eitaa logo
بسم الله الرحمن الرحیم
649 دنبال‌کننده
313 عکس
212 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
21.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ زیبا از کرامت امام زمان (عج) به آیت الله حاج شیخ محمدتقی بافقی. 🆔 @huoooo
پیامبر ص فرمودند: حُبِّبَ إِلَيَّ مِنْ دُنْيَاكُمْ ثَلَاثٌ الطِّيبُ وَ النِّسَاءُ وَ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ. من از دنياى شما سه چيز را دوست دارم: ۱. بوى خوش. ۲. زنان. ۳. نماز که روشنى چشم من است. 📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص31. 🆔 @huoooo
جابر بن يزيد جعفى گويد: از حضرت باقر ع پرسيدم معناى «لا حول و لا قوّة الّا باللَّه» چيست؟ فرمود: نيست توان روى گردانيدن از معصيت خدا مگر آنكه او یاری فرمايد، و وجود ندارد هيچ نيرويى بر فرمانبردارى از خدا مگر آنكه او يارى فرمايد. 📚 معاني الأخبار / ترجمه محمدى ؛ ج‏1 ؛ ص47. 🆔 @huoooo
حضرت رسول ص: أحبّ بيوتكم إلى اللَّه بيت فيه يتيم مكرّم. محبوبترين خانه‏ هاى شما در نظر خدا خانه ايست كه در آن يتيمى است که مورد اکرام و احترام می باشد. 📚 نهج الفصاحة ؛ ص170. 🆔 @huoooo
امیرالمؤمنین ع: مَنْ لَا يَتَحَلَّمْ لَا يَحْلُم‏. هر كه خود را به بردبارى واندارد بردبار نگردد. 📚 الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج‏8 ؛ ص20. 🆔 @huoooo
حکایت شیطان و طناب شیخ مرتضی انصاری رحمه الله یکی از شاگردان شیخ انصاری می گوید: «در دورانی که در نجف اشرف نزد شیخ انصاری به تحصیل مشغول بودم، شبی شیطان را در خواب دیدم که بندها و طناب های متعددی در دست داشت. از شیطان پرسیدم: "این بندها برای چیست؟" پاسخ داد: "اینها را به گردن مردم می اندازم و آنها را به سوی خویش می کشم و به دام می افکنم. دیروز، یکی از طناب ها را به گردن شیخ انصاری انداختم و او را از اتاقش تا اواسط کوچه ای که منزل شیخ در آن است، کشیدم، ولی افسوس که بر خلاف زحمات زیادم، شیخ از قید رها شد و بازگشت". هنگامی که شیطان این ماجرا را نقل کرد، از او پرسیدم: "اکنون که طناب ها را در دست داری، طناب مرا نشان بده". شیطان لبخندی زد و گفت: "امثال تو نیازی به طناب ندارد و خودشان به دنبال من می دوند !" هنگامی که از خواب بیدار شدم، در تعبیر آن به فکر فرو رفتم. عاقبت تصمیم گرفتم مطلب را برای شیخ بیان کنم. شیخ گفت: "شیطان راست گفته است، زیرا آن ملعون دیروز می خواست مرا فریب دهد که به لطف خدا از دام او گریختم. جریان از این قرار بود که دیروز به مقداری پول نیاز داشتم و از سویی، چیزی در منزل موجود نبود. با خود گفتم یک ریال از مال امام زمان(عج) نزدم وجود دارد که هنوز وقت مصرفش نرسیده است؛ آن را به عنوان قرض بر می دارم و سپس ادا خواهم کرد. یک ریال را برداشتم و از منزل خارج شدم. همین که خواستم آن چیز مورد نیاز را بخرم. با خود گفتم که از کجا معلوم که بتوانم این قرض را بعداً ادا کنم؟ در همین اندیشه و تردید بودم که ناگهان تصمیم قطعی گرفتم به منزل برگردم. از این رو، چیزی نخریدم و پول را به جای اولیه اش باز گرداندم"». 📚 سیمای فرزانگان ص ۴۳۰. 🆔 @huoooo
امير مؤمنان على عَلَيْهِ السَّلَامُ: همانا ورود بلا و مصائب به سمت شيعيان ما از سرازير شدن سيل به سمت درّه، سريعتر خواهد بود. 📚 تكامل و طهارت روح / ترجمه التمحيص ؛ ص43. 🆔 @huoooo
امام باقر علیه السلام: إنّ اللَّه تعالى أوحى إلى موسى عليه السلام‏: أن لا تقتل السامريّ فإنّه سخيّ. خداوند به موسى وحى كرد: اى موسى، سامرى را مكش چون او شخصى سخاوتمند مى‏ باشد. 📚 الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى) ؛ ص127. 🆔 @huoooo
رُوِيَ‏: أَنَّ فِي بَعْضِ كُتُبِ اللَّهِ تَعَالَى مَنْ عَافَيْتُهُ مِنْ ثَلَاثَةٍ فَقَدْ أَكْمَلْتُ نِعْمَتِي عَلَيْهِ مَنْ أَغْنَيْتُهُ عَنْ مَالِ أَخِيهِ وَ عَنْ سُلْطَانٍ يَأْتِيهِ وَ عَنْ طَبِيبٍ يَسْتَشْفِيهِ. روايت شده از بعضى كتب الهيّه كه حقّ سبحانه فرمود كسى را كه عافيت دادم‏ از سه چيز بدرستى كه كامل كردم نعمت خود را بر او: ۱. كسى كه او را از مال برادرش بى‏ نياز كردم. ۲. كسى كه او را از سلطان حفظ کردم. ۳. کسی که او را از طبيب بی نیاز کردم. 📚 معدن الجواهر و رياضة الخواطر ؛ ص31. 🆔 @huoooo
حضرت صادق ع: مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً قَطُّ حَتَّى يَسْتَرْعِيَهُ الْغَنَمَ يُعَلِّمُهُ بِذَلِكَ رِعْيَةَ النَّاسِ. مبعوث نفرموده خداوند پيغمبرى را مگر آنكه او را به شغل چوپانى (در اوائل عمر) واداشته‏ تا به اين وسيله راهنمائى و هدايت مردم را به او تعليم دهد،(و عادت كند كه از اخلاق پست و بد ايشان حليم باشد و بردبارى و صبر نمايد). 📚 علل الشرائع ؛ ج‏1 ؛ ص32. 🆔 @huoooo
حضرت صادق ع: إِنَّ النَّجَفَ كَانَ جَبَلًا وَ هُوَ الَّذِي قَالَ ابْنُ نُوحٍ‏ سَآوِي إِلى‏ جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ وَ لَمْ يَكُنْ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ جَبَلٌ أَعْظَمَ مِنْهُ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ يَا جَبَلُ أَ يَعْتَصِمُ بِكَ مِنِّي فَتَقَطَّعَ قِطَعاً قِطَعاً إِلَى بِلَادِ الشَّامِ وَ صَارَ رَمْلًا دَقِيقاً وَ صَارَ بَعْدَ ذَلِكَ بَحْراً عَظِيماً وَ كَانَ يُسَمَّى ذَلِكَ الْبَحْرُ بَحْرَ نَيْ ثُمَّ جَفَّ بَعْدَ ذَلِكَ فَقِيلَ نَيْ جَفَّ فَسُمِّيَ بِنَجَفَ ثُمَّ صَارَ النَّاسُ بَعْدَ ذَلِكَ يُسَمُّونَهُ نَجَفَ لِأَنَّهُ كَانَ أَخَفَّ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ. نجف كوهى بزرگ بوده‏ و آن همان كوهيست كه پسر حضرت نوح گفت: پناه ميبرم و بالا ميروم بكوهى كه مرا از غرق شدن حفظ نمايد، و در آن زمان روى زمين كوهى بلندتر و بزرگتر از آن نبود، خداوند به آن كوه خطاب فرمود كه: آيا (بنده گناهكار من اگر بتو پناه بياورد) او را پناه ميدهى، كوه (از هيبت آن خطاب) در هم شكست و از جاى كنده شد و مانند ريگ گرديد و پاشيده شد در بلاد شام و در جاى آن كوه درياى بزرگى پديد آمد، و آن را «درياى نى» ميناميدند و پس از مدتى «دریای نی» خشك شد، و مردم آنجا را، «نى‏ جف» مي گفتند، يعنى «درياى خشك شده»، و اين لفظ بر سر زبانهای مردم بود تا در اثر كثرت استعمال مخفف گرديد و آن را «نجف» ناميدند. 📚 علل الشرائع ؛ ج‏1 ؛ ص31. 🆔 @huoooo