#شهداء_غزه 🚩شهید کمال محمد فرج الله کودک شیرین و باهوش که سه سال و دو ماه داشت، عاشق اسب سواری، یادگیری حروف و اعداد، نام حیوانات و میوه ها و سوره‌های کوچک بود. همیشه دوست داشت با پدرش نماز بخواند، با او دعوا کند، بر پشتش سوار شود و بعد در حال خنده فرار کند :) کمال یاد گرفتن بقیه اعداد و حروف را تمام نکرد و اسرائیل او را به همراه دو تن از دوستانش که هنوز دو سال نداشتند، به شهادت رساند و کمال با دوستان و عمه هایش به نزد پروردگارش رفت... شهادت: 19 . 10 . 1402 #طوفان_الاقصی 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم ​

#شهداء_غزه 🚩شهید عطا حجازی او استاد و مربی بزرگی بود، تحصیلات خود را در کمپ جبالیا در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان آغاز کرد و سپس به دارالعلم رام الله رفت و در آنجا به تحصیل در رشته ریاضی پرداخت و همان رشته را در دانشگاه اسلامی به پایان رساند. ریاضیات را دوست داشت و نزدیک به چهل سال به تدریس آن پرداخت و در تمامی شهرهای نوار غزه کار می کرد. و همه شاهد فداکاری، اخلاص ، میهن پرستی و حضور پررنگ او در تربیت شاگردانش بودند... شهادت: 4 . 10 . 1402 #طوفان_الاقصی 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم

#شهداء_غزه 🚩شهید احمد خمیس الآغا او مودب بود و قلبی مهربان و دلسوز نسبت به پدر و مادرش داشت. در درس وظیفه شناس بود، و برای نماز در مسجد حضور می یافت. به صدای لطیفش معروف بود، و عزم زیادی داشت که قرآن کریم را حفظ کند. احمد پس از هدف قرار گرفتن خانه شان به همراه پدر و مادر، خواهر و برادر و تعدادی از بستگانش آسمانی شد...(: شهادت: 22 . 7 . 1402 #طوفان_الاقصی 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم

#شهداء_غزه 🚩شهید احمد زیاد مصطفی مرد کوچک خانه، و با پدر و مادر و خواهر و برادرش مهربان بود. با بدنی ضعیف و ایمانی قوی، که از تلاوت آیات کتاب خدا خسته نمی شد. صدایی عالی داشت و هفت جزء قرآن کریم را حفظ بود! وی به همراه پدر و مادر، برادران و خانواده اش توسط رژیم منحوس صهیونیستی به شهادت رسید. شهادت: 1 . 9 . 1401 #طوفان_الاقصی 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم

#شهداء_غزه 🚩شهیده روئ زاهر حمو 20 ساله بود و در دانشگاه در رشته طراحی تحصیل می کرد، او فردی شوخ طبع بود که همه را دوست داشت و همه او را دوست داشتند! او بسیار سخت کوش بود و تمام وقت خود را صرف مطالعه می کرد. یکی از آرزوهایش تکمیل تحصیلات و تخصصش در رشته طراحی مد بود، اما متأسفانه تحصیلات خود را به پایان نرساند... رژیم اشغالگر، او و همه اعضای خانواده اش را به شهادت رساند. شهادت: 1 . 9 . 1402 #طوفان_الاقصی 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم

#شهداء_غزه 🚩شهیده مرح احمد عطوة او دو سال و نیمه بود. مادرش که بازمانده از قتل عام است، می‌گوید: «انگار دخترم مرح خود را برای مرگ آماده می‌کرد. آن روز از خواب بیدار شد، لباسهایش را انتخاب کرد و اصرار کرد که بلافاصله وقتی کثیف شدند آنها را عوض کنم. او می خواست موهایش را با احتیاط حالت دهم زیرا امروز یک شاهزاده خانم می شد.» لحظاتی بعد همه چیز تبدیل به آوار شد و مرح پس از سه روز از زیر آوار بیرون آورده شد درحالی که صورت زیبایش به خون سرخ آمیخته با باروت سیاه، آغشته بود. اسرائیل، با بمباران، مرح را به همراه خانواده مادری‌اش به شهادت رساند... شهادت: 24 . 7 . 1402 #طوفان_الاقصی 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم

#شهداء_غزه 🚩شهید عبدالرحمن المقید او 14 ساله بود، بین بازی ها و ماجراجویی ها زندگی می کرد، در نوار غزه از شمال تا جنوب پرسه می زد، پرشور، دوست داشتنی و اجتماعی بود... روحیه شاد و عشق به زندگی در وجودش موج میزد، و آنطور که مادرش او را توصیف کرد، "روح خانه" بود. رژیم اشغالگر، خانواده عبدالرحمن را مجبور به مهاجرت به اردوگاه نصیرات کرد و مدعی شد که این منطقه امن است، اما اشغالگران جنایتکار، نزدیکی محل اسکان آنها بعد از آوارگی را بمباران کردند که منجر به سوختگی در سراسر بدن وی شد...😔 او سعی کرد در مقابل درد مقاومت کند اما خداوند او را برگزید و عبدالرحمن شهید شد. شهادت: 14 . 8 . 1402 #طوفان_الاقصی 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم

#شهداء_غزه 🚩شهید عبدالرحمن زیاده تازه داماد بود و کمتر از یک سال از ازدواجش می‌گذشت. جوان خوش اخلاقی بود، دو سال پیش تحصیلات خود را در رشته پرستاری به پایان رساند و مستقیماً کارشناسی ارشد خود را شروع کرد، او در زندگی علمی و تحصیلی اش بلند پرواز و با پشتکار و موفق بود. خانواده عبدالرحمن زیاده پس از هدف قرار گرفتن خانه‌ای که پس از آوارگی به آنجا پناه برده بودند، همگی به شهادت رسیدند... شهادت: 1 . 8 . 1402 #طوفان_الاقصی 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم

#شهداء_غزه 🚩شهیده ایمان احمد عوض غراب برادرزاده او میگوید: عمه من 37 سال داشت، و مادر چهار فرزند بود، براء 17 ساله، اسلام 16 ساله و قصی 13 ساله که در همان حمله مجروح و به شهادت رسید، و میار دختر کوچک 9ساله اش. او چهره ای شیرین و خندان داشت و مورد علاقه همه اعضای خانواده بود،همه بدون استثنا دوستش داشنتد. با همه مهربان بود و به کسی آسیب نمی رساند و دوست داشت با ما صحبت کند و ماهم همیشه دوست داشتیم با او بنشینیم. عمه من خیلی می خندید و دوست داشت شاد باشد. عمه بچه هایش را خیلی دوست داشت، همیشه از آنها با غرور صحبت می کرد و برای آنها دغدغه داشت، پسرش براء با نمره 89.6 در امتحان توجیهی قبول شد و آرزوی خواندن پزشکی در مصر را داشت، اما عمه برای او نگران بود و می گفت: «به خدا نمی توانم او را از خودم دور کنم.» قبل از اینکه مراحل سفرش تمام شود، جنگ شروع شد و پس از 4 روز خاله که 6ماهه باردار بود و پسر عمه ما به شهادت رسیدند و پس از دو روز قصی نیز به آنها پیوست. شهادت: 19 . 7 . 1402 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم

#شهداء_غزه 🚩شهید أسامه رزق أبومعمر با مهربان ترین و دلسوزترین قلب، 27 سال سهم او در این زندگی بود💔 او در رشته دندانپزشکی تحصیل کرد و آرزوی او این بود که برای تکمیل تخصص مورد علاقه‌اش یعنی درمان ریشه، سفر کند، اما هواپیماهای اشغالگر سریعتر از آن چیزی که آرزو می کرد او را ربودند. همسرش رانیا می گوید: «اسامه شیرین ترین خاطره را از خود به یادگار گذاشت، دو فرزند ماه، ابراهیم و سناد، ابراهیم 3 ساله است، پدرش تمام محبت و نوازش و توجهش را به او می داد و اما سناد نه ماهه است که ما از زندگی و از کلمه پدر محرومیم... شوهرم و معشوقم و همرزمم شهید شد، خنده بی صدایش را هرگز فراموش نمی‌کنم و درخشندگی صورتش و اشک در چشمانش که ساعاتی قبل از هدف قرار گرفتن خانه با چشمانش ما را وداع می کرد، او به همراه 27 نفر از خانواده ما به شهادت رسید.🥀 أسامه به اندازه یک دنیاست، نه یک عدد.» شهادت: 1402/09/29 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم

#شهداء_غزه 🚩شهید خلیل زکریا ابوناجی ۱۷ساله و دانش‌آموز دبیرستانی بود، جوانی محترم و مودب و بسیار خجالتی... دانش‌آموزی کوشا در مدرسه بود و در عین حال از جوانی کار می کرد. او آرزو داشت که در پایان دوره دبیرستان نمره عالی بگیرد. دوست داشت به همه کمک کند، همه محله او را دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند و حتی در کارش صادق بود. تاریخ شهادت: 1402/07/25 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم

#شهداء_غزة 🚩 شهیدان هادی و شام المصری هادی در 24 آوریل 2016 به دنیا آمد. همیشه می گفت "دکتر هادی صدایم کنید" و آرزو داشت برای درمان بیماران پزشک شود. شام شباهت زیادی به برادرش شهیدش هادی داشت. همه او را دوست داشتند و در دل اطرافیان محبوبیت زیادی داشت. تنها یک هفته بعد از جشن تولد دوسالگی‌اش اشغالگران صهیونیست خانه آنها را بمباران کردند و شام در آغوش مادر و در جوار برادرش هادی به شهادت رسید. پیکر آنها را بعد از گذشت پنج روز از زیر آوار خارج کرده و شام را به همراه مادر، برادر و رویاهای کودکانه‌اش به خاک سپردند. تاریخ شهادت: 2023/10/10 🌍هسته‌بین‌الملل‌بسیج‌دانشجویی‌قم