گــــاندۅ😎
🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀 🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿 🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀 🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿 🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀 🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀🌿 🥀🌿🥀🌿🥀🌿🥀 🥀🌿🥀🌿🥀🌿 🥀🌿🥀🌿🥀 🥀🌿🥀🌿 🥀🌿🥀 🥀
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨✨
✨✨✨✨✨
✨✨✨✨
✨✨✨
✨✨
✨
بسﻤه ࢪب ﺧالق ؏شق هاۍ ﻏࢪق دࢪﺧون💔🖤🥀
رمان: #شنادرخون
نویسنده: #محمدزاده
پارت: #هفتم
#گاندوجانمان :)
#رمان
’•••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
میثم در رو باز کرد... محمد از پله ها رفت بالا و درزد در خونه میثم
میثم با عصا رفت دم در و درو باز کرد وگفت: به.... سلام آقا محمد... خوش اومدین😋😍!
محمد: سلام مهندس آسیب دیده... 😂ممنون☺️
میثم خندید وگفت: ای چه کار کنیم آقا 😂😂😁😅
محمد: بله... حالا اجازه هست بیام داخل🤨؟
میثم: اِ... ببخشید آقا من اصلا حواسم نبود 😢بفرمائید داخل😁☺️
محمد یاالله گفت و رفت داخل...
___________________
#بیمارستان
رسول و داوود رفتن پیش دکتر...
دکتر برگه ازمایش و سونوگرافی رو نگاه کرد وگفت: شما شغل تون چیه؟ 🧐
رسول: من... توی شرکت مخابرات کار میکنم
دکتر: حتما مدت های زیادی نشسته ای نه؟
رسول: بله با سیستم زیاد کار میکنم
داوود: اصلا شغلش کار باسیستمه😄☺️
دکتر: شما برادر ایشون هستین؟ 🤔
داوود: ب... بله...
دکتر: خب.. باشه...
شما بخاطر اینکه زیاد تحرک ندارید و بیشتر نشسته اید و ارثی سنگ کلیه خفیف دارید، شما سنگ کلیه ۵میلی دارید.
یکسری دارو براتون مینویسم مصرف کنید، اما اون سنگ ریزه هارو شاید ازبین ببره و بیشتر مُسَکِّن هست... به نظرم بین ۴تا ۶،۷روز دیگه باید سنگ شکن کنی!
رسول: یعنی فعلا کاری نکنم؟
دکتر: نه... من برای ۴روز دیگه عمل اورژانسی برات نوشتم، دارو هات رو هم بخور...
الانم مرخصید🖐🏿
رسول، داوود: دستتون دردنکنه... خدانگهدار 🙏🏿
دکتر: ☺️ موفق باشید
ازداخل بیمارستان اومدن بیرون...
داوود روبه رسول کرد وگفت: خب... خداروشکر چیز مهمی نبود... سه روز دیگه عمل میشی.... بعد همه چی حله😌😂
رسول: آره... 😅😓
___________________
خانم میثم برای محمد چای آورد...
مریم: بفرمایید... ☺️☕️
محمد چای برداشت وگفت: ممنون زحمت کشیدین
میثم: خیلی خوش اومدین آقا... 🌸
محمد: ممنون... خب چطوری... بهتری؟
میثم: بله ممنون
محمد: باز دوباره سهل انگاری کردی😂
میثم: نه... اتفاقی بود
محمد: انشالا زودتر بهتر بشی که تیم فنی به سرپرستش نیاز داره☺️...
میثم: انشالله 😄❤️
محمد چایش رو خورد و بلند شد تا بره...
محمد: خب ممنون زحمت کشیدین، بااجازه
میثم: اِ... شما که میوه نخوردین.🙁
محمد: نه دیگه ممنون... باید برم سایت کار دارم
انشالله یه وقت دیگه مزاحم میشم 😇❤️
میثم: باشه... هرجور صلاح میدونید 🌹
محمد خداحافظی کرد و رفت...
راه افتاد سمت سایت..
موتورش را گذاشت و رفت داخل سایت، سمت اتاقش...
رسول و داوود هم نیم ساعتی بود که رسیده بودن...
محمد تلفن رو برداشت و زنگ زد به رسول و گفت: الو رسول... با سعید وداوود و فرشید سریع بیاین اتاق من
رسول: چشم🌺
-------------------------------🎧♥️’’
@RRR138
@NASHNAST
Copy No❗️
Just forward ❕
#اقامحمد
خب من یه ایده ای تو کانالی دیدم الان یادم نیست چه کانالی ولی خب صحنه سازی میکرد و بعد شما باید جای شخصیت اصلی تصمیم میگرفتید و نظرتونو تو ناشناس میگفتید💁♀
الان ماهم میخوایم به همچین کاری کنیم:)😍
بسمالله
بمونید برامون🌿😅
🌿بسم الله الرحمن الرحیم 🌿
#صحنه_سازی :)
فکر کنید شما رو گروگان گرفتن ولی دست. پاتون بازه شما نمیدونید چرا الان توی این خونه دراندشتید و تا از خواب پریدی اینجا بود از در اتاق که کیری بیرون یه خونه خیلی بزرگ میبینی دوبلکس با تعجب به دور و برت زل زدی...
یهو در حال باز میشه میدَوی توی همون اتاق که یهو رسولو میبینی بعدش هم داوود پشت سرش.همکاراتن میشناسیشون اما هنوز تعجب کردی!
پارچه دهنتو باز میکنن
با نفس نفس زدن میپرسی:من چرا اینجام
رسول:سلام خانم(فامیلی خودتون)ماهم هنوز نمیدونیم فقط سریع تر باید ازینجا بریم!
داوودو نگاه میکنی مثل همیشه سرشو انداخته پایین:))))
.
بلند میشی و میرید عقب ماشین میشینی و میرید سایت!
به اقا محمد همه چیزو توضیح میدی اوناهم میرن سراغ پیگیری
داوود میاد پیشت سرشو انداخته پایین اروم میگه:بیشتر مواظب خودتون باشید خانم(فامیلی خودتون)
شماهم میگید:ممنونم اصلا چیزی یادم نیست که چطوری ازونجا سردراوردم!
و میره...
با لبخند نگاش میکنی
تو دوباره باید وارد اونجا بشی تا قبل ازینکه برگردن باید بفهمی موضوع چیه!!!!
۱_قبول میکنی تا بری و طعمه شی؟
۳_نظرت درباره داوود چیه؟😉
https://harfeto.timefriend.net/16603673540941
سریعا بیاید و برامون بگیددددد!
منتظریم😁
تازه بگید که قسمت بعدی ادامه همین باشه یا تغییر کنه؟
کانال ناشناسیات:
@nashnast
گــــاندۅ😎
🌿بسم الله الرحمن الرحیم 🌿 #صحنه_سازی :) فکر کنید شما رو گروگان گرفتن ولی دست. پاتون بازه شما نمید
ناشناسارو تو کانال اصلی میذارم امروز یکم بخندیم😔😂❤️
گــــاندۅ😎
🌿بسم الله الرحمن الرحیم 🌿 #صحنه_سازی :) فکر کنید شما رو گروگان گرفتن ولی دست. پاتون بازه شما نمید
#ناشناسیات
_قبول میکنم ۲_قصد ازدواج ندارم برو اونور #گل_نرگس ادمینتون نیستم غریبم
____
خخخخ خیلی سمیبی😂😂😂
بش میگی برو اونوررر😂🚶♂هیق بچه به اون خوووبی💁♀
گــــاندۅ😎
🌿بسم الله الرحمن الرحیم 🌿 #صحنه_سازی :) فکر کنید شما رو گروگان گرفتن ولی دست. پاتون بازه شما نمید
#ناشناسیات :)
من بودم میرفتم دوباره اونجا تا ببینیم اصلا ماجرا از چه قراره فکر کنم داوود عاشق شده😂
___
همینههه چه بچه شجاعییی🤣🤣🤣
تازه فهمیدی فرزندم؟😌🤣
#ناشناسیات :)
آره حتما میرم وقتی پای امنیت ملی وسط باشه بگن بمیر میمیرم طعمه شدن که چیزی نیست
____
ای جانمم😄
گــــاندۅ😎
🌿بسم الله الرحمن الرحیم 🌿 #صحنه_سازی :) فکر کنید شما رو گروگان گرفتن ولی دست. پاتون بازه شما نمید
بخونیدددد منتظر نظراتتون توی ناشناس هستم 😃🌿