eitaa logo
حسین زمانی میقان
9.8هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
830 ویدیو
35 فایل
امام خامنه ای: ای کاش اقتصاددانان مومن کشور، تدابیر مختلف بدخواهان را به‌منظور ضربه زدن به اقتصاد، برای مردم تشریح کنند حسین زمانی میقان عضوی کوچک از اندیشکده قصد شاگرد کلاس اول #اقتصاد_اسلامی گاهی دانشگاه و گاهی تولید مالک نمادهای #میقان و #ژینورا
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 آیا چیزی به نام داریم؟ ✍ دکتر 🔸بیش از شصت-هفتاد سال است (از زمان نگارش اقتصادنا توسط شهیدصدر) که جامعۀ روشنفکران غربزده گاه و بیگاه سؤالی تکراری را مطرح می‌کنند و با گل‌آلودکردن آب، ماهیگیری می‌کنند: آیا چیزی به نام «اقتصاد اسلامی» داریم؟ کاری به اغراض سیاسی یا منافع اقتصادی مطرح‌کنندگان این شبهه ندارم، اما به محض مطرح‌شدن این شبهه، تعداد زیادی از متفکران در سطوح مختلف سعی در پاسخگویی به این شبهه می‌کنند و هر کدام به نحوی از انحا تلاش می‌کند نشان دهد که بله، چیزی به نام اقتصاد اسلامی داریم؛ حالا این «چیز» ممکن است از جنس «علم» نباشد اما قطعاً از جنس مکتب است،‌ همان‌طور که مکتب سرمایه‌داری و سوسیالیسم داریم. ❓اما هیچ‌کس نمی‌پرسد که آیا اساساً چیزی به نام داریم؟ این چیز کجاست؟ کدام ؟ 🔸در نگاه اول، کسانی که این سؤال برایشان عجیب است، در ذهن خود آنچه در دانشگاه‌ها و کلاس‌های درسی تحت عنوان اقتصاد خرد و اقتصاد کلان و اقتصاد سنجی تدریس می‌شود را «علم» اقتصاد می‌دانند و لذا جواب سؤال برایشان روشن است: بله، علم اقتصاد داریم و منظور از آن، است! 🔸 برای این‌که بحث روشن‌تر شود، باید به چند سؤال پاسخ دهیم: اولاً منظور ما از علم چیست؟ 🔸 اگر علم یعنی معرفتی که از هست‌ها و واقعیت‌های مشاهده‌شده (facts) سخن می‌گوید، باید به‌عنوان مدرس دانشگاه که سال‌هاست اقتصاد خوانده و تدریس کرده‌ام بپرسم که در اقتصاد خرد و اقتصاد کلان از کدام «واقعیت» و از کدام «هست» سخن می‌گوییم؟ آیا واقعیت‌های مشاهده‌شده و به‌اصطلاح هست‌های اقتصادی به‌صورت لخت و عریان در صحنۀ عینیت حضور دارند و ما کافیست چشممان را باز کنیم تا آن‌ها را ببینیم یا اینکه این واقعیت‌ها آن چیزهایی هستند که «ما می‌بینیم» نه آنچه در خارج هست. همواره «ما» به همراه تمام تعلقات و باورها و ذهنیت‌هایمان به‌عنوان حد واسط آنچه درواقع وجود دارد و آنچه به‌عنوان گزاره‌ای علمی یا اثباتی (positive) از آن یاد می‌شود، قرار داریم. به بیان ساده‌تر، هیچ گزارۀ اثباتی در اقتصاد فارغ از باورها و تعلقات و ذهنیت‌های اقتصاددان نیست. البته منشأ این باورها و تعلقات هر چیزی می‌تواند باشد: جامعه، تاریخ، طبقۀ اجتماعی، فرهنگ و البته دین الهی. 🔸 کسی که اندک مطالعه‌ای در ساحت فلسفۀ اقتصاد یا فلسفۀ علم یا معرفت‌شناسی داشته باشد می‌داند که واقع بما هو واقع قابل شناخت و تبیین بدون هرگونه جهت‌گیری اخلاقی و هنجاری نیست، یا لااقل در آن تردیدها و مناقشات و مناظرات فراوان و بنیادینی وجود دارد. 🔸 ثانیاً موضوع مطالعات اقتصادی چیست؟ نباید این واقعیت را انکار کرد که گزاره‌ها و آموزه‌های اقتصادی، به‌تبع گزاره‌ها و آموزه‌های انسانی و اجتماعی، محصول مشاهدات و گزارش‌ها و روایت‌های تاریخی و جامعه‌شناختی است و گمان می‌کنم برای خوانندگان محترم اینقدر بدیهی باشد که این گزارش‌ها و روایت‌ها چقدر می‌تواند جهت‌دار و بعضاً متعارض یا متناقض باشد که دیگر نیازی به توضیح در این باره نباشد. 🔸 ثالثاً من به‌جای این‌که به‌دنبال اثبات وجود چیزی به نام اقتصاد اسلامی باشم، می‌خواهم سؤال بنیادین‌تری بپرسم و آن اینکه مگر ما چیزی به نام علم اقتصاد داریم؟ یعنی آیا گزاره‌های بنیادین مکتب لیبرالیسم «علمی» اند؟ مثلاً اینکه «بازار آزاد یا رقابت کامل می‌تواند بیشترین کارایی را برای اقتصاد فراهم کند» گزاره‌ای حاکی از واقع و عاری از هرگونه قضاوت هنجاری است؟ یا مثلاً نظریۀ مقداری پول که حجم پول در گردش را با سطح عمومی قیمت‌ها مرتبط می‌کند، گزاره‌ای اثباتی و فارغ از هرگونه دعاوی هنجاری و ایدئولوژیک است؟ یا نظریۀ عمومی کینز یا تعادل عمومی والراس یا نظریۀ مطلوبیت نهایی یا نظریۀ رفتار مصرف‌کننده یا نظریۀ رفتار تولیدکننده یا نظریات رفاه؛ کدامشان از کدام «واقعیت عینی» سخن می‌گویند؟ 🔸 آیا جز این است که تمامی این نظریاتی که در کلاس‌های اقتصاد می‌خوانیم و درس می‌دهیم هر کدام به نحوی به‌دنبال تنظیم امور اقتصادی هستند؟ و آیا جز این است که هر کدام از این‌ها از نوع و هستند و امری را و عمل بر خلاف آن را می‌کنند؟ مگر نه این است که از نگاه طرفداران اقتصاد رایج، رسیدن به نقطۀ کارای پارتویی است؟ مگر نه این است که در مواقع تزاحم میان برابری و کارایی، از قواعد رفع تزاحم استفاده می‌شود؟ و مگر غیر از این است که تمام اقتصاد خرد، فقه استدلالی برای اثبات کارایی بازار کاملاً رقابتی در توزیع «بهینۀ» کالاهای خصوصی است و نهایتاً فتوای آقای آلفرد مارشال را در وجوب رساندن اقتصاد به نقطۀ تعادل عرضه و تقاضا مستدل و مستند می‌کند؟ به بیان صریح و ساده، تمام آنچه به‌عنوان «علم اقتصاد» تبلیغ و ترویج می‌شود، چیزی نیست جز فتواهای فقهی علمای لیبرال دربارۀ تعاملات اقتصادی جامعۀ خودشان! 👇ادامه در پست بعدی
هدایت شده از بیداری ملت
دکتر علی سعیدی استاد اقتصاد دانشگاه قم: روزنامه امروز در صفحه اول خود تصویری از بانیان وضع فعلی اقتصاد کشور ارایه داده است، کسانی که در همه جای بدنه کارشناسی کشور ردپای آنها و شاگردان و مریدانشان هست و دمادم سیاست‌های و ایدئولوژی سرمایه‌دار‌پرست خود را فریبکارانه تحت لوای تبلیغ و ترویج می‌کنند و با انواع شگردهای رسانه‌ای و تبلیغاتی به خورد جامعه علمی و افکار عمومی می‌دهند! 🔸اگر نبود مقاومت نیروهای وفادار انقلابی، با توصیه‌های و این کاسبان و مزدوران سرمایه‌داری الآن باید شاهد قحطی و جنگ داخلی بر سر کالاهای اساسی و انرژی می‌بودیم! اینها مزدورانی هستند که رزق و روزی حرام خود را از و شرکتهای رانتی غارتی پتروشیمی و فولاد و آلومینیوم و... به صورت دلاری دریافت می‌کنند؛ ثروت‌هایی که بر اساس اصول خدشه‌ناپذیر اسلامی متعلق به آحاد مردم مستضعف کشور و‌ جهان است! 🔸 این لاشخورها به جای پذیرش مسئولیت توصیه‌های خود، پیکان اعتراضات عمومی را با دغل‌بازی و فریبکاری به حکومتی نشانه می‌روند که تنها پناه مردم مظلوم در برابر اختاپوس‌های سرمایه‌داری است و تا زمانی که آحاد مردم از این حقیقت شوم آگاهی پیدا نکنند و انگشت اتهام را به سوی رازقان این خون‌آشام‌ها یعنی ، بیمه‌ها، بورس و مافیان شرکتهای غارت‌شده ملی برنگردانند گره مشکلات اقتصادی کورتر خواهد شد. 🔸 «ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم لکن از شر و شرق به این زودی‏ها نجات نخواهیم یافت.» امام خمینی رحمت الله علیه 🔴 👇 @bidariymelat