eitaa logo
زندگی زیباست باخدا
66 دنبال‌کننده
15هزار عکس
16.3هزار ویدیو
347 فایل
@iamshaher59 اللهم انت السلام ومنک السلام ولک السلام والیک یعود السلام سبحان ربک العزه عما یصفون وسلام علی المرسلین والحمد الله رب العالمین والسلام علی النبی محمد وعلی آله طاهرین🌹 🌿سلام دوستان لحظه هایتان سبز همراه باسلامتی وعاقبت بخیری انشاالله
مشاهده در ایتا
دانلود
10.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ سوره حضرت مریم سلام الله علیها ♻️ میلاد حضرت مسیح علیه‌السلام 🌧☘ 🌸🌸🌸🌸🌸 ۱۴ صلوات هدیه می فرستیم برای حضرت مریم و حضرت عیسی علیهم السلام ✨☘ ✨اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ✨
⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️☄⭐️ ☄ ⭕️ و علت برتری در حجاب (بخش اول) 🔶باید توجه داشت كه همانطور كه بقیه واجبات داراى مراتب مختلفى مى‏باشند، نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب‏تر است و محسوب مى‏گردد. در این جا چند نكته وجود دارد كه براى روشن شدن آنها باید دید اساسا چیست؟ 🔷 دو فلسفه اساسى دارد كه با یكدیگر ارتباط تام دارند: ۱) در برابر طمع‏ورزى‏هاى هوس‏بازان؛ ۲) پیشگیرى از تحریكات شهوانى خارج از ضوابط و هنجارهاى الهى و سلامت و . با چنین نقش و كاركرد مهم و اساسى پیامى قاطع و كوبنده با خود دارد، و آن این است كه در برابر همه مردان اجنبى نوعى هشدار و اعلام «دور باش!» مى‏دهد، اكنون باید دید چه عواملى در رساندن این پیام و اثرگذارى آن مؤثر است: 1⃣ حدود و میزان پوشش: بدون شك هر اندازه بدن ‏تر باشد، نقش نیرومندترى در دورسازى دیدگان نظاره‏گر ایفا مى‏كند. اگر ‏هاى_آلوده را همچنان كه در روایات آمده است «تیرهاى زهرآلود شیطان» بدانیم، همانند قوسى است كه تیر از آن كمانه مى‏كند و منحرف مى‏شود و از اصابت و نفوذ در هدف باز مى‏ماند. بر عكس هر اندازه بدن زن برهنه‏تر باشد، را بیشتر متوجه خود ساخته و از آن آسیب خواهد دید. از همین روست كه را شناخته‏اند، زیرا با وجود شرایط دیگر، و ‏ترین_مصونیت را فراهم مى‏آورد. 2⃣ : میزان ضخامت و حتى كیفیت دوخت لباس، خود بخش مهمى از حجاب را تشكیل مى‏دهد. بدون شك لباس‏هاى نازك و تنگ و بدن‏نما، فرودگاه پیكان مسموم شیطان و موجب خیره شدن چشم‏هاى هرزه و آلوده، و به است. در مقابل لباس‏هاى غیربدن‏نما، دیده‏ها را از خود دور مى‏سازد، و نفوس را تأمین مى‏كند. 3⃣ رنگ‏ها: تردیدى نیست كه برخى از رنگ‏ها دیده‏ها را خیره مى‏سازد، و پاره‏اى دیگر نگاه‏ها را از خودمى‏راند و دور مى‏سازد. اكنون سؤال مى‏شود كدامیك از این دو براى تأمین حجاب واقعى و مصونیت معنوى جامعه و خیره نكردن چشم‏ها و بر نیفروختن آتش شهوت مفیدتر است؟ مگر ما در جامعه‏اى زندگى نمى‏كنیم كه میلیونها جوان در اوج غریزه جنسى به سر مى‏برند و در سخت‏ترین شرایط جوانى از امكان ازدواج محرومند و كافى است با اندك جرقه‏اى شعله‏هاى غریزه در وجودشان برافروخته شود و به انواع گناهان و ناراحتى‏ها مبتلا گردند؟ 🔷پس چرا به هر وسیله ممكن ـ حتى با گزینش رنگ مناسب لباس در جامعه ـ به سلامت دینى و روحى و روانى آنان كمك نكنیم، و موجب جلب توجه آنان و قرار گرفتن‏شان در دام مفاسد نشویم؟ در عین حال علماى دین نسبت به خصوص رنگ‏ها تأكید چندانى نكرده، ولى بر این مسأله پاى مى‏فشارند، كه لباس نباید موجب و عواقب سوء ناشى از آن باشد. از این‏رو است كه در طول تاریخ به میل خود، رنگ مشكى را براى حجاب برگزیدند و این سنت حسنه مورد تقریر و پذیرش پیامبر (ص) و امامان (ع) قرار گرفت، زیرا آنان به این وسیله احساس امنیت و مصونیت بیشترى مى‏كردند. (ر.ك: حجاب در ادیان الهى، محمدى آشنانى). 4⃣ : طرز صحبت و چگونگى راه رفتن و... نیز بخشى از به معناى وسیع كلمه است. حفظ و هم همان نقشى را دارد كه پوشش زن دارد، و عدم رعایت آن نیز برآیندى چون برهنگى در پى دارد. از این‏رو یكى از مؤمن را كه در رفتار دختران شعیب بیان مى‏كند همان » و است. ... منبع: پرسمان / حقوق زن @tabyinchannel
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️ و » چگونه انسان را به می رساند؟ 🔷یکی از عوامل ورود به ، و است كه در آيات فراوانى از نيز روى آن تكيه شده است، از جمله در آیه ۶۳ سوره «مريم» بعد از اشاره «جَنَّاتُ عَدْنٍ»؛ (باغ هاى جاودانه بهشت) و بخشى از نعمت هاى آن مى فرمايد: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنَا مَنْ كانَ تَقِيّاً؛ اين همان است كه ما به ارث به خود مى بخشيم». [۱] مى دانيم در نظام ارزشى اسلام، موقعيت بسيار والايى دارد، همانگونه كه در آيه ۱۳ سوره «حجرات» كه به عنوان يك شعار اسلامى مشهور شده است مى خوانيم: «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ الله اَتْقاكُمْ؛ نزد خدا شماست». 🔷با اين حال جاى تعجب نيست كه در از ، در حقيقت به عنوان شناخته شده و مى دانيم به معناى و و هرگونه تخلّف در برابر فرمان خدا و حقّ و عدالت است يا به تعبير ديگر آن حالت و است، كه انسان را از هرگونه باز مى دارد، يعنى چنان مفهوم جامعى دارد كه انجام همه وظائف الهى و اخلاقى انسان را فرا مى گيرد. تعبير به «تلك» در آغاز آيه - كه اشاره به دور است - در واقع اشاره اى است به ، گويى آنچنان والا است كه از دسترسى فكر و انديشه ما فراتر است. 🔷تعبير به ممكن است اشاره به يكى از نكات زير باشد: ۱) به معناى هرگونه است؛ زيرا تنها ملكى كه قابل فسخ و بازگشت نيست، ملكى است كه از طريق به انسان مى رسد، براى نيز چنين است. ۲) بيش از آنكه جنبه قانونى و تشريعى داشته باشد، و طبيعى دارد، كه طبق آن، صفات پدران و مادران به فرزندان منتقل مى گردد، بنابراين منظور از تعبير به در آيه فوق، وجود يك تكوينى ميان و است. 🔷۳) اموالى كه به مى رسد، اموالى است كه معمولا انسان براى آن زحمتى نكشيده، گويى است كه اعمال پرهيزكاران در مقابل آن كاملا ناچيز محسوب مى شود، مثل اينكه را بدون زحمت و مجاناً به آنها داده اند؛ چرا كه زحمات آنها در برابر اين ، بسيار كم اهمّيّت است، و به تعبير ديگر درست است كه و تقواى او است؛ ولى چنان است كه گويى رايگان به پرهيزكاران داده مى شود. اينجاست كه مى گوييم در عين اسحقاقى بودن، نيز دارد. 🔷۴) در روايت پر معنايى از رسول خدا (ص) در تفسير اين مطلب مى خوانيم: «مَا مِنْ اَحَدٍ اِلَّا وَ لَهُ مَنْزِلٌ فِي الْجَنَّةِ وَ مَنْزِلٌ فِي النَّارِ!: فَاَمَّا الْكافِرُ فَيَرِثُ الْمُؤْمِنَ مَنْزِلَهُ مِنَ النّارِ وَ الْمُؤْمِنُ يَرِثُ الْكافِرَ مَنْزِلَهُ مِنَ الْجَنّةِ؛ در و منزلگاهى در دارد، كافران، منزلِ دوزخى مؤمنان را به ارث مى برند و مؤمنان، جايگاه بهشتىِ كافران را!). اين تعبير به خوبى نشان مى دهد كه همه آفريده شده اند، هم را دارند و هم را و اين بسته به انتخاب خود آنهاست. [۳] پی نوشت: [۱] آيات زير نيز اشاره به رابطه «تقوى» و «ورود در بهشت» دارد: آل عمران، ۱۵، ۱۳۳ و ۱۹۸؛ رعد، ۳۵؛ حجر، ۴۵؛ نحل، ۳۱؛ فرقان، ۱۵؛ شعراء، ۹۰؛ زمر، ۲۰ و ۷۳؛ دخان، ۵۱؛ محمّد، ۱۵؛ ق، ۳۱؛ ذاريات، ۱۵ و آيات ديگر. [۲] تفسير نور الثقلين‏، عروسى حويزى، عبد على بن جمعه‏، تحقيق: رسولى محلاتى، سيد هاشم، انتشارات اسماعيليان‏، قم‏، ۱۴۱۵ ق، ‏چ ۴، ج ۲، ص ۳۱؛ مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ ش، چ ۳، ج ۴، ص ۶۴۹ [۳] تعبير به «ارث» در مورد بهشت منحصر به آيه فوق نيست و در سور مؤمنون، آيات ۱۰ و ۱۱؛اعراف، ۴۳؛ زخرف، ۷۲؛ شعراء، ۸۵ نيز آمده است و اين يك تعبير پر معناست. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۵۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (ع) برکات بعثت پیامبر (ص) را چگونه بیان میفرماید؟ 🔹 (ع) در بخشی از خطبه اول «نهج البلاغه»، اشاره به چهار نکته ميفرمايد: نخست، مسأله و بخشى از و آن حضرت و نشانه هاى نبوّت او. دوّم، وضع دنیا در زمان آنحضرت از نظر انحرافات دینى و اعتقادى و نجات آنها از این ، به وسیله نور محمّدى (ص). سوّم، رحلت پیامبر از دار دنیا. چهارم، که از آنحضرت باقى مانده، یعنى . 🔹در قسمت اوّل ميفرمايد: «اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاِنْجازِ عِدَتِهِ وَ اِتْمامِ نُبُوَّتِهِ»؛ (قرنها گذشت و روزگاران سپری شد] تا اینکه خداوند سبحان، رسول الله صلی الله علیه و آله را براى وفاى به عهد خود و کامل کردن نبوّتش برانگیخت و کرد». سپس اشاره به بخشى از آنحضرت کرده، ميفرمايد: «مَاْخُوذاً عَلَى الْنَبییّنَ میثاقُهُ»؛ (این درحالى بود، که از همه پیمان درباره او گرفته شده بود [که به او ایمان بیاورند و بشارت ظهورش را به پیروان خویش بدهند]). 🔹«مَشْهُورَةً سِماتُهُ، کَریماً میلادُهُ»؛ (در حالیکه نشانه هایش مشهور و پسندیده بود). این تعبیر ممکن است اشاره به کرامت و عظمت پدر و مادر و اجداد او باشد و یا برکاتى که او براى جهانیان فراهم گشت، چه اینکه مطابق نقل تواریخ، همزمان با تولّد آنحضرت در خانه کعبه فرو ریختند، خاموش شد، که مورد پرستش گروهى بود خشکید، و قسمتى از درهم شکست و فروریخت و همه اینها بیانگر آغاز عصرجدیدى در مسیر و مبارزه با بود. 🔹سپس مى افزاید: «وَ اَهْلُ الاَرْضِ یَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّت»؛ (در آنروز زمین، داراى مذاهب پراکنده و افکار و خواسته هاى ضدّ و نقیض و راهها و عقاید پراکنده بودند). «بَیْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ اَوْ مُلْحِد فِى اسْمِهِ اَوْ مُشیر اِلى غَیْرِهِ»؛ (گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبیه میکردند و گروهى نام او را بر بتها مینهادند یا به غیر او اشاره و دعوت میکردند). از مادّه «لحد» بر وزن مَهْد به معناى حفره اى است که در یک طرف قرار گرفته است، و به همین جهت به حفره اى که در یک جانب قرار گرفته است لحد میگویند، 🔹سپس به هرکارى که از حدّ وسط منحرف بسوى افراط و تفریط شده، گفته میشود، و و را نیز به همین جهت میگویند، و منظور از جمله بالا «مُلْحِد فِى اسْمِهِ» همان است که دربالا اشاره شد که نام خدا را بر بتها مى نهادند؛ مثلا به یکى از بتها اللات و به دیگرى العزّى و به سوّمى منات میگفتند که به ترتیب از الله و العزیز و المنّان منشتق شده است، و یا اینکه منظور آنست که صفاتى براى خدا همچون صفات مخلوقات قائل میشدند و اسم او را دقیقاً بر مسمّى تطبیق نمیکردند. جمع میان هر دو تفسیر نیز ممکن است. سپس مى افزاید: «پس خداوند آنها را بوسیله آنحضرت از رهایى بخشید و با ، آنان را از نجات داد». 🔹بعد به فراز دیگرى از این بحث پرداخته، ميفرمايد: «سپس خداوند سبحان لقاى خویش را براى (ص) انتخاب کرد، و آنچه را نزد خود داشت براى او پسندید، و او را با رحلت و انتقال از دار دنیا به سراى آخرت، گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشید»؛ «آرى در نهایت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد»؛ «او هم آنچه را انبیاى پیشین براى امّت خود به یادگار گذارده بودند در میان شما به جاى نهاد»، «زیرا آنها هرگز امّت خود را بى سرپرست و بى آنکه راه روشنى در پیش پایشان بنهند و پرچمى برافراشته، نزد آنها بگذارند رها نمیکردند!». 🔹بدیهى است منظور امام(ع) از تعبیر بالا همان چیزیست که در آمده است که طبق این روایت متواتر، (ص) فرمود: «من از میان شما میروم و دو چیز پرارزش در میان شما به یادگار میگذارم: و که اگر به این دو جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو ازیکدیگر جدا نمیشوند تا در کنار نزد من آیند». به هرحال دلسوزى نسبت به منحصر به حال حیاتشان نبوده است و بدون شک، نگران آینده آنها نیز بوده اند، بیش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خویش است؛ به همین دلیل نمیتوان باور کرد که آنها را بدون و سرپرست و ، رها سازند و زحمات یک عمر خویش را براى هدایت آنان بر باد دهد.  📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۷ش‏ ج۱ ص۲۲۸ منبع:وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel