🔅کاربرد معنایی وجه التزامی فعل در انگلیسی🔅
🔺وجه التزامی فعل یا همان "the subjunctive mood" در زبان انگلیسی برای شرح یک موقعیت غیرممکن یا شرح یک آرزو یا درخواست به کار می رود.وجه التزامی فعل، ریشۀ فعل (مصدر بدون to) است که بعد از افعال، صفات و اسامی خاص و اغلب در جملهوارههای وابسته استفاده میشود.
🔅نحوه ساخت وجه التزامی در انگلیسی🔅
🔺برای ساخت وجه التزامی برای همه شخص ها از شکل ساده فعل استفاده می کنیم. پس حتی وقتی که فاعل سوم شخص باشد، لازم نیست که به آن s اضافه کرد.
🔺همچنین همان طور که گفتیم از این وجه برای شرح درخواست ها یا آرزوها استفاده می شود به همین دلیل در اغلب اوقات می توان فعل های التزامی را بعد از افعالی دید که به نحوی به درخواست یا آرزوی شخص مربوط هستند.وجه التزامی فعل، ریشۀ فعل (مصدر بدون to) است که بعد از افعال، صفات و اسامی خاص و اغلب در جملهوارههای وابسته استفاده میشود.
مثال:
🔘Is it really important that she come over here in the middle of night?
واقعا مهم است که او نیمه شب به اینجا سر بزند؟
🔘I only ask that he stop behaving like a child.
تنها چیزی که می خواهم آن است که او از رفتار کردن مثل بچه ها دست بردارد.
📌نکته مهمی که باید درباره وجه التزامی در نظر داشته باشید آن است که این نوع افعال به شدت رسمی هستند و نمی توان آن ها را در گفت و گوهای محاوره ای یا روزمره انگلیسی دید. بیشتر می توان در موقعیت های اجتماعی رسمی یا کتاب ها آن ها را مشاهده کرد.
#گرامر
@idioma
🔅وجه التزامی فعل بعد از افعال الزام آور🔅
🔺بعد از برخی افعال از وجه التزامی استفاده میشود که در اینصورت از فرمول زیر پیروی میکند:
مصدر بدون that ➕ to ➕ فعل الزام آور
🔺برخی از مهمترین افعال الزام آور عبارتند از:
advise, ask, command, demand, desire, insist, order, prefer, propose, recommend, request, suggest
مثال:
🟡He suggests that you be present at the meeting.
او پیشنهاد میکند که شما در جلسه حاضر باشید.
🔵The board recommend that he join the company.
هیئت مدیره توصیه میکند که او به شرکت بپیوندد.
🟢He requested that the car park not be locked at night.
او درخواست کرد که پارکینگ ماشین در شب قفل نباشد.
🔅وجه التزامی فعل بعد از صفات الزام آور🔅
🔺بعد از برخی از صفات از وجه التزامی استفاده میشود که در اینصورت از فرمول زیر پیروی میکند:
مصدر بدون that ➕ to ➕صفت الزام آور
🔺برخی از مهمترین صفات الزام آور عبارتند از:
advisable, best, crucial, desirable, essential, imperative, important, necessary, unthinkable, urgent, vital, adamant, anxious, determined, eager, keen
مثال:
🟡It is advisable that she rest for a week.
توصیه می شود که او برای یک هفته استراحت کند.
🔵It was essential that the army advance rapidly.
ضروری بود که ارتش به سرعت پیشروی کن.
🟢After the landing, it will be vital that every soldier not use a radio.
پس از فرود، ضروری خواهد بود که هر سرباز از یک رادیو استفاده نکند.
🔅وجه التزامی فعل بعد از اسم های الزام آور🔅
🔺بعد از برخی اسامی از وجه التزامی استفاده میشود که در اینصورت از فرمول زیر پیروی میکند:
مصدر بدون that➕ to ➕اسم الزام آور
🔺برخی از مهمترین اسامی الزام آور عبارتند از:
command, demand, order, proposal, recommendation, request, suggestion
مثال:
🟡They made a suggestion that we be early.
آنها پیشنهاد دادند که ما سریع باشیم
🔵He made a proposal that the company buy more land.
او پیشنهاد داد که این شرکت زمین بیشتری خریداری کند.
🟢The president has issued an order that the secretary resign next month.
رئیس جمهور دستور داده است که وزیر در ماه آینده استعفا دهد.
#گرامر
@idioma
📌 𝙒𝙝𝙖𝙩'𝙨 𝙩𝙝𝙚 𝙙𝙞𝙛𝙛𝙚𝙧𝙚𝙣𝙘𝙚 𝙗𝙚𝙩𝙬𝙚𝙚𝙣 " lay " 𝙖𝙣𝙙 " lie " ⁉️
✍ تفاوت واژه های "𝗹𝗮𝘆 " و "𝗹𝗶𝗲" به معنای« قرار دادن، درازکشیدن و دروغ گفتن » ؟
📚 𝗟𝗮𝘆 is a transitive verb, and it is also a past tense of another verb, ‘𝗟𝗶𝗲’.
🖌 واژه "𝗟𝗮𝘆" فعل متعدی است و هم چنین زمان گذشته فعل "𝗟𝗶𝗲" است.
♦️𝗧𝗼 𝗹𝗮𝘆 𝘀𝗼𝗺𝗲𝘁𝗵𝗶𝗻𝗴 𝘀𝗼𝗺𝗲𝘄𝗵𝗲𝗿𝗲 means to put it there carefully or neatly.
🖌 واژه 𝗧𝗼 𝗹𝗮𝘆 𝘀𝗼𝗺𝗲𝘁𝗵𝗶𝗻𝗴 𝘀𝗼𝗺𝗲𝘄𝗵𝗲𝗿𝗲 به این معنی است که آن را با دقت یا مرتب در آنجا قرار دهید.
🛎 𝗟𝗮𝘆 a few sheets of newspaper on the floor before you start painting.
♦️ The other forms of 𝗹𝗮𝘆 are 𝗹𝗮𝘆𝘀, 𝗹𝗮𝘆𝗶𝗻𝗴, 𝗹𝗮𝗶𝗱.
🖌 شکل های دیگر فعل 𝗹𝗮𝘆 به صورت 𝗹𝗮𝘆𝘀, 𝗹𝗮𝘆𝗶𝗻𝗴, 𝗹𝗮𝗶𝗱 می باشد.
🛎 Michael 𝗹𝗮𝗶𝗱 the box on the table gently.
📚 𝗟𝗶𝗲 is an intransitive verb with two different meanings.
🖌 واژه "𝗟𝗶𝗲" فعل لازم میباشد با معناهای متفاوت.
♦️ 𝗧𝗼 𝗹𝗶𝗲 𝘀𝗼𝗺𝗲𝘄𝗵𝗲𝗿𝗲 means to be there in a horizontal position, or to get into that position. You can also use 𝗹𝗶𝗲 𝗱𝗼𝘄𝗻 to talk about getting into a horizontal position.
🖌 واژه "𝗧𝗼 𝗹𝗶𝗲 𝘀𝗼𝗺𝗲𝘄𝗵𝗲𝗿𝗲" به معنای قرار گرفتن در یک موقعیت افقی یا قرار گرفتن در آن موقعیت است. همچنین می توانید از واژه "𝗹𝗶𝗲 𝗱𝗼𝘄𝗻" برای صحبت در مورد قرار گرفتن در وضعیت افقی استفاده کنید.
🛎 Why don’t you 𝗹𝗶𝗲 𝗱𝗼𝘄𝗻 on the sofa for a bit?
♦️ When 𝗹𝗶𝗲 is used like this, its other forms are 𝗹𝗶𝗲𝘀, 𝗹𝘆𝗶𝗻𝗴, 𝗹𝗮𝘆, and 𝗹𝗮𝗶𝗻. The past participle 𝗹𝗮𝗶𝗻 is rarely used.
🖌 اگر از واژه "𝗹𝗶𝗲" به این شکل استفاده شود، پس اشکال دیگر آن به صورت 𝗹𝗶𝗲𝘀, 𝗹𝘆𝗶𝗻𝗴و 𝗹𝗮𝘆 است. قسمت سوم فعل به شکل 𝗹𝗮𝗶𝗻 است که به ندرت استفاده می گردد.
🛎 The baby was 𝗹𝘆𝗶𝗻𝗴 in her cot.
♦️ To 𝗹𝗶𝗲 also means to say or write something which you know is untrue.
🖌 واژه "𝗹𝗶𝗲" همچنین به معنای گفتن یا نوشتن چیزی است که می دانید نادرست است.
🛎 Why did he 𝗹𝗶𝗲 to me?
♦️ When 𝗹𝗶𝗲 is used like this, its other forms are 𝗹𝗶𝗲𝘀, 𝗹𝘆𝗶𝗻𝗴, 𝗹𝗶𝗲𝗱.
🖌 اگر واژه "𝗹𝗶𝗲" بدین صورت استفاده گردد، پس شکل های دیگر آن به صورت 𝗹𝗶𝗲𝘀, 𝗹𝘆𝗶𝗻𝗴, 𝗹𝗶𝗲𝗱 است.
🛎 Robert was sure that Thomas was 𝗹𝘆𝗶𝗻𝗴. He had 𝗹𝗶𝗲𝗱 about where he had been that night.
🔸 Lay /leɪ/ قرار دادن
🔸 Lie /laɪ/
دروغ گفتن، دراز کشیدن، دروغ
#مقایسه
@idioma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای معبود من... !
و [ای] فرو فرستنده تورات، انجیل و زبور و فرقان!
و فرو فرستنده کهیعص و طه و یس و قرآن حکیم!
هنگامی که راه ها با همه وسعتی که دارند،
مرا درمانده کنند و زمین با همه پهناوریش بر من تنگ گیرد،
تویی پناه من!...
🍃فرازی از دعای عرفه🍃
🔹narrow /ˈnæroʊ/
تنگ، دراز و باریک
🔹wisdom /ˈwɪzdəm/
عقل
🔹width /wɪdθ/
پهنا، عرض
#نقل_قول
@idioma