eitaa logo
أینَ مُـــــــنتَقِّم...🇮🇷🇵🇸
179 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.3هزار ویدیو
772 فایل
⚘من به فدای عزیز فاطمه زهرا(س)⚘ ⚘اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهمُ⚘ خُداوندا! گُذران عُمرمرادرراه هدفی که برای آن خَلقم نِمودی، قرارده ⚘ مناجات حضرت زهرا(س)⚘
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺رمان🌺 برای مراسم روزِ دوم ، تو‌خونه ش هم برای ناهار مهمون داشتن هم شامِ مفصلی باز تو‌خونه ش به تعداد زیادی خیرات دادن ! دخترعمه فریبا اجازه بدین هفتم عمه مو من بگیرم! نه علی جان (پسر رضاصدری فر)، ممنون‌از لطفت،خودمون براش مراسم می گیریم , خودش برای تمامی مراسماتش از روز اول و دوم و سوم و هفتم و چهلم و عید عزا وسالگردش پول کنار گذاشته ! چشمای علی پر از اشک شد و گفت:دخترعمه وقتی بابام فوت شد من ۵ سالم بودو‌برای بابام هیچ کاری نتونستم بکنم ، احساس می کنم اینجوری دینموبه بابام ادا می کنم،فرض کنین بابام این مراسمو می گیره نه من... صبح طبق روز دوموسوم رفتن سرخاک رقیه ، بعدازظهر هم تو خونه ی خودش مراسم زنانه برگزارشدو همسر علی ،نرمین قره آغاجی ،تو خونه ی خودش حلوا درست کرده بودوبه همراه خرماوقندو چای آورد مجلس! برای شام هم حدودأبرای ۱۰۰ نفر از بیرون سفارش غذا دادوهمه رو دعوت کرد! پنجشنبه ی هفته اول الهه، هفته ی دوم مریم ، هفته ی سوم فریبا، هفته ی چهارم ناصر، هفته ی پنجم , نوه ش مهرداد، هفته ششم الهام(دختر برادرش جواد) برای رقیه، تو خونه ی خودش براش خیرات دادن، به اینصورت که هر پنجشنبه بعداز ظهر که می رفتن سرخاک از اونجا برمی گشتن خونه ش ، حیاط خونه شو مفروش می کردنو‌سفره ی احسانومینداختنو حدودا۸۰الی ۸۵ نفرو دعوت می کردن! بعداز شام هم زیارت عاشورا ، سوره ی یاسین،دعای فرجو دعای توسل تلاوت می کردن ، بیشتر مهمونا می رفتن، تعدادی هم می موندن از جمله مریمودختراشوالهه و فوزیه و‌نیر،فردا بعد از صبحونه و مرتب کردن خونه می رفتن خونه هاشون !