#امام_زمانم ❤️
ای کاش قلبهای همه ی ما
بخاطر التهاب نیامدنت تندتر میزد،
ای کاش چشم های همه ما
به راه دوخته می شد،
ای کاش جانهای همه ما
از بیقراری انتظار تو گُر میگرفت
آن وقت حتما می آمدی...
اَلّلهُمـّ؏َجِّللِوَلیِّڪَالفَرَجَ
هدایت شده از مسجد صاحب الزمان جعفرآباد
قاعده جنگ آسیب هست پس باید دست هم رو بگیریم
رفیق بخاطر امام زمانت(عج) حجابت رو رعایت کن...
یادت باشه امام زمان(عج) روت خیلی حساب کرده...
حخت السلام سنجری امام جمعه
محترم شهر چهاردانگه
👌ضبط این فیلم ۴۷ روز طول کشید
اما شما آن را در ۳ دقیقه و ۲۱ ثانیه مشاهده خواهید نمود
سبحان الله
فتبارک الله احسن الخالقین👆👆
#زن_دراسلام🌱
✨تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم،✨
در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است
عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حالِ] من با هر شدتی باشد می گذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمد خوش بوده حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد.
صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد...❣
#امام_خمینی
نامه امام خمینی به همسرشان
در زمان تبعید ترکیه
پدر سوخته! تو هم 《انّاانزلنا》؟!
غرور و خود خواهی و ظلم و ستمی که خان ها و مالکان بزرگ ایران بر کشاورزان و روستاییان روا داشتند، در همه ی عصرها و تاریخ این سرزمین، شگفت آور است؛ اما این ظلم و ستم در اواخر دوره ی قاجار صد چندان شد. دکتر محمد اسماعیل رضوانی درباره ی غرور و خودخواهی خان های قبل از انقلاب مشروطیت می نویسد: 《 در آن روزها مردم به طبقات مختلفی از قبیل خان، میرزا، بیگ، ملاّ، سیّد و رعیّت تقسیم می شدند. عُرف و عادت به مرور زمان هر طبقه ای را دارای امتیازاتی کرده بود که به آن امتیازات دلبستگی پیدا کرده بودند. در طبقات مختلف، ممتازتر از همه، طبقه اعیان یا خان ها بودند که خودشان، پدرشان یا جدشان به یکی از مقامات دولتی یا دیوانی می رسید. خان ها از هر حیث خود را از رعیّت دور می کردند و طبقات غیر ممتاز را در حریم قدرت خود، راه نمی دادند. رعایا حق نداشتند به آنان تشبّه جویند و از آنان در یکی از شئون زندگی تقلید کنند و در این امر چنان پافشاری داشتند که گاهی داستان های مضحکی روی می داد: در شهرستان بیرجند دهی است به نام 《خوسف》. در آن روزها یکی از خان های خوسف در نماز به جای سوره ی مبارکه ی 《قُل هُوَالله》 سوره ی قدر (انا انزلناه) را تلاوت می کرد. روزی یک فرد عادی، فارغ از قید خانی و غافل از عادت خان، پهلوی خان به نماز ایستاد و پس از قرائت سوره حمد، 《انّاانزلناه》را تلاوت کرد. خان چنان عصبانی شد که او را به باد دشنام و کتک گرفت و گفت: پدر سوخته! خان 《انّاانزلناه》، تو هم 《انّاانزلناه》؟!
تو همان 《قُل هُوَالله》 آباء و اجدادی خودت را بخوان!
منبع:
-کتاب هزار و یک حکایت اخلاقی - محمد حسین محمدی - صفحه ۱۵۶
- هزار و یک حکایت تاریخی ۲۵/۲؛ به نقل از: انقلاب مشروطیت ایران(دکتر محمد اسماعیل رضوانی)
رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي
وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي
يَفْقَهُوا قَوْلِي
«پروردگارا؛ سینهام را گشاده کن؛
و کارم را برایم آسان گردان؛
و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند»