eitaa logo
I D I O M A
1.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
492 ویدیو
46 فایل
🕊 A safe place to practice English 🌸 Using the posts and contents of this channel elsewhere is free. 💞 May this bring a little smile to the lovely face of Imam Mahdi (a). 🔗 Contact us: ╭┅─────────┅╮ @idioma_Admin ╰┅─────────┅╯
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸قید حالت قید حالت دربارۀ حالت و نحوۀ اتفاق افتادن یک عمل به ما اطلاعات می‌دهد. قیدهای حالت به سؤالِ چطور؟ (how) پاسخ می‌دهند. این قیدها معمولاً بعد از فعل اصلی یا بعد از مفعول مستقیم، واقع می‌شوند. • He swims well. او خیلی خوب شنا می‌کند. • He ran quickly. او به سرعت می‌دود. • James coughed loudly to attract her attention. او با صدای بلند سرفه کرد تا توجه او را جذب کند. • He plays the flute beautifully. او به زیبایی فلوت می‌نوازد. 👈قید حالت در زبان انگلیسی نمی‌تواند بین فعل و مفعول مستقیم آن واقع شود و باید قبل از فعل یا در انتهای جمله قرار بگیرد. ❌He ate greedily the chocolate cake. ✔He ate the chocolate cake greedily. ✔He greedily ate the chocolate cake. ❌He gave us generously the money. ✔He gave us the money generously. ✔He generously gave us the money. 👈اگر قبل از مفعول، حرف اضافه وجود داشته باشید می‌توانید قید حالت را قبل از حرف اضافه یا بعد از مفعول قرار دهید. مثال: • The child ran happily towards his mother. کودک با خوشحالی به سمت مادرش دوید. • The child ran towards his mother happily. در جملات فوق towards به معنایِ «به سویِ» حرف اضافه و his mother مفعول است. ✍نکته:اگر فعل جمله جزء افعال بدون مفعول (افعال لازم) باشد، قید حالت باید بلافاصله بعد از فعل لازم واقع شود. • The country grew quickly after 1998. کشور بعد از سال 1998 به سرعت رشد کرد. • He waited patiently for his mother to arrive. او صبورانه منتظر مادرش ماند تا برسد. 👈قیدهای حالتِ رایج در زبان انگلیسی (نظیر: well, badly, fast, hard)، تقریباً همیشه مستقیماً بعد از فعل قرار می‌گیرند. • He swam well despite being tired. او با وجود خستگی به خوبی شنا کرد. • They work hard at school. آنها به سختی در مدرسه کار می‌کنند. @idioma
✈️"jet lag" (n.) «پرواز زدگی» -----> the tired and confused feeling that you can get after flying a very long distance, especially because of the difference in time between the place you left and the place you arrived at -----> احساس خستگی و گیجی که بعد از پرواز در مسافت بسیار طولانی می توانید به آن دست پیدا کنید، به خصوص به دلیل تفاوت زمانی بین مکانی که ترک کرده اید و مکانی که به آن رسیده اید. 🛩 EX: I’m suffering from jet lag but I’ll feel better after a good night’s sleep. @idioma
📜«بخل ننگ و ترس نقصان است. و تهیدستی، مرد زیرک را در برهان کند می سازد، و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است.» @idioma
🔸قید حالت(بخش دوم) وقتی بیش از یک فعل در جمله وجود دارد، جایگاه قید بسیار مهم است. اگر قید قبل یا بعد از فعل واقع شود، فقط همان فعل را توصیف می‌کند. اگر بعد از عبارت یا جمله واره واقع شود، کل عملی که در جمله تشریح شده را توصیف می‌کند. به معنای متفاوت در جمله‌های زیر دقت کنید: • She quickly agreed to re-type the letter. او به سرعت موافقت کرد که نامه دوباره تایپ شود. • She agreed quickly to re-type the letter. او به سرعت موافقت کرد که نامه دوباره تایپ شود. • She agreed to re-type the letter quickly. او موافقت کرد که نامه دوباره به سرعت تایپ شود. • He quietly asked me to leave the house. او به آرامی از من خواست که خانه را ترک کنم. • He asked me quietly to leave the house. او به آرامی از من خواست که خانه را ترک کنم. • He asked me to leave the house quietly. او از من خواست که خانه را به آرامی ترک کنم. 📚کاربرد ادبی قیدهای حالت برخی اوقات در نگارش ادبی برای اضافه کردن تاکید، قید حالت قبل از ساختارِ (مفعول + فعل) واقع می‌شود. • He gently woke the sleeping man. او به آرامی مرد خوابیده را بیدار کرد. • She angrily slammed the door. او با عصبانیت درب را بست. برخی از نویسندگان زبان انگلیسی برای جلب توجه و کنجکاویِ مخاطب، قید حالت را در ابتدای جمله قرار می‌دهند. • Slowly she picked up the knife. به آرامی کتاب را برداشت. • Roughly he grabbed her arm. با خشونت دست او را گرفت. @idioma
41.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 👤 در این پست به بخشی از یک فیلم پرداخته‌ ایم. @idioma
📖 آموز 🍀 𝗕𝗲 𝗖𝗮𝗿𝗲𝗳𝘂𝗹 𝗪𝗵𝗮𝘁 𝗬𝗼𝘂 𝗣𝗹𝗮𝗻𝘁
I D I O M A
✅ قسمت اول 🍀 𝗕𝗲 𝗖𝗮𝗿𝗲𝗳𝘂𝗹 𝗪𝗵𝗮𝘁 𝗬𝗼𝘂 𝗣𝗹𝗮𝗻𝘁 🍀 🎍 مراقب آنچه می کارید باشید 🎍 ♦️An emperor in the Far Ea
✅ قسمت دوم 🍀 𝗕𝗲 𝗖𝗮𝗿𝗲𝗳𝘂𝗹 𝗪𝗵𝗮𝘁 𝗬𝗼𝘂 𝗣𝗹𝗮𝗻𝘁 🍀 🎍 مراقب آنچه می کارید باشید 🎍 ♦️One boy 𝗻𝗮𝗺𝗲𝗱 Ling was there that day and he, like the others, received a seed. He 𝘄𝗲𝗻𝘁 𝗵𝗼𝗺𝗲 and excitedly told his mother the story. She helped him 𝗴𝗲𝘁 𝗮 𝗽𝗼𝘁 𝗮𝗻𝗱 𝗽𝗹𝗮𝗻𝘁𝗶𝗻𝗴 𝘀𝗼𝗶𝗹, and he planted the seed and watered it carefully. Every day 𝗵𝗲 𝘄𝗼𝘂𝗹𝗱 𝘄𝗮𝘁𝗲𝗿 𝗶𝘁 𝗮𝗻𝗱 𝘄𝗮𝘁𝗰𝗵 𝘁𝗼 𝘀𝗲𝗲 𝗶𝗳 𝗶𝘁 𝗵𝗮𝗱 𝗴𝗿𝗼𝘄𝗻. After about three weeks, some of the other youths began to talk about their seeds and the plants that 𝘄𝗲𝗿𝗲 𝗯𝗲𝗴𝗶𝗻𝗻𝗶𝗻𝗴 to grow.😄 👈 آن روز پسری به نام لینگ آنجا بود و او هم مانند بقیه دانه گیاهی دریافت کرد. به خانه رفت و با هیجان ماجرا را برای مادرش تعریف کرد. با کمک مادرش، دانه را در گلدان کاشت و با احتیاط آبیاری کرد. هر روز به آن آب می‌داد و تماشا می‌کرد که آیا رشد کرده است یا نه. پس از حدود سه هفته، بعضی از جوانان شروع کردند به صحبت کردن در مورد دانه ها و گیاهانی که کاشته بودند و اینکه چقدر رشد کرده اند. ♦️Ling 𝗸𝗲𝗽𝘁 𝗰𝗵𝗲𝗰𝗸𝗶𝗻𝗴 his seed, but nothing ever grew. 3 weeks, 4 weeks, 5 weeks went by. Still nothing. By now, others 𝘄𝗲𝗿𝗲 𝘁𝗮𝗹𝗸𝗶𝗻𝗴 about their plants but Ling 𝗱𝗶𝗱𝗻'𝘁 𝗵𝗮𝘃𝗲 a plant, and he 𝗳𝗲𝗹𝘁 𝗹𝗶𝗸𝗲 a failure😔. Six months went by, still nothing in Ling’s pot. He just knew he 𝗵𝗮𝗱 𝗸𝗶𝗹𝗹𝗲𝗱 his seed. Everyone else had trees and tall plants, but 𝗵𝗲 𝗵𝗮𝗱 𝗻𝗼𝘁𝗵𝗶𝗻𝗴. Ling didn’t say to his friends, however. He just kept waiting for his seed to grow.💪 👈 لینگ دانه اش را وارسی می کرد، اما هیچ چیز رشد نکرده بود. 3 هفته، 4 هفته، 5 هفته گذشت. هنوز هیچ. دیگران در مورد گیاهان خود صحبت می کردند، اما لینگ گیاهی نداشت، احساس می کرد شکست خورده است. شش ماه گذشت، هنوز چیزی در ظرف لینگ رشدنکرده بود. او فقط فکر می کرد که دانه اش را از بین برده است. همه درختان و گیاهان بلندی داشتند، اما او چیزی نداشت. لینگ به دوستانش چیزی نگفت.او فقط منتظر رشد دانه اش بود. 🔸Received دریافت کرد، رسید، گرفت (Receive گذشته فعل) 🔸Excitedly از روی هیجان 🔸Soil خاک 🔸Youth جوان، جوانان 🔸Failure شکست، عدم موفقیت ✂️ 𝗧𝗼 𝗯𝗲 𝗰𝗼𝗻𝘁𝗶𝗻𝘂𝗲𝗱 ..... 😉 🌟 این داستان ادامه دارد ..... @idioma
🔸Take something ↔ off  --->to remove a piece of clothing  درآوردن (لباس، کفش و...)، کندن، برداشتن (کلاه یا عینک) Antonym : put on • He sat on the bed to take his boots off. •Charlie was taking off his shirt when the phone rang. @idioma
💖قال رسول الله صلى الله علیه و آله:    “یُقْبَرُ ابْنِی بِأَرْضٍ یُقَالُ لَهَا کَرْبَلَاءُ هِیَ الْبُقْعَةُ الَّتِی کَانَتْ فِیهَا قُبَّةُ الْإِسْلَامِ الَّتِی نَجَّى اللَّهُ عَلَیْهَا الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَ نُوحٍ فِی الطُّوفَانِ” کامل الزیارات، صفحه 269  پیامبر خدا (ص) فرمودند: پسرم حسین در سرزمینى به خاک سپرده مى‏ شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازى که همواره گنبد اسلام بوده است، چنان که خدا یاران مومن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد .   Prophet Mohammad (PBUH): “My son is buried in a land called Karbala, a monument which has always been an Islamic Dome as God saved the companions of the Prophet Noah from the hurricane there.” 🔸bur‧y /ˈberi/ : دفن کردن،به خاک سپردن 🔸monument : / ˈmɒnjʊmənt/ مقبره، بنای یاد بود,بقعه، بنای یادگاری، لوحه تاریخی 🔸dome /doʊm/ : گنبد 🔸com‧pan‧ion /kəmˈpænjən/ : همراه، یار @idioma
🥒 As cool as a cucumber خونسرد بودن/ عين خيال كسي نبودن 🔸معنا: =Very calm and in control of your emotions/ cool 🔸مثال: • Daniel felt very nervous, but she acted as cool as a cucumber. • She walked in as cool as a cucumber, as if nothing had happened.   🔹emotion/ɪˈmoʊʃən/: احساس 🔹nervous/ˈnɜːrvəs/: عصبی 🔹happen/ˈhæpən/: اتفاق افتادن @idioma