حکایت
تواضع و حلم علامه طباطبائی رحمه الله
استاد فاطمی نیا می گوید: «روزی دوچرخه سواری شانزده ـ هفده ساله، با وسیله خود به علامه برخورد و مرحوم علامه به زمین افـتاد و زخمی شد، اما برخاست و زود به سوی آن نوجوان رفـته و گفت: «شما مشکلی نداری؟ دوچرخه ات سالم است؟ ...» در حالی که آن نوجوان، در پاسخ دلجویی استاد، به ناسزاگویی و سرزنش مشغول بود!
📚 جرعه های جانبخش ص385.
🆔 @huoooo
امام صادق ع فرمودند:
من حسنت نيته زيد في رزقه.
هر كس نيتش نيكو باشد، بر روزى اش افزوده مى گردد.
📚 جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي) ؛ ج22 ؛ ص140.
🆔 @huoooo
رسول خدا (ص) فرموده اند:
اخضبوا بالحناء فإنه يجلي البصر و ينبت الشعر و يسكن الزوجة.
شما مردان با حنا خضاب كنيد كه نور چشم را مى افزايد و موى را مى روياند و به همسرتان آرامش مى بخشد.
📚 روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص307.
🆔 @huoooo
پيامبر (ص) فرموده اند:
رأيت رجلا من أمتي في المنام قد بسط عليه عذاب القبر فجاءه وضوؤه فمنعه منه.
در خواب مردى از امت خويش را ديدم كه عذاب گور و فشار قبر برايش فراهم شده بود، وضوى او پيش او آمد و او را از آن حفظ كرد.
📚 روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ؛ ج2 ؛ ص306.
🆔 @huoooo
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥این کار رو انجام بده خدا برات کم نمیزاره!
🎙#استاد_عالی
🆔 @huoooo
پیامبر ص فرمودند:
خمس خصال لا يجتمعن إلا في قلب مؤمن حقا حتى توجب له الجنة النور في القلب و الفقه في الإسلام و الورع في الدين و المودة في الناس و حسن السمت في الوجه.
پنج خصلت است كه جمع نميشود مگر در مؤمنى كه بحقيقت مؤمن باشد تا حقتعالى بهشت را براى او واجب كند:
۱. نورانیت دل.
۲. دانا بودن به اسلام و احکام آن.
۳. ورع در دين.
۴. دوست داشتنی بودن در ميان مردم.
۵. نيكوئى در صورت.
📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص49.
🆔 @huoooo
أبي عبد الله ع أنه جاءه رجل فشكا إليه الحاجة فأفرط في الشكاية حتى كاد أن يشكو الجوع فقال له أبو عبد الله ع يا هذا أ تصلي بالليل قال فقال الرجل نعم قال فالتفت أبو عبد الله ع إلى صاحبه فقال كذب من زعم أنه يصلي بالليل و يجوع بالنهار إن الله عز و جل ضمن بصلاة الليل قوت النهار.
نقل شده است كه مردى نزد امام صادق (ع) آمد و از تنگدستى شكايت كرد و در شكايت خود افراط نمود تا جايى كه نزديك بود اظهار گرسنگى كند.
امام صادق (ع) به او فرمود: اى مرد، آيا نماز شب مى خوانى؟
آن مرد گفت: آرى.
امام (ع) به يكى از ياران خود روى كرد و فرمود: دروغ مى گويد كسى كه مى پندارد نماز شب مى خواند و روز گرسنه مى ماند، زيرا خداوند بزرگ در برابر نماز شب، قوت روز او را ضامن شده است.
📚 ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ؛ النص ؛ ص41.
🆔 @huoooo
امام صادق ع فرمودند:
التعقيب أبلغ في طلب الرزق من الضرب في البلاد.
«تعقيب نماز در كسب روزى مؤثرتر از مسافرت در شهرهاست».
📚 جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي) ؛ ج22 ؛ ص140.
🆔 @huoooo
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سر به سر گذاشتن با پیرمرد روستایی😊
نگاه کنیدعالیه
🆔 @huoooo
امام حسين (ع) فرمودند:
إن الله عز و جل أخفى أربعة في أربعة أخفى رضاه في الحسنات فلا يستصغرن أحد منكم حسنة لأنه لا يدري فيم رضى الله تعالى و أخفى سخطه في السيئات فلا يستصغرن أحدكم سيئة فإنه لا يدري فيم سخط الله و أخفى أولياءه في الناس فلا يستصغرن أحدكم أحدا فإنه يوشك
أن يكون وليا لله و أخفى إجابته في الدعاء فلا يستصغرن أحدكم دعوة فإنه لا يدري لعل دعاءه مستجاب.
خداوند عز و جل پنهان فرمود چهار چيز را در چهار چيز:
۱. پنهان كرد خوشنودى خود را در حسنات و كارهاى خوب پس كوچك مشماريد هيچ حسنه اى را شايد رضاى خدا در آن باشد.
۲. پنهان فرمود خشم خود را در گناهان پس هيچ گناهى را كوچك مشماريد كه مبادا خشم خدا در آن باشد.
۳. پنهان فرمود دوستان خود را در بين مردم پس احدى را كوچك مشماريد و حقيرش ندانيد شايد او ولى و دوست خدا باشد.
۴. پنهان فرمود اجابت كردن را در دعاها پس هيچ دعائى را كوچك مشماريد شايد همان دعا مستجاب باشد.
📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص42.
🆔 @huoooo
حضرت علامه طباطبایی فرمودند: برادر من در تبریز شاگردی داشت که به او درس فلسفه می گفت و آن شاگرد احضار ارواح می نمود. برادرم توسط آن شاگرد با بسیاری از ارواح تماس پیدا می کرد. اجمال مطلب آنکه آن شاگرد قبل از آنکه با برادر من ربطی داشته باشد؛ میل کرده بود؛ فلسفه بخواند. برای این منظور روح ارسطو را احضار کرده و از او تقاضای تدریس کرده بود. ارسطو در جواب گفته بود: کتاب اسفار ملا صدرا را بگیر و برو نزد آقای حاج سید محمد حسن الاهی بخوان. این شاگرد، کتاب اسفار را خریده و آمد نزد ایشان و پیغام ارسطو را که سه هزار سال قبل زندگی می کرد؛ داد. ایشان در جواب می فرماید: من حاضرم، اشکالی ندارد. روزها شاگرد به خدمت ایشان می آمد و درس می خواند و آن مرحوم می فرمود ما به وسیله این شاگرد با بسیاری از ارواح ارتباط برقرار می کردیم و سؤالاتی می نمودیم. بعضی از سؤالات مشکله حکمت را از خود مؤلفین آنها می پرسیدیم. مثلا اشکالاتی که در عبارات افلاطون حکیم داشتیم از خود او می پرسیدیم و مشکلات اسفار را از ملاصدرا سؤال می کردیم.
یک بار افلاطون به ما گفت: شما قدر خودتان را بدانید که در روی زمین می توانید لااله الا الله بگویید. ما در زمانی بودیم که بت پرستی و ثنویت آنقدر غلبه داشت که یک لااله الا الله نمی توانستیم بگوییم.
خود آن شاگرد که الان شاگرد مکتب فلسفه است؛ مسائل غامضه ای را که آقای الاهی از زبان شاگرد با معلمین این فن، از ارواح سؤال می کرد و جواب می گرفت؛ نمی فهمید و قوه ادراک نداشت. ولی آقای الاهی کاملا می فهمید که آنها در زبان شاگرد چه می گویند. می فرمود: ما روح بسیاری از علما را حاضر کردیم و سؤالاتی نمودیم مگر روح دو نفر را نتوانستیم احضار کنیم: یکی روح مرحوم سید بن طاوس و دیگری روح مرحوم سید مهدی بحر العلوم رضوان الله علیهما، این دو نفر گفته بودند: ما وقف خدمت حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام هستیم و ابدا مجالی برای پایین آمدن نداریم.
از عجایب و غرایب این بود که وقتی یک کاغذ از تبریز از ناحیه برادر ما به قم آمد و در آن نوشته بود که با این شاگرد روح پدر مان را احضار کرده و سؤالاتی نموده ایم؛ جواب هایی داده اند. گویا از شما گله داشته اند که در ثواب این تفسیری که نوشته ام پدرم را شریک نکرده ام(مراد تفسیر المیزان است) غیر از من و خدا کسی نمی دانست حتی برادرم هم بی اطلاع بود. چون از امور قلبی من بود که در ثواب آن پدرم را شریک نکرده بودم. نه از جهت آن بود که می خواستم امساک کنم. بلکه من قابلیتی برای خدمت خودم نمی دانستم. فرمودند: نامه برادر که به من رسید من منفعل شدم. گفتم خدایا اگر این تفسیر ما در نزد تو مورد قبول است و ثوابی دارد من ثواب آن را به روح پدرم و مادرم هدیه نمودم. هنوز این مطلب را در پاسخ نامه برادر به تبریز نفرستاده بودم؛ بعد از چند روز نامه ای از برادرم آمد که ما این بار با پدر صحبت کردیم؛ خوشحال بود و گفت خدا عمرش دهد؛ تأییدش کند؛ سید محمد حسین(علامه) هدیه ما را فرستاد.
📚 مردان علم در میدان عمل ج۵.
🆔 @huoooo
پيغمبر اكرم ص فرمودند:
قال الله تعالى و عزتي و جلالي إني لأستحي من عبدي و أمتي يشيبان في الإسلام أن أعذبهما ثم بكى ص فقيل مم تبكي يا رسول الله فقال أبكي لمن استحى الله من عذابهم و لا يستحون من عصيانه.
خداى متعال جلت عظمته فرموده: به عزت و جلال خود قسم ياد مى كنم من هر آينه از زن و مردی كه در اسلام موى خود را سفيد كرده اند حيا مى كنم كه آنها را عذاب كنم.
آنگاه پيغمبر- صلى الله عليه و آله- گريست. عرض كردند: يا رسول الله براى چه گريه مى كنيد؟ فرمود: گريه ام براى كسانى است كه خدا از عذاب كردن آنها حيا مى فرمايد ولی آنها از گناه و معصيت خدا حيا نمى كنند.
📚 إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي) ؛ ج1 ؛ ص41.
🆔 @huoooo