گــــاندۅ😎
⚡⚡⚡⚡⚡⚡⚡⚡ ⚡⚡⚡⚡⚡⚡⚡ ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ ⚡⚡⚡⚡⚡ ⚡⚡⚡⚡ ⚡⚡⚡ ⚡⚡ ⚡ #رمان_امنیتی_گمنام3 #پارت_4 کارشان شبیه یک انتحاری بود
خب ببنیم چه خبره😅
هیچ خبری نیست خب😂
میخواید در باره قیمت طلا واستون خبر بزارم😂
وایسا
خب بزارید یه تحلیل کلی بدیم ببنیم تا الان چی شده😂
اول میرم سراغ ابراهیم😈🤣
شروع طوفانی داشت😂پایانش طوفانی تر🤣
وایسا ببینم اصلا کجا مونده😂 یکی زنگ بزنه ببنیم کجاست🤣
یه وقت فکر نکنه یادمون رفته🤣
البته بهتره پیداش نشه 😬🔪
کلا بچه های اکیپ یه دوره یه ساله قرنطينه نیاز دارن😅💔
بقیه هم که کتلت
داوود اش شد😅
محمد خاکشیر شده😬
فرشید هنوز سالمه😈
سعیدم سالمه😈🔪
رسولم ...همون که گفته بود از ۱۸۰ سانت فقط ابرو هاش مونده😅💔
ابراهیم هم که ...🤣 نگم بهتره خودتون میدونید
آقای عبدی چرا هنوز سالمه😈😂
به نظرم کیس بعدی آقای عبدی باشه😂😂😂
خب فعلا بریم ببنیم ابراهیم کجاست😂
ابراااااااااهییییییم کجایییی😂 نیااا
خدانگهدار 😅❤️
#رویا
#خبرگزاری
https://harfeto.timefriend.net/16423534688643
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@RRR138
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#گاندو
گــــاندۅ😎
⚡⚡⚡⚡⚡⚡⚡⚡ ⚡⚡⚡⚡⚡⚡⚡ ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ ⚡⚡⚡⚡⚡ ⚡⚡⚡⚡ ⚡⚡⚡ ⚡⚡ ⚡ #رمان_امنیتی_گمنام3 #پارت_4 کارشان شبیه یک انتحاری بود
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
⚡️⚡️⚡️⚡️
⚡️⚡️⚡️
⚡️⚡️
⚡️
#رمان_امنیتی_گمنام3
#پارت_5
رسول:
ویلچر را به سمت خودم کشیدم
به سختی خودم را جابه جا کردم و نشستم روی آن..
لباسم را از کمد در آوردم..
با اکراه دست در جیبش کردم و نامه را در آوردم..
صدای چرخاندن دست گیره در بلند شد
نگاهم را برگرداندم.
آقا محمد...
سرم را پایین گرفتم
_سلام رسول جان...
_سلام آقا
شما چرا زحمت کشیدید با این پاتون...
_کجا میری؟
_جایی ندارم...اگه بزارید میخوام برم پایین
_کمکت کنم؟
_نه...خودم میرم...
حتی به صورتش نگاه نکردم.
_باشه
خوشا به حالش...
از اتاق رفت بیرون.
..................
نگذاشتم کسی کمکم کند..
به سختی هم شده با آساسور رفتم طبقه ی منفی...
یادم است
روزی برای وداع با جنازه حسام در این راهرو قدم بر می داشتم...
روزی که خود زینب از دادن خبرش اشک از گوشه چشمش جاری شد...
رسیدم..
باز هم آن در..
باز هم ان اتاق..
سرد و خشک..
سرمایی که حق من بود ولی حالا سهم زینب شده بود..
کاغذ را در دستم محکم تر فشردم...
نفسی گرفتم و در را باز کردم...
هماهنگ کرده بودند...
چون امروز روز تشییع بود از قبل پیکرش را داخل تابوت گذاشته بودند
محمد:
_خب؟ خانم شکوهی بالاخره فهمیدید هدفشون چی بوده از این گروگان گیری؟
_یه مجوز گرفتم تا تونستم کپی پرونده رو بگیرم.
تا اینجا با بازجویی که از بعضی از افرادی که دستگیر شدن فهمیدن که از طریق بعضی از سایت های عقیدتی داعش جذب شدن
بیشترشون نوجوونن
از دو سال قبل آموزش دیدن برای اینجور عملیاتای انتحاری
جز دو نفرشون که دستگیر شدن بقیه خودکشی کردن
_هدفشون چی بوده؟
_ناامن کردن کشور...با گروگان گیری میخواستن کشور رو بی امنیت جلوه بدن
اینطوری تیتر اول روزنامه ها و اخبار های خارجی و داخلی میشد گروگان گیری و کشت و کشتار در بیمارستان...... به دلیل حمله اراذل و اوباش
_و چرا بیمارستان؟
_شاید چون یکی از قسمت های امنیتیه شهره
_ممکنه
فعلا از این موضوع فاصله بگیرید...این عملیات پیش رو خیلی مهمه
از داوود،فرشید و فاتح تو ت.م استفاده نکنید
ممکنه برای ماموریت خطر ساز باشه
رسول:
کنارش نشستم..
پارچه را کنار زدم..
با اینکه رنگ صورتش پریده بود ولی انگار جان داشت...
انگار خوابیده بود..
صورتش زخم بود..
دستی به زخم پیشانی اش کشیدم
همانی که پارچه را رویش کشید
دلم میخواست گلایه کنم..همیشه وقتی مرا میدید به پایم بلند میشد..
با لبخنرش میهمانم میکرد..
اما این بار از لبخند خبری نبود
نامه را باز کردم...
"بسم الله الرحمن الرحیم"
سلام رسول جان
((حالا که این نامه را مینویسم سه روز مانده به بهترین شب زندگی مان..))
شب وصال من و تو
سالگرد ازدواج..
میدونم به یاد داری..
منم هدیه ای برات دارم..هدیه ای که نمیدونم خوشحالت می کنه یا...
یه عذرخواهی بهت بدهکارم..بابت خیانت در امانت..
بابت بچه مون که دنیا نیومده مرد..
بعد اون شب..
بگذریم.
با هم عهد ببندیم..
عهد ببندیم تو سال پیش رو چه کنار هم باشیم و چه نباشیم سعی کنیم شاد باشیم.
میدونم آرزوت چیه
با اینکه نبودت کنارم سخته ولی برات آرزوی شهادت میکنم...و امیدوارم زمانی که به آرزوت میرسی من تو این دنیا نباشم..
یه قولی ازت میگیرم و میرم سراغ هدیه..
میخوام قول بدی اگه رفتی منم با شفاعتت ببری..
به وقت دلتنگی.. ساعت 2:47 دقیقه بامداد
با قطره اشکی که روی کاغذ افتاد چشمانم را بستم..
کاغذ را برگرداندم
از چیزی دیدم حس کردم خون به قلبم نمیرسد..
بهت زده دوباره نگاهی به جسمش انداختم..
جواب آزمایش
یعنی....
لینک ناشناس:
https://harfeto.timefriend.net/16423568812717
گــــاندۅ😎
⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ ⚡️⚡️⚡️⚡️ ⚡️⚡️⚡️ ⚡️⚡️ ⚡️ #رمان_امنیتی_گمنام3
خبر خبر خبر😅
خب ...
رسول داغون شد متاسفانه🙂💔
آخی
بالاخره کاغذ خوندش😔💔
پس نقشه اینه 🤬خداااااا🔪
یعنی آدم دلش میخواد باعث و بانی این نا امنی هارو تیکه تیکه کنه🤬
آخی...🙂💔
چه نامه ای ....🙂💔
آخی زینب به آرزوش رسید ...حالا اگر رسول بره اون نیست🙂💔
احساس میکنم نفر بعدی رسوله😅💔
نکنه...💔🙂 احتمالا دوباره بچه دار شده بودن😅💔
خب خیلی اشک آور شدم 😂💔
فعلا ❤️👋🏻
#خبرگزاری
#رویا
https://harfeto.timefriend.net/16423534688643
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@RRR138
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#گاندو
ســـلامـــ صــبـــحــ بــخــیــر❤️
روزیــ رنــگــارنــگـــ زیــبــا و شــاد رو بــراتــونــ ارزو مــیــکــنــمـــ 😘
انـ شـاءالـلـه هــمــیـشـهـــ ســلامــتــ وشــاد بــاشـــیـــد 💚
دوســـتـــانـــ لــیــنــکــ نــاشــنــاســ اگــر ســوالــیـــ نــظــریـــ حــرفــیــ بــود در خــدمــتــمـــ💜
https://harfeto.timefriend.net/16422177206558
#فـاتـحـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونا همه جوره پشت همن:)🙂♥︎🖇
#ݩࢪجـســ
عهههههههه
این عکسههه
عهههههه
همون سکانسه
کدوم سکانسه؟!
بابا همون دیگه همونه😂
همون قسمت های اخر
همون دنبال بازیا
هق
قسمتای اخر🥺🚶🏻♀️🚶🏻♀️
هی هرکاری کنیم بازم به اینجا ختم میشه🚶🏻♀️
دلتنگ گاندو شدم🥺
حرفی نیست بابای🚶🏻♀️
#ݩࢪجـســ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از وقتی تیر خورده.......😂😂
#ݩࢪجـســ
چالش داریم❤
ظرفیت:(هرچقدر شد😉🤷♀️)
جایزه:۳ تا والپیپر ۳ تا عکس چریکی و نظامی ۳ تا عکس دخترونه