eitaa logo
کانال مسیر بندگی
105 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
5 فایل
کانال فرهنگی مذهبی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکر سه شنبه: یا ارحم الراحمین. (ای بخشنده‌ترین بخشندگان) 🌴💎🌹💎🌴
برای آمدنت نجمه بیقرارت بود هزار سرِّ مگو دید و رازدارت بود مدینه شاهد شب زنده داری موسی تمام بارقه ها نیز در مدارت بود اراده ازلی با علی رقم خورده رضای حق به رضای تو اعتبارت بود چقدر پاقدم تو فرشته خلق شده نگاه فاطمه از عرش در زیارت بود شنید حضرت یکتا شهادتینت را یقین که حضرت جبریل هم کنارت بود توپاره تن پیغمبر خدا هستی شبیه فاطمه شأن بزرگوارت بود تو آمدی که ولایت شود به تو کامل خوش آمدی که امامت در انتظارت بود اگر نبود ندای حدیث سلسله ات چگونه سلسله شیعه رستگارت بود؟ شاعر: محمود ژولیده
ذیقعده شد و یازدهم بوالحسن آمد بلبل به طرب شاد به دشت و دمن آمد گلزار ولا غرقه در شور و صفا شد هشتم گل گلزار به صحن چمن آمد تابیده شده نور الهی به مدینه یمن قدمش جان به تن مرد و زن آمد باخنده کند شکرخدا حضرت کاظم مولود نکویش حسن اندر حسن آمد سوم علی از سلسله پاک امامت بر قلب همه حیدریون راهزن آمد راضی به رضای حق و زین روی رضا شد اسباب رهایی غزال ختن آمد از کودکی اش عالم وراوی حدیث است از بهر علیمان جهان رایزن آمد با مرقد او رشک بهشت است خراسان سرمایه فخر است که بر این وطن آمد قربان حریمش که در آن از همه عالم زایر زبرای هبه ی جان و تن آمد خوش باد کنار حرمش جشن ولادت روز ی که رضا (ع) عالم صاحب سخن آمد شاعر: اسماعیل تقوایی ← شعر ولادت امام رضا →
دل با صفا شد، شب جشن رضا شد حاجت قلب کلّ عاشقا روا شد ارض و سماوات، پر از نور خدا شد حاجت قلب کلّ عاشقا روا شد  بوسیده بابا صورت تمام بود و هست خود جانم جانم حضرت نجمه دسته گل گرفته روی دست خود جانم جانم  مولا مولا علی بن موسی  مظهر سبحان، بهار عشق و ایمان ای پسر حیدر و زهرا یا رضا جان حاجتمان است، فدای تو کنیم جان ای پسر حیدر و زهرا یا رضا جان  از قدمَت جان و دل ما همه با صفا شده مولا مولا پر از شمیمِ رحمت و رایحه ی خدا شده مولا مولا  مولا مولا علی بن موسی
✅عصاره و خلاصه دین👆 👌گویند : ابوسعید ابی‌الخیر در راهی بود. به همراهانش گفت: به هرجایی‌که نظر می‌کنم، گوهر و جواهر ریخته اما نمی‌دانم چرا کسی نمی‌بیند و برنمی‌دارد؟! همراهان گفتند : کو ، کجاست ؟ گفت: همه‌جاست. هرجا که می‌توان خدمتی کرد و به‌راحتی دلی به‌دست آورد. آنجا که غمگینی و مسکینی هست. آنجایی‌که یاری طالب محبت است و رفیقی محتاج مروت. ┈••✾•🌻 🌿🌺🌿 🌻•✾••┈ 🙏ضمن تبریک میلاد امام مهربانی‌ها زیباترین خصلت بشر یعنی مهربانی را برایتان آرزومندیم
🌺 اگر مردم زیبائی‌های کلام ما را بدانند‌... أباصلت هروی گوید: از حضرت علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمودند: 🍃 «خدای رحمت کند بندۀ مؤمنی که امر ما اهل‌بیت را زنده نگه دارد.» عرض کردم: چگونه امر شما را زنده نگه دارد؟ حضرت فرمودند: «علوم ما را فرا بگیرد و به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم محاسن و زیبائی‌های کلام ما را بدانند، بی‌شک از ما پیروی می‌کنند.» 💠 «عن عبدالسلام بن صالح الهروي قال سمعت أباالحسن الرضا عليه‌السلام يقول: رحم الله عبدا أحيا أمرنا. فقلت له: فكيف يحيي أمركم قال: يتعلم علومنا ويعلمها الناس فإن الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا.» 📚 معانی الأخبار (شیخ‌صدوق)، ص‌۱۸۰ وسائل الشیعة (شیخ‌حرعاملی)، ج۱۸، ص۶۶
امام رضا (ع) در مورد پیروان ادیان دیگر که اهل توحیدند و به خاطر برخی گناهان گرفتار آتش شده اند می فرمایند : گناه کاران یکتاپرست همیشه در آتش نمی مانند و از آن رهائی می یابند و شفاعت در حق آنها رواست. عیون اخبار رضا (ع) جلد ۲ ص ۱۲۵ ، میلاد با سعادت امام رئوف علی بن موسی الرضا مبارک باد.
8.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک کبوتر می‌پرد این سو و آن سو در حرم شک ندارم بی صدا نامه رسانی میکند! .. 🌴🕯🌴
🌹 💖 سـلام صبح زیباتون بخیر 💖 عیدتون مبارکـــــ 🌸در این صبح  مبارک و فرخنده 🌿دعا میکنم که همیشه شـاد باشید 🌸و دلتـون از غصه خـالی باشه 🌸ان شاءالله که ضامن آهو 🌿ضامن سلامتی و سعـادت و 🌸عاقبت بخیـری همه ی ما باشـه 💖 میلاد امام رضا (ع ) مبارک باد 💖 چهارشنبه تون پر خیر و برکت
حالا که ولادت امام رضاس یه بار دیگه این ماجرا رو میذارم که بخونیم: آیت‌الله مرعشی نجفی: شب اول قبر آيت‌‌الله حائری برايش نماز ليلة‌ الدّفن خواندم، بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم. چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است، کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف چخبر است؟! پرسيدم: آقاي حائری، اوضاع‌تان چطور است؟ آقاي حائری که راضي و خوشحال به نظر می‌آمد رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشته‌ای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کرد؛ همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد درست مثل اينکه لباسی را از تنت درآوری، کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل می‌ديدم، رفتم يک گوشه‌ای نشستم و زانوی غم و تنهايی در بغل گرفتم. ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم صداهايی رعب‌آور و وحشت‌افزا می‌آید. به زير پاهايم نگاهی انداختم،از مردمی که مرا تشییع بودند خبری نبود، بيابانی بود برهوت با افقی بی‌انتها؛ دو نفر که تمام وجودشان از آتش بود داشتند به من نزدیک میشدند، انگار داشتند با هم حرف می‌زدند و مرا به يکديگر نشان مي‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن، خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نمی‌آمد و داشت نفسم بند می‌آمد. گفتم: خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسي را ندارم... همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم، صدايی دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقي دلنشين! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا به سوی من می‌آمد. هر چه نور به من نزديکتر می‌شد آن دو نفر آتشین عقب‌تر مي‌رفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند. نفس راحتی کشيدم و نگاه ديگری به بالای سرم انداختم و آقايی را ديدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم حرفی بزنم. اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی؟ گفتم: بله آقا ترسيدم، هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم، اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد خدا می‌داند چه بلایی بر سر من می‌آوردند. بعد پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد؟ آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهي سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می‌نگريستند فرمودند: من علی‌بن‌موسی‌الرّضا(ع) هستم آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زيارت من آمديد، من هم ۳۸ مرتبه به بازديدت خواهم آمد؛ اين اولين مرتبه‌اش بود، ۳۷ بار ديگر هم خواهم آمد.