِضَابِ الْحِنَّاءِ بِتِسْعَةِ آلَافٍ.
يك درهم در راه خدا صدقه دادن هفتصد(700) برابر پاداش دارد و يك درهم جهت خضاب با حنا دادن نه هزار(9000) برابر پاداش دارد.
📚 طب النبي صلى الله عليه و آله و سلم ؛ ص30.
🆔 @huoooo
مهمترین سفارش پيغمبر (ص) به معاذ بن جبل هنگام اعزام او به سمت استاندارى يمن.
قال النبی ص:
و ليكن أكثر همك الصلاة فإنها رأس الإسلام بعد الإقرار بالدين.
پیامبر ص: بيشترین تلاشت مصروف نماز گردد، چرا كه نماز پس از اعتراف به دين، سر و رأس اسلام است.
📚 تحف العقول ؛ النص ؛ ص26.
🆔 @huoooo
دعای پیامبر و ائمه صلوات الله علیهم برای علامه مجلسی رحمه الله.
درباره ولادت «علامه محمد باقر مجلسی» آورده اند:
عالمی بزرگوار از اهل خراسان که با «علامه محمدتقی مجلسی» رفاقت داشت به زیارت عتبات عالیات مشرف شد.
وی در اثناء بازگشت از عراق، در خواب دید که:
وارد خانه ای شد که پیامبر(ص) و دوازده امام معصوم(ع) همگی به ترتیب نشسته اند و بعد از امام دوازدهم(عج)، عالمی خراسانی نشسته است.
در این موقع، علامه محمدتقی مجلسی وارد شد و شیشه گلابی آورد و پیامبر(ص) و امامان(ع) از آن گلاب استفاده کردند و به عالم خراسانی نیز گلاب دادند.
آنگاه علامه مجلسی رفت و قنداقه ای را به دست گرفت و به خدمت رسول خدا آورد و عرض کرد:«برای این طفل دعا کنید تا خداوند او را مروج دین گرداند».
حضرت رسول(ص) هم آن قنداقه را گرفتند و دعا فرمودند. بعد از آن، پیامبر(ص) قنداقه را به دست علی(ع) داد و فرمود: «برای او دعا کن».
آن حضرت نیز قنداقه را به دست گرفته و دعا کردند. پس از آن به دست یک یک امامان داده و همه آن انوار الهی دعا کردند. در آخر حضرت صاحب الامر(عج) آن را پس از دعا به دست آن عالم خراسانی داده و او نیز دعا کرد.
چون عالم خراسانی از خواب بیدار شد، به طرف اصفهان حرکت کرده و بر علامه محمدتقی مجلسی وارد شد. در آن موقع علامه شیشه گلابی آورد و آن عالم استفاده کرد. وی سپس به داخل رفت و قنداقه ای را آورد و به دست آن عالم داد و فرمود: «این کودک امروز متولد شده؛ شما برای او دعایی بنمایید».
آن عالم خراسانی خواب خود را به یاد آورد و برای پدر علامه مجلسی تعریف نمود.
آن قنداقه، نوزادی به نام محمدباقر بود که بعدها «علامه محمدباقرمجلسی» شد و با زحمات بسیار علوم و احادیث اهلبیت(ع) را زنده نگه داشت.
📚 قصص العلما ص ۲۰۶.
🆔 @huoooo